چرا مراجع گفته یکدیگر را درباره حلول عید فطر قبول ندارند؟
یکی از راههای اثبات حلول ماه، شهادت دو عادل است و قطعا مراجع یکدیگر را عادل می دانند اما نکته ای در این جا وجود دارد که با توجه به آن مراجع نمی توانند به گفتار مرجع دیگر در حلول ماه اعتماد کنند.
شهادت دو نوع دارد: ۱-شهادت حسی ۲- شهادت حدسی
شهادت حسی به شهادتی می گویند که اساس آن بر درک حسی است. مثلا کسی دعوای دو نفر را دیده و اکنون در دادگاه دیده های خود را به عنوان شهادت بیان می کند. اما در شهادت حدسی، اصل و اساس بر فهم عقلانی است. مثل اینکه ما به وجود خداوند شهادت می دهیم در حالی که هیچ حسی توانایی دیدن او را ندارد.
آنچه که در بیشتر مسائل حقوقی و فقهی معتبر است، شهادت حسی می باشد. یعنی اگر شما در دادگاه شهادت دهید که من می دانم، اصغر، جواد را کشته است. از شما می پرسند که شما از کجا می دانید. اگر بگویید : خودم دیدم، از شما می پذیرند. اما اگر بگویید : چون با او دشمنی داشته و زورش هم به او می رسیده و ... دادگاه هیچ اعتنایی به سخن شما نمی کند.
بحث شهادتی که برای اثبات دیدن ماه نیز کارآمد است، از نوع شهادت های حسی است. طبیعتا اگر مرجعی اعلام کند: من ماه را دیده ام، همه از او قبول می کنند. اما وقتی مرجعی اعلام می کند : اول ماه برای من ثابت شده است، در واقع شهادت حدسی بیان می کند که از نظر دینی، دیگران نباید آن را ملاک قرار دهند.
علما در بحث حدیث هم همین گونه عمل می کنند. اگر شیخ طوسی بگوید: چنین حدیثی داریم، همه از او می پذیرند. اما اگر بگوید: حکم فلان مساله شرعی این است، این سخن اعتباری برای دیگر مجتهدان ندارد. چون در نوع اول شهادت حسی است و در نوع دوم شهادت حدسی.
قبول کردن شهادت حدسی در واقع نوعی تقلید است که تقلید یک مرجع از مرجع دیگر جایز نیست.
نظرات