آیا در زمان حكومت اسلامی پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) نیز حجاب اجباری بوده و برخورد می شد؟
برای روشن شدن جواب، باید به این مطالب توجه كرد:
حكم پوشش اسلامی با نزول این آیه از قرآن اعلام گردید: « وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[نور/۳۱] و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!»
در این آیه با جمله «وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ» پوشش اسلامی بیان شده است. این جمله می گوید: زنان مؤمن روسری خودشان را طوری كنند كه گریبانشان با این روسری پوشانده شود و در نتیجه گوشها، گوشواره ها، گردن و سینه پوشانده شود.
در شأن نزول این آیه در روایت حضرت امام باقر(ع) آمده است: یكی از جوانان مدینه با یكی از زنان مدینه روبرو شد. در آن زمان زنان روسری خود را به پشت گردن می انداختند. وقتی كه آن زن از كنار این جوان گذشت، به آن زن خیره شد و از پشت سر به او نگاه می كرد. این جوان در پی او راه افتاد و داخل كوچه ای شد و در حال راه رفتن، استخوان یا شی ای که از دیوار بیرون زده بود، به او اصابت كرد و زخمی شد. او پیش خود گفت: باید خدمت پیامبر اسلام(ص) برسم و داستان را برای او بگویم. آن جوان نزد پیامبر آمد و پیامبر فرمود: چه شده است؟! در این حال جبرئیل نازل شد و این آیه را برای پیامبر آورد.[۱]
از این آیه و حدیث، وضع پوشش زنان عرب جاهلی به دست می آید. زنان جاهلی، پیراهنی می پوشیدند كه سینه اش باز می ماند، روسری آنها تنها سر را می پوشانید و ادامه روسری از پشت گوشها به پشت گردن انداخته می شد و در نتیجه گاهی برخی زینتهای آنها دیده می شد. آیه شریفه نازل شد و دستور داد كه روسری خود را طوری بپوشند كه گوش، گردن، سینه و زینتهای آنها دیده نشود و مسلمانان پس از نزول آیه، به آن عمل كردند.[۲]
زنان عرب جاهلی یك روسری دیگری هم داشتند كه بزرگتر از روسری معمولی بود. این روسری از چادر كوچكتر و از روسری معمولی بزرگتر بود. روسری بزرگ مخصوص بیرون بود. استفاده از روسری بزرگ در آن زمان، دو جور بوده است. برخی از آن به عنوان لباس تشریفاتی استفاده می كردند ولی برخی از زنان به عنوان پوشش استفاده می كردند همانطوری كه در عصر ما در ایران چادر به دو صورت به كار می رود. برخی آن را به عنوان پوشش كاملتر به كار می برند و برخی فقط به عنوان تشریفات به كار می برند و هیچگونه پوششی به حساب نمی آید. آیه ۵۹ سوره احزاب نازل شد و به زنان مؤمن دستور داد كه روسری بزرگ را به عنوان پوشش كاملتر به كار ببرند و مسلمانان از آن زمان به بعد چنین كردند. در آیه ۵۹ سوره احزاب آمده است: «... يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِنَّ ...» جلابیب، جمع جلباب و به معنای لباسی است كه از روسری معلمولی بزرگتر و از چادر و عبا كوچكتر است،[۳]
این آیه در صدد بیان حكم دیگری در مورد پوشش نیست بلكه این آیه تأكید است بر عمل كردن به آیه سوره نور كه حكم پوشش اسلامی را بیان می كند[۴] بنابراین زنان عربی، لباس خاصی داشتند و با نزول حكم اسلامی پوشش، خود را بر اساس پوشش اسلامی پوشاندند و زنان مؤمن این حكم را خوب مراعات می كردند و خود را در برابر مردان نامحرم می پوشاندند.
در روایتی از عایشه آمده است:
« ما رایت نساء الانصار، لما نزلت هذه الایه قامت کل واحده الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعۀً، فاختمرن، فأصبحن کان علی رؤسهن الغربان[۵] من برتر از زنان انصار ندیدم، همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانندسابق بیرون بیاید، سر خود را با روسریهای مشکی می پوشیدند گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است.»
توجه داشته باشید كه هدف اساسی این است كه مردان و زنان طوری عمل كنند كه فساد آور نباشد و آنانكه به حقیقت، دین اسلام را پذیرفتند، آنگونه عمل می كردند كه دین دستور داده بود. اگر زن یا مرد، پوششی به خود بگیرد كه زبان حال آن پوشش، دعوت به فساد باشد، این پوشش، اسلامی نیست حتی اگر به صورت ظاهر هم اسلامی باشد همان طوری كه اگر كسی نماز بخواند و هدفش ریا باشد، آن نماز نماز نیست گرچه بصورت ظاهر هم نماز باشد. بر این اساس هم مردان و هم زنان باید در پیاده كردن پوشش اسلامی به هدف اساسی دین اسلام توجه كنند. البته به این مطلب توجه بكنیم كه شكل لباس، در عصر ها و زمانهای مختلف، متحول می شود ولی آن هدف اساسی همواره ثابت است. اگر لباس، لباس باشد كه دعوت به فساد نكند و آن مواضعی كه باید پوشانده شود، پوشانده شود، در این صورت، آن لباس اشكالی نخواهد داشت و چنین نیست كه در همه كشورها و همه شهرها لباس همه مردم یكسان باشد. سلیقه ها، عادتها، فرهنگها و شرائط جغرافیائی متفاوت است و به خاطر همین، لباس ها هم متفاوت است.
تردیدی نیست كه حجاب یكی از ضروریات دین اسلام و بی حجابی جزء منكرات شمرده می شود و آیات و روایات فراوانی كه در زمینه فریضه امر به معروف و نهی از منكر آمده، بر این تأكید دارند كه باید با تظاهر گناه و فساد با شرائطش مبارزه شود. یكی از آن ها پدیده بی حجابی است. و این دستور به صورت یك قضیه حقیقی و قانون ملی الهی بیان شده و همگان را در گستره خود قرار می دهد، پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز از این قانون مستثنی نیستند.
لذا آن چه مهم است رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منكر و چگونگی اجرای آن می باشد كه در زمان پیامبر(ص) و بعد از آن در میان دینداران معمول بوده است به طوری كه مردم به طور زبانی تذكر می دادند و با بیان آیات و روایات هشدار می دادند.
آنچه مسلم است چه در عصر نبی اكرم(ص) و چه در عصر حضرت علی(ع)، مسأله امر به معروف ونهی از منكر اجرا میگشته و در حد امكان جلوی بیحجابی و بدحجابی گرفته میشد. اینكه تا چه حد ممكن بوده، بستگی به میزان قدرت اجرایی آن بزرگواران داشته است.
پی نوشت ها :
[۱]. وسائل الشیعه۷ ج ۱۴، ص ۱۳۸، باب ۱۰۴، ح ۴، مقدمات نكاح، تفسیر صافی، ج ۲، ص ۱۶۵، چاپ دو مجلدی، تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۲۹، چاپ رحلی، المیزان، ج ۱۵، چاپ بیروت، عربی، طبع دوم، ص ۱۱۶ و تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۳۵.
[۲]. مسأْله حجاب، چاپ ۵۲، ۱۳۷۹، ص ۱۳۹، تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۴۰، المیزان، ج ۱۵، ص ۱۱۶، تفسیر كشاف، ج ۳، ص ۲۳۱.
[۳]. مسأله حجاب، ص ۱۷۴، چاپ ۳۸ و تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۲۶ به بعد.
[۴]. مسأله حجاب، ص ۱۷۸، چاپ ۳۸ و تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۲۶ به بعد.
[۵]. کشاف، ج۳،ص ۲۳۱، حجاب از دیدگاه قران و سنت، ص ۱۸.
دیدگاهها
ابتدای پاسخ قابل قبول است اما
ابتدای پاسخ قابل قبول است اما در انتها گفته نشده که آیا در زمان این دو بزرگوار حجاب اجباری بوده یا نه و فقط بر اساس حدسیاتی در مورد امر به معروف و نهی از منکر به اجباری بودن استناد شده است.
همان طور که می دانید نهی از منکر شرایطی دارد بنابر این نمی شود به همه تذکر داد چون به احتمال زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد پس نمی توان گفت صرف نهی از منکر ، حجاب اجباری بوده است.
لطفا پاسخ من را بدهید چون بسیار مشتاق آن هستم
ممنون
با عرض سلام و تشکر از توجه
با عرض سلام و تشکر از توجه شما
استناد به مساله امر به معروف و نهی از منکر یک امر حدسی نیست بلکه نوعی اجتهاد است که زیر بنای حکم اجباری بودن حجاب را نشان می دهد.
و آنچه روشن است اینکه اگر قضیه تاریخی خاصی در این مورد نداشته باشیم که واکنش پیامبر (ص) را در مقابل بی حجابی نشان داده باشد (یعنی اصلا مسلمانی نبوده که بی حجاب ظاهر شود) ، ناگزیر هستیم از ضوابط عام فقهی مانند همین بحث امر به معروف استفاده کنیم.
و اگر مبنای اجبار در حجاب همین بحث باشد، طبیعتا حدود و ثغور این مساله نیز داخل خواهد شد. اما اینکه بگوییم نمی توان همه را نهی منکر کرد، به این دلیل است که شما نهی از منکر را در معنای تذکر لسانی منحصر کرده اید. در حالی که مساله امر به معروف و نهی از منکر اقدامات متعدد لازم در این عرصه را شامل می شود. از اقدامات فرهنگی تا برخوردهای قهری قانونی که باید انجام شود و با این گستره همه افراد جامعه را شامل می شود.
کسانی که اقدامات آنها هنجار شکنانه است و راه باز کن بی عفتی بیشتر هستند، باید هدف اقدامات قهری قانونی قرار گیرند.
و کسانی که ضعف شخصیتی سبب تبعیت از جو شده، باید هدف اقدامات فرهنگی قرار گیرند. که تذکر لسانی بخش کوچکی از این سنخ است.
اولا که در تمامی آیات صحبت از
اولا که در تمامی آیات صحبت از مومنان و مومنات است ،پس اگر کسی مومن نباشد لزومی به اجبارش نیست دوما مومن بودن نیز یک مسئله اختیاری اعلام شده که خود شما بهتر میدونید از اینها نتیجه کی شود که کسی که به حجاب و دین مومن نسیت لزومی به طبعیت ندارد
در هیچ کجا شما نشانه ای ندارید که پیامبر برای مسیحیان و یهودیان مدینه اجباری آورده باشد
اگر هم مشکل شما با حنجار است خوب پس اگر چیزی یا لباسی مد میشود(هنجار) می شود شما نباید حنجار شکنی کنید نه مردم
سلام
سلام
مومن شدن خود اولین دستور است و کسی که اصلا مومن نشده، سر منشا تمام گناهان را دارد. نه آنکه هیچ دستور و هیچ گناهی برای او نباشد. و البته وقتی بحث قوانین اجتماعی مطرح می شود، دیگر اختیار معنا ندارد.
و مقایسه یا یهودیان مدینه، قیاس مع الفارق است . چون آنها منطقه زندگی شان جدا از منطقه زندگی مومنان بوده است.
هنجارها نیز مساله ای نیستند که با میل هر کس تغییر کند و الا اصلا ناهنجار کلمه ای بی معنا بود.
دوست عزیز
دوست عزیز
همین که در تاریخ در مورد حجاب بحث نشده نشان میده که همه حجاب را رعایت میکرده اند . وگرنه قطعا در تاریخ نقل میشد که فلان گروه بی حجاب بودند و یا ...
در ضمن بحث بی حجابی یک بحثی استکه جدیدا مطرح شده. حتی مسیحیت و یهودیت هم در گذشته حجاب داشته اند. البته بسته به فرهنگشان متفاوت بوده ولی در کل همه پوشش سر داشته اند.
فلذا توجه داشته باشید که حتی در جاهلیت هم حجاب بوده اما گردن و بخشی از سر را نمی پوشاندند که آیه قرآن نازل شد و فرمود که گردن و گوش ها را تا سینه بپوشانید.
اینها مباحثی هستکه کاملا مشخص است دوست عزیز
با عرض معذرت شما در نوشته تان
با عرض معذرت شما در نوشته تان مغالطه دارید آن جا که آودیده اید " (یعنی اصلا مسلمانی نبوده که بی حجاب ظاهر شود) " در آن دوران زن بی حجاب در جامعه حضور داشته است که قابل دیدن در منابع است برای نمونه برای ممنوع بودن حجاب ب فسیر عاملی ذیل تفسیر ۵۹ احزاب بروید برای بی حجاب بودن یهود و نصاری به جمه فسیر المیزان در تفسیر همان آیه بروید برای بی حجابی زن مسلمان آزاد در تاریخ ویل دورانت بخش مسلماناننمونه دیده ام
با سلام و تشکر از شما
با سلام و تشکر از شما
در نوشته مغالطه ای وجود ندارد . اگر خوب توجه بفرمایید ابتدای جمله با اگر شرع شده است . در واقع فرض مساله را بیان کرده نه واقعیت امر را .
مگر نه اینکه قرآن بهترین مرجع
مگر نه اینکه قرآن بهترین مرجع برای عمل به واجبات ودوری ازمنکرات بوده ویکی از آیات این کتاب به توجیح این مسأله پرداخته وپس از نزول این ایه تمام زنان حتی همسران پیامبر نیز پوشش مناسب برای خود اختیار کردند وقتی ما میبنیم در زمان پیامبر این اتفاق افتاده وحدیٹی ازایشان بر مبنای اختیاری بودن حجاب در دسترس نیست پس نشان از وجوب این امر الهی میدهد.
با عرض سلام و خسته نباشید
با عرض سلام و خسته نباشید
من هم باری دگر می گویم که شما جواب سوال را ندادید ///به طور واضح و به زبان ساده بگویید که آیا در زمان پیامبر (ص) و در شهر های مختلف بی حجابی بوده است ؟
آیا بی حجابان را دسگیر می کردند؟///////// آیا آنان که مسلمان نبودند هم به اجبار باید حجاب می داشتند؟////// آیا آن کس که با حجاب مخالف بود نمی توانست بدون حجاب بیرون بیاید؟
در ضمن این نکته را به عرضتان برسانم که سبک نوشتار شما بسیار سنگین است ، و باید هر جمله چند بار خوانده شود و از نظر نسل جوان اصلا خوب نیست و بهتر است ساده تر و بازبانی صمیمی گفته شود.
با تشکر
سلام و تشکر از توجه شما
سلام و تشکر از توجه شما
همان گونه که عرض شد، زمانی که حکم حجاب بیان گردید، همه مسلمانان آن را رعایت می کردند. و روایتی که از عایشه در متن نقل شده است نیز همین مطلب را بیان می کند. پس بی حجاب مسلمان نداشته ایم تا او را دستگیر کنند یا ... برای اینکه شفافیت مطلوب شما حاصل شود، بنده شقوق مختلف را عرض می کنم:
مسلمانان: پس از شنیدن حکم حجاب به آن گردن نهادند.
غیر مسلمانان: دو حالت دارد یا تحت حکمرانی حکومت اسلامی نبوده اند، پس اسلام نمی توانسته است شیوه زندگی آنها را تعیین کند.
یا تحت حکمرانی حکومت اسلامی بوده اند. این عده تنها گروههایی از اهل کتابی بودند که سیطره حکومت اسلامی را پذیرفته بودند. اما به دلیل جدایی محل زندگی آنها از محل زندگی مسلمانان و اختلاط کم، قوانین دینی خودشان برایشان ملاک بوده است.
