دلیل حقانیت شیعه چیست؟
برای اثبات حقانیت مذهب شیعه دوازده امامی دلایل منطقی و متقن فراوانی وجود دارد، براهین موجود را میتوان به سه دسته كلی تقسیم نمود: ۱. براهین عقلی، ۲. دلایل قرآنی، ۳. روایات پیامبر اكرم(ص).
طبیعی است گستردگی هر یك از این استدلالات، مطالعه كتاب های متعددی را میطلبد و در این مختصر امكان بحث از آنها نیست؛ لیكن اختصارا به این برهان اشاره میگردد:
یك. از دیدگاه قرآن:
۱. از نظر قرآن رهبری و امامت امت، حتما باید به دست انسانی معصوم باشد که از هر گونه كژی دور باشد. این نكته به تعابیر مختلفی در كتاب الهی بیان شده است. از جمله هنگامی كه ابراهیم(ع) به امامت رسید و آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست نمود پاسخ آمد: عهد من به ستمكاران نمیرسد.
«قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ؛[بقره/۱۲۴] خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض كرد: «از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمكاران نمى رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شایسته این مقامند)»
آیه مذکور نشان میدهد كه امامت منصبی الهی است؛ نه به انتخاب افراد و به كسانی اعطا می شود كه از هر ظلمی با مفهوم وسیع قرآنی آن پاك و مبرا باشند.
آیه ابلاغ: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»[مائده/۶۷] و به دنبال آن آیه اكمال دین كه درخصوص ولایت امیرالمؤمنین(ع) است و جزئیات آن در روایات متواتره بیان گردیده است.
دو. از دیدگاه عقلی نیز باید توجه داشت كه:
۱. لزوم رهبری در جامعه، امری ضروری و انكار ناپذیر است.
۲. رهبری در جامعه اسلامی، باید براساس احكام و قوانین الهی باشد.
۳. احكام الهی و اجرای آن به وسیله كسی ممكن است كه صد در صد به زوایای آن احكام آگاه و نسبت به آنها متعهد باشد.
به عبارت دیگر اگر پیامبر(ص) حضور ندارد، این شرایط و اوصاف در نزدیكترین فرد به آن حضرت می باشد و به شهادت تاریخ و گواهی خلفا، هیچ كس در این جهات قابل مقایسه به امامان معصوم(ع) نبوده است. حتی خلفا در موارد بسیاری احساس نیاز به ائمه(ع) میكردند.
سه. از دیدگاه روایی:
روایات بی شماری از پیامبر اكرم(ص) در كتابهای شیعه و سنی، به تواتر نقل شده كه به صراحت امامت و ولایت اهل بیت(ع) را ثابت میكند مانند:
۱. روایات مربوط به حادثه غدیر،
۲. روایات لیله الانذار،
۳. احادیث سفینه،
۴. احادیث ثقلین و...
البته باید بدانید كه این مقدار آگاهی، برای کسی که خود را در معرض انواع شبهات قرار داده، هرگز كافی نیست و نیازمند مطالعات جدی است. كه در پایان منابعی در این رابطه خدمت شما معرفی می كنم.
علاوه بر مطالب فوق، فقط همین قدر كافی است بدانید كه تمام عقاید شیعه از طریق منابع اهل سنت قابل اثبات است و كتاب هایی مانند ((عبقات الانوار)) كه ده ها جلد می باشد, همه با منابع اهل سنت حقانیت شیعه را به اثبات رسانده است.
نویسندگان برخی از كتب ذكر شده خودشان از علمای اهل سنت بوده كه پس از تحقیق شیعه شده اند. برخی از این كتاب ها مناظرات علمای شیعه و سنی می باشد. مانند المراجعات كه بسیار عمیق و عالی است و بزرگترین علمای اهل سنت را به اعتراف نسبت به حقانیت شیعه واداشت. درپایان برخی ازكتابهایی كه برای پی بردن به حقانیت شیعه قابل مطالعه هستند را ذكرمی شود:
۱ـ بررسی مسائل كلی امامت، ابراهیم امینی
۲ـ امامت و رهبری، شهید مطهری
۳ـ آنگاه هدایت شدم، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری
۴ـ اهل سنت واقعی كیست؟، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری
۵ـ از آگاهان بپرسید، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری
۶ـ اهل بیت، كلید مشكلها، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری
۷ـ همراه با راستگویان، تیجانی سماوی، ترجمه: سید محمد جواد مهری
۸ـ عبداللّه بن سبا، ج ۳ - ۱، علامه عسكری
۹ـ نقش ائمه در احیای دین، ج ۱۵ - ۱، علامه عسكری
۱۰ـ یكصد و پنجاه صحابی ساختگی، علامه عسكری
۱۱ـ نقش عایشه در تاریخ اسلام، علامه عسكری
۱۲ـ اندیشه های اسلامی در دیدگاه دو مكتب (ترجمه معالم المدرستین)، ج ۲ - ۱ ، علامه عسكری، ترجمه: دكتر جلیل تجلیل
۱۳ـ حق جو و حق شناس (ترجمه المراجعات)، علامه سید شرفالدین، ترجمه محمد رضا امامی
۱۴ـ شیعه در اسلام، علامه طباطبایی
۱۵ـ شیعه و تهمتهای ناروا، علامه جواد شری
۱۶ـ شیعه پاسخ میگوید، سید رضا حسینی نسب
۱۷ـ فریب، صالح الوردانی
۱۸ـ خاطرات مدرسه، سید محمد جواد مهری
۱۹ـ سیری در صحیحین، محمد صادق نجمی
۲۰ـ الغدیر، علامه امینی
۲۱ـ عبقات الانوار، میرحامد حسین لكنهوی
۲۲ـ احقاق الحق، علامه شهید تستری
۲۳ـ شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی
۲۴ـ راه ما، راه و روش پیامبر ما، علامه امینی، ترجمه: موسوی همدانی.
دیدگاهها
امر تعیین جانشین همانطور که
امر تعیین جانشین همانطور که در مورد پیامبران پیشین بوده از جانب خداست و مردم هیچگونه حقی به عنوان مشورت در امور خدا یعنی تعیین پیامبر حتی جانشین او و حتی وحتی و حتی فرمانده جنگ ندارند همانطور که طالوت بوسیله خدا تعیین شد ونیز همچنان نمی توانیم در خواندن و نخواندن نماز و گرفتن و نگرفتن روزه در گروه مردم مشورت کرده و تصمیم بگیریم زیرا اینها از امور خداوند است و مشورت بردار نیستند . پس مشورت و رای مردم در خصوص خلافت باطل و کنندگان ان گناهکارند و نباید از آنها پیروی کرد جانشین هیچ پیامبری توسط مردم انتخاب نشده است !
نظرات