یکی از موانع کمال انسان عادت است

ترک عادت

مرحوم آیت الله خوشوقت:

...باید حواسمان جمع باشد مخالفت فرمان خدا را نكنيم،‌ و الّا اگر گناه را انجام بدهيم كم كم عادت مي­‌شود، عادتی که خودش آدم را به سوی گناه حركت مي‌­دهد، لذا یکی از موانع کمال انسان، عادت است.

آدمی که زياد گناه كرد گناه براي او عادت مي‌­شود، معتاد مي­‌شود. ديگر راحت و خودكار دنبال گناه مي­‌رود، دیگر لازم نيست فكر كند، عاقبت انديشي كند، گناه برايش عادي شده است، مثل معتادها مي­‌شود، شما هر چه به او بگويي این کار را نکن آن اعتياد باعث مي‌­شود که گوش ندهد، لذا امام حسن عسکري صلوات الله و سلامه عليه فرمودند: ترك عادت كالمُعجز است، این قدر سخت است. براي خيلي­‌ها گناه عادي شده است، بدون هيچ مشكلي انجام مي‌­دهند و چون عادي شده است فكر عاقبتش را هم نمي­‌كنند، بنابراين اگر عملي مثل گناه تكرار پيدا كرد اين كم كم عادي مي­‌شود و ديگر آدم بدون زحمت انجام مي­‌دهد، اين هم جلوي آن ورود به صراط مستقيم را مي­‌گيرد، آدم را مي‌­كشد به طرف آنچه كه عادت شده است، ولو مضرّ است.

این‌هایی كه معتاد هستند چه كار مي­‌كنند؟! ديگران را مي­‌بينند به چه بلا و روزگاري افتاده‌­اند، می‌­بینند که گدايي مي­‌كنند و بدبخت مي­‌شوند باز هم دنبال آن مي‌­روند، گناه نبايد براي اشخاص عادت شود، اگر عادت بشود به اين زودي­‌ها نمي­‌توانند توبه بكنند تا روحيه گناه در انسان متمكّن نشده است بايد توبه كند و الّا به هيچ وجه نمي­‌تواند برگردد الّا موارد استثنائی.

 

درس اخلاق

دیدگاه‌ها

با سلام وعرض ادب
اگر انسان به عمل خیری عادت کند چطور ؟باعث جلوگیری انسان در رسیدن به کمال می شود؟
به عبارتی دیگر اینطور بگویم که این کار خیر او از روی عادت باشد لذا خیلی از روی عشق علاقه به خدا ویا تقرب یه او سبحانه در وجودش نباشد !عادت داشته باشد .؟

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی اگر منظورتان تفاوت بین افرادی که ایمان ندارند. ولی کار خیر انجام می دهند و افرادی که مومن هستند، می باشد که ظاهر سوال شما همین است باید بگوییم که انجام کار خیر بدون ایمان و اعتقاد به خدا و قصد تقرب به او ،به تصریح قران موجب ضرر است و نفعی ندارد و فقط ایمان در کنار عمل صالح و کار خوب است که می تواند موجب فلاح و رستگاری بشود و نه ایمان بدون عمل خوب و نه کار خوب بدون ایمان، برای آخرت مان فائده ندارد خدا در سوره مبارکه عصر نجات از خسران را ایمان و عمل صالح و توصیه به حق و صبر دانسته است:
وَ الْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ
إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (۱)
قسم به روزگار
كه انسانها در خسران هستند.
مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال شايسته انجام دهند و يكديگر را به حق و استقامت سفارش كنند.پس مهمترین تفاوت بین این دو دسته همین است که کار خوب بدون ایمان نجات بخش نیست. البته کسی که کار خوب می کند در دنیا خداوند جزای کار اورا می دهد و با شهرت وثروت او را به مقصود دنیایی خود می رساند. ولی دلیلی ندارد کسی که خدا با این همه نعمت و لطفی که به او کرده نمی بیند و برای او کار نمی کند، در آخرت بهشتی باشد مگر اینکه بگوییم که شاید او دسترسی به ایمان نداشته و نمی توانسته مومن باشد که از این بحث جدا خواهد بود. چون تکلیف برای کسانی است که دین به آنها عرضه شده باشد یعنی در دسترس آنها بوده باشد. ولی این هم با آیه قرآن که می فرماید ما در همه امت ها کسی را فرستاده ایم که مردم را انذار می کند،منافات دارد َ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ (۲)
هيچ امتى نيست مگر اينكه در آن انذار كننده‏اى گذشته است.
پی نوشت :
۱.عصر(۱۰۳)ایات ۱ تا ۳.
۲.فاطر(۳۵) آیه ۲۴.

موفق باشید.

نظرات