تولی و تبری چیست؟

تولی و تبری

تولی به معنای دوست داشتن و تبری به معنای بیزای جستن و تنفر است. که این دو از فروع دینی اسلام به شمار می روند. و هر مسلمانی باید با اهل حق دوستی کند و از اهل باطل بیزاری بجوید. که اوج این دوستی ها در اهل بیت (علیهم السلام) است و اوج بیزاری جستن، از سران شرک و کفر می باشد.

درباره تولی می توان به این آیات استناد کرد:
«لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى[شوری/۲۳] من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى ‏كنم جز دوست‏داشتن نزدیكانم [اهل بیتم‏].»

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[حجرات/۱۱] مؤمنان برادر یكدیگرند.»

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ[توبه/۱۱۹] اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!»

«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ[توبه/۷۱] مردان و زنان باایمان، ولىّ (و یار و یاور) یكدیگرند.»

و درباره تبری آیات فراوانی وجود دارد که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:

«لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِكَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی‏ شَیْ‏ءٍ ...[آل عمران/۲۸] افراد باایمان نباید به جاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنین كند، هیچ رابطه ‏اى با خدا ندارد.»

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ[مائده/۵۱] اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تكیه‏گاه خود،) انتخاب نكنید! آنها اولیاى یكدیگرند و كسانى كه از شما با آنان دوستى كنند، از آنها هستند.»

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[توبه/۲۳] اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! هر گاه پدران و برادران شما، كفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولىّ (و یار و یاور و تكیه‏ گاه) خود قرار ندهید! و كسانى از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند!»

«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ[مجادله/۲۲] هیچ قومى را كه ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى ‏یابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند.»

«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً[ممتحنه/۴] براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و كسانى كه با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى كه به قوم (مشرك) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مى ‏پرستید بیزاریم ما نسبت به شما كافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشكار شده است»

درباره چیستی و چرایی این دو نیز باید گفت که: از نظر منطقی این دو باید وجود داشته باشند. انسانی که نسبت به مساله ای عشق می ورزد با هم سنخان خود در محبوب دوستی می کند و از سویی باید با عوامل آسیب رسان به عشق و علاقه خود، دشمنی کند. از همین روست که عشق و محبت انسان، برای او مرز و خط قرمز می آفریند.

اگر باید با اولیاى الهی دوستى كرد، با دشمنان خدا هم باید دشمنى كرد. و اگر «دشمنى» با دشمنان خدا نباشد، به تدریج رفته رفته، همان دشمنی ها عادی و طبیعی جلوه می کند و شخص خود در صف دشمنان اولیاء الهی در می آید. در واقع تبری جستن به مانند سیستم دفاعی بدن است که مانع رشد میکروب ها می شود. علاوه بر اینکه می تواند معیار و محکی جدی برای مدعیان باشد که در ادعای دوستی و عشق خود، چقدر جدی و صادق هستند.

دقت در احادیث نیز می تواند اهمیت بسیار والای تولی و تبری را نشان دهد که در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:

پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله روزى پرسشى را در بین اصحابش مطرح كرد و آن این بود: در میان دستگیره ‏هاى ایمان كدامیك از همه محكمتر است؟ گفتند: خدا و پیغمبرش بهتر مى‏دانند، آنگاه یكى از ایشان گفت: نماز، و دیگرى گفت: زكات، شخصى گفت: روزه، و یكى دیگر از ایشان گفت: حج و عمره، و دیگرى گفت: جهاد، آنگاه پیغمبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: همه اینها كه نام بردید، كارهاى با فضیلتى است، ولى پاسخ سؤال من نیست، (بلكه) قوى ‏ترین دستگیره ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و دوست داشتن اولیاء خدا، و بیزارى جستن از دشمنان خدا، مى ‏باشد.[۱]

همچنین امام رضا (ع) می فرمایند: کمال دین ولایت ما و برائت از دشمنان ماست.[۲]

اما نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که تبری جستن از دشمنان الهی، به این معنا نیست که با تمام مخالفان فکر و اندیشه خود بجنگیم. خدای متعال در قرآن صریحا این مساله را بیان کرده است:

«لا یَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ * إِنَّما یَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى‏ إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[ممتحنه/۸-۹] خدا شما را از نیكى كردن و رعایت عدالت نسبت به كسانى كه در راه دین با شما پیكار نكردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت‏ پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند كه در امر دین با شما پیكار كردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون‏ راندن شما كمك كردند و هر كس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!»