مسلمانی که حکم اسلام را قبول ندارد: چنین کسی از نظر اسلام مرتد محسوب می شود و شدیدترین برخورد با او صورت می گیرد.
البته ذکر این نکته نیز لازم است که حجاب شان و منزلت زن بوده است. و برای همین کنیزانی که در جامعه اسلامی حضور داشتند، حجاب نداشته اند. و حتی حق داشتن حجاب هم نداشتند تا با زنان آزاد فرق داشته باشند.
اما به هر حال از جهت اجبار در احکام الهی، آنچه روشن است اینکه احکام اجتماعی اسلام برای همگانی که در جامعه اسلامی زندگی می کنند، لازم است و حجاب نیز از این احکام است.
و مقایسه زمان ما با زمان پیامبر (ص) از بعضی جهات نارساست. چون اکنون بین مسلمان و غیر مسلمان در ظاهر فرقی نیست در حالی که در زمان پیامبر (ص) غیر مسلمانان نشانه هایی مثل گردن بند و کلاه داشته اند که به راحتی از مسلمانان تفکیک می شده اند.
بله ولی این که همه را به
بله ولی این که همه را به استفاده از یک گونه حجاب مجبور کنند، نبوده. خودتون هم دارین این رو میگین. ضمن این که در کشورهای خارجی به هیج وجه در خیابانها فحشا انجام نمیشه و در این صورت پلیس حتما برخورد میکنه. اما کسی رو هم مجبور نمیکنند که با یک شیوهی خاصی که بقیه دوست دارن بیرون بیان
از نظر دینی حجاب معیارهایی
از نظر دینی حجاب معیارهایی دارد . معیار برای حجاب خانم ها این هست که تمام بدن بجز صورت و دستها تا مچ باید پوشیده باشد .
حال برای این پوشیدگی از چه گونه حجابی استفاده شود فرقی نمی کند . چادر یا غیر چادر ، مشکی یا رنگی و ...
البته برخی گونه های حجاب پسندیده تر است مثل چادر. ولی این بدان معنا نیست که پوشش های دیگر اشکال شرعی داشته باشد .
دوست عزیز شما سفر نداشته اید
دوست عزیز شما سفر نداشته اید به همون کشور های خارجی که فرمودید ، وگر نه علنا در پارک و هر کوی و برزنی اتفاقا فحشا انجام میشه ، پیشنهاد میکنم یه سفر بری خارج از کشور ، البته اگه ایران سکونت داشته باشید.
چطور ممکنه در زمان حضرت علی
چطور ممکنه در زمان حضرت علی برای برقراری عدالت در دادگاه هرکس براساس کتاب دینی خودش محاکمه میشه اما درمورد حجاب میگین همه باید رعایت میکردن؟ پس اینکه تناقصه..پس یا شما دروغ میگین که اون زمان همه حجاب داشتن یا حضرت علی اشتباه میکرده..مشکل شما اینه واسه ماستمالی کردن افراطی بازیهای جمهوری اسلامی حتی دارین دین هم تحریف میکنید
خدا بفریادتون برسه
اولا همه کتاب دینی ندارند. و
اولا همه کتاب دینی ندارند. و تنها این مساله برای مسیحیان و یهودیان است. که در مساله حجاب آنها هم مطابق دین خود حجاب دارند.
ثانیا اهل کتاب تنها در مواردی می توانند مطابق حکم کتاب خود عمل کنند، که عملشان در محیط خصوصی خودشان باشد. و الا در سطح عمومی و بین مسلمانان باید با احکام اسلامی احترام بگذارند. مثلا یک مسیحی نمی تواند در بین جامعه اسلامی، شراب به دست بگیرد و معامله کنند. هر چند در دادگاه خودشان می تواند از هم دین خود برای ندادن شرابش شکایت کند.
ثالثا اگر ما بخواهیم دروغ بگوییم، راه بررسی برای شما بسته نیست و خودتان می توانید مطالعه کنید. اما اینکه بدون هیچ مطالعه و بدون ارائه کوچکترین دلیل و مدرک، دیگران را متهم کنید، تنها نشان دهنده احساس شماست. و هیچ ربطی به واقعیت ها ندارد.
رابعا اگر جمهوری اسلامی بخواهد خلاف اسلام برود، خود ما پیش از همه علیه آن اقدام خواهیم کرد.
خامسا ابایی نداریم از اینکه اعلام کنیم، حجاب برای مسلمانان الزامی است. برای همه جامعه مصلحت است. اما اجبار کفار به حجاب، طبق قانون جمهوری اسلامی است.
چه خوب که میدانید الان با
چه خوب که میدانید الان با زمان پیامبر فرق داره پس اگر کسی از دین خارج شد حتما دشمن نیست که بخواهید آن را محاکمه کنید و بکشید
هیچ تردیدی وجود ندارد که الان
هیچ تردیدی وجود ندارد که الان با زمان پیامبر ص فرق هایی دارد. اما هیچ تردیدی هم وجود ندارد که الان با زمان پیامبر ص اشتراک هایی دارد. مثلا آن زمان غذا نمی خوردند و نمی خوابیدند یا الان این کارها را نمی کنند؟
بنابراین برای فهم اینکه اقتضائات زمان چه تغییری در دستورات اسلامی ایجاد می کند، نمی توان بی ضابطه سخن گفت. بلکه اگر کسی مسلمان است، باید تاثیر شرایط بر احکام را هم از دل خود اسلام دریابد.
سلام اگر حجاب برای جلوگیری از
سلام اگر حجاب برای جلوگیری از فساد است آیا کنیزبی حجاب برای جوان آن روز مهیج و محرک نبوده است؟آیا بین زن آزاد و کنیز از لحاظ مسائل جنسی فرقی هست؟مطمئنا یک کنیز زیبا بیشتر از یک زن آزاد با زیبایی کمتر محرک و باعث فساد است لطفا دلیل خود را در این باب که حجاب برای جلوگیری از فساد است یا نه مطرح کنید
با عرض سلام
با عرض سلام
اینکه جلوه گری در خیابان ها و مکان های عمومی، فساد زاست و حجاب از آن جلوگیری می کند، روشن تر از آن است که بخواهیم برای اثباتش زحمت بکشیم! به وجود آمدن تنوع طلبی ها، راضی نشدن از شریک جنسی مشروع خود و ... همه زائیده همین جلوه گری هاست که انواع و اقسام مفاسد را در پی دارد.
اما اینکه چرا کنیز حجاب نداشته، مساله جدا گانه ای است که ربطی به مساله تاثیر حجاب در جلوگیری از مفاسد ندارد.
و ساختار جامعه آن روز، و شناخت غیر صحیح شما از مساله کنیزان سبب ایجاد شبهه برای شما شده است. اگر کسی کنیز زیبایی داشت و آن را برای مسائل جنسی می خواست، او را در کوچه و خیابان رها نمی کرد که شما تصور کنید بی حجابی او به گناهان دامن می زد! و ...
البته آن چه روشن است اینکه برای جلوگیری از مفاسد جنسی، حجاب تنها یک بخش است و عوامل دیگری نیز در این زمینه موثر هستند. هر چند شروع مفاسد از همان نگاه های حرام است.
در نهايت شما ميگين اسلام حجاب
در نهايت شما ميگين اسلام حجاب رو به چه علت توصيه كرده؟
اگر مسئله جلوگيري از فساده كه به قول سايرين كنيز و غير كنيز و زيبا و غير زيبا نداره چون اناتومي زن به طور كلي براي مرد جذابه و خب فكر نكنم زيبايي در اصل اين موضوع تفاوتي ايجاد كنه...زيبايي شايد بتونه حسشو كم يا زياد بكنه اما در اصلش تفاوتي ايجاد نمي كنه
ضمنا كي گفته كنيز ها «حق نداشتن حجاب كنن»؟ كي اين حقو ازشون گرفته؟ اسلام يا حكومت اسلامي؟ اگه حجاب خوبه و اسلام هم عادله پس چرا يك حق انساني و طبيعي رو از كنيز مي گيره؟ به نظرتون با اين حرف عدل خدا زير سوال نمي ره؟!
با عرض سلام
با عرض سلام
درباره زیبایی کنیز، جواب را در بالا عرض کرده ام.
اما اینکه سلب حق کنیز مخالف عدالت است، اشتباه است. حقوق با توجه به موقعیت انسان ها تغییر می کند. انسانی که دزدی کرده، حق آزادی ندارد. و سلب حق او ربطی به عدالت ندارد. و بردگی نیز شبیه همین مساله است. چرا که اسلام تمام راههای برده گیری را بست. جز اینکه دشمنان به راه اندازنده جنگ به بردگی گرفته شوند.
با سلام و احترام.
با سلام و احترام.
درباره زیبایی کنیز عرض نمودید. درباره آناتومی زن که سوال من بود پاسخی ندادید.
لطفا این را هم بفرمایید چرا حکومت اسلامی آن زمان به جای سلب حق حجاب از کنیز، به گونه ای دیگر (همچون مواردی که درباره یهودیان ذکر شد) وی را از سایر زنان متمایز نساخت؟ آیا با این روش نمیتوانست هم مانع فساد شود و هم تمایز ایجاد کند؟
سلام
سلام
منظورتان از آناتومی چیست؟ چهره و دیدن می تواند مسائلی در پی داشته باشد که قطعا تمام زنان در آن یکسان نیستند. و بحث ما در این جا نیز بر سر همین مساله ای است که زنان در آن متفاوت هستند.
درباره جداسازی نیز، یهودیان و ... طبق منطقه زندگی و ... جدا بوده اند. و اختصاصات دیگر مثل داشتن کلاه خاص و ... نیز جزئی از فرهنگ همان ها بوده است.
به هر حال من در گزارش های تاریخی مفاسدی ناشی از بی حجاب بودن فلان کنیز ندیده ام! اما امروزه مشخص است که جلوه گری های خیابانی چه مفاسد زیادی در پی دارد. پس به هیچ وجه نمی توان این ها را با هم قیاس کرد.
به نظر من هم درست به سوال
به نظر من هم درست به سوال جواب داده نشده . در این که حجاب از نظر فقهی در اسلام امری واجب است شکی نیست. اما این دلیلی بر اجباری بودن حجاب یا بهتر بگویم زوری بودن آن نیست. در اسلام نماز ستون دین است اما حکومت اسلامی حقی ندارد فردی که نماز نمی خواند را مواخذه کند .
در ضمن این نکنه رو هم اضافه کنم که به نظرم حجاب بیش از هر مسئله دیگری به باور انسان برمیگرده، یعنی اگر انسانی(مرد یا زن) به حجاب و تاثیرات مثبت اون اعتقاد نداشته باشه تاثیرات منفی ناشی از اجباری بودن اون بیشتر از محسناتشه. تاثیراتی مثل دین گریزی و بدبن شدن به خیلی از مسائلی که امروزه خیل ها گریبانگیرش شدن.
ضمن عرض سلام و تشکر از توجه
ضمن عرض سلام و تشکر از توجه شما
زمانی مساله به طور صحیح درک می شود که دقت کنیم اسلام یک مجموعه یک پارچه و منسجم است. و متکفل هدایت انسان در تمام شئون خود می باشد. اگر اسلام قادر به تشکیل حکومت گردد، نمی تواند دستور انجام اموری را صادر کند و از سوی دیگر نسبت به آنها بی مبالاتی کند. و تصور چنین عملکرد متعارضی به دلیل نفوذ اندیشه سکولاریسم در ماست.
حتی در همان نماز (که بر خلاف مساله حجاب می تواند مساله ای غیر اجتماعی باشد) در مواردی که روشن شود، شخص نسبت به نماز بی مبالاتی می ورزد، حکومت و جامعه نمی توانند بی تفاوت باشند. و مساله امر به معروف و نهی از منکر با سطوح مختلفش در چنین موقعیتی مطرح خواهد شد.
و ضمن تائید فرمایش شما، در مبنا بودن باور انسان در حجاب، باید بر این نکته نیز تاکید کرد که امور اجتماعی، باید از سوی همه مراعات گردد. حتی کسانی که به آن اعتقاد ندارند. فرض کنید آیا کسی می تواند بگوید که من به حقوق مولف در نشر معتقد نیستم پس قوانین این مساله را مراعات نمی کنم؟
اما مساله دین گریزی نیز باید مورد موشکافی قرار گیرد. در صدر اسلام کسانی بودند که اگر اسلام در بعضی موارد کوتاه می آمد، اسلام می آوردند. مثل آنکه از پیامبر (ص) می خواستند حکم حرمت گوشت خوک و نظیر آن را ملغی کند! ولی هرگز تغییر موضعی در قبال آنها انجام نمی شد. چون اصل اسلام تسلیم بودن در مقابل دستورات خدای متعال است. و کسانی که میل و سلیقه خود را بر دستورات الهی مقدم می دارند، اصلا مسلمان محسوب نمی شوند و حتی اگر عابد نیز باشند، عبادت آنها مثل عبادت شیطان، در درگاه الهی ارزشی ندارد.
و حساسیت ها نسبت به مساله حجاب اجباری نیز جایگاهی منطقی ندارد. همانان که به دلیل نفوذ اندیشه برهنگی غربی، حجاب را بر نمی تابند، باید بنگرند که در همان غرب، قانون چه جایگاهی دارد. و حتی مواردی که قوانین اجباری درباره پوشش وضع می شود قاطبه شهروندان در مقابل آن تسلیم هستند. و در فضای نت به راحتی می توانید قوانین اجباری مرتبط به پوشش در کشورهای غربی را بیابید. خصوصا در دانشگاهها و ...
سلام.
سلام.
بسیار عالی بود استفاده کردم. با آرزوی موفقیت روزافزون..........
اجرکم عندالله
سلام
سلام
ببخشید قصد بی ادبی و جسارت ندارم..من یه دختر محجبه ام و به قانون حجاب تو جامعه ی اسلامی اعتقاد دارم..ولی با خوندن این متن شما و بعد هم جواباتون به کامنت ها واقعا یه جاهایی خیلی ناراحت شدم..اینکه گفتید برا کنیزا اجازه ی حجاب نبود میشه رفرنس آیه و حدیث یا حداقل ارز کتاب تاریخی برامون بیارید؟میشه برا اینکه گفتید اگه حاکم اسلامی بفهمه یکی نماز نمیخونه باید مجازاتش کنه رفرنس بیارید؟تو کتابی که از ملاعلی کنی نوشته شده در مورد قضا نوشته شده که اگه قاضی بفهمه که یه نفر رو برای یه گناه گرفتن که حق الله هست مستحب که حرف بذاره دهن اون آدم و بفرستدش بره..یعنی مثلا یه نفر که به خاطر شراب خوردن گرفتنش بگه به خاطر دواهایی است که بوی شراب میده!!!!!!!
مستحب..
فک نمیکنم که شما با امثال این جور چیزا برخورد نداشته باشید..تعجب میکنم از گفته هاتون..امیدوارم اگه چیزی تو یه سایت رسمی گفته میشه حتما با رفرنس باشه..و شدیدا منتظرم جوابتون هستم..
سلام
سلام
از واکنش مودبانه و به جای شما بسیار متشکرم. که اگر امری برایتان عجیب آمده دنبال سند آن می گردید.
