ازدواج با فحشا، چه فرقی با هم دارند؟ در ازدواج هم مثل فحشا، مرد نفقه می دهد و بهره جنسی می برد!

قَالَ علی (ع): «لَا یُرَى الْجَاهِلُ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً؛ جاهل و نادان یا در حال افراط است و یا تفریط و اعتدالى در او نیست.»[۱]
در غلط بودن فرقی بین افراط با تفریط نیست. پس فرار کردن از افراط به تفریط مشکل گشا نخواهد بود. در نتیجه شناعت و زشتی هرج و مرج جنسی و روابط بی ضابطه، به معنای نیکو بودن ترک هر گونه رابطه جنسی نیست. و نباید تصور کرد که اصل رابطه جنسی امری پلید است.  چگونه می توان هر گونه رابطه جنسی را پلید دانست، در حالی که در تولد هر انسانی، یک رابطه جنسی وجود داشته است؟
و از سویی ما معتقدیم که نظام خلقت الهی، نظامی زیبا و بی نقص است و خدای تعالی، راه تولد انسان را، در برقراری رابطه جنسی قرار داده است همچنان که میل به این رابطه را در دل بشر کاشته است. و اگر نبود این میل، قطعا نسل بشر ادامه نمی یافت. چون کمتر انسانی، به این درجه عقلی می رسد که برای حفظ نسل، حاضر شود، مسئولیت های فراوان ازدواج و تربیت فرزند را پذیرا باشد. هم چنان که اگر میل به غذا نبود، چه کسی حاضر بود، زحمات بسیار را در تهیه یک وعده غذا متحمل شود؟
پس باید به این نکته اساسی دقت کرد که رابطه جنسی، شناعت و پلیدی ندارد. زشتی از آن جایی شروع می شود که ضوابط در این رابطه رعایت نشود. مثل اینکه اسرار اندرونی اتاق خواب ها، به صفحات نمایشگرها کشیده شود، یا انسانی مسیر اعتدال را رها نموده و به دنبال هرزگی برود، و در نتیجه تمام استعدادهای خود را قربانی همین یک میل خویش بکند!

با این توضیح روشن می شود که زشتی و شناعت فحشا، به دلیل وجود رابطه جنسی نیست. بلکه به دلیل بی ضابطه بودن این گونه رابطه است. که این بی ضابطگی در ازدواج وجود ندارد. علاوه بر اینکه می توان از این ضرب المثل معروف در تفهیم مطلب استفاده نمود که: هر گردی گردو نیست! در فاحشه گری، انسان ها، فقط نوعی میل جسمی و مادی را از خود بروز می دهند. اما در ازدواج، کانونی از روابط عاطفی و احساسی بر پا می شود. که در گرمای آن کودکان رشد کرده و به کسب کمالات می پردازند.

پی نوشت:
[۱]. بحار الأنوار ج‏۶۸ ص ۲۱۷.

کلمات کلیدی: 

نظرات