[۱]. معانی الاخبار، ص ۳۹۸.
[۲]. بحار الأنوار، ج‏۲۷، ص۵۸.

دیدگاه‌ها

من حال روز خوبی ندارم ِ مبشه کمکم کنین
واقعیت اینه که خیلی افسرده ام ِ روز به روز بی هدف تر و بیشتر احساس ‍‍پوچی می کنم ِ اصلا دست و دلم به کاری نمیره ِ به زور خودم رو وادار به کاری می کنم نه با انگیزه و علاقه

با اینکه تازه از مکه اومدم حتی نسبت به خدا و دینم دودل شدم ِ نمازم رو یکی در میون می خونم ِ خیلی از زندگی و دنیا گریزانم ِ نمی دونم کی هستم و چی می خوام و اصلا چرا باید باشیم و چرا و به چه دلیل اصلا هستیم ِ دیگه پاسخهایی که شنیدم قانعم نمی کنه . از مرگ و دنیای ناشناخته بعدش می ترسم و خیلی تحت فشار روحی ام .

ِ کلاس ورزش هم ثبت نام کردم ‌ِ یکی درمیون دانشگاه هم میرم ِ اما هیچی راضیم نمی کنه ِ نمی دونم دلم گرفته است و دوست دارم همش تنها باشم و گریه کنم ِ اما به خاطر بچه ها خودمو نگه می دارم ِ متاهلم و سی و شش سال سن دارم و دو تا دختر دارم ۱۴ و سه ساله . پبش از موعد هم خود بازنشسته کردم همسرم هم مرد خوب سالمیه ِ اما اصلا حواسش به ما نیست سرش به کارشو و پول در آوردن . خونه که میا د برنامش برامون تکراریه ( نمازش - ناهار یا شامش و اخبار اونم تو اتاق خواب و تو تختش
من یکسالیه تحت نظر روان پرشکم بی تاثیر نبوده اما فقط انگار هدفشون بی خیالی و بی فکر کردن ادماست

تصویر شهر سوال

باعرض سلام و تشکر
با توجه به اینکه اختلال شما یک اختلال افسردگی عمده یا ماژور است درمان تخصصی مکمل دارویی و روان درمانی و روانکاوی و یا در مواردی شوک درمانی باید انجام شود پس بهتر است درمان خود را با یک روان کاو یا روان شناس بالینی دنبال کنید . اما نکته ای که در این جا مهم است شما نباید مغلوب این احساستان شوید به عبارت دیگر هر چه تمرکز بر روی حالتان داشته باشید این درد بیشتر احساس شده و هم خودتان را تحت تأثیر قرار داده اید و هم اطرافیان را از بهبودی خودتان نا امید کرده اید پس خودتان را دست و پا بسته و بیچاره نبینید و به جای تمرکز بر مشکل با قدرت تمام و اعتماد دست به یک سری فعالیت هایی مانند ورزش در جمع ، مسافرت و برنامه مفرح دیگر ، بزنید از طرفی ترس از مرگ و نگرانی هم به دلیل افسردگی و احساس گناه خودساخته تان می باشد پس کسی بهتر از شما به خودتان آشنا نیست پس قابلیت ها و توانایی های خودتان ونقاط مثبت و خوبی های خودتان را بشناسید و با خلاقیت رفتارهایی که شما را از این حال خارج می کند را انجام دهید نیک بدانید کمک های بیرونی هر چند خوب و مفید که باشند تا خودتان نخواهید و تصمیم نگیرید کارساز نخواهند بود با آروزی موفقیت و شادکامی هر چه بیشتر .

عزيزم اتفاقي پيامي كه گذاشته بودي رو خوندم احساس مي كنم شما بايد به معني اين دو آيه از سوره طلاق بيشتر توجه كني كه مي فرمايد:
وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا ﴿۲﴾وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ﴿۳﴾

و از جايى كه حسابش را نمى‏كند به او روزى مى‏رساند و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است‏خدا فرمانش را به انجام‏رساننده است به راستى خدا براى هر چيزى اندازه‏اى مقرر كرده است (۳)

