آیا هلوکاست یهودیان واقعیت دارد؟

هولوکاست

در رابطه با این موضوع همیشه سوالات جدّی ای وجود داشته است كه هنوز جوابی برای آنها ذكر نشده است؛ و همین سوالات بی جواب واقعیت داشتن آن را بعید به نظر می رساند؛ برخی از این سوالات عبارتند از:
۱- اگر هلوکاست واقعیت داشت؛ پس چرا تحقیق درباره هلوکاست در کشورهای اروپایی ممنوع است؟! به نظرتان این قانون می خواهد چه چیزی را اثبات کند؟
۲- اگر هلوکاست واقعیت داشت؛ مردم فلسطین چه گناهی دارند؟ نقش آنها در این میان چیست؟ مگر نه این که برای هلوکاست، آلمانی ها باید محاکمه شوند؟
۳- اگر هلوکاست واقعیت داشت، پس چرا اجازه تحقیق به دانشگاه ها داده نشد و حتی خلاف قانون است؟!

در ادامه اشاره ای كوتاه به برخی تحقیقات انجام شده توسط محققین غربی در رابطه با این حادثه، اشاره می كنم:


مکتب "تاریخ واقعی" و افسانه هولوکاست
در سال‌های اخیر علاقه مردم غرب به پدیده هولوکاست افزایش‌ یافته است. تحقیقات نشان می‌دهد که حجم مطالب منتشر شده در رابطه با هولوکاست در دهه ۱۹۹۰ ده برابر دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی است. این موج علاقه به کشف حقایق تاریخی و مقابله با تبلیغات هالیوودی و ژورنالیستی و تاریخنگاری رسمی به ایجاد یک مکتب جدید تاریخنگاری انجامیده که به "تجدید نظرطلبی" (رویزیونیسم) یا "تاریخ واقعی" معروف است.
معمولاً از «پل رازینیه» فرانسوی به‌عنوان بنیانگذار این مکتب یاد می‌کنند. «رازینیه» در زمان جنگ دوّم جهانی از اعضای جنبش مقاومت فرانسه بود که به‌وسیله «گشتاپو» دستگیر شد و به اردوگاه «بوخنوالد» اعزام گردید و تا پایان جنگ در اردوگاه‌های مختلف نازی زندانی بود. پس از جنگ وی عالی‌ترین نشان مقاومت را از دولت فرانسه دریافت کرد و سپس به عرصه تحقیقات تاریخی روی آورد، در زمینه جنگ دوّم جهانی به تحقیق و انتشار کتاب پرداخت و از جمله به ترسیم وضع اسفناک اردوگاه‌های جنگی نازی دست زد. ولی او بتدریج در جریان تحقیقش به نظراتی رسید که تصور رسمی را کاملاً نفی می‌کرد.

«رازینیه» اعلام کرد که:
اولاً، افسانه اتاق‌های گاز برای کشتار زندانیان- اعم از یهودی و غیر یهودی- مطلقاً صحت ندارد.
ثانیاً، در دوران جنگ هیچ سیاستی از سوی آلمان برای کشتار جمعی یهودیان اروپا وجود نداشته است.
ثالثا، یهودیان کشته شده در دوران جنگ بین نهصد هزار تا یک و نیم میلیون نفر هستند نه شش میلیون نفر و این افراد مانند دیگران در جریان جنگ یا در اثر بیماری‌های مسری، به‌ویژه تیفوس، از بین رفتند.

امروزه دو مورخ صاحب ‎نام به‌ عنوان مهم‌ترین هواداران مکتب تاریخنگاری واقعی شناخته می‌شوند: اولی، «دیوید ایروینگ» انگلیسی است. «ایروینگ» مورخ بسیار معتبری است در حدی که برخی نشریات سرشناس انگلیس نوشته‌اند هیچ کس نمی‌تواند درباره جنگ دوّم جهانی کار کند و پروفسور ایروینگ را نادیده بگیرد. او اولین کسی است که خاطرات ۷۵۰۰۰ صفحه‌ای «گوبلز» را به‌دست آورد و روی آن کار کرد. این خاطرات به‌مدت ۵۰ سال برای مورخین ناشناخته بود و در آرشیوهای سری ارتش سرخ شوروی نگهداری می‌شد. ایروینگ پس از یک کار شش ساله بر روی اسناد سری شوروی سابق اولین بیوگرافی کاملاً مستند هیتلر را منتشر کرد با نام جنگ هیتلر که جنجال فراوان به‌پا نمود و کار وی را به دادگاه کشانید. ایروینگ در کتاب «جنگ هیتلر» مدعی است که:
اصولاً در دوران جنگ هیچ نوعی از کشتار یهودیان (هولوکاست) در کار نبوده است. ایروینگ نشان داد که مهم‌ترین اسناد جنگ دوّم جهانی همه به‌طور مرموزی مفقود شده‌اند. بسیاری از یادداشت‌های روزانه سران آلمان و ایتالیا که تا مدتی پیش در آرشیوهای شوروی سابق و آلمان و سایر کشورهای اروپایی موجود بود به سرقت رفته و پنهان یا معدوم شده است. او از جمله اشاره می‌کند به یادداشت‌های روزانه «موسولینی» که زمانی موجود بود و اکنون نیست.