درباره عدم اجازه حجاب برای کنیز، این مطلب از مسلمات است که یک نمونه برایتان ذکر می کنم:
از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام پرسيدم: آيا كنيزى كه نماز مى گذارد سر خود را بپوشاند؟ حضرت فرمودند: خير، پدرم هر گاه مى ديدند كنيز خادمه نماز مى خواند و مقنعه بر سر كرده او را مى زدند تا مقنعه اش را بر دارد و بدين ترتيب زن حرّه از مملوكه مشخص و ممتاز گردد. (علل الشرائع ج۲ ص ۳۴۶ )
درباره مطلب دوم نیز تصور می کنم اگر در همان چیزی که خودتان نقل فرموده اید، دقت نمایید مساله برایتان روشن می شود. چون اگر حق الله مجازاتی ندارد، پس چرا تارک آن را به نزد قاضی می برند؟
و حتما توجه دارید که ترک نماز، نهی از منکر لازم دارد و نهی از منکر نیز مراتبی دارد و قاضی نیز می تواند برای این امر مجازاتی در نظر بگیرد.
اگه اجباری بود و نداشتنش شلاق
اگه اجباری بود و نداشتنش شلاق داشت مطمئن باشید میگفت پیامبر
اگه قبول ندارید برای نماز هم شلاق بذارید
سلام
سلام
با توجه به ذات دین که قرار بوده تا قیامت بماند، طبیعتا باید به قواعد بیان شده توسط معصومین توجه کرد و با توجه به آن قواعد، حکم هر مساله را یافت که قواعد امر به معروف در این مساله به اندازه کافی گویاست.
اگر شان نزولی را که مفسرین
اگر شان نزولی را که مفسرین برای آیه شریفه ۵۹ احزاب نوشته اند به پذیریم معنی اش این است که خدای متعال کنیز را از تکلیف حجاب معاف کرده است حتی مفسرین می نویسند اکر کنیز هوس حجاب می نمود تنبیه می شد پس جامعه آن روز بی حجاب را قبول داشت و کسی نمی گفت فساد می شود و یا چیزهای دیگر که طرفداران حجاب اجباری سر هم می کنند در آن زمان کسی نمی گفت اما نوشته اید زنان مسلمان حجاب را رعایت می کردند بلی ولی نه همه تاریخ تمدن ویل دورانت حکایت زنان مسلمان بی توجه به حجاب را آورده است مسئله دیگر عدم اجماع فقها در میزان پوشش است فقهایی که الزام به پوشاندن سر را ضروری نمی ذانند در مقاله حجاب اسلامی ویکی پدیا آورده شده است نوشته اید که بی حجابی فساد می آورد درست تر این است که بنویسیم بد پوششی فساد می آورد زیرا زنان بی حجاب در فیلم های سیمای اسلامی هر روز مهمان خانه های مردمند و کسی اعتراض نمی کند که این ها عامل فسادند
سلام
سلام
رابطه جلوه گری زنان با مفاسد، حال در تلویزیون باشد یا در خیابان، اندک جای شک و شبهه ای ندارد. و حجاب نیز حکمی مسلم است. آنچه شما به عنوان مساله ای اختلافی دیده اید، بحث پوشش زن در هنگام نماز است که با بحث پوشش در مقابل نامحرم فرق می کند و در بحث پوشش در مقابل نامحرم هیچ اختلافی وجود ندارد. و همه آن را لازم می دانند.
و زنان جامعه مسلمان تنها زمانی می توانند اشاره ای به حکم اسلام داشته باشند، که زنانی مقید به دستورات اسلام بوده باشند. از همین رو زنان صدر اسلام مورد اشاره قرار گرفته اند. نه آن که هر زن مسلمانی در هر زمانی، یکی از مصادر تشخیص حکم الهی باشد.
هیچ کدام از صحبت های مطرح شده
هیچ کدام از صحبت های مطرح شده در این گفتمان که حجاب اجباری رو اثبات می کند به نظر من قانع کننده نبود .
سلام
سلام
بنده هم با قانون حجاب اجباری مخالفم و همچنانکه در دین هیچ اجباری نیست در مسایل مرتبط با دین هم نباید اجباری باشه ، البته بنده با فساد و بی بند وباری مخالفم ولی بیرون بودن موی زن رو بی بندو باری نمی دونم بلکه بی عدالتی و ثروت اندوزی در جامعه توسط خواص و فقر و نگاه حسرت دیگران باعث فساد واقعی میشه،متاسفانه در جامعه ما بیشتر از اونکه نگاه تیزبین به مسایل اینچنینی باشه ، تمرکز بر مسایلی مثل حجاب میشه و ای کاش دولت اسلامی بیشتر توانش رو بر برطرف کردن فسادی به نام بی عدالتی میکرد. ودر آخر ای کاش مردان ما حجابی بر نگاهشون داشتن تا زنان به به این خاطر نخواهند پیله ای ضخیم به دور خودشون بکشن.باور کنید ای مردان، زنان هم حق حیات و آزادی دارند.
بسم الله
بسم الله
سلام
متاسفانه مساله ای که امروز گریبان گیر جامعه ب اصطلاح اسلامی ما شده این است که در اجرای احکام دین و برخورد با متخلفین از این احکام اصلا به اولویت ها توجه نمیشود و باید دقت کرد که با فرض اینکه صحبتهای شما در مورد حجاب صحیح باشد آیا اکنون در جامعه ی ما
-جدی ترین تخلفی که از دین صورت میگیرد حجاب دختران وزنان جامعه ما است؟
-آیا مخرب ترین فساد موجود در جامعه بدحجابی است؟
- آیا در سیره ی پیامبر و امامان معصوم برخورد با حجاب به این اندازه شدید و قهری بوده است ؟ و مانند وضع موجود در جامعهی ما در برابر بسیاری از فسادهای مخرب تر کوتاهی میشد؟
و
...
اگر قرار بر اصلاح جامعه است
اگر روزی مسائل و مفسده های با اولویت بیشتر از حجاب حل و اصلاح شدند آیا برای حل مسئله حجاب نباید حکومت از خودش و زیر مجموعه ی خودش شروع کند و سپس به افراد عادی جامعه بپردازند؟
و
...
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
سلام
سلام
اولا هر چیزی بر سر جای خودش لازم است و باید با تمام مفاسد برخورد کرد. چه برسد به مساله خود نمایی که منشا بسیاری از مفاسد است.
ثانیا فکر می کنم بیشتر از فضای مجازی و رسانه ها، جامعه را می بینید. و الا ما که در جامعه مشاهده می کنیم، هر کسی با هر وضعی که دوست دارد، مشغول گشت و گذار است! و اصلا نمی فهمم شما از کدام شدت سخن می گویید.
سلام .. اخیرا مخالفین اجبار
سلام .. اخیرا مخالفین اجبار حجاب این سوال رو بیان میکنن:یا حکومت اسلامی نباید به فکر کار فرهنگی باشد؟ دولت برای حجاب چه کرده؟ صدا و سیما چه کرده؟ آیا کار فرهنگی موجب "نهادینه" شدن حجاب میشه یا "اجبار"ی که لجباز کننده است؟آیا اجبار حجاب موجبات بدحجابی امروز را فراهم نکرده است؟
جوابش چیه؟
پرسشگر گرامی!
پرسشگر گرامی!
با سلام و تشکر از و تشکر از ارتباطتان با «شهر سوال».
اسلام دینی بزرگ و همه جانبه است و برای تمام مسائل فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... برنامه دارد و احکامی را وضع کرده است. یکی از احکام و دستورات اسلام در حوزه فردی و اجتماعی و فرهنگی، احکام پوشش و حجاب زنان و مردان است.
پوشش از دیر باز و حتی در زمان انسان های نخستین نیز برای انسان ها دقدقه و یک نیاز بوده است و انسان همواره درصدد استفاده از پوششی مناسب برای خود بوده است.
برخی پوشش ها برای محفوظ ماندن از گرما و سرما است.
برخی برای محافظت بدن است.
برخی برای پوشاندن اعضای بدن است.
و...
پوششی که در ادیان و مذاهب و در کتاب اسمانی ما قرآن امده است، نوعی از پوشش است برای حفظ کرامت انسانی ،حفظ صفان انسانی و مصون ماندن از هوا و هوس و... و به طور کلی یک پوشش برای سعادت زندگی فردی و اجتماعی است، پوششی که در عین داشتن خصوصیات مورد نیاز یک پوشش، پوششی تعالی بخش و کامل باشد.
هدف اسلام از بیان نوع پوشش زنان و مردان ، ارائه یک پوشش مناسب برای سعادت دنیوی و اخروی است.
باتوجه به این نکته که ماهیت پوشش و حجاب در اسلام بر مصونیت زنان و مردان و جلوگیری و پیشگیری از ایجاد فساد در جامعه اسلامی است و هدف اسلام در حکم پوشش و حجاب زنان ، ارائه راه کار برای پیشگیری از گناه و فساد است و زمانی این حکم به مقصود و هدف خود می رسد که اشخاص با علم و آگاهی و ایمان و اعتقاد به ان و احکام اسلام به ان عمل کنند و نه با اجبار و زور ، چرا که اجبار به اموری که بخش اعظم ان شخصی و اعتقادی است کاری عبث و بیهوده و اشتباه است.
اگر دختر و یا زنی به فلسفه و ماهیت پوشش و حجاب ایمان و اعتقادی نداشته باشد و یا این ماهیت و فلسفه برای او روشن نشده باشد ، حتی در پوشش و حجاب کامل هم می تواند موجبات فساد و گناه را برای خود و دیگران فرهم کند و صرفا پوشش و حجاب نمی تواند مصونیت بیاورد که با اجبار و زور به پوشش و حجاب ، به آثار نجات بخش این حکم اسلامی رسید ، بلکه فقط و فقط اعتقاد و عمل به حجاب و پوشش است که انسان ساز و تعالی بخش است.
مسلم است که اجرای احکام اسلام با تکیه بر زور و اجبار نه برای فرد اجر و پاداش اخروی را خواهد داشت و نه برای او آثار تربیتی و انسان سازی که هدف اصلی احکام اسلام است ، را خواهد داشت.
اگر به دنبال تربیت و انسان سازی و رسیدن ببشریت به کمال هستیم ، باید برای تحقق اصولی و منطقی احکام اسلام تلاش کنیم و تلاش کنیم که احکام ناب اسلام را با میل و رغبت در عمق جان ها وارد کنیم و اجبار و زور و برخورد را ، فقط در موارد خاصی که موجب اختلال در اجرای احکام اسلام و یا ایجاد مفسده و یا ضرر و زیان و آسیب به مسلمانان می شود به کار بریم.
سلام
سلام
به نظر من، بد حجابی ، بدتر از بی حجابی است. چون در بد حجابی ،قسمتی از اندام، دیده می شود. برای همین ، فکر مرد را درگیر می کند که اون پشت ، چه خبره. ولی در بی حجابی، یه نگاه است ودرگیری ذهنی درکار نیست. به نظرم، جامعه لبنان، می تواند الگویی مناسب برای ماباشد که زنان با وبی حجاب، باانتخاب وآزادی کامل، چطوربودنشان را تعیین می کنند. تجربه نشان می دهد که سایه اجبار ، همیشه برسر افراد، سنگینی می کند . اگر خانواده ها، پسر هایشان را درست ، تحت تربیت جنسی قرار دهندو نهاد های امنیتی ، قوی تر عمل کنند، زنان راحت تر ، بدون پوشش افراطی ، در جامعه ظاهر می شوند.
سلام.کتک زدن کنیز توسط امام
سلام.کتک زدن کنیز توسط امام علی علیه السلام صحت ندارد واین نوع برخورد فقط در مورد عمر نقل شده است....همچنین در آیات حجاب برای زنان مومن اشاره شده است نه زنان آزاد....ضمنا همسر امام جواد علیه السلام سمانه مغربی کنیز بودند که مادر امام دهم بودند وهیچ جا از تاریخ نقل نشده که ایشون بدون حجاب بودند....لطفأ در ارتباط با مطالبی که مینویسید دقت نظر داشته باشید ومطالعه...همین موارد به ظاهر کوچک باعث تحریف دین میشود.
سلام.لطفا اگر ادعایی مطرح
سلام.لطفا اگر ادعایی مطرح میکنید به طور روشن و مشخص به همراه ذکر منبع باشد تا مورد بررسی و بحث قرار بگیرد.اما اینکه نوشتید (حجاب برای زنان مومن اشاره شده است نه زنان آزاد)همانطور که قبلا عرض شد این کلام صحیح نیست .بلکه مراد این است که افرادی که به دین اسلام ایمان دارند باید حجاب را رعایت کنند . یعنی اگر معتقد به دین اسلام و اصول آن می باشد باید به فروع آن که یکی از آنها لزوم رعایت حجاب بوده نیز ایمان داشته باشد . لطفا در رابطه با تبیین آیات به منابع مختلفی که در این زمینه وجود دارد مراجعه نمایید .
به نظر من این گفتگو زاید است
به نظر من این گفتگو زاید است کاملا روشن است مردمان سده ی اول تاریخ اسلام به چیزی خیلی بیشتر از برهنگی سر و گردن پذیرش داشتند و بعد از آمدن آیات حجاب هیچگونه اجباری در میان نبود از کتب تاریخی می شود به تاریخ طبری که لحظه به لحظه اتفاقات را نوشته است من چندین بار این کاب را خوانده ام اثری از اجبار به حجاب در آن دیده نمی شود همچنین کتب مختلف سیره ی نبوی کتب تاریخی هستند که هیچ حکایتی در اجبار به حجاب در آن ها وجود ندارد مثل سیره ی ابن هشام یا کتاب معروف ویل دورانت . فقه اسلامی نیز از اجبار به حجاب تهی است . تنها توضیح قابل قبول برای حجاب اجباری این است که ما به دلیل علاقه مان به دین دچار تند روی شده ایم البته می تواند دلایل پیچیده داشته باشد مثلا به تاثیر فرهنگ ایرانیان اشاره شده است .به تاثیر کشت و کشتار مغول ها اشاره شده است و...
سلام. ادعاهای بسیار عجیبی
سلام. ادعاهای بسیار عجیبی مطرح نموده اید . لطفا متن بالا را با دقت مطالعه کنید . این آیه اگر دلالت بر اجبار حجاب نیست پس چیست ؟
وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ.این آیه امر دارد و امر دلالت بر وجوب دارد . اگر مراد شما از حجاب اجباری ، اجبار در جامعه است لازم است توجه نمایید که یکی از فروعات دین ، امر به معروف و نهی از منکر است و عدم رعایت حجاب یکی از مصادیق منکر بوده که باید مورد نهی قرار گیرد .
با سلام این برداشت شماست و
با سلام این برداشت شماست و اگر با سنت نبوی موافق نباشه از لحاظ فقه شیعه برداشت نادرستی خواهد بود وقتی هیچ سندی از اجبار در صدر اسلام نداریم پس داریم سلیقه ی خود را بر دین خدا تحمیل می کنیم راه درست این است که ببینیم در سنت پیامبر چگونه عمل می شده است ما هم همان کار را انجام دهیم
پاسخ :
پاسخ :
باسلام وتشکر .
حجاب دستوری از جانب دین مبین اسلام و مذهب تشیع است ، و ازمبانی دینی و آیات و روایات استفاده می شود ، در زمان رسول خداوحاکمان اسلامی رعایت حجاب برای همه حتی اقلیت های مذهبی هم لازم بوده است، زیرا حجاب از ضروریات اسلام می باشد . بر حاکم است به این مسایل اهمیت دهد :" علی (ع) می فرماید : بر امام نیست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده کردن سنتها "(۱)
در جای دیگر، یکی از وظایف مهم حاکم امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود الهی بیان شده است: «لابدّ للأمّة من إمام... فیأمرهم وینهاهم ویقیم فیهم الحدود».(۲) جامعه نیازبه حاکم دارد ....تا انان را امر به معروف ونهی از منکر کند وحدود الهی را اجرا نماید . روشن است که بی حجابی، از منکرات اسلام است که باید از آن نهی شود. حضرت رسول (ص) این وظیفه را بهتر انجام می داد . افزون بر اینکه در عصر حضرت رعایت پوشش و حجاب مورد توجه توده مَردم(اعم از مسلمان و غیر مسلمان) بود . مانند این عصر بی حجابی و بدحجابی رایج نبود حتی اقلیت های دینی نیز موظف بودند که حجاب را رعایت نمایند . در سوره احزاب دستور کلی در باره حجاب آمده است: «ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حریت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند .خداوند، آمرزنده و مهربان است» (۳)
پیامبر گرامی اسلام (ص) و معصومین (ع) علاوه بر تاکیداتی که بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستور عمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون گشته اند مثلا روزی اسما - که خواهر زن پیامبر بود-، با جامه بدن نما و نازکی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: «ای اسما، زن به حد بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دست ها» (۴)چون رعایت حجاب و حفظ عفت عمومی جامعه حکم قطعی اسلامی است و قرآن به صراحت آن را بیان میکند ،همچنین مفاسدی در پی بی حجابی به وجود می آید، منطق و عقل حکم میکند که باید با بی حجابی به صورت مناسب و مدبرانه و عاقلانه برخورد شود.
اما الزام حجاب در کشور ایران، به خاطر قانون کشور است، نه این که فرد باید مسلمان باشد یا احکام اسلام را عمل کند، بلکه از این جهت که حجاب پدیدهای اجتماعی است . ربطی به دین دار بودن یا نبودن ندارد. اگر حجاب تنها یک مسئله فردی بود، مسیحی یا یهودی ویا افلیت های مذهبی دیگر هیچ الزامی برای انجام آن نداشتند، همان گونه که هیچ کس مسیحی یا یهودی را اجبار به روزه گرفتن یا نماز خواندن نمیکند، زیرا فقط یک مسئله فردی است ، اما چون حجاب مسأله اجتماعی است ، رعایت آن بر غیر مسلمان نیز لازم است، همان طور که تأسیس مراکز مشروب فروشی برای غیر مسلمان نیز جایز نیست ، اگر چه در دین آنان اشکال نداشته باشد.اصولاً کارهای خلاف و منکری که آشکارا و در منظر مردم، رخ میدهد ،در حکومت اسلامی از انجام آن ها جلوگیری میشود ، ولی کارهایی که جنبة علنی ندارد و در جامعه تأثیر منفی ایجاد نمیکند، حالت اجباری ندارد مثلا ،در جامعه اسلامی مسیحی یا یهودی میتوانند در خانه خود روزه نگیرند، نماز نخوانند و... اما به صورت علنی و در خیابان و در منظر عام، حق ندارند در ماه رمضان روزه بخورند. حجاب نیز چنین است. اگر درون خانه در ارتباط با نامحرم، حجاب را رعایت نکنند، آنان را مجبور به حجاب نمیکنند، ولی در مجامع عمومی و کوچه و خیابان که در منظر دیگران است، باید حجاب را رعایت کنند .
عدم اجباری حجاب موجب نمی گردد که حجاب بیش تر رعایت شود، زیرا برخی پاینند قانون وارزش های جامعه نیستند .اگر آزادی به آن ها داده شد، به حرمت شکنی می پر دازند .دستورات دین را در همه عرصه ها از جمله حجاب رعایت نمی کنند . البته ما هم باور داریم که برای گسرش فر هنگ حجاب باید کار های فرهنگی نیز صورت گیرد اما این امر برای جلوگیری از بدحجاب کافی نیست .
پینوشتها:
۱. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.
۲. بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۴۱.
۳. احزاب(۳۳) آیه ۵۹.
۴. سنن ابی داود، ج۲، ص۳۸۳.
با سلام و سپاس از دوست گرامی
با سلام و سپاس از دوست گرامی که پاسخ فرستاده اند . همان طوری که قبلا نوشته ام که در کتب تاریخی مثل سیره های نبوی و... و همچنین فقهی و تفسیری نمونه ای از اجبار به حجاب یافت نمی شود شما نویسنده محترم هم نتوانسته اید استناد به نمونه ای داشته باشید مردم آن روزگار کنیز را مجبور می کردند که خیلی بیشتر از سر و گردنش برهنه باشد و در مقابل آزاد زن بی حجاب هم پذیرش داشته اند . در مورد قانون هم باید توجه نمایید قانونی که پذیرش از سوی مردم نباشد ارزش ندارد و باید اصلاح شود . در مورد مسائل اجتماعی هم کتاب مسئله حجاب استاد شهید مطهری کاملتر بررسی نموده ولی هیچ گونه تاییدی از اجبار در آن دیده نمی شود
پاسخ:
پاسخ:
باسلام وتشکر .
بر خلاف تصور جنابعالی تردیدی در ضرورت حجاب در نگاه قرانی نیست ودر روایت مربوطه نیز تاکید فراوان شده است .آیات مربوط به حجاب در دو سوره قران بیان شده است، یکی در سوره نور و دیگری در سوره احزاب.
در سوره نور آیه ۳۱ می فرماید :« به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو گیرند . دامان خویش را حفظ کنند . زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار ننمایند . سینه و گردن و دوش خود را با مقنعه بپوشانند ، مگر برای شوهران شان یا پدر شوهران شان».
در این آیه به حجاب که از ویژگی زنان است، در سه جمله اشاره شده:
۱- آنها نباید زینت خود را آشکار سازند، جز آن مقدار که طبیعتاً ظاهر است:
بنابراین زنان حق ندارند. زینتهایی را که معمولاً پنهانی است، آشکار سازند، هر چند اندام شان نمایان نشود. به این ترتیب آشکار کردن لباسهای زینتی مخصوص که زیر لباس عادی می پوشند، آشکار نسازند. قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت هایی نهی کرده است.
۲- دومین حکمی که در آیه بیان شده، زنان باید مقنعه یا روسری خود را بر سینههای خود بیفکنند.
خمر جمع خمار (بر وزن حجاب) در اصل به معنای پوشش است، ولی معمولاً به چیزی گفته می شود که زنان با آن سر خود را می پوشانند. روسری و جیوب جمع جیب (بر وزن غیب) به معنای یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می شود. گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می گردد.
از این جمله استفاده می شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خود را به شانهها یا پشت سر می افکندند، به طوری که گردن و کمی از سینه آنها نمایان می شد. قرآن دستور میدهد روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند، تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است، پنهان گردد.
۳- در سومین حکم، مواردی را بیان می کند که زنان می توانند در آن جا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند که در آن به دوازده مورد اشاره شده است(۱) می توانید به آیه مراجعه نمایید .
اما آیه دیگر آیه ۵۹ و ۶۰ سوره احزاب است :
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمن بگو که خویشتن را به جلباب ( چادر) فرو پوشند. این کار برای این که شناخته شوند و مورد اذیّت قرار نگیرند، بر آنان بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
جلباب به چه نوع لباس می گویند ؟
کلمات مفسران و لغویین مختلف است و به دست آوردن معنای صحیح کلمه دشوار است.
درالمنجد می نویسد: جلباب پیراهن یا لباس گشاد است. در مفردات راغب می گوید:
الجلابیب: القُمُص و الخُمُر؛ یعنی پیراهن و روسری.(۲)
درقاموس آمده: جلباب عبارت است از پیراهن و یک جامه گشاد و بزرگ، کوچکتر از ملحفه و یا خود ملحفه چادر مانند که زن به وسیله آن تمام جامه
های خویش را می پوشد یا روسری.(۳)
در تفسیر مجمع البیان آمده : جلباب عبارت است از روسری که در موقع خروج از منزل به کار برده می شود . سر و صورت را با آن می پوشانند.(۴)
بنابراین معنای جلباب از نظر مفسّران روشن نیست. آنچه صحیح تر به نظر می رسد، این است که در لغت، کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع و گشاد می شود، ولی غالباً در مورد روسری هایی که از رو سری بزرگتر و از عبا کوچک تربوده، به کار رفته است. برخی آن را مانند چادر امروزی معنا کردهاند.
ظاهراً دو نوع روسری برای زنان بوده است :
یک نوع روسریهای کوچک که آنها را خمار یا مقنعه می گفتند . معمولاً در داخل خانه از آنها استفاده می شد.
نوع دیگر روسریهای بزرگ که مخصوص خارج منزل بود. این معنا با روایاتی که در آنها لفظ جلباب ذکر شده ،سازگار است، مانند روایت عبداللَّه حلبی که مضمونش این است: در مورد زنان سالخورده جایز است خمار و جلباب را کنار بگذارند . نگاه به موی آن ها مانعی ندارد. از این جمله فهمیده می شود که جلباب وسیله پوشانیدن موی سر بوده است.
پی نوشتها:
۱. تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۳۸.
۲. مفردات راغب، ص ۹۳.
۳. قاموس المحیط، فیروزآبادی، ج ۱، ص ۱۷۳.
۴. مجمع البیان، ج ۸، ص ۱۸۱.
چرا هرچی به شماها میگن خودتون
چرا هرچی به شماها میگن خودتون رو میزنید به اون راه؟ اجبار با واجب بودن فرق داره. چرا تظاهر میکنید نفهمیدید؟ آیه حجاب سال آخر زندگی پیامبر نازل شده و مسلمانهای مدینه در آن زمان آمادگی پذیرش تمام دستورات پیامبر رو داشته اند و نیازی به امر به معروف یا اجبار از طرف پیامبر نبوده. اگر عده ای هم قبول نداشته اند نه در آن زمان و نه در قرنهای بعد روایتی نیامده که مثلا مردم نواحی اشغال شده رو مجبور به حجاب کرده باشند. حالا باز بیایید آیات حجاب رو تشریح کنید تا ثابت کنید حجاب واجبه پس باید به زور سر زنها کرد
سلام ضمن احترام
سلام ضمن احترام
بعید می دانم با این نگاه منفی شما جواب بنده چندان اثری داشته باشد. اما دوست گرامی من هم می دانم واجب با اجبار فرق می کند. اما مطابق گزاره امر به معروف می توان به آنچه معروف است، اجبار نمود. که قطعا حجاب از مصادیق آن است.
دستورات اسلام به گونه ای بیان شده که برای هر زمان و مکانی روشن باشد. اگر شما فکر می کنید هر دستور اسلامی باید یک نمونه عینی و مصداقی در صدر اسلام داشته باشد، پس چگونه در هواپیما می توان نماز خواند؟
قطعا اصول بیان شده و این اصول تکلیف ما را روشن می کند اگر چه در عالم خارج یک مصداق هم نیافته باشد و به دلیل رعایت حجاب توسط همگان نیازی به اجبار نبوده باشد.
احسنت به دقت نظر شما
احسنت به دقت نظر شما
متاسفانه هر مطلبی رو که اسمی از ائمه قبل ان آورده شود به عنوان روایت یا حدیث صحیح با آن برخورد میشود
در صورتی که غیر از روایات متواتر هیچ کدام از روایات دیگر اگر از حیث سند تایید نشده باشند معتبر و قابل استناد نیستند
ولی متاسفانه همین روایات حتی توسط افراد حزوي نقل و استناد میشوند
به تحریف تاریخ و وقایع تاريخي توجه ویژه شود
تنها استناد قرآن و سنت واقعی پیامبر و ائمه ملاک است نه تحريفات آنها
به امید اندیشیدن
با تشکر از نویسنده ی محترم
با تشکر از نویسنده ی محترم خیلی سریع هم پاسخ نوشته اید . شما بر مسئله ای تاکید نموده اید که اختلافی در آن نیست من قبول دارم حجاب یک دستور دینی است آیاتی را که آورده اید در کتب مختلف تفسیرش را دیده ام مورد اختلاف من و شما این است که هیچ استنادی نمی یابید که این دستور اختییاری نبوده و همه مکلف به رعایت آن بودند مثلا بگویید که فلانی رعایت نکرد و به این صورت تنبیه شد ام عکس آن را من مستند برایتان می نویسم در تفسیر عاملی ذیل تفسیر آیه ۵۹ احزاب آورده خلیفه ی دوم با تازیانه به کنیز حمله می کند تا او را تنبیه کند چون جلباب به سر کرده و شبیه آزاد زنان شده بود . معنی اش این است که مردم آن روزگار به بی حجابی بنام کنیز پذیرش داشتند و کسی بر خلاف امروز نمی گفت نه آنها هم رعایت کنند تا جوان ها تحریک نشوند و بعد تفسیر المیزان را نگاه کنید در تفسیر همان آیه به بی حجاب بودن نصاری و یهود هم اشاره شده حتی برایتان از بی حجاب بودن آزاد زنان مسلمان هم می توانم نمونه پیدا کنم مثلا در میزان الحکمه احتمالا دیده ام حدیثی از امام صادق (ع) که فرموده اند - البته مضمنش این است که نگاه کردن به زنانی که حجاب را رعایت نمی کنند بلا اشکال است البته در تاریخ ویل دورانت هم در قسمت حجاب نمونه هایی آورده شده است که شهید مطهری هم به بعضی از آن ها در کتاب مسئله ی حجاب استناد نموده اند با این حساب حق با مرحوم طالقانی است که حجاب اجباری را من در آوردی توصیف نمودند . با تشکر مجدد از شما
پاسخ :
پاسخ :
باسلام وتشکر .
رفتار خلیفه دوم به فرض صحت آنچه نقل نموده حجت شرعی نیست ، از این گذشته مسله کنیز حکمش متفاوت است چون بدلیل مشکلا ت شان وجوب حجاب از آن بر داشته شده است . هر گز امام صادق علیه السلام بر خلاف دستور قران حکم به جواز نگاه به نا محرم نمی کند . ودر مجموع تردید نکنید که حجاب از واجبات ودر نتیجه مراعات آن الزامی بوده وهست ، در تحلیل مسله باید گفت :
پوشش اسلامى از احکام ضرورى اسلام است، زیرا نص صریح قرآن بر آن گواهى مىدهد، بنابراین هیچ مسلمانى نمىتواند در ضرورت حجاب تردید کند، زیرا هم قرآن مجید به آن تصریح کرده و هم روایات بسیارى بر وجوب آن گواهى می دهد. به همین جهت فقیهانى شیعه و سنى، به اتفاق به آن فتوا دادهاند. همان طورى که نماز و روزه به دوران خاصى اختصاص ندارد، دستور پوشش نیز، چنین است و ادعاى عصرى بودن آن، غیر کارشناسانه مىباشد.
خداوند متعال در آیه ۳۰ سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آیه بعد به زنان مسلمان فرمان مىدهد از چشم چرانى اجتناب کنند و در رعایت پوشش بدن از نامحرمان کوشا باشند:
"قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم انّ اللَّه خبیر بما یصنعون؛
اى پیامبر! به مردان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته و دامن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند. این کار براى پاکى و پاکیزگى شان بهتر است و خداوند به آن چه مىکنند آگاه است".
"غضّ" در لغت عرب چنان که مرحوم طبرسى در مجمع البیان(۱) و راغب اصفهانى در مفرّدات گفتهاند، به معناى کاستن است و "غض بصر" یعنى کاهش دادن نگاه، نه بستن چشم. البته متعلّق این فعل و این که از چه چیز چشمان خود را فرو بندند، ذکر نشده است، اما با توجه به سیاق آیات، به ویژه آیه بعد روشن مىگردد مقصود آن است که خیره خیره زنان نامحرم را تماشا نکنند و از چشم چرانى بپرهیزند.(۲)
سپس در آیه بعد مىفرماید: قل للمؤمنات یغضضنَ من أبصارهن...؛ اى پیامبر! به زنان مؤمن بگو: دیدگان خود را فرو خوابانند و عفت پیشه ساخته، دامن خود را از نگاه بیگانگان بپوشانند و زیور خویش را جز براى شوهران و سایر محارم آشکار نکنند، مگر آن چه پیداست و روسرىهاى خویش را به گریبان اندازند تا سر و گردن و سینه و گوشها پوشیده باشد و پاهایشان را به زمین نکوبند تا آن چه از زینت پنهان مىکنند معلوم شود...".
در این آیه، خداوند در خصوص پوشش بانوان، آن چه را بر زنان مؤمن لازم است، به دو شکل گسترش مىدهد:
۱- پوشاندن سر و گردن.
۲- پوشاندن زینتها.
"خمر" جمع خمار و به معناى روسرى و سرپوش است.(۳)
"جیوب" از واژه "جیب" به معناى قلب و سینه و گریبان است.(۴)
در تفسیر مجمع آمده است: "زنان مدینه اطراف روسرىهاى خود را به پشت سر مىانداختند و سینه و گردن و گوشهاى آنان آشکار مىشد. بر اساس این آیه موظف شدند اطراف روسرىهاى خود را به گریبانها بیندازند تا این مواضع نیز مستور باشد".(۵)
فخر رازى یادآور مىشود که خداوند با به کار گرفتن واژههاى "منوب" و "على" که مبالغه در القا را مىرساند، در پى بیان لزوم و وجوب پوشش کامل این نواحى است.(۶)
ابن عباس در تفسیر این جمله مىگوید: "یعنى زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند".(۱۰)
آیه بعدى حجاب:
"یا أیّها النّبى قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن...؛ اى پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششها (روسرى یا چادر) خود را بر خویش فروتر گیرند. این براى آن که شناخته نگردند و اذیت نشوند، به احتیاط نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است".(۱۱)
۱. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى، ج ۷ - ۸، ص ۲۱۶.
۲. مجموعه آثار شهید مطهرى، ج ۱۹، ص ۴۷۵.
۳. المفردات فى غرائب القرآن، ص ۱۵۹؛ مجمع البیان، ج ۷ - ۸، ص ۲۱۷.
۴. مجمع البیان، ج ۷ - ۸، ص ۲۱۷.
۵. همان.
۶. تفسیر کبیر فخر رازى، ج ۲۳، ص ۱۷۹.
۷. مجمع البیان، ج ۷ - ۸، ص ۲۱۷.
۸. احزاب ، آیه ۶۰ و ۶۱.
با سلام دوباره تشکر از پاسخ
با سلام دوباره تشکر از پاسخ شما و گلایه از اینکه نوشته اید "...تردید نکنید ...." چرا که قبلا برایتان نوشته ام حجاب را به عنوان یک امر دینی و واجب شرعی قبول دارم . من فقط برای حالت اجبارش آن را به کسانی که آن را رعایت نمی کنند قبول ندارم چون تا این جا در مطالعاتم نمونه ای از اجبار را در سده اول اسلام پیدا نه کرده ام . با سپاس مجدد
پاسخ :
پاسخ :
با سلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که وجوب حجاب که جناب تان به آن اذعان دارید همان اجبار شرعی است ، وزنان صدر اسلام نیز ملزم به اجرای این دستور واجب واجباری بوده اند . چون حجاب یک امر ایمانی ودستور قرانی بود ، حال در این نوبت جهت مزید بیان باید گفت :
حجاب، هم چون سایر موضوعات دینی مبنایی قرآنی دارد و آیاتی از قرآن کریم و روایات زیادی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بر واجب بودن آن دلالت دارند.[۱] که از جمع آنها می توان به این نتیجه رسید که اسلام بر زنان واجب کرده است که تمام بدن خود مگر صورت(گردی صورت) و دست ها(تا مچ) را از نامحرم بپوشانند.
این حکم همانند احکام دیگر اسلام به منظور آماده سازی بستری مناسب برای راهیابی انسان به کمالات انسانی، از طرف خداوند متعال طراحی گشته است. زیرا زن و مرد، دو جنس مخالف و هر یک دارای تمایلات جنسی خاص می باشند که از طرفی این تمایلات لازم است و از طرف دیگر اگر به درستی کنترل و از آن ها استفاده نشود؛ موجب بروز مشکلات جبران ناپذیر خواهد شد.
فلسفه حجاب اسلامی چند چیز است که بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلو گیری از ابتذال او.
اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری(نگاه و دیدن) و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد.[۲]
از این نقطه نظر، زن به مثابه گلی تشبیه شده است که برای در امان ماندن از دستبرد غارت گران باید خود را بپوشاند. از دیدگاه اسلام زن همانند درّی گران بها است که باید در صندوق حجاب از آن محافظت کرد تا از گزند دزدان عرض و ناموس در امان ماند. از دیدگاه اسلام، حجاب، عامل مصونیت ارزش های والای انسانی زن است نه اینکه باعث محدودیت او باشد.
رعایت حجاب در جامعه باعث آرامش روانی افراد، استحکام پیوند خانواده، استواری اجتماع و ارزش و احترام به زن می گردد.[۳] خوشبختانه این مسأله در مرحله عمل به اثبات رسیده است و زنان مؤمن با حجاب توانسته اند؛ ضمن کار و تلاش و فعالیت در عرصه اجتماع در محیط خانواده نیز موفق باشند.
اما وجوب حجاب از نظر قرآن
خداوند در قرآن می فرماید «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ: بر زنان واجب است خمارهای خود را بر سینههای خویشتن بیفکنند». و این وجوب از کلمه«لیضربن» استفاده میشود که صیغه امر غایب و صیغه امر دلالت بر وجوب دارد. آری با توجه به معنای کلمه خمر، که در آیه مورد بحث است؛ تردیدی نیست که حجاب در اسلام واجب و لازم است. به عبارت دیگر: مدرک وجوب حجاب از نظر قرآن مجید همین آیه مذکور میباشد. جالب این که این آیه نوع حجاب؛ یعنی آن لباسی را که زن باید به منظور و به عنوان حجاب بپوشد؛ تعیین نکرده است؛ یعنی نفرموده: حجاب عبارت است از چادر. و چادر عبارت است از این چیزی که در این زمان پوشیده میشود. و یا این که حجاب فقط منحصر به روسری است که آیه مذکور میگوید. و اگر میبینیم آیه مورد بحث میگوید: بر زنان واجب است که اطراف روسریهای خود را به سینههای خود بیفکنند نه به دلیل تعیین کیفیت حجاب، یا نوع لباس آن است. بلکه چون نوع لباس و روسری های زنان زمان نزول قرآن به این کیفیت بوده؛ لذا سخن از خمرهن، به میان آمده است.
پس با دقت به آن چه در بالا گفته شد به این نتیجه میرسیم که حجاب عبارت است از محجوبه بودن و پوشیده بودن زنان. لباس حجاب به هر نحوی و به هر نوعی و به هر رنگی که باشد مانعی ندارد. ولی مشروط بر اینکه نوع حجاب، فریبنده نباشد و جلب توجه نکند و نیز از نوع حجاب کفار نباشد که پوشیدن آن در اسلام ممنوع شده باشد.[۴]
پی نوشت ها:
[۱] سوره نور، آیه۳۱ و ۵۸ و ۵۹ و ۶۰.
[۲] مطهری مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱۹، مساله حجاب، ص ۴۳۳.
[۳] همان ص ۴۳۴ تا ۴۴۲.
[۴] نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج ۱۴، ص ۷۴.
آنچه مرقوم داشته اید متین و
آنچه مرقوم داشته اید متین و قبول است حجاب یک حکم دینی و واجب شرعی است و آثار نیک فراوانی بر آن مترتب است . ولی آنچه من جواب نه گرفته ام سرجایش پابرجاست هیچ نمونه برخوردی با بی حجاب و کسانی که در عمل به تکلیف شرعی سست بودند در متون فقهی و تاریخی مربوط به سده ی اول تاریخ اسلام دیده نمی شود شاید اندیشه ی آنان در ارتباط با مسائل اجتماعی از ما متفاوت بوده است آنان نسبت به کنیز سر برهنه به یهود و نصاری سر برهنه و زن مسلمان آزاد سر برهنه پذیرش داشتند و برخوردی صورت نمی گرفت و در کتب تاریخی مثل طبری و ... از چنین برخوردهایی ثبت نشده است . برای همین با توجه به اهمین سنت نبوی به عنوان ارکان فقه جا دارد در اصرارمان به اجبار دیگرا ن به حجاب شک کنیم و آن را تنها یک تکلیف برای باورمندان در نظر بگیریم و این نتیجه را نگیریم که ما به عنوان یک مسلمان مجبوریم جلو کسانی که حکم حجاب را رعایت نمی کنند بیاستیم و تنبیه و مجازاتشان کنیم .
پاسخ :
پاسخ :
با سلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود که آیه ی مطرح شده در پاسخ قبل در صدد بیان حکم دیگری در مورد پوشش نیست بلکه این آیه تأکید است بر عمل کردن به آیه سوره نور که حکم پوشش اسلامی را بیان می کند[۱] بنابراین زنان عربی، لباس خاصی داشتند و با نزول حکم اسلامی پوشش، خود را بر اساس پوشش اسلامی پوشاندند و زنان مؤمن این حکم را خوب مراعات می کردند و خود را در برابر مردان نامحرم می پوشاندند.
در روایتی از یکی از همسران پیامبر آمده است:
« ما رایت نساء الانصار، لما نزلت هذه الایه قامت کل واحده الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعۀً، فاختمرن، فأصبحن کان علی رؤسهن الغربان[۲]
من برتر از زنان انصار ندیدم، همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانندسابق بیرون بیاید، سر خود را با روسری های مشکی می پوشیدند گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.»
توجه داشته باشید که هدف اساسی این است که مردان و زنان طوری عمل کنند که فساد آور نباشد و آنان که به حقیقت، دین اسلام را پذیرفتند، آن گونه عمل می کردند که دین دستور داده بود. اگر زن یا مرد، پوششی به خود بگیرد که زبان حال آن پوشش، دعوت به فساد باشد، این پوشش، اسلامی نیست حتی اگر به صورت ظاهر هم اسلامی باشد همان طوری که اگر کسی نماز بخواند و هدفش ریا باشد، آن نماز نماز نیست گرچه به صورت ظاهر هم نماز باشد. بر این اساس هم مردان و هم زنان باید در پیاده کردن پوشش اسلامی به هدف اساسی دین اسلام توجه کنند.
البته به این مطلب توجه بکنیم که شکل لباس، در عصر ها و زمان های مختلف، متحول می شود ولی آن هدف اساسی همواره ثابت است. اگر لباس، لباس باشد که دعوت به فساد نکند و آن مواضعی که باید پوشانده شود، پوشانده شود، در این صورت، آن لباس اشکالی نخواهد داشت و چنین نیست که در همه کشورها و همه شهرها لباس همه مردم یکسان باشد. سلیقه ها، عادت ها، فرهنگ ها و شرایط جغرافیایی متفاوت است و به خاطر همین، لباس ها هم متفاوت است.
تردیدی نیست که حجاب یکی از ضروریات دین اسلام و بی حجابی جزو منکرات شمرده می شود و آیات و روایات فراوانی که در زمینه فریضه امر به معروف و نهی از منکر آمده، بر این تأکید دارند که باید با تظاهر گناه و فساد با شرایطش مبارزه شود. یکی از آن ها پدیده بی حجابی است. و این دستور به صورت یک قضیه حقیقی و قانون ملی الهی بیان شده و همگان را در گستره خود قرار می دهد، پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز از این قانون مستثنی نیستند.
لذا آن چه مهم است رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر و چگونگی اجرای آن می باشد که در زمان پیامبر(ص) و بعد از آن در میان دینداران معمول بوده است به طوری که مردم به طور زبانی تذکر می دادند و با بیان آیات و روایات هشدار می دادند.
آنچه مسلم است چه در عصر نبی اکرم(ص) و چه در عصر حضرت علی(ع)، مسأله امر به معروف ونهی از منکر اجرا میگشته و در حد امکان جلوی بیحجابی و بدحجابی گرفته میشد. اینکه تا چه حد ممکن بوده، بستگی به میزان قدرت اجرایی آن بزرگواران داشته است.
[۱]. مسأله حجاب، ص ۱۷۸، چاپ ۳۸ و تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۴۲۶ به بعد.
[۲]. کشاف، ج۳،ص ۲۳۱، حجاب از دیدگاه قران و سنت، ص ۱۸.
با سپاس از اینکه به نظرات
با سپاس از اینکه به نظرات اهمیت می دهید .متاسفانه نتوانسته اید یک نمونه بر خورد هم بنویسید ظاهرا بی حجابی به آن شدتی که الان طرفداران اجبار برداشت می کنند منکر محسوب نمی شده است .
من با نظر دوستمون آقای بهدوست
من با نظر دوستمون آقای بهدوست کاملا موافقم.
ایشون یک سوال کاملا مشخص می کنند و می گن یک نمونه از برخورد با بدحجابی رو به عنوان نمونه اعلام کنید ولی شما باز می زنید به صحرای کربلا و یک سری حرف های تکراری رو دوباره مطرح می کنید
یک نمونه از برخورد با بدحجابی در صدر اسلام مطرح فرمایید(قابل ذکر است همه می دانیم حجاب چیز خوبی است)
اما یک مسئله دیگر: یعنی چه کنیز بدحجاب سبب مفسده نمی شود؟ مگر ممکن است ؟اتفاقا کنیز بدحجاب برای جامعه بسیار خطرناک تر بوده ، زیرا شهروند درجه۲ بوده است و اگر تعرضی هم صورت می گرفت در حد تعرض به یک زن مسلمان حساسیت برانگیز نمی بوده است پس بی حجابی کنیز برای جامعه بسیار خطرناک تر بوده؟
سلام
سلام
در بررسی بسیاری از مسائل ناچاریم اصول را مد نظر قرار دهیم. تمام تاریخی که برخورد حکومتی در آن برای ما حجت است، کمتر از ۱۵ سال می باشد. یعنی دوران حکومت پیامبر (ص) بعد از هجرت و دوران حکومت حضرت علی (ع) . در بخش عمده ای از حکومت پیامبر (ص) نیز هنوز حکم حجاب تشریع نشده بود. و در بخش های دیگری نیز مسائل بسیار بحرانی تر مثل جنگ ها و ... وجود داشت و یک حکومت گسترده و مستقر نداشتیم. حال چگونه باید اصول را رها کنیم و دنبال یک نمونه ثبت شده از مجازات بد حجابان باشیم آن هم در جامعه ای که مقابل این حکم مقاومت نکرد. و به سادگی به آن عمل کردند.
درباره کنیز نیز شما با تصورات غیر دقیق سخن می گویید. با عطش انسان جامعه ما، بله ممکن است هر آب کدری را هم بنوشند. اما در آن دوران عطشی این چنین وجود نداشت و افراد آب زلال را ترجیح می دادند.
با سلام
با سلام
وای شما شالوده ذهنی بنده رو بهم ریختید، بنده چادر هستم، برای مناظره ای که دیشب با فرد بد حجابی داشتم دنبال علت بودم ولی اینجا همه چی بهم ریخت!
آیه فرموده می شه به زنان مومن بگو... پس مگر کنیز مومن نبوده که استثنا شده یا به عبارتی اگر مومن بود چه؟
اگر بخواهیم بپزیریم که زن کنیز مومن نباید حجاب می داشته پس نتیجه گرفته می شود که حجاب اجباری نبوده و فقط شیوه ای بوده جهت مشخص شدن آزاده از کنیز
اگر قانونی برای مومنین باشد که استثنا ندارد
اگر دارد الان هم باید استثنا رعایت شود
آیا ممکن است امام علی کنیزی را به خاطر حجاب در نماز بزند؟ چقدر سند معتبر است؟ ایا حجاب کنیز در نماز مساله شخصی نیست
پس اینکه بعضی ها می گن ممکنه امام زمان بیاد و حجاب رو برداره درسته ....
منتظرم
ممتون
سلام خواهر گلم، از اینکه
سلام خواهر گلم، از اینکه چادری هستید بهتون تبریک میگم و من هم از داشتن همچنین هم وطنانی که دستور الهی را با اختیار می پذیرند خشنودم. ابتدا عرض کنم ۱. دستور حجاب برای تمام زنان مومنه واجب است و بر شما خواهر مومنه هم داشتن حجاب واجب است . حجاب زینت زن مسلمان است و حضرت زهرا س نمونه ای تام از پایبندان به حجاب است و امام زمان عج هم هیچ گاه حجاب را بر نخواهند داشت چون حجاب امری واجب و الهی است و تا قیامت هم واجب و پابرجاست. اما درباره کنیزها قضیه متفاوت است و داشتن حجاب برای آنها اختیاری است ولی باز تاکید میکنم بر زنان مومنه واجب است که با حجاب باشند.
با سلام ، از شهر سوال ، تعجب
با سلام ، از شهر سوال ، تعجب میکنم ، تمام صحبتهای دوستان بر سر این است که در حکومت پیامبر و امیرالمومنین ، تحکم -اجبار-حدود برای عدم رعایت حجاب مشخص نشده است.
مداوم آیه و روایت می آورید در وجوب حجاب. اساسا کسی در واجب بودن فریضه حجاب شکی ندارد. سوال این است آیا حکومت اسلامی و قانون فعلی جمهوری اسلامی در اجبار و تحکم بر حجاب دارای مبنای صحیحی در کتاب و سنت میباشد و یا خیر.
موضوع الزام عدم حجاب کنیز نیز کاملا مرا بهم ریخت. مصداق کنیز در عصر حاضر چه کسانی هستند؟
پاسخ :
پاسخ :
با سلام و تشکر .
از دو جنبه ، یکی به شکل عمومی و دیگر به شکل ویژه و اختصاصی این مسئله در قانون بیان شده است.
از جنبه عمومی قوانین کشور مبتنی بر قوانین شرعی اسلام است و این نکته در اصول دوم و دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است. چون مسئله حجاب در شرع اسلام آمده ، پس ر عایت حجاب جزء قانون اساسی می شود. .
از جنبه اختصاصی نیز در تبصره ماده ۶۳۸قانون مجازات اسلامی ذکر شده : زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد . بنابراین با توجه به تعیین مجازات در هنگام تخلف ، مسئله جنبه قانونی می یابد.
حجاب صرفاً عرفی یا قانونی نیست ، بلکه حکم دینی است که در آیات و روایات و احکام شرعی نیز بیان شده است. (۱)
پس خانمی که بدون پوشش اسلامی درجامعه ظاهر شود ،هم مرتکب خلاف شرع شده و هم اقدام غیر قانونی کرده است.
گرچه بدحجابی در حال گسترش است. باید در این راستا اقدامات لازم و کارهای کارشناسی شده انجام گیرد . اگر امروز راهکارهای مفید جهت گسترش حجاب ارائه گردد، طیف وسیعی از بدحجاب ها به حجاب روی می آ ورند. البته عده ای ممکن است بر بدحجابی خود پافشاری نمایند. این امر در جامعه ی که اکثریت حجاب را رعایت می کنند، مهم نیست؛ زیرا اجرای تمام قوانین اسلام در همه عرصه ها -از جمله حجاب - امکان پذیر نیست؛ حتى در زمان رسول خدا(ص) حضرت موفق نشد که همه برنامه اسلام را اجرا کنند.
اگر ـ بر فرض این که زمانی، بین اسلام و خواسته های مردم تضاد به وجود آید، بدین معنا که مردم خواستار بدحجابی باشند، در این صورت رعایت دستور دینی در جامعه اسلامی در اولویت قرار می گیرد. دولت اسلامی براساس اوضاع وشرایط به هر صورت که مصلحت اسلام ومردم باشد، اقدام می کند ، چون جمهوریت در قوانین ایران بر اساس آموزه های اسلامی تعیین شده است.
گرچه موضوع عملا در این زمان منتفی شده ولی اگر بفرض کنیز با همان شرایط که در اسلام مطرح شده وجود داشته باشد همه احکام مربوطه اجرای می شود .
پی نوشت:
۱ .توضیح المسائل مراجع ج۱ مسئله ۲۴۳۵.
باسلام و تشکر از زحماتتان
باسلام و تشکر از زحماتتان
همون طور که دیده شد در آیه ها و احادیث ذکر شده صحبتی از حجاب مو در میان نبود.
بنده به شخصه با پوشاندن بدن و گردن موافقم اما حجاب مو که راجع بهش صحبتی نشده !
به نام خدا
به نام خدا
با عرض سلام وادب واحترام
همانگونه که درقرآن آمده وازاحادیث وروایات منقول گردیده حجاب زن برای عفت وحجب اوواجب گردیده است
منظور از حجاب فقط پوشاندن مو واعضای بدن نیست بلکه حفظ شان ومرتبه خود زن است که باید درجامعه رعایت گردد
تکلیف حجاب بر بانوان از
تکلیف حجاب بر بانوان از مسلمات است و در آن بحثی نیست ولی اجبار به حجاب غیر شرعی است و در سنت نبوی نمونه ای از اجبار کسی نتوانسته است پیدا کند جامعه سده نخست اسلام در عین حال که زنان محجبه را داشت نسبت به بی حجابی هم پذیرش داشت و کسی از آن برخلاف امروز جلوگیری نمی کرد
پاسخ :
پاسخ :
با سلام وتشکر .
در ابتدا باید گفت : در فرمایش تان تناقض است وقتی پذرفتید حجاب از تکالف ضروری است پس نمی توان گفت اجبار بر آن شرعی نیست . از این گذشته باید توجه داشت در عصر نخست اسلام مانندحال جمعیت زیاد نبود و عوامل بد حجابی، - مانند تهاجم فرهنگی وار تبا طات- نیز وجود نداشت، این در حالی است که امروزه زمینه وعوامل بد حجابی-به طورگسترده - وجود دارد ، در عین حال این مطالب را می توان از لحن روایات استفاده نمودکه مثلا در زمان حکومت علی (ع) رعایت حجاب لازم بوده است، زیرا حجاب از واجبات ، حدود و احکام الهی الهی است که رعایت آن در هر زمانی لازم است ، لذا درزمان حضرت باید این امر رعایت می شد ، از سوی دیگر بر امام و حاکم است به این مسایل اهمیت دهد" :جز آن چه پروردگار بر عهده امام گذارده است... و زنده کردن سنتها وظیفه ای ندارد". (۱) ، افزون برآن یکی از وظایف مهم حاکم و رهبر امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود الهی بیان شده است. روشن است که بی حجابی، از منکرات اسلام است که باید از آن نهی شود. در صورت وجود چنین مسئله ای حضرت این وظیفه را بهتر انجام می داد. به عبارت دیگر معصومین (ع) علاوه بر تاکیداتی که بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستورعمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون گشته اند.در روایتی از پیامبر گرامی اسلام آمده: رسول خدا زنان را نهی می کرد که به مردان نگاه کنند و از منزل شان خارج شوند مگر با اجازه شوهران شان. نهی می کرد که داخل حمام های عمومی شوند مگر به خاطر عذر و می فرمود :هر زنی که روسری خود را در غیر خانه شوهرش قرار دهد،حجابش هتک شده است. ؛(۲) همچنین در منابع اهل سنت آمده : روزی اسما خواهر عایشه - که خواهر زن پیامبر بود-، با جامه بدن نما و نازکی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: «ای اسما، وقتی زن به حد بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دست ها»(۳) چون در رعایت حجاب مصلحت وجود دارد عقل نیز حکم میکند که باید با بی حجابی به صورت مناسب و مدبرانه و عاقلانه برخورد شود با ورود اسلام به سرزمین عربستان تحول عظیمی در این باره رخ داد. آیات و روایات فراوانی در این موضوع بیان شد که به بعضی از آن ها اشاره خواهد شد.
عایشه همواره زنان انصار را چنین ستایش می کرد: « زنانی بهتر از زنان انصار ندیدم. همین که آیات سوره نور نازل شد، یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید . سرخود را با روسری های مشکی می پوشیدند. گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است».( ۴)
از تاریخ استفاده می شود قبل از نزول آیات حجاب ،مسلمانان ملزم به رعایت حجاب نبودند اما با نزول این آیات که صریحا دستور به رعایت حجاب می کند، تمام مسلمانان حجاب را رعایت می کردند. بعضی آیات بعد از دعوت از زنان و مردان برای حفظ چشم می فرمایند:" ای پیامبر به زنان مومن بگو: دیدگان خویش را فروبندند . زیورهای خویش را آشکار نکنند مگر آنچه که از آن پیداست . سرپوش های خویش را برگردن خویش اندازند ..." (۵)
در شان نزول این آیه اکثر مفسران مانند طبرسی، علامه طباطبائی، ناصرمکارم شیرازی و ... می گویند:
چون زنان عرب معمولا پیراهن هائی می پوشیدند که گریبان های شان باز بود و روسری های خود را به نحوی می گذاشتند که دور گردن و سینه را نمی پوشانید و قهرا گوش ها و جلوی سینه ها نمایان می شد، آیه نازل شد. دستور داد که باید روسری ها را طوری ببندید که قسمت های یاد شده پوشیده گردد . زنان مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانند.(۶) در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه مورد بحث آمده است: «زنان مامور شده اند که روسری های خود را روی سینه خود بیفکنند تا دور گردن و موها و گوش و گوشواره ها پوشیده شود.(۷) هر حال این آیه در کمال صراحت حدود پوشش لازم را بیان می کند . این بیان نه به عنوان توصیه اخلاقی،بلکه به صورت یک حکم شرعی و اجباری می باشد.
آیه دیگر که به این موضوع می پردازد، آیه ۵۹ سوره احزاب می باشد: " ای پیامبر !به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که جلباب ها(روسری های بلند ) خود را بر خویش فروافکنند که این کار برای اینکه (از کنیزان و آلودگان ) شناخته شوند و مورد آزار واذّیت قرارنگیرند، بهتر است."
در این آیه هم خداوند زنان پیامبر و مؤمنان دیگر را به رعایت حجاب و پوشانیدن بدن و سروگردن امر می کند. باز این امر چیز اخلاقی و اختیاری نیست، بلکه یک امر اجباری برای زنان می باشد. روایات و شواهد دیگری از این آیه در صدر اسلام موجود است که همگی نشانگر رعایت حجاب توسط زنان می باشد.
با توجه برتاکید اسلام بر حجاب و رعایت حجاب درزمان رسول خدا (ص) ، حجاب درزمان علی (ع) نیز رعایت می شده است، زیرا ایشان نیز مانند رسول خدا (ص) نیز دراجرای حدود الهی اهمیت می داد، بر این اساس بایدزنان حجاب را رعایت می نمودند
پي نوشت ها :
۱. فیض الاسلام، نهج البلاغه، تهران، چاپ آفتاب، خطبه ۱۰۵، ص۳۰۲.
۲.محدث نوري، مستدرك الوسائل، انتشارات موسسه آل البيت، ج۱۴، ص ۲۸۰.
۳. سنن ابي داود، ج۲، ص ۲۷۰، بی نام.
۴. زمخشري ، تفسير الكشاف ، بيروت ، دار الكتب العربي، ج۳، ص ۲۳۱ .
۵. نور (۲۴) آيه۳۱.
۶. طبرسی، مجمع البیان، کتاب فروشی اسلامی، ج ۵، ص ۱۳۸، ذیل آیه ۳۱ سوره نور، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ، دارالکتب اسلامیه، ج ۱۴، ص ۴۴۰؛ طباطبائی، المیزان ، دارالکتب اسلامیه ، ج ۱۵، ص ۱۲۶ .
۷ . همان.
سلام
سلام
من متن و همه نظراتو با دقت خوندم و به این نتیجه رسیدم که حجاب واجبه اما نه برای همه مسلمانان(مثلا کنیزان)،،و همین طور حجاب امری نیست که توباید توسط حکومت همه مردم مجبور به انجامش بشن،،و کلی شک و شبهه برام بوجود اومد مثلا یک نوع تبعیض وجود داره به نظر من در مورد حجاب داشتن مسلمان آزاد و کنیز،،،و اخیرا در کتابی خواندم که فردی به نام اشعث بن قیس که از فرماندهان امام علی (ع) بوده،قبل از اسلام آوردنش در قلعه ای به عنوان فرمانده سپاهیان در مبارزه با اسلام تحت محاصره مسلمانان بوده،،این فرد به طور پنهانی برای خود و ده نفر از افراد خاندان خود از مسلمانان امان گرفت و در قلعه رو باز کرد،،،،مسلمانان هم مردم اونجا رو قتل عام کردن،،،آیا قتل عام این افراد با روح اسلام در تضاد نبوده؟؟؟؟!!!پس از ماجرای حکمیت ابوموسی اشعری،اقدام اشعث در خیانت به قبیله خودش مورد شماتت امام علی قرار میگیره...دو تا سوال برام پیش اومد:یک اینکه آیا امام علی نباید مسلمونا رو مورد شماتت قرار میداد چون اونا اختیار داشتن که قبیله رو قتل عام کنن یا نه..سوال بعدیم اینه که ما شیعه ها معتقدیم امام دارای دانش الهی و نه بشری است و معصوم از هر گناه و خطایی میباشد آیا انتخاب این فرد به عنوان فرماندهی به دور از بینش و دانش الهی نیست؟؟چون به اجبار همین فرد ابوموسی اشعری که مورد تایید امام نبود به عنوان حکم در جنگ صفین انتخاب شد.وقتی داستان خلافت امام علی رو خوندم ،سراسر مکاری و حیله گری معاویه رو دیدم و در عوض سران و حاکمان بلاد مختلف تحت حکومت امام علی افرادی مانند عبدالله و عبیدالله بن عباس،مصقله بن هبیره و .. بودند که به دشمن پیوستند البته یارانی با وفا هم داشتند،،
وقتی این سه موضوع که شاید ربطی به هم ندارند رو کنار هم میذارم به تضاد میرسم،،،من تک تک با علم ناقصم میتونم توجیه کنم اما وقتی همشو با هم میبینم حس میکنم اغراق هایی شده راجع به موضوعات...
ممنون میشم اگه کمکم کنید چون پدرم نمیتونه توجیه کنه و من وقتی این مقاله شما در مورد حجاب رو خوندم به این شبهه ها دامن زد...
علیکم السلام.
علیکم السلام.
در رابطه با مطالب شما چند نکته عرض می کنم:
ا. اینکه فرمودید :«حجاب امری نیست که حکومت بخواهد مردم را مجبور به رعایت آن کند»:
اتفاقاً عقل و منطق کاملاً خلاف آن را ثابت می کند. وظیفه هر حکومتی این است که با هر آنچه که امنیت اخلاقی،اقتصادی،روحی و روانی،بهداشتی و ... افراد جامعه را به خطر می اندازد،بطور جدی و قاطع برخورد کند. بعنوان مثال حکومت موظف است بر تولید و توزیع مواد غذایی در جامعه بطور جدی نظارت داشته باشد تا امنیت غذایی و سلامت افراد جامعه به خطر نیفتند. حکومت وظیفه دارد ضمن تعیین و تصویب قوانین کارشناسی شده راهنمایی و رانندگی، در اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی که ضامن تأمین امنیت جانی افراد جامعه است،قاطع و جدی باشد. لذا هیچ انسانی ولو معتقد به هیچ دین و آیینی هم نباشد،اینگونه قوانین را بیخود نمی داند. از جمله موضوعاتی هم که امنیت اخلاقی و روانی جامعه را به شدت با خطر مواجه می کند،بی حجابی و بی بند و باری است و بر حکومت لازم و واجب است که با کسانی که امنیت اخلاقی جامعه را با خطر مواجه می کنند قاطع و منطقی برخورد کند و کوتاهی در این وظیفه خیانت به همه افراد جامعه است.
۲. لطف کنید سند و منبع مطلب نقل شده در مورد چگونگی اسلام آوردن اشعث را بیان کنید. چون نقل بودن سند و مدرک گزارشات تاریخی هیچ ارزش و اعتباری ندارد.
۳. در مورد علم غیب ائمه(علیهم السلام).بله ما معتقدیم انبیاء و ائمه(علیهم السلام) به اذن الهی دارای علم غیب هستند.ولی آنها اجازه استفاده از علم غیب در مسائل عادی زندگی را نداشتند. یعنی امام علی(علیه السلام) با اینکه به اذن الهی از طینت و آینده اشعث اطلاع داشت،حق نداشت از این علم استفاده کند. اگر قرار بود آن بزرگواران بر طبق علم غیب عمل کنند،دیگر نمی توانستند بعنوان الگو برای ما که علم غیب نداریم مطرح شوند.علاوه بر این عمل بر طبق علم غیب به نوعی قصاص قبل از جنایت است.
ر بررسیهای قرآنی - تاریخی،
ر بررسیهای قرآنی - تاریخی، نقطه جدایی و تفاوت حجاب کنیزان با زنان آزاده را میتوان نزول آیه ۵۹ سوره احزاب دانست. در شأن نزول این آیه[۳] چنین آمده است: عدهای از افراد لا ابالی؛ به خصوص شبهنگام؛ مزاحم دختران و زنان پاکدامن میشدند و بهانه آنان؛ شباهت ظاهریشان با زنان فاسده و کنیزان بود؛ خداوند در اینباره دستور جدیدی ابلاغ کرد و فرمود: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها(روسریهاى بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ [و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند] خداوند همواره آمرزنده رحیم است».[۴]
یعنی؛ اگر این حجاب کامل را رعایت کنند از دیگر افراد متمایز شده و به صورت معمول مورد آزار و اذیت قرار نمیگیرند.
تکمیل حجاب در این آیه با توجه به معنای آن؛ مربوط به حجاب سر و گردن است[۵] و بر طبق روایات؛[۶] مخصوص زنان آزاد بود و میتوان فهمید که در جامعه آن روز به این قسمت از حجاب اهمیتی داده نمیشد و دست کم بودند دختران و زنانی که چنین حجابی نداشتند.
باید دقت شود که معنای این آیه شریفه؛ لزوم بیحجاب بودن کنیزان نیست، همانطور که نمیتوان اجازه اذیت و آزار کنیزان و نظر شهوانی و گفتوگوهای هوس انگیز با آنان را از آیه برداشت کرد.
اولین گزارش اجبار کنیزان به نپوشاندن سر در دوران خلیفه دوم نقل شده است. «بغوی» در تفسیر خود روایتی نقل میکند: «روزی کنیزکی که روی خود را پوشیده بود از جلوی دیدگان عمر؛ خلیفه دوم، گذشت. عمر به او دشنام داد و با شلاق به او ضربه زد و گفت: آیا خودت را شبیه زنان آزاد کردهای؟!».[۷]
ظاهراً همین روش دست کم تا زمان عمر بن عبدالعزیز؛ یعنی سالهای پایانی قرن اول در بین لایه حکومتی و عموم مردم ادامه داشت. از دستورات عمر بن عبدالعزیز نیز آن بود که مانع شوند کنیزان، حجاب خود را مانند زنان آزاد قرار دهند.[۸]
اولین روایات شیعی موجود در این باب نیز مربوط به اواخر همین قرن است.
راوی میگوید از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا کنیز هم باید سر خود را بپوشاند و نماز بخواند؟ آنحضرت فرمود: «بر کنیز واجب نیست که مقنعه بر سر کند».[۹]
از امام صادق(ع) پرسیده شد: آیا کنیزى که نماز میگذارد [باید] سر خود را بپوشاند؟ آنحضرت فرمود: «خیر، پدرم هر گاه میدیدند کنیز خادمه نماز میخواند و مقنعه بر سر کرده او را میزد تا مقنعهاش را بردارد و بدین ترتیب زن حرّه(آزاده) از مملوکه مشخص گردد».[۱۰]
اما روایت دیگری نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که در آن؛ زدن کنیزان را به دیگران نسبت دادهاند: ابی خالد قماط نقل میکند از امام صادق(ع) پرسید: آیا کنیز باید سر خودش را بپوشاند؟ آنحضرت فرمود: «اگر خواست میتواند بپوشاند و میتواند نپوشاند (مخیر است) شنیدم که پدرم میفرمود: این کنیزان زده میشدند و به آنان گفته میشد که خود را شبیه زنان آزاد نکنید».[۱۱]
۱-عرضم به پاسخگویان گرامی
۱-عرضم به پاسخگویان گرامی سایت اینتست که :مخاطبان اینجا انسان های یک جامعه هستند که از مطلبی و مسئله ایی دلخور هستند و یا حتی بدتر در عذابند و اون هم اجبار به داشتن حجاب است(اینکه منظور از حجاب در جامعه کنونی ما چیست و چیست که انسان هایی رو آزرده میکنه باید بزرگنمایی بشه حتما تا شفافیت ایجاد بشه)
باید با صلح با هم وطن و حتی هر سوال کننده دیگه ایی بحث کرد
بسیاری خانواده ها هستند که به هر علتی مسلمان نیستند
آیا میتوان شرایط زندگی را به اسم اسلام ،که به خاطر بر حق بودنش به شکل داوطلبانه انسان ها در طول تاریخ جذبش شدن،سخت کرد
کدام یک از امامان مهربان و هدایت گر ما با اجبار در خصوص یک واجب اسلامی با غیر مسلمان برخورد کرده اند؟
منش و بزرگواری و الهی بودن ایشان در جذب خیلی از انسان ها به دین مبین اسلام موثر بوده،ایشان نمونه واقعی و اصیل بنده صالح و تسلیم خدا بوده اند
اگر چیزی بر حسب انتخاب نباشد چیزی جز یک اطاعت کورکورانه نیست
آونوقت دعوت به حجاب دعوت به اسلام دعوت به نیکی ها چه معنایی پیدا میکرد؟کاری که ائمه ما به خوبی انجامش دادند "دعوت"
۲-روی صحبتم با پرسشگران گرامی است :
نیاز به حفظ عفت در تمامی جوامع در تمامی قرون به شدت وجود داشته
تعریف این عفاف پس از انقلاب های فرویدی و پس از آن سرمایه داری و مصرف گرایی دچار تحریفاتی شد
بدنامی به خاط پوشش بد امر غیر طبیعی نبوده و نیست
ایجاد اخلال توسط پوشش بد در جامعه از دیدگاه هر متفکری بسیار روشن است
حالا که جمهوری اسلامی حاکم بر ایران میباشد
یک سری اصول و عرف ها با خودش میاورد مثل مثلا یک نظام کمونیستی(اصلا این دو را در یک تراز قرار نمیدهم )
عرف در حکومت اسلامز ایران اینست که شما بدن عریان وارد خیابان نشوید و موهای خود را بپوشانید
در همین حد کفایت میکند و باقی بر میگردد به درک شخصی و نکته سنجی و هوشیار بودن شهروند
اگر زنی نمیداند که با موهای سشوار کشیده و براق ،موی مش کرده و مدل دار شده،لباس هایی که اندامش را به مردان غریبه نشان میدهد باعث آشقتگی ذهنی حتی یک مرد سالم میشود در بیخبری به سر میبرد
این مسئله به شکل زیرکانه ایی برای جامعه ومصرفی و تحت نفوذ سرمایه داری بی اهمیت جلوه داده شده و گاهی وارونه
وجود هیپی ها برای آمریکایی ها (که اعتقاد به هر پوششی داشتنتند به نام آزادی)دردسر ساز شد
در بسیاری از جوامع اروپایی برهنگی زنان نشاندهنده برازندگیشان نیست بلکه سطح اجتماعی پایین آنها را نشان میدهد
در مناسک مختلف و در شرایط متفاوت جوامع غیر اسلامی پوشش های متفاوت دارند اما حضور روزمره آنها در جامعه و محل کار و درس هر چه با عفت بیشتری همراه باشد از شخصیت و احترام بیشتری از طرف جامعه برخوردار میشوند
مسئله عفت که جهان شمول است و به نکته سنجی و هوش اجتماعی افراد بستگی دارد
مسئله قانونمداری که در ایران به شکل بحران مطرح است
مسئله حجاب در اسلام که برای زنان مسلمان بسیار شیرین و محافظت کننده است
همه در بحث های شما گرامیان تلفیق شده
در نهایت رحم به هم نوع دلسوزی برای یکدیگر جهت نزدیک تر شدن به حق و کمک به هم در درک مفاهیم آنچیزیست که ما بسیار بسیار به آن نیاز داریم
کاش از آنها نباشیم که خدا فرمونده قفل بر دلهایشان زده شده کاش از آنها نباشیم که خدا هدایتشان نمیکند
و کاش نباشیم از منحرفان در دین که دل های تنها و نیازمند انسان ها را به جای دعوت به اسلام از آن گریزان کنیم(مانند آن مسلمانی که همسایه نصارانی خود را یکروزه از اسلام فراری داد)
سلام
سلام
ضمن تشکر از مطالب شما که با دلسوزی نوشته شده است، فکر می کنم لازم است توجه کنیم که احساس اجبار، با چه عملیات روانی و شگردهایی مدام در جامعه پمپاژ می شود. حال آنکه هر کسی یک ساعت در خیابان های ایران قدم بزند، متوجه می شود حجاب زنان در یک طیف گسترده و متنوعی وجود دارد. و در حالی که عده ای با چادر تردد می کنند، عده ای گردن و مو و ... هویدا است و پوششان، حقیقتا ستری برای اندامشان نیست.
حتما توجه دارید که در جامعه بشری قرن های متمادی زنان پوشیده تر از مردان بوده اند. بدون آنکه هیچ احساس اجباری وجود داشته باشد. آنچه امروز با آن مواجه هستیم، تلاش برای تزریق تمدن غربی است که برهنگی رکنی اساسی از آن شده است و ترفندهای روانی همان هاست که حیا را کم رنگ کرده و موجب تمایل به رها کردن حجاب می شود.
و حتی با شگردهای روانی مختلف سعی در ایجاد تنفر از پوشش دارند. و از همین رو مدام برنامه هایی مثل گشت ارشاد و ... را در بوغ و کرنا می کنند. حال آنکه در هر جامعه ای باید مرزها را حفظ کرد و اجازه تعدی به آنها را نداد. و حساسیت گشت ارشاد به پوشش هایی است که در سطح عمومی جامعه غیر متعارف است. و مرز تعریف شده برای آنان، حد لازم حجاب نیست.
چرا کامنت منو منتشر نکردین!؟
چرا کامنت منو منتشر نکردین!؟
سلام وقت بخیر
سلام وقت بخیر
مطالب به تدریج منتشر خواهند شد. و بابت تاخیرهای محتمل پوزش می طلبیم.
کجای این آیات گفته زنان سر
کجای این آیات گفته زنان سر خود را بپوشانند. خداوند فرموده زینتهای خود رابپوشانند ؟؟؟ گریبان یعنی چه؟ گردن و سینه
چرا خدا نفرموده سر؟ کجای این ایات اجبار هست؟ زمان و شان نزول ایات کی بوده؟ در زمان خود پیغمبر حجاب انواع مختلف داشته و اختیاری بوده.
چطور میشود در مهریه که عندالمطالبه است و زن هر چه میخواهد اگر مرد قبول کرد باید بپردازد دست میبرند و برای امر خدا اندازه تعیین میکنند اما برای حجاب انچه که مد نظرشون هست رو اجبار میکنن؟
اگر حجاب اجباری بود تمام کشورهای مسلمان دیگه هم حجاب اجباری داشتن که ندارن
فقط در ایران حجاب اجباری است. چرا؟
سلام
سلام
یعنی لزوم استفاده از روسری بلند برای آنکه گردن را در بر بگیرد، معنای پوشاندن سر و موها را نمی دهد؟ خب روسری را کجا قرار می دهند و پوشش چیست؟
خدا به اندازه رفع ابهام سخن می گوید و الا اگر بنا به بهانه جویی باشد، هیچ انتهایی برای آن متصور نیست:
(و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى كرديم، و مردگان با آنان سخن مى گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى نموديم، هرگز ايمان نمى آوردند مگر آنكه خدا بخواهد! (سوره انعام آیه ۱۱۱)
و ضمن آنکه نمی توان برای مهریه سقف گذاشت و قوانین فعلی نیز سقف مهریه نیست بلکه تبعات کیفری یا حقوقی بودن ماجراست، درست یا غلط این امر ربطی به حجاب ندارد. و ضمن آنکه در کشورهای دیگر هم حجاب اجباری داریم در بعضی کشورها حجاب آنچنان فراگیر است که اصلا نیازی به قانون در این زمینه احساس نشده است.
پس معلوم شد كه حجاب اجبارى
پس معلوم شد كه حجاب اجبارى نبوده و فقط توصيه شده! شما هم برا خودتون تفسير نكنيد! عقده اى هم نباشيد! اين همه تو قرآن توصيه شده ربا نگير ! نزول نخور ، اختلاس و فلان! بيا اونا رو جلوش رو بگير امر به معروف كن! نه حجاب بدبخت ا! نفرت انگير هستين
ضمن احترام
ضمن احترام
با این ادبیات و کلماتی که شما به کار برده اید، طبیعی است که از شما نباید توقع داشت مطلب را به شکل صحیح دریابید. چون غرض ها و انگیزه ها در شما آن قدر پررنگ هستند که این قدر راحت به دیگران توهین می کنید. و انگیزه هایی این چنین مانع درک صحیح هستند.
طبیعتا خدای متعال که دستور داده، انجام شدن یا نشدن برایش مساوی نبوده است. و هر چه امور به سمت تحقق نزدیک تر باشند، برای او مطلوب تر است و این مساله بسیار بسیار واضح است.
و کسی که با حجاب موافق است، و از آن دفاع می کند، آن هم در این فضایی که عقده ها و دشمنی ها علیه این حکم الهی وجود دارد، طبیعتا در پایبندی به سایر احکام دین نیز استوارتر است.
من براي جواب سوالم به سايت
من براي جواب سوالم به سايت شما مراجعه كردم ، و گمراه تر شدم . دارم دينم را از دست مي دهم ،لطفا پاسخ مرابدهيد !يعني چه كه حضرت علي(ع) كنيز را ميزدند تا حجاب از سر خود بردارد؟ايا اين ويژگي مولاي متقيان است؟
شما ابتدا باید شیوه بررسی
شما ابتدا باید شیوه بررسی مسائل را مورد بازنگری قرار دهید. بحث حجاب کنیز یکی از فروعات دینی است که امروز نیز هیچ جایگاهی ندارد. آیا شما با استناد به چنین مساله ای (حالا جواب در آن هر چه باشد) می توانید در اصل دین شک کنید؟
یعنی به خاطر این مساله می توانید به این نتیجه برسید که خالقی در کار نیست؟ معاد و رسالت دروغ بوده است؟
شما باید ایمان خود را از طریق اصول دین تثبیت کنید. و بعد به سراغ فروع بیایید. و طبیعتا هر چقدر مساله فرعی تر بشود، توجه به آن اهمیت کمتری می یابد. نه آنکه بالعکس عمل کنید.
امروز نه کنیزی وجود دارد نه حجاب در توده مردم درست فهمیده می شود، پس شما چگونه می خواهید با این گونه مسائل، به اصل دین بپردازید؟
سلام خسته نباشید ...
سلام خسته نباشید ...
می دونم از این سوال ها خسته شدین ولی برای روشن شدن دل خودم می پرسم .
۱. بله قبول حجاب برای مسلمان ها از طرف خدا اجباری شده ، همان طوری که نماز اجباری است .
۲. ولی با توجه به این که کنیز ها در جامعه حجاب نداشتن، معنی شناخته شدن به عفاف چی هست ؟ یعنی اگر همه حجاب داشته باشن اون قضیه به عفاف شناخته بشین عملا انجام نمی شه . یعنی کسی که کنیز هست چطور باید شناخته بشه ؟ منظورم اینه که "قطعا" در اوایل اسلام افراد بی حجاب در جامعه بودن . این درش هیچ شکی نیست . این که ما می دونیم کنیز ها حجاب نداشتن و در حدیث ها ما داریم رجوع کنیز ها به امام ها رو ، با توجه به تمام این موارد قطعا در جامعه پیامبر و امام علی ما صد در صد بی حجاب داشتیم .
از طرفی ما قانون دینی داریم مبنی بر این که مومنان برای خوشآیند خودشون نباید حلال خدا رو حرام کنن .
درسته شاید من دوست داشته باشم همه در جامعه حجاب داشته باشن ولی وقتی می دونیم رسول خدا هم اجبار نمی کردن به حجاب حداقل برای برخی از مردم ، اصرار شما برای توجیه این مسئله غیر منطقی هست .
اگر خدا می گفت هر زن با ده مرد باشه ، ما نمی تونستیم بگیم خدا اشتباه کرده . اگر خدا می گفت همجنس گرایی ازاده ، ما نمی تونستیم بگیم نه ازاد نیست ، چیه این کار .
ما که به دل خودمون عمل نمی کنیم . وقتی می دونیم زمان رسول خدا حجاب اجباری نبوده ، حتی سعی برای این که شما از رسول خدا پیشی بگیرید در اجرای دستورات بسیار اشتباهه . مثل منافقایی که دیدن رسول خدا در ماه رمضان ، به سفر که می رفت روزه اش رو باز کرد و اعتراض کردن و رسول خدا توبیخ اشون کرد .
لطفا با دید باز نگاه کنید . اگر کنیز ها در جامعه بودن که قطعا بودن (اگر نبودن معنی فعل به عفاف شناخته بشید چیه؟) ، "هیچ" دلیل نیست که برای میل شخصی ما بخوایم اجبار کنیم این مسئله رو . بله من خودم هم دوست دارم پسرم موی نا محرم نبینه ولی در همین ایه بحث نگه داشتن چشم برای مردان هم اومده .
خیلی ممنون از وقتی که می زارید .
سلام
سلام
بله اینکه حجاب برای همه، حتی غیر مسلمانان در جامعه اجباری باشد، دستور دینی نیست. و بیشتر قانونی است که ممکن است روزی عوض شود.
اما برخی سخنان شما اشتباه است.
۱. این گونه نیست که شاید خدا می گفته همجنس گرایی آزاد باشد یا یک زن با ده مرد و ... قطعا احکام الهی تابع مصالح واقعی است. و خدا بدون ضابطه حکم نمی دهد.
۲. برای اجبار حجاب مثلا برای مسلمانان، لازم نیست حتما پیامبر ص این کار را کرده باشد. چرا که احکام اجتماعی شرایطی لازم دارد. پیامبر ص در اواخر رسالت خود حجاب را بیان کردند. پس معلوم است که شرایط مهم است. و ما می توانیم بگوییم از باب امر به معروف و معروف بودن قطعی حجاب، و مراتب داشتن امر به معروف می توانیم حجاب را برای مسلمانان الزامی کنیم. و این جلو افتادن از پیامبر ص نیست. بلکه در امتداد دستورات ایشان است.
۳. هیچ کس نگفته حجاب قرار است جایگزین عفت نگاه کردن مردان شود. هر چیزی بر سر جای خود لازم است.
خیلی ممنون حرف بنده هم همینه
خیلی ممنون حرف بنده هم همینه این مسئله در دین نیست بلکه فعلا قانون کشور ماست که ممکنه عوض بشه . مثل سربازی که ممکنه روزی قانون عوض بشه ، پس بهتره از توجیه اش با توجه به ایات دین جلوگیری بشه و الا باید برای سربازی هم بشینیم از دین قانون در بیاریم .
۱. در قران حکایت حرمت ماهی گیری در روز شنبه برای یهود امده . این طور نیست که هر چیز حرامه لزوما بد باشه ، حرام حرامه چون خدا گفته . حرف بنده این بود ، قصدی مبنی بر تایید همجنسگرایی نداشتم طبیعتا .
۲. خیر چون امر به معروف در مورد اشخاص معنی داره نه در مورد حکومت . بحث در مورد حکومت هست و اجباری بودن حجاب . این موضوع هم کاملا مشخص در زمان صدر اسلام کنیز ها بی حجاب بودن . ما داریم در مورد حجاب اجباری صحبت می کنیم برای همه و امر به معروف برای کسی که اعتقادی نداره بی معناس . و شرایط امر به معروف صدق نمی کند در اینمورد .
ما از چیزی دفاع می کنیم که
ما از چیزی دفاع می کنیم که اصل آن بنا بر معارف دینی لازم است. و روشن است که بحث عفت و حجاب یک مساله همیشگی و همگانی است و غیر قابل قیاس با حکم مقطعی روز شنبه است. و امر به معروف با توجه به مراتب آن و لزوم اعمال جبری در برخی مراتب، قطعا امری حکومتی است.
معروف نیز امری اجتماعی است ربطی به عقیده داشتن یا نداشتن ندارد. بله چون حجاب نشانه کرامت ذاتی بوده است به کنیزها اجازه حجاب داده نمی شد. اما اجازه جلوه گری در خیابان مساله متفاوتی است.
باسلام وخسته نباشید.امابعد
باسلام وخسته نباشید.امابعد
مساله خوبی مطرح شده وسوالات خوبی هم پرسیده شده.حجاب درذات خودش خوب وتحسین شده هست مسلمایک جوان ایرانی بااعتقادیاحتی بااعتقادات کم درموقع ازدواج یک دخترباحجاب رو به دختردارای حجاب کم ترجیح میدن وهمینطورپدرومادر وبرادراش بیشتردوستش دارن. یابعدازدواج اکثرا مرد هم اگه همسرش حجاب رعایت کنه بیشتردوستش خواهدداشت.اینامشخص وروشنه اماجواب اکثرسوال کننده ها داده نشده یابامطالب کلی پاسخ داده شده.اولاکه اکثردختران وزنان ایران اسلامی حجاب متعارف دارن بجز اقلیتی محدودتوی محلاتتی خاص درشهرهای بزرگ ونه کل کشورکه حتی بااونهاهم نباید برخوردقهری بشه اسلام دین صلح ودعوت به خوبیهاست نه اجبار وتهدیدوزندان امربه معروف ونهی از منکرشراط ودرجاتی داره پیامبربزرگ اسلام(ص)نمونه یک انسان کامل بودتا انجاکه خدادرباره اش درقران فرمود حقاتو دارای اخلاقی بس عظیم هستی وقتی اعرابی بادیه نشین امدوپیراهن حضرت راکشیدوگفت سهم مرا از بیت المال بده وانحضرت برگشت وبالبخندفرمودسهم اورا هم از بیت المال بدهیدودرصورتی که پیامبراسلام(ص) حاکم جامعه بودوبراحتی میتوانست خودش یااصحابش بااوبرخوردکننددرمساله حجاب هم همینطور درهیچ کجا نخواندم ودیدم درین چهل سال عمرم که پیامبر (ص) ب سربازان نظامی خودش دستوربدهدکه باافراد کم حجاب برخوردقهری کنندیا انها را دستگیر کنندیا به زندان بیاندازندبلکه بشترباروی گشاده وباز بامردم سخن میگفتندوبجزیک موردان هم در محیط خانواده که به خواهر همسرش تذکر دادند درتاریخ اسلام جایی به رفتارتندبازنان کم حجاب یااجبار زنان خارجی به حجاب اجباری نشده وضمناانحضرت(ص)قدرتمندترین شخیت زمان خود چه ب لحاظ معنوی چه ب لحاظ حکومتی بودندپس اینکه درمتن بالاچندبار امده (نعوذباالله)نتوانستندکاملا اشتباه است وقتی پیامبر(ص)باذن پروردگارماه را بااشاره یک انگشت به دونیم تقسیم میکندیادراکثرجنگهاپیروز میشوندپس اگر صلاح میدانستندحتمابازنان کم حجاب هم برخوردقهری میکردندکه ماچنین چیزی نمی بینیم بلکه ایشان مردم رابشارت به بهشت میدادن وانذار میدادندهمچنانکه درقران امده مبشرا و نذیرا ضمناایشان وحضرت امیرالمومنین علی(ص) درزمان حکومت خود بیشتربه تقسیم باعدالت ومساوات بیت المال بین مردم ورسیدگی ب فقرا و مساکین از درامدشخصی خود میپرداختندوبامفاسدمالی صدهاباربیشترازین مسایل برخورد میکردند . ثانیا این مساله باید فرهنگ سازی بشه ریشه یابی بشه اگرپسران ودختران ما بموقع ازدواج کنن ومشکلات مالی وعدم امنیت شغلی نباشداین مساله هم بافرهنگ سازی وگفتگوحل میشودنه بازور وتهدیدواجبار.این مردم واین جوانان بهترین وصبورترین مردم دنیاهستندکه درپیروزی انقلاب وپس ازان جنگ باصدام جنایتکار وسالهاتحمل تبعات بعدازجنگ وتحریم وگرانی وبازهم شرکت دههامیلیونی پیر وجوان وپسر ودختر وحتی همین زنانی ک ازانهابنام کم حجاب یادکردیددرانتخابات که دردنیا کم نظیربودحقانیت خودراثابت کردندوضمنابایدریشه همه مفاسدخشکیده شودتا امثال بابک زنجانی به خودجرات ندهدمبالغ کلان از بیت المال ملت را به غارت ببرندوگرنه مساله حجاب براحتی بافرهنگ سازی وایجادزمینه ازدواج بموقع جوانان انشااله حل شدنی است.
ومن الله التوفیق والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
سلام
سلام
عمده مطالب تان صحیح است. اما این تصور که با خشونت و ... برای حجاب کار می شود، تحریفی است که دشمنان انجام داده اند. حتی گشت ارشاد هم تعلیم دیده است تا با نرم ترین شیوه تذکر دهد. اما با فضای رسانه ای که ساخته اند، عده ای تحریک می شوند که با گشت ارشاد درگیر شوند و بعد هم فورا افرادی منتظر هستند تا از آن فیلم و عکس تهیه کنند و این القا را فراگیر کنند که بر سر همه می زنند تا حجابشان درست شود.
نباید فریب بازی رسانه ای دشمنان را خورد.
کسی حجاب رو انکار نمی کنه اما
کسی حجاب رو انکار نمی کنه اما بحث اجبار به حجاب کاملا متفاوته
در هیچ کجای قران بی حجابی حرام نیست اجباری بر حجاب قرار داده نشده و نه در قران و نه در روایات شیعه و سنی حد و تعزیراتی از لحاط شرعی برای حجاب نیست
روسری یا شال رو اقایان گرامی بر گردن و سینه هم می اندازند و ضرورتی نبوده که حتما بر سر اندازند
مضاف بر اینکه طرز انداختن جلباب هم در صدر اسلام تنوع داشته بعضی بر دوش می انداختند نه بر سر
اول و آخر مطب شما با هم تعارض
اول و آخر مطب شما با هم تعارض دارد! شما در حال انکار حجاب هستید در حالی که اعتراف کردید اصل حجاب قابل انکار نیست. قطعا بی حجابی حرام است و قرآن در این زمینه بسیار جزئی بیان نموده ، حتی بحث خلخال پا را هم مورد اشاره قرار داده است.
بله بحث تعزیر مبحث جدایی است. اما تعزیر را هم خوب متوجه نشده اید. تعزیر به مجازاتی گفته می شود که در روایات و آیات اندازه آن بیان نشده و به حاکم هر زمان و منطقه واگذار شده است.
باسلام و عرض خسته نباشید
باسلام و عرض خسته نباشید وتشکر بابت جوابی که به نظرات اینجانب دادید.اما بعد،
دراینکه رعایت حجاب در اجتماع کاری خوب وپسندیده است شکی نیست.اما بنده بعنوان فردی دارای اعتقادات متاسفانه بارهاشاهد برخورد بد مأموران بامردم بودم .مارا با تحریف دشمن چکار؟! وقتی خودم در این اجتماع بزرگ بارها شاهد سیلی خوردن و دستگیری دختران جوان که ابدا با شرع مقدس اسلام سازگاری ندارد بوده ام.حتی چندسال قبل یعنی دهه شصت وهفتاد حتی با پسران دارای مثلا لباس مشکی ویا آستین کوتاه برخورد قهری ودستگیری توسط مأموران مشاهده کردم.حتی سیلی زدن یک سرباز وظیفه به صورت یک جوان بیگناه.!! ودستگیری بیدلیل و چندین ساعته جوانان و دادن جارو برای نظافت جاندارمری وتوگوشی زدن وبازداشتگاه بدون داشتن شاکی خصوصی وفقط به خاطر طرز لباس پوشیدن.ماشین گشت راپر ازجوان میکردند وبازداشتگاه وکلی توهین وتحقیر به دلیل نوع لباسی که اصلا یک بهانه بیشتر نبود.اگر باچشم خودم نمیدیدم باور نمیکردم.پیامبر اسلام حضرت محمد( ص) فرمود بترسید از آه مظلوم که پرده ای مقابل مستجاب شدنش نیست ولو آن شخص کافر باشد.اما اینهاکه من دیدم اصلا کافرنبودند بلکه جوانان ایران اسلامی بودند که هرجا لازم شود در صحنه حاضرند در انتخابات شرکت میکنن واگر