سلام
خیلی راها بهت گفتن و خیلی کارا کردی ولی خودت میگی نتیجه نگرفتی روان شناس،ورزش،جمع،یا خیلی راها که اون رفیقمون گفته بود عرفانای نوظهور نیچه و... اینا همش بهت راه بیخیال بودن و بی هدف بودن رو نشون میدن وفقط میخوان بگن اگه احساس پوچی میکنی هیچ اشکالی نداره....ولی خودتم میدونی اینا درمان نیس چون با فلسفه وجود انسان نمیسازه فقط نهایتش اینه که کمکت کنه با این احساس پوچی کنار بیای...
اما راهی که من میگم برو از چندتا روضه خون درس مثل حاج منصور ارضی یا سماواتی و...چندتا روضه بگیر گوش کن ذهنتم از همه چرندیاتی که درباره مداحا و... میگن خالی کن
بعد برو بشین سر سجاده با خدا شروع کن به حرف زدن به اون چیزایی که دربارشون شک کردی فکر کن ببین میشه دنیا پوچ وبی هدف باشه بالا سری نباشه بعد یه امام حسین پیداشه که همه هستش رو برا این هیچی بذاره
ببین یکی کله زندگی و خانواده شو برداره با خودش ببره با این که میدونه کشته میشه خانوادش به اسرات میرن با بدترین وجه.
کی میتونه ادعا منه بگه این رفتار برا هیچی وپوچی بوده
پس دنیا پوچ نیس انسان هم بی هدف نیس ذهنت رو از شبهات خالی کن دلت رو بده اباعبدالله برو دنبال هدف خلقت انسان وجایگاهی که انسان باید بهش برسه صحبتای پناهیان رو هم گوش بدی خیلی خوبه
الان با پیش داوری به حرفام نگاه نکن اول کارایی که گفتم رو انجام بده اطمینان داشته باش که حالت عوض میشه

با سلام
مشکل شما نه خدا است و نه ایمان شما
مشکل شما بی توجهی همسر شما به شما می باشد
برای این منظور با همسرتان هماهنگ کنید که و با هم نزد مشاور برید البته مشاور ها خیلی چیزهای تازه ای را به شما ارائه نمی دهند منتهی با توجه به توجه ذهنی شما موثر می باشند
اگر همسر شما برای شما وقت بگذارد و در کنار هم حتی به کارهای روز مره بپردازید متوجه خواهید که دنبا رنگ بهتری خواهد گرفت

سلام
ببینید خیلی راحته.دنبال علائقت برو.دنبال ماجراجویی برو.بشین ببین کسانی که سردمداران پوچی هستند چی میگن تو کتاباشون.
کامو/کافکا/نیچه و .....کتاب بخون.تو مسائل جنسی تحقیق کن چطور بیشتر لذت ببری.قمار کن.بخند.ریاضت بکش.فیلم ببین.تو یک انسان دارای اختیار هستی.

تمام عمر به پوچی فکر کن ولی پوچ زندگی نکن.

تصویر soalcity

سلام و ممنون
اما فکر می کنم کسی برای پیدا کردن راحت ترین راه مشکلی نداشته و ندارد!
مهم این است که انسان درست ترین راه را بیابد.

خسته نباشی،خیلی زحمت کشیدی اینهمه علم جمع کردی،یه وقت چشم نخوری!!!!

