علت اینهمه لعن در زیارت عاشورا چیست؟
یکی از مهمترین قسمت های زیارت عاشورا لعن بر دشمنان اهل بیت است. در مجموع در این زیارت بیست و دو لعن وجود دارد که عده ای بر این زیارت خرده می گیرند که چرا در این زیارت این قدر لعن وجود دارد و این شبهه را طرح و روی آن جار و جنجال به راه انداخته اند که:«مگر لعن کردن بد نیست، پس چرا در زیارت عاشورا این همه لعن وجود دارد؟»
در پاسخ به این شبهه باید به سه نکتهی بسیار مهمی که در ذیل به صورت خلاصه اشاره میگردد، توجه شود:
نکته اول :
چه کسی گفته که مطلق لعن کردن بد است؟! این انحراف را دشمنان اسلام شایع کردند تا کسی با لعن کردن دشمنان خدا، رسول (ص)، اهل بیت (ع) و اسلام و مسلمین، بغض آنها را در دل و کلام نپروراند، علیه ظالمین روشنگری صورت نپذیرد و لعن معاویه و یزید دیروز به «مرگ بر آمریکا، انگلیس و اسرائیل امروز نینجامد»، تا آنها بتوانند راحتتر به ظلم و جنایات خود ادامه دهند.
خداوند متعال خود در قرآن کریم نه تنها کفار، منافقین و حتی دروغگویان [کاذبین] را لعن کرده است، بلکه به لعن از طرف انبیای الهی نیز تصریح نموده است، به ویژه لعن کفار بنیاسرائیل:
خداوند در سوره مائده می فرماید:«لُعِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ» (۱)از بنى اسرائیل آنان که کافر شدند بزبان داود و عیسى بن مریم لعنت و نفرین شدند. و این براى همان عصیانى بود که ورزیدند و اصولا مردمى تجاوز پیشه بودند.
خداوند متعال حتی راجع به کسانی که پس از ایمان کافر میشوند،به لعنت خدا، ملائک و همهی انسانها اشاره مینماید و این لعنت را جزای آنها میشمارد – یعنی میفرماید نه تنها مردم آنها را لعنت میکنند، بلکه این دعای آنها مستجاب است و به عذابشان افزوده میگردد:
در جای دیگر می فرماید:«أُوْلَئکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ الْمَلَئکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ» (۲) آنها جز ایشان است که نفرین خدا و فرشتگان و مردم، همه، بر آنها باشد.
از این آیه ضمن این که جواز لعن فهمیده می شود ؛ واجب بودن آن نیز استنباط می گردد. جواز لعن از جمله «الناس اجمعین» فهمیده می شود که خداوند به همه مردم این اجازه را داده تا چنین افرادی را لعن کنند. واجب بودن آن نیز از مجازاتی که خداوند برای آنان تعیین فرموده اسنتنباط می شود که علاوه بر خداوند , ملائکه و مردم هم باید آنان را لعن کنند.
خداوند در رابطه با کسانی که باعث اذیت و آزار پیامبر(ص) می شوند در سوره احزاب می فرماید" إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً (۳)آنها کسانی که خدا و رسولش را آزار می دهند خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعنت می کند و عذاب خوار کننده ای را برای انان آماده کرده است .
آیه به طور مطلق می فرمایید هرکسی و در هرمقامی اگر خدا و رسولش را آزار دهد مستوجب لعن است.
بنابراین لعن بر برخی گروه ها از نظر قرآن کریم امری کاملاً جائز بلکه در برخی موارد واجب نیز می باشد.
طبق نقل منابع روایی پیامبر اکرم(ص) نیز فرمود: هر کس اهل بیت مرا اذیت کند، مرا اذیت کرده است.(۴) بنابراین، هر کس اهل بیت را نیز اذیت کند، پیامبر را اذیت کرده و ملعون دنیا و آخرت، از سوی خداوند می باشد و ما مسلمانان نیز به تبعیت از خدای متعال، دشمنان خدا و پیامبر او را لعن می کنیم.
نکتهی دوم :
لعنت، فحش یا ناسزا نیست.لعن، در لغت به معنای راندن و دور کردن است؛ وقتی از ناحیه خداوند باشد به معنای عقوبت و عذاب أخروی است. بدیهی است که آدمیان را میتوان از این لحاظ به دو دسته تقسیم نمود: یا در ظل رحمت الهی قرار دارند و یا دور شده از رحمت و «ملعون» هستند. و مهم است که انسان بداند چه کسانی با چه ویژگیهای در ظل رحمت هستند و چه کسانی ملعون؟ تا نسبت به هر ظالمی نگویند: از کجا معلوم، شاید او هم به بهشت رود؟
نکتهی سوم :
زیارت عاشورا، صرفاً زیارت امام حسین علیهالسلام نیست، بلکه زیارت و حضور و در محضر ایشان در روز عاشورا و صحنهی کربلا است. فرق دارد که مسلمان در حال آرامش و در مکه و مدینه و … خدمت امامی برسد یا در میدان جنگ. زیارت عاشورا، زیارت امام در میدان جنگ است.
بدیهی است وقتی مسلمان در میدان جنگ در محضر امام (ع) قرار میگیرد، باید سریع جهت خود را مشخص و اعلام مواضع کند و بیان دارد که بر مبنای چه شناخت و اعتقادی، در کدام جبهه قرار دارد؟ لذا اگر دقت کنیم، متوجه میشویم که زیارت عاشورا، سراسر اعلام مواضع خودمان به حضرت امام (ع) است. میگوییم: «انی اتقرب» یا «لعنة الله منی» و … .
در این زیارت دوست شناسی و دشمنسناسی «تولی و تبری» خودمان را به حضرت امام (ع) اعلام میداریم و بیان مینماییم که چه کسانی را در «ظل رحمت الهی»، یعنی هدایت شده و هدایت کننده – و چه کسانی را دور از رحمت، یعنی منحرف و منحرف کننده «ملعون» میشناسیم.
لذا پس از سلام و جمیع سلامها تا ابد، به آن حضرت عرض میکنیم:
«فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ …».
یعنی اذعان میکنیم که ما نه تنها در دوست شناسی و دشمنشناس ظاهرنگر و احساساتی و دمدمی و اسیر موج، جوّ و شایعات نیستیم، بلکه کاملاً با بصیرت امور را تعقیب میکنیم. لذا ابتدا نه یزید و شمر، بلکه بنیانگذاران جریان انحرافی و پایهگذاران ظلم را لعنت میکنیم. و ظلم را نیز صرفاً در کشتن، ترور یا قتل عام نمیبینیم، بلکه میگوییم: ظلم بزرگتر دور کردن شما از مقام و رتبهای [خلافت و حکومت] است که خدا آن را برای شما قرار داده است و نه برای جهال و ظالمین. و در درجهی آخر لعنت میکنیم [دور از رحمت میشناسیم] کسانی را اقدام به جنگ کردند. و نه تنها آنان را، بلکه هر کس یا جریانی که به آنان کمک کرده است. و اعلام برائت از آنان میکنیم و با بیان «الی یوم القیامة» اذعان میکنیم که این موضعگیری، فقط مخصوص یک حادثه در یک برهه از تاریخ نیست، بلکه همیشگی است.
پی نوشتها:
(۱). المائده، ۷۸.
(۲). آل عمران، ۸۷.
(۳). احزاب،۵۷.
(۴). بحار الانوار، ج ۵، ص ۶۹؛ ج ۴۳، ص ۲۳.
نظرات