ایروینگ معتقد است که:
اولاً، در آشویتس و سایر اردوگاه‌های نازی اتاق گاز وجود نداشته است.
ثانیاً، هیتلر هیچ اطلاعی از وجود اتاق‌های مرگ و برنامه سازمان‌یافته برای کشتار یهودیان نداشته است. (ایروینگ برای کسی که بتواند ثابت کند هیتلر از هولوکاست مطلع بوده جایزه‌ای به مبلغ ۱۰۰۰ پوند تعیین کرده است.)
ثالثاً، یک توطئه جهانی وجود دارد که به مورخین اجازه تحقیق بیطرفانه و برکنار از پیشداوری در زمینه هولوکاست را نمی‌دهد.
رابعاً، رقم شش میلیون کشته یهودی در جنگ دوّم صحت ندارد و تعداد مقتولین یهودی کمتر از یک میلیون نفر است که در اثر بیماری یا در جریان جنگ، مانند دیگران، کشته شده‌اند نه در اثر طرح سازمان‌یافته امحاء جمعی.

دومین مورخ سرشناس هوادار مکتب تاریخنگاری واقعی،« رابرت فوریسون» فرانسوی است. پروفسور فوریسون و خانواده‌اش نیز، مانند رازینیه، در زمان جنگ از آلمانی‌ها آزار فراوان دیده بودند. او مؤلف کتاب‌های متعددی است و ثابت می‌کند که اتاق گاز و سیاست امحاء جمعی یهودیان صحت ندارد.


فرد صاحب ‎نام دیگر در این عرصه «فرد لوختر» آمریکایی است. لوختر مورخ نیست بلکه مهندس متخصص ساختمان زندان است. او برای تحقیق به لهستان رفت و در بازگشت گزارش ۱۹۶ صفحه‌ای خود را منتشر کرد که به گزارش لوختر معروف است. او در این گزارش وجود اتاق‌های گاز را منکر شد. او ثابت کرد که اتاق‌های گاز در آشویتس و سایر اردوگاه‌های لهستان پس از جنگ دوّم جهانی با هدف جلب توریسم به‌وسیله حکومت کمونیستی لهستان احداث شده است.

در این زمینه افراد سرشناس دیگری نیز کار کرده‌اند:
« گرمار رودلف» مؤلف کتابی در انکار اتاق‌های گاز آشویتس است.
«ارنست زوندل» کانادایی کتابی نوشته با عنوان« آیا واقعاً شش میلیون نفر کشته شده‌اند»؟
«دیوید هوگان» کتابی دارد با عنوان افسانه شش میلیون نفر.
«دکتر بروزات» تحقیقی دارد درباره اتاق‌های گاز در داخائو و اثبات می‌کند که نه در داخائو، نه در بوخنوالد و نه در سایر اردوگاه‌های آلمانی اتاق گاز برای کشتار یهودیان و سایر زندانیان وجود نداشته است.

و بالاخره «رژه گارودی»، عضو جنبش مقاومت فرانسه در زمان جنگ دوّم، که او نیز، بر اساس تحقیقات محققین پیشگفته، نشان می‌دهد که هولوکاست صحت ندارد و یک افسانه ساختگی است.

منابع جهت مطالعه بیشتر:
- جایگاه هولوکاست. سید محمد تراهی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- رژه گارودی. «اسطوره شش میلیون». در اسطوره‌های بنیانگذار سیاست اسرائیل. ترجمهٔ مجید شریف. چاپ اول پائیز ۷۵. تهران.
- روژه گارودى، محاكمه آزادى، ترجمه جعفریان و دیگران، مؤسسه اندیشه معاصر، ۱۳۷۷.
- روفسور روبر فوریسون، اتاق هاى گاز در جنگ جهانى دوم، واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دكتر سید ابوالفرید ضیاءالدینى، مؤسسه فرهنگى - پژوهشى ضیا.

نظرات