نتیجه این ها همش طی کردن یک خط تا مرگ هست، خودت هم میدونی جز این نیست و من این ها رو از بیرون نمیگم از تجربه میگم...
زندگی سرشار از زیبایی هاست که به قدری "با ارزش" و " معنی دار هستند" که وقتی از مرحمت خدا دریچه این ها به روت باز میشه چنان یقین و علمی به دست میاری که از لغت لغت کلمات این اساتید علم پوچ اندیشی و نیهیلیست خندت میگیره و ناخودآگاه احساس سبکی و سادگی میکنی...
من وقتی به زیبایی های زندگی و روشنی مسیر بشریت رسیدم، از نوازش نسیم روی پوست صورتم، از تابش گرم خورشید روی بدنم، از طراوت آب و لطافت هوا و رنگارنگی طبیعت عشق میکردم و لذت میبردم و لحظه لحظه رو به پیش می بردم و آینده رو به وضوح میدیدم و خلق میکردم...
وای بر انسان فراموش کار و طغیان گر... همه ی این افراد و اساتید از معارف زیبای انسانی نهنته در دین زیبایی ما مسلمان ها و عشق و معرفت حیدری و امامان ما بدور هستند و در طول زندگیشان حتی لحظه ای و تنها ثانیه ای رایحه ی روح افزا و جان بخش حقیقت رو نشنیدند و بسی کم از این زندگی والا بهره بردند!! افسوس بر آن ها و درود بر انسان های با نشاط که از عشق خداوند سرشارند و عاشقانه جانشان مشتاق وصل معشوق خود است...
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود
وای بر آنها که یا انسانیت، یا خلقت انسان ها و یا "رابطه ی انسان با هستی" را پوچ می دانند در حالی که عرفای ما صده های پیش مفصل همه اینها را شرح داده و مهر خاتم بر این مسائلِ در حقیقت " غیر انسانی زده اند....
چه چیز پوچ است؟ اگر باور داشته باشید این جهان پروردگاری دارند قطعا به شناخت قرآن خواهید رسید: خداوند این حرف را کاملا رد کرده است »
سوره روم آیه ۸ :
آيا در خودشان به تفكر نپرداخته‏اند خداوند آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و تا هنگامى معين نيافريده است و [با اين همه] بسيارى از مردم لقاى پروردگارشان را سخت منكرند.
کلمه حق متضاد غیر حق یا پوچ و بی هدف است. خیلی زیباست همه ی این عالم ولی این صاحب نظران چه دانند؟
به گفته امام علی روزی خواهد آمد که هیچ چیز مشکوک تر و تاریک تر از حقیقت و دین در جامعه نباشد و هیچ چیز روشن تر از کفر...
واقعا حس من با کلمات قابل توصیف نیست، وای بر کلمات که حتی پذیرش قطره ای از شمیم دریای عشف منِ حقیر را ندارند...
چندی که برشمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
البته من اندوه ندارم، بلکه شوق و نشاطی است وصف ناپذیر اما در مورد آنانی که حقیرانه و ضعیف گونه این ها را می پذیرند و در باره آن تفکرات بی ارزش کفر مجادله نمیکنند بسی اندوه است و افسوس ...
آنها این زندگی را پذیرفتند و در این اندیشه بودند که این ها پوچ است، پوچی به سویشان باد!!
پیش صاحب نظران ملک سلیمان باد است بلکه آن است سلیمان که زملک آزاد است
آن که گویند که بر آن بهادست جهان "مشنو" ای خواجه که تا در نگری بر باد است

روزتان نیکو، شاد باشید .
یا حق/

سلام ممنون ,از همتون
همه اینکارا رو که گفتین کردم , جمع , ورزش ,یه ساعت حالم خوبه , دوباره همون که بوده , تازه بدتر , انگار الکی خوشم
فقط کتابا رو نخوندم که اونم در اولین فرصت .
انگار تو قفسم دلم میخاد داد بزنم , اما نمیشه , احساس خفگی میکنم
اصلا کی هستیم چی میخائیم , اخرش کی چی
اون که بهم میگه خوش باش , چطوری , وقتی تو ذهنم پره از ثواب , گناه , بهشت جهنم , محرم نامحرم, خیانت , زن و مرد و این دنیا و اون دنیا
وقتی خودمو آواره و سرگردان دنیا و هزار افکار و اعتقاد میبینم چطوری کنار بیام , وقتی بین راست و دروغ موندم چه کنم, وقتی نامردیای روزگار بدبینم کرده
وقتی عمری با کسی زندگی کردم با همه خوبیاش , نتونستم علاقه ای حس کنم چی , از تبادل احساسات روحی و عاطفی با هم چیزی نفهمیدم , وقتی دنیای من و طرز فکرم با اطرافیانم تفاوت داره و اگر ابراز کنم بدجور قضاوتم میکنن و کاری نمیتونم انجام بدم , اختیارم کجا بوده , گذشته دلخوش بودم به مرگ که دریچه های تازه ای باز میشه و حقیقت های دیگه میبینم , اما الان از ترس افکارم و ذهنیاتم از مرگ هم وحشت دارم
تنها چیزی که هنوز باور دارم که یه کسی که صاحب همه چیه و اگاهه و هر مسلکی نامی روش گذاشته می ترسم , میترسم نسبت به همون هم دچار تردید بشم

سلام پیشنهاد می کنم سری به "انجمن افسردگان گمنام" بزنید این یک انجمن دوازده قدمیه. تا اونجایی که میدونم این انجمن ها به خیلی ها با مشکلات مشابه شما کمک کردند. میدونم جلساتش تو تهران و اصفهان و احتمال زیاد در شهرهای دیگه هم هست. با همین نام سرچ کن حتما پیداش میکنی

سلام
تلاش کن با شوهرت حرف بزنی. بهش بگو تا با توجه به نظراتت گوش بده ولی نظری ندهد. به شوهرت بگو برای شنیدن حرف هات وقت بگذارد.

