چرا مذهبیون در مقابل مظاهر تمدن و تکنولوژی مثل مدارس جدید مخالفت می کردند؟
همگان می بینیم که حکومت جمهوری اسلامی، با نگاه دینی و در اوج اقتدار چگونه عمل نموده است. در سالیان پس از انقلاب، کشور با شتاب به توسعه تکنولوژیکی و تامین زیر ساختهای آن رفته است. و از توسعه دانشگاهها تا رشد صنعت و ورود مظاهر تکنولوژی به زندگی مردم را محقق نموده است. ذکر این نکته بدین جهت مفید است که یک راه آسان برای حل شبهات، نگاه به واقعیت های عینی است که آیا آنچه شبهه پراکنان با انواع مغالطات و تحریف ها و ... سعی بر القاء آن دارند، در فضای واقعیت ها، می تواند حقیقتی از خود نشان دهد؟ طبیعتا اگر متدینان با تکنولوژی مخالف بودند، امروز نباید واقعیت ها چنین می بود و همین برای بطلان شبهه کافیست.
اما با این حال، توضیحات مبسوط تری نیز می توان در این زمینه ارائه نمود:
اولا در ابتدای مواجهه با تمدن غربی شناخت دقیقی از آن وجود نداشت و از همین رو تفکیک مناسبی بین نکات مثبت و منفی آن شکل نمی گرفت. مثلا روشنفکران مشهور این سرزمین، روزگاری راه رسیدن به پیشرفت غرب را در لباس می دیدند، از همین رو نسخه فرنگی شدن لباس را می پیچدند و با بلندی پالتو و پوشش سر بانوان و ... مخالفت می کردند و به کلاه فرنگی افتخار می کردند. در این فضا طبیعی است کسانی که فساد غرب را دیده اند، نوعی مقاومت و سرسختی درباره تغییرات اجتماعی و تمایل به تمدن غربی از خود نشان دهند. که البته در بین غیر مذهبیون نیز برخوردهای ناروا کم نبوده، مثل آنکه می گفتند سوار کردن آخوند سبب پنچر شدن ماشین می شود و ...
ثانیا کسانی که فکر می کنند، هیچ مقاومتی در مقابل تمدن غربی نباید شکل می گرفت و باید دربست همه تمدن غربی را بپذیریم، قطعا اشتباه می کنند و گویی هنوز هم نتوانسته اند بین مثبت و منفی غرب تفکیک کنند. اینکه در غرب زنان نیز در ارتش حضور دارند و بنا بوده دایره سرباز گیری اجباری زنان را هم شامل شود، یا متون درسی باید کاملا ترجمه متون غربی باشد و ... قطعا نیاز به مخالفت و مقابله داشته و امروز نیز بدون خجالت این مقابله خود را اعلام می کنیم. و بر بومی سازی در جهات مختلف اصرار داریم و معتقدیم باید نکات منفی تمدنی غرب پالایش شده و وارد کشور نشود.
ثالثا بعضی از مخالفت ها و مقابله ها به مسائل اجرایی مربوط می شده است که در آن مدل از اجرا قطعا باید مورد مخالفت قرار می گرفت و نباید فریب اسم های رنگ و لعاب دار را خورد. از همین رو زمانی که در انقلاب سفید بحث ملی کردن اراضی مطرح شد، امام خواستار توضیح نحوه اجرای آن شدند و بعدها نیز مشخص شد علاوه بر امتیازات زیادی که برای خان ها در نظر گرفته شده بود، اصل ماجرا تملک گسترده درباریان و ... نسبت به اراضی بوده است و این امر سبب شده به جای مالک شدن مردم، موج عظیم مهاجرت به شهرها شکل بگیرد. و این نهایت سادگی است که حتی پس از مشخص شدن حقایق امور، عده ای هنوز الفاظ را ملاک قضاوت می گیرند. مثلا اگر امام با حضور زنان در صحنه اجتماع و ... مخالف بودند، قطعا پس از انقلاب حضور گسترده زنان در جامعه را نداشتیم و همین نشان می دهند که امام با درایت و تیزبینی عجیب با دادن حق رای به زنان در انقلاب سفید مخالفت کردند و فرمودند مردان چه زمان حقیقتا حق رای داشته اند که حالا ادعای حق رای زنان را دارید. همچنین است مدارسی که در آنها زنان با بدن های نیمه برهنه تدریس می کردند یا ...
نظرات