دعاهای قرآنی صرفا برای برقراری رابطه معنوی و درخواست مغفرت است، چرا ما در دعا تغییر عالم مادی را می خواهیم؟
هر کسی که ادعای تمسک به قرآن را دارد، در ادعای خود صادق نیست. و حتی اگر صداقت در تمسک وجود داشته باشد، ممکن است در تمسک به قرآن خطاهایی رخ دهد.
خطاهایی که در تمسک به قرآن ایجاد می شود، علل و عواملی دارد که یکی از آنها بخشی نگری و عدم ایمان به تمام قرآن است:
«الَّذینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضینَ[حجر/۹۱] همانها كه قرآن را تقسیم كردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند)»
«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ[بقره/۸۵] آیا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ایمان مى آورید، و به بعضى كافر مى شوید؟! براى كسى از شما كه این عمل (تبعیض در میان احكام و قوانین الهى) را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مى شوند.»
قطعا در دعاهای قرآنی، برقراری رابطه معنوی با خدای متعال و درخواست مغفرت وجود دارد. اما آیا می توان با اشاره به این بخش از دعاها، باقی دعاهای قرآنی را تکذیب کرد و ادعا کرد که در قرآن دعایی برای تغییر عالم مادی وجود ندارد؟
چنین استدلالی علاوه بر اینکه هیچ وجاهت منطقی ندارد (اثبات شی نفی ماعداء نمی کند) با فرهنگ قرآنی نیز بسیار فاصله دارد. در ذیل بخشی از دعاهایی که در قرآن آمده اما برای طلب مغفرت نیست، بلکه برای طلب تغییر در عالم مادی است را بیان می کنیم:
موسی (ع) زمانی که در شدائد و سختی های فرار از دست فرعونیان است، طلب تغییر وضعیت خود در دنیای مادی را این گونه بیان می کند:
«فَقالَ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ[قصص/۲۴] پروردگارا! هر خیر و نیكى بر من فرستى، به آن نیازمندم!»
و بعد از بیان این دعا از جانب موسی (ع) بحث کمک شعیب به حضرت موسی (ع) بیان می شود.
ایوب (ع) زمانی که در اوج مصیبت های دنیایی وجود دارد، از خدا تغییر وضعیت را می جوید و این گونه می گوید:
«وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ[انبیاء/۸۳] و ایّوب را (به یاد آور) هنگامى كه پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بد حالى و مشكلات به من روى آورده و تو مهربانترین مهربانانى!»
زکریا (ع) وقتی که بنا به ظاهر طبیعت از فرزند داری،ناامید می شود، تغییر وضعیت را این گونه از خدای متعال می خواهد:
«وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائی وَ كانَتِ امْرَأَتی عاقِراً فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْكَ وَلِیًّا * یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا[مریم/۵-۶] و من از بستگانم بعد از خودم بیمناكم (كه حق پاسدارى از آیین تو را نگاه ندارند)! و (از طرفى) همسرم نازا و عقیم است تو از نزد خود جانشینى به من ببخش . كه وارث من و دودمان یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار ده!»
نوح (ع) زمانی که شکست می خورد، خدای متعال را می خواند، اما نه برای طلب مغفرت، بلکه برای طلب پیروزی:
«فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ[قمر/۱۰] او به درگاه پروردگار عرضه داشت: «من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده ام، انتقام مرا از آنها بگیر!»
بنابراین ادعای اینکه دعای قرآنی، دعایی است که در آن صرفا رابطه ای معنوی برقرار شود و درخواست مغفرت شود، بدون اینکه کاری به امور دنیا داشته باشد، ادعایی بی دلیل و غلط است.
نظرات