سلام قبل ازهرچیز برات آرزوی بهبودی هر چه سریعتررودارم آرزو می کنم زودتر از این حالت شک ودودلی رهایی پیداکنی وبه یقین برسی حالت رودرک می کنم تو دنیای امروز ماآدمای مثل تو کم نیستندشاید یه دلیلش بارون شدیدشبهات باشه که مسلمانهای شناسنامه ای مثل من که اسلام راازخانواده به ارث برده ایم وقتی نمی تونیم پاسخی به این شبهه ها به خودمون بدیم تو همه چیز شک می کنیم شک خوبه عزیزم به شرطی که توش نمونی وبری دنبال رسیدن یقین وپاسخ سوال ذهنت رابطه ات را باامام زمان بیشتر کن با آقادرد دل کن وازش بخواه که راه روبهت نشون بده و بدان که روح انسان هم مثل جسمش نیاز به غذاداره برای تغذیه اش از کتابهای معتبردینی مثل کتاب شهیدمطهری کمک بگیر شرکت توی جلسات هفتگی دینی واخلاقی هم خوبه اگه با بسیج مشکلی نداری حلقه های صالحین رو بهت معرفی می کنم که اثرش روخیلی ها دیدن ازجمله خودم من به عنوان یک زن تورادرک می کنم اکثراوقات هفته به جز کارهای تکراری خانه کاردیگری ندارم ودو روز در هفته کلاس درس مرادچارروزمرگی و احساس پوچی کرده بود اماالآن هفته ای یک بار میرم بسیج مسجدمون تو یه جمع هفت نفره خیلی راحت حرفا وعقایدمون رو میگیم وسرگروه هم تو حل شبهات وتفکر درست کمکمون می کنه بهمون کتاب می ده تابخونیم ازوقتی میرم حلقه صالحین بچه هام وشوهرم وازهمه بیشترخودم احساس بهتری داریم ازکنارهم بودن بیشترلذت می بریم چون من به عنوانیک زن که قلب تپنده خانه است دیدبهتری به زندگی پیداکردهام ودیگر درزندگی ام یک هدف بزرگ دارم وآن جلب رضایت پروردگاراست

تصویر فاطمه19

سلام
نامزد من طراح سايتهايه اجتماعيه ب تازگي يه سايتي رو طراخي كرده من بااين كارش مخالف بودم چون ميدونستم اين سايتاضررشون بيشتر ازمنفعتشونه
خودمم بانامزدم تويه سايت اشناشديم
ي سايت اجتماعي ك تو نظرات مطالبو عكسها دختراو پسرا تو محدوده مشخصي باهم شوخي ميكنن
ياتوپيامهايه خصوصي باهم انواع اقسام حرفهارو ميزنن حالامجاز يا غير مجاز البته ادمايه متدينيم هم ميان اون سايتا برا ارائه مطالبشون
من چون مخالفم حس ميكنم پولي ك بدست مياد حلال نيس باعث ناراحتيايي شده
ميشه بگين پولي ك از ي سايت اجتماعي بدست مياد حلاله؟تو ب گناه اغتادن كسايي ك تواين سايتن مادخيل نيسيم؟
ممنون

تصویر شهر سوال

با سلام
سوال شما از دفاتر مقام معظم رهبری و ایت الله مکارم شیرازی استفتاء شد که خدمتتان ارائه میشود.
۱. در صورتی که مستلزم مفسده بوده و یا موجب ارتکاب حرام دیگر گردد، طراحی و ساخت چنین سايتی جایز نیست؛ و اگر با علم به استفاده حرام و یا به قصد آن طراحی شده، پول بدست آمده حلال نیست.۱
چنانچه قابل استفاده صحيح و ناصحيح است و مطالب خوب و بد دارد، از ابزار مشترک محسوب ميشود و خريد و فروش ابزار آن نيز جايز است.۲

۱. استفتاء اینترنتی، شماره استفتاء: ۵۰۸۳۵۸
۲. دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی / بخش استفتائات کد ۹۳۱۱۰۲۰۱۲۶

سلام من پونزده سالمه یعنی دوم دبیرستانم الان یکی دوسالی هست که کلاازهمه چیزخسته شدم باورکنین کاربه جایی کشیده که قول هایی که به خودم هم میدم عمل نمیکنم اصلابه چیزی علاقه ای ندارم فقط دوست دارم تنها باشم وکسی پیشم نباشه وفقط گریه کنم شایدباورتون نشه ولی حتی اصادیگه به چیزی هم فکرنمیتونم بکنم هرکاری هم میکنم نمیتونم باخودم کناربیام باورکنین دارم دیوونه میشم کسی هم حاضربه شنیدن حرفام نیس من خیلی دلم گرفته ازهمه چیزخسته شدم وقتی میبینم هم سنوسالای خودم هرکدوم بیش ازده تادوس پسردارن بعضی وقتابه ذهنم خطورمیکنه که منم داشته باشم ولی بازم فقط باگریه خودموآروم میکنم وفراموشش میکنم دوس دارم یکی ازدخترای فامیلمون که همه زندگی منومیدونه باهام حرف بزنه وسفره دلموپیشش بازکنما ولی خوب همگی خداروشکرازدم فضولن وکل فامیلوازدرددل من باخبرمیکنن......میشه یه شماره تلفن به من بدیدتامن بایک خانم مشاورحرف بزنموازاین حالوهوابیام بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگه بدیدکارخیلی بزرگی درحقم میکنین......ممنونم

تصویر شهر سوال

با سلام و احترام
لطفا با شماره ۰۹۶۴۰۰ بدون پیش شماره تماس بگیرید(صبح و عصر / بخش مشاوره)

دختر خوبم سالم
در سنی قرار داری که نیاز شدید به توجه روحی داری در این دوره هیجانات جنسی نیز خود را مطرح میکند که هر دو نیاز به یک شریک جنس مخالف دارد
که متاسفانه عرف غلط شما را از هر دو محروم میکند لذا با توجه به این که این تخلیه ان برای شما از نظر شرعی امکان پذیر است ولی عرف انرا قبول ندارد پس چاره کار چیست ؟

من به شما پیشنهاد می دهم .

بدون اینکه نفس خودت را سرکوب کنی چون نیازه های اولیه انسان همه نعمت خداوند هستند به ذهن خود بقوبلانی که هنوز سن و سال تو برای فکر کردن به این مسائل زود است راه ورش منحرف کردن ذهن هم وجود دارد.

سلام یه ساله مستجر یه اپارتمان شدیم بالای سر ما یه خانواده اس دوتا دختر و یه مادر ولی در هفته سه یا چهار بار صدا های بد و جیغ دختر یا داد می یاد صدای مرد غریبه هم میاد در صورتی که پدر خانواده رو ترک کرده صدای روابط نامشروع می یاد من امروز روزه بودم سعی کردم مثل همیشه با لیوان گوش نکنم الان دچار افسردگی شدم و دیگه دلم نمی خواد ازدواج کنم بعد ما اینجا تنها هستیم باهاشان صحبت کردیم با اون همسایه کناری که پسرش کار خلاف می کنه ولی با این همسایه کنارشون که مادر و دوتا دختر ه اصلا جرات نمی کنیم صحبت کنیم بغیر از این دو خانواده کسی داخل اپارتمان نیست شش واحده ازمان شکایت کردن ولی ما چون شاهد نداریم کاری پیش نبردیم همه هم می گن به ما چه هر جور دوست دارن زندگی کنن ولی الان من دچار ترس و افسردگی شدم طوری که دیگه به دختر هم اعتماد نمی کنم نوعی شکاکی ده روز دیگه قراردادمون تموم میشه ولی صاحبخانه میگه من پول ندارم باید صبر کنید مستجر بیاد خیلی نگرونم این یک ساله دچار سردرد های وحشتناکی شدم واسم دعا کنید تا با این پولمون یه خونه دربست بگیریم خونه هم اجاره بره در خونه هم شکاف داره همش بوی سیگار میاد تو خونمون خیلی سختمه این یه ساله سختی باعث شده موهام دانه دانه ی سفید بشه خیلی افسرده شدم ولی هنوز امید دارم.

با سلام و تشکر از رابتطتان با شهر سوال!

پیش از اینکه بیش از حد از کوره در بروید، موقعیت فعلی خود را سبک سنگین کنید.

در منابع اسلامی، صبر و متانت در مقابل آزار همسایگان از نشانه های ایمان معرفی شده است: رسول اکرم(ص) سه گروه را معرفی فرموده اند که خداوند آنان را دوست می دارد، یکی از این ها مردی است که از همسایه اش آزار می بیند ولی وی اذیت او را تحمل می کند تا مرگ یا مسافرت میان آنان جدایی افکند.(۲۳)

از معصومین نقل گردیده است مؤمن از چهار بلا مصون نمی باشد و یکی از آنها همسایه ای است که او را اذیت می نماید.(۲۴) پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: دنیا زندان مؤمن است و بهشت کافر و اگر مؤمن در سوراخ موش هم باشد خداوند کسی را بر پا می دارد تا آزارش دهد و نیز در دنیا شخص با ایمانی نباشد مگر آن که از همسایه اش آزار ببیند. امام صادق(ع) نیز متذکر گردیده اند: مؤمن از سه چیز مصون نخواهد بود که یکی از آنها برایش فراهم می گردد: یا شریک خانه ای دارد که درب را برویش می بندد و آزارش می دهد یا همسایه ای که او را اذیت می کند یا چیزی بر سر راه نیازهایش قرار می گیرد که وی را در تنگنا قرار می دهد.(۲۵)

امام باقر(ع) فرموده اند: مردی نزد رسول اکرم (ص) آمد و از اذیت همسایه شکوه نمود، پیامبر او را به تحمّل آزار همسایه فراخواند و چون بار دیگر آمد و از همسایه اش شکایت کرد. باز هم حضرت فرمودند: شکیبایی پیشه کن.(۲۶) از امام کاظم روایت شده است خوبی به همسایه این نیست که از ایذای او اجتناب کنی بلکه نیکی آن است که در مقابل اذیت او صبور باشی.(۲۷) حضرت علی(ع) نیز می فرمایند: هر که پی در پی نیکی کند و ناروایی برادران و همسایگان را تحمّل نماید البته نیکی را کامل نموده است.(۲۸)

اگر همسایه ای مرتکب خطایی گردید و با عذرخواهی و پوزش در صدد ترمیم آن برآمد باید از او این اعتذار را پذیرفت. در سروده ای منسوب به حضرت علی (ع) آمده است: جوانمردی حفظ حقوق دیگران و پذیرفتن عذر همسایه به هنگام عصبانی شدن اوست.(۲۹)

یکی از مسایلی که امکام دارد آتش رشک بر افروزد و کدورت های همسایگان را تشدید کند این است که برخی افراد موفقیت ها، امکانات و تسهیلاتی که برایشان فراهم شده است رابه رخ دیگران می کشند. اگر آدمی توفیق ها و نعمت هایی را که شامل حالش شده است حداقل از دید افراد مشکوک و نفوس ناپاک مستور دارد کمتر زیان می بیند. حضرت علی(ع) این نکته روان شناختی را در مضامین عالی بیان فرموده اند: فقر و ساده زیستی سلاح مؤمن است و او را از رشک ورزی همسایگان مصون می دارد و نیز وی را از تملق گویی برادران، سلطه گری حاکمان و زورگویی فرمانروایان حفظ خواهد ساخت.(۳۰)

و در آخر:
اگر دیدید که روش رفتاری شما در آنها هیچ تأثیری نداشت و از طرفی هم به مشکلات شما اضافه می شود و زندگی تان مخدوش می شود، چاره ای جز کوچ ندارید!

پی نوشت ها:
۲۳. نهج الفصاحه، ص ۲۵۹ ، ۲۵۸.

۲۴. جنة الرضوان، ص ۱۲۹.

۲۵. بحارالانوار، ج ۷۱، کتاب العشرة، باب حق الجار.

۲۶. آداب معاشرت از دیدگاه معصومین، ص ۹۸ ـ ۹۷.

۲۷. اصول کافی، ج ۴، ص ۴۹۱.

۲۸. غررالحکم، ص ۱۰۳ و ۷۱۵.

۲۹. دیوان امام علی (ع)، ص ۶۰.

۳۰. اقوال الائمه، ج ۶، ص ۵۶.

موفق باشید.

سلام،اگه میشه برای درمان روحی ام که حال مساعدی ندارم تماس بگیرد و کمکم کند

تصویر شهر سوال

سلام وقت بخیر
شما میتوانید با کارشناس مرکز با شماره ۰۹۶۴۰۰ تماس حاصل فرمائید.

نظرات