وقتی روح غیر مادی است پس شکلی غیر مادی خواهد داشت. شکل غیر مادی روح در ابتدای خلقت به صورتی است؟
اگر به مجرد بودن روح دقت کنید، روشن است که نباید از روح انتظار شکلی مادی داشته باشیم. چون شکل مادی تنها برای امور مادی متصور است. به عنوان نمونه، گرسنگی یک درک و فهم است و به این اعتبار مادی نیست. آیا می توانید برای آن شکلی بیان کنید؟ دوست داشتن یک امر غیر مادی است، آیا می توانید برای آن شکلی تصویر کنید؟
پس نباید شکلی شبیه اشکال مادی برای روح تصور کنیم. و اگر بخواهیم معنای دیگری از شکل در نظر داشته باشیم و چگونگی روح را بیان کنیم، طبق قرآن و معارف دینی، شکل روح در ابتدای خلقت، اعتدالی است که به توحید منجر می شود و اسم آن فطرت است. و از جهتی نیز خالی بودن و نانوشته بودنش است. یعنی روح انسان قابلیت و استعدادی دارد که در صورت منحرف نشدن از راه، به خدا می رسد.
برای مثال در نظر بگیرید که کودک در ابتدای تولد، هیچ زبان و لغتی نمی داند، اما وجود او این ویژگی را دارد، که بعد از مدتی توانایی بر سخن گفتن بیابد. بر خلاف حیوانات که اگر سالها نیز شیوه سخن گفتن انسان را بشنوند، قادر به چنین تکلمی نخواهد بود.
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها؛[۱] فطرتى است كه خدا همه را بدان فطرت بیافریده است.
قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها قَالَ فَطَرَهُمْ عَلَى مَعْرِفَةِ أَنَّهُ رَبُّهُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ یَعْلَمُوا إِذَا سُئِلُوا مَنْ رَبُّهُمْ وَ مَنْ رَازِقُهُم؛[۲] فرمود: آنها را بخداشناسى آفرید و اگر آن نبود در برابر پرسش از اینكه پروردگار آنها و روزى ده آنها كیست؟ چیزى نمیدانستند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ یَعْنِی الْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَالِقُهُ؛[۳] رسول خدا (ص) فرمودند: «هر كودكى بر سرشت توحید متولد مىشود» یعنی بر شناخت اینکه خداوند خالقش است.
وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛[۴] خدا شما را از بطن مادرانتان بیرون آورد و هیچ نمىدانستید. و برایتان چشم و گوش و دل بیافرید. شاید سپاس گویید.
[۱]. روم ۳۰.
[۲]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۶۴، ص۱۳۴.
[۳]. الكافی، ج۲، ص۱۳.
[۴]. نحل ۷۸.
نظرات