چرا باید به جای دین، به مذهب ملتزم شویم؟

مذهب به معنای طریقت و روش است و در اصطلاح به گروهی که در یک دین از سایر گروهها تمایزات برجسته و اصولی دارند، گفته می شود. کما اینکه در دین اسلام مذهب تشیع، تسنن به عنوان دو مذهب مشهور وجود دارند.

پیدایش مذاهب در اثر اختلاف اهل یک دین در یک یا چند مساله محوری پیش می آید. از همین جا روشن می شود که نمی توان از پذیرش مذهبی از بین مذاهب طفره رفت. چون این کار به نوعی پاک کردن صورت مساله به وجود آمده می باشد. مگر اینکه آنان که از پذیرش پاسخ های مذاهب مشهور سر باز می زنند، پاسخی جدید به آن مساله دهند که در این صورت نیز آنان در حال ابداع مذهبی جدید علاوه بر مذاهب قبلی هستند. و روشن است در اینکه تنها پاسخ خود را مطابق آن دین می دانند، فرقی با سایر مذاهب ندارند.

البته شکی نیست که پیدایش مذاهب یک امر منفی است چون مذاهب حکایت اختلاف و تفرقه اهالی یک دین است. اما در این تفرقه همگی محکوم نیستند. بلکه تنها گروه باطل محکوم است و گناه تفرقه به گردن آنها می باشد و قطعا نمی توان به خاطر جلوگیری از تفرقه، در مسائل اساسی، حق را کنار گذاشت و باطل را پذیرفت.

از این رو گروههای بعدی که انشعاب و چندگانگی را در پیش از خود مشاهده می کنند، باید به جستجوی حق بپردازند و با تقویت و تبیین آن سعی کنند، بیراهه رفته ها را بازگردانند. هر چند که معمولا عده ای به دلیل تعصبات باطل خویش، به حق باز نمی گردند. اما این امر نافی وظیفه در تبیین حق نیست:

وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (اعراف ۱۶۴) و (به یاد آور) هنگامی را که گروهی از آنها (به گروه دیگر) گفتند: «چرا گروهی را اندرز می دهید که خداوند آنها را هلاک یا به عذاب شدیدی گرفتارشان خواهد کرد؟!» گفتند: «تا ما را نزد پروردگارتان عذری باشد, وشاید آنها تقوا پیشه کنند».

و اینکه بحث از گناهکاری مطرح شد، از آن رو است که عمده اختلاف ها، به خاطر شهوات و ستم کاری انسان هاست که در عین فهمیدن حقیقت بدان پشت کرده و به ابداع طریقت باطل می پردازند:

وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُم (۱۴ شوری ) آنها پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم (ودانش) به سراغشان آمد (وکاملاً آگاهی یافتند, آن هم) از روی حسادت در میان خود (بود) .

نظرات