چگونه می توان دین و دنیا یا دنیا و آخرت را با هم داشت؟
باید دقت کرد که تضاد بین دین و دنیا چیست؟ آیا مومنان از خواب و خوراک منع شده اند؟ آیا مومنان نمی توانند خانواده تشکیل دهند و با اقوام و دوستان معاشرت کنند؟ آیا مومنان نمی توانند شادی کنند و به تفریح بپردازند؟ آیا لذت و تمایلی در انسان وجود دارد که مومن به طور کامل از آن منع شده باشد؟ یا ...
اگر اندکی بنگریم، می بینیم که در این ظواهر دنیوی فرقی بین مومن و کافر نیست. اگر فقر وجود دارد، کافر فقیر هم داریم، کما اینکه مومن فقیر هم داریم. اگر بیماری وجود دارد، کافر بیمار هم داریم کما اینکه مومن بیمار هم داریم.
با این حال احساس تعارض بین دنیا و آخرت، احساس غلطی نیست کما اینکه امام على عليه السلام می فرمایند : همچنان كه روز و شب با هم جمع نمى شوند، خدا دوستى و دنيا دوستى نيز با هم گرد نمى آيند. (غرر الحكم : ٧٢١٩)
و سر مطلب در نوع نگاه انسان به دنیا است. که به دنیا چگونه بنگریم. آن را وسیله بدانیم یا هدف! که هر دو نوع نگاه ممکن است. مثلا یک وقت انسان با عینک نگاه می کند و عینک را وسیله قرار می دهد که در نتیجه آنچه پیش روی دارد، می بیند. اما یک وقت به جای آنکه با عینک نگاه کند، به عینک نگاه می کند. و در این حال جز عینک نمی بیند. در حالی که وقتی عینک را وسیله قرار داده بود، اصلا متوجه عینک نبود و چه بسا شیشه عینک کثیف بوده و متوجه آن نشده، یا عینک بر روی چشمانش بوده و دنبالش می گشته است.
درباره دنیا نیز همین گونه است. کسی که دنیا را وسیله می بیند، با آن آخرت را به دست می آورد. و دنیا برای او بهترین بازار کسب سود است. اما کسی که دنیا را هدف قرار داده، نه تنها آخرت خود را آباد نکرده، بلکه خروج از دنیا و رفتن به سوی آخرت، برایش عذابی دردناک است. و همه متون دینی همین نکته را به ما می گویند که اگر دنیا هدف نباشد، بهترین چیز است:
امام على عليه السلام : دنيا چه سراى نيكويى است براى كسى كه آن را خانه [هميشگى ]خويش نداند و چه جايگاه خوبى است براى كسى كه آن را وطن خود قرار ندهد (نهج البلاغة : الخطبة ٢٢٣)
امام على عليه السلام : بد سرايى است دنيا براى كسى كه خود را در آن [براى آخرت ]آماده نكند و در آن بيمناك نباشد . (بحار الأنوار : ٧٣/٩٨/٨٢)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : به دنيا ناسزا مگوييد كه آن نيكو مَركبى است براى مؤمن ؛ زيرا به وسيله آن به خير و خوبى مى رسد و از شرّ و بدى مى رهد . (بحار الأنوار: ٧٧/١٧٨/١٠)
بنابراین آخرت جویی با دنیا، یک نوع جهت گیری است که ضمن اشتراکات بسیار با کفار در بهره مندی از دنیا، فقط در بعضی مقاطع انسان باید ضوابطی را رعایت کند. که اگر دقت کند، آن ضوابط هیچ محرومیتی برای او به ارمغان نیاورده، بلکه او را از یک مریضی دور می کند. چون دنیا دوستی همیشه با خود طمع را به همراه می آورد. (پیامبر خدا صلى الله عليه و آله: تنبيه الخواطر : ٢/١٢٢) و طمع چیزی نیست که بهره بیشتری نصیب انسان کند. بلکه تنها سبب می شود از داشته های خود بهره نبرد و جمع کننده ای برای دیگران باشد. حال آنکه اگر به اندازه نیاز خودش از دنیا استفاده می کرد، و جهت الهی را رعایت می کرد، همان بهره بردن از دنیا هم می توانست برای او ثواب و عبادت محسوب شود. تا آن جا که کسب معیشت از بزرگترین عبادات است، یا ازدواج مقدس و آسمانی است و ....
در پایان حدیثی نقل می کنیم که ابى يعفور می گوید: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : ما دنيا را دوست داريم . امام (ع) فرمود : تا با آن چه كنى؟ عرض كردم : ازدواج كنم ، حج بروم ، خرج خانواده ام را بدهم ، به برادرانم رسيدگى كنم و صدقه بدهم . حضرت فرمود : اين از دنيا نيست، اين از آخرت است . (بحار الأنوار : ٧٣/١٠٦/١٠٤)
دیدگاهها
خیلی جالب بود
خیلی جالب بود
نظرات