ماجرای صلح حدیبیه چیست؟
در ماه ذیقعده سال ششم، پیامبر (ص) در خواب دید با یارانش به مكه رفته و به انجام حج عمره در كعبه موفق گشتهاند. پیامبر به دنبال آن از مسلمانان و قبایل اطراف مدینه دعوت كرد با او برای انجام عمره به مكه بروند.اكثریت مهاجر و انصار مدینه همراه پیامبر از مدینه بیرون رفتند.
پیامبر به «ذیالحلیفة» (اكنون «مسجد شجره» در آن است) رسید، جامه احرام پوشید و بر هفتاد شتر نشانه قربانی زد و از جلو راند تا به قریش بفهماند كه او تنها برای انجام حج عمره و طواف كعبه آمده است.
در دو منزلی مكه، مردی بنام بشیر، در گزارش وضعیت مکه به پیامبر گفت: قریش برای جلوگیری از شما همگی همراه خانوادهشان از شهر خارج شده تا نگذارند شما مكه بیایید و خالدبن ولید با دویست نفر پیشاپیش تا «كراع الغمیم» آمدهاند.
پیامبر فرمود:
«وای بر قریش كه هستی خود را با كینه توزیها از دست دادهاند. من در راه این دین آن قدر میجنگم تا خدا آن را پیروز گرداند یا كشته شوم!»
سپس فرمود: كیست تا ما را از راهی ببرد كه با قریش برخورد نكنیم؟
مردی این كار را بر عهده گرفت سپس مهار شتر پیامبر را به دست گرفت و پس از عبور از راههای دشوار تا روستای «حدیبیه» در نزدیكی مكه رفتند.
ناگهان شتر از رفتن ایستاد و پیامبر فرمود: من امروز هر پیشنهاد قریش مبنی بر مراعات خویشاوندی را میپذیرم.
رفت و آمد فرستادگان قریش
قریشیان، آمدن مسلمانان به مكه را برای خود ننگ میدانستند. وقتی چند نفر از بزرگان قریش نزد پیامبر (ص) آمده هدف او را از سفر به مكه میپرسیدند پیامبر پاسخ همه را به یك گونه میداد و میفرمود:
«ما برای زیارت كعبه و انجام عمره آمدهایم سپس این شتران را قربانی كرده گوشت آنها را برای شما وامیگذاریم و بازمیگردیم!»
عروة بن مسعود ثقفی، وقتی از نزد پیامبر(ص) برگشت، به قریش گفت:
«من به دربار فرمانروایان ایران و روم و حبشه رفتهام و چنین احترامی كه پیروان محمد از او میكنند در دربارهای آنها ندیدهام و او را تسلیم شما نخواهند كرد.»
قریشیان، مكرز بن حفص را با گروهی فرستادند تا مسلمانی را دستگیر كرده و با گروگانگیری بتوانند خواسته خود را بر مسلمانان بقبولانند، اما مكرز و همراهان به دست مسلمانان اسیر شدند و پیامبر دستور داد آنها را آزاد كنند.
پیامبر (ص)، به عمر فرمود: نزد قریش برو و هدف ما را از سفر به مكه، به آنها برسان. عمر كه از قریش بر جان خود میترسید گفت: بهتر است عثمان را بفرستی كه خویشانی در مكه دارد و میتوانند از او حمایت كنند.
پیامبر (ص)، عثمان را به مكه فرستاد و عثمان در پناه پسر عمویش (ابان بن سعید) پیام پیامبر را به قریش رساند.
قریش گفتند: ما نمیگذاریم محمد طواف كعبه كند ولی خودت میتوانی طواف كنی؟
عثمان گفت:تا پیامبر طواف نكند من طواف نمیكنم. قریشیان او را در مكه زندانی كردند.
بیعت رضوان
به مسلمانان خبر رسید كه عثمان را كشتهاند! پیامبر فرمود: از زیر این درخت برنخیزم تا تكلیفم را با قریش معلوم سازم و به دنبال آن از مسلمانان برای دفاع از اسلام بیعت گرفت که این بیعت را «بیعت شجره» گفتهاند.
پیامبر با عمل به قریشیان فهماند که اگر سر جنگ داشته باشند او نیز آماده جنگ خواهد شد.
تنظیم صلحنامه توسط فرستاده قریش
قریش پس از مشورتهای زیاد، سهیل بن عمرو را فرستاد تا صلحنامهای بین پیغمبر و او بسته شود. پس از مذاکرات، مواد زیر نوشته شد:
۱) از این تاریخ به بعد، جنگ تا ده سال میان طرفین ترك شود.
۲) اگر كسی از قریشیان كه تحت قیمومیت و ولایت دیگری است بدون اجازه سرپرست خود به نزد محمد آمد مسلمانان او را به سرپرست او بازگردانند ولی باز گرداندن مسلمانان از مكه به مدینه، الزامی نیست.
۳) پیمان بستن قبایل عرب با یكی از دو طرف آزاد است و از طرف قریش، الزام و تهدیدی در این كار انجام نشود.
۴) محمد و پیروانش باید امسال از رفتن به مکه صرف نظر کنند و سال آینده میتوانند برای زیارت كعبه و عمره به مكه بیایند مشروط بر آن كه سه روز بیشتر در مكه نمانند و به جز شمشیر در غلاف، اسلحهای با خود نیاورند.
۵) طرفین راههای تجاربی را برای همدیگر آزاد بگذارند و مزاحمتی برای یكدیگر فراهم نكنند.
۶) تبلیغ اسلام در مكه آزاد باشد و مسلمانان مكه بتوانند آزادانه مراسم مذهبی خود را انجام دهند و كسی حق سرزنش و آزار آنها را نداشته باشد.
پس از امضای قرارداد، قبیله خزاعه، هم پیمان پیامبر و قبیله بكر، همپیمان قریش شد و قبیله بكر با شبیخون به قبیله خزاعه، مقدمه نقض قرارداد را فراهم ساخت و سبب شد تا پیامبر در سال هشتم با لشكری برای دفاع از قبیله خزاعه به سوی مكه حركت كند.
این قرارداد، پیروزی بزرگی برای مسلمانان به ارمغان آورد، چنانكه به گفته بسیاری از مفسران، سوره فتح در همین رویداد ناز ل شد.
از زهری نقل شده است:
«برای مسلمانان، پیروزیای بزرگتر از صلح حدیبیه نبود، زیرا مسلمانان پیوسته در جنگ با مشركان بودند و از آن پس با خیالی آسوده به دینآموزی و دفع دشمنان دیگر و گسترش اسلام در جزیرة العرب و قارهها و سرزمینهای دیگر پرداختند و عموم مورخان، نامهنگاری پیامبر را به سران جهان برای پذیرش اسلام و رویدادهای بعدی را پس از صلح حدیبیه دانستهاند.»
پیروزی دیگری این قرارداد برای مسلمانان آن بود كه تازه مسلمانان در مكه میتوانستند آزادانه مراسم دینی را انجام دهند و به تبلیغ اسلام در مكه و اطراف آن بپردازند و افراد بسیاری را مسلمان كنند.
منبع:
زندگانی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)،سید هاشم رسولی محلاتی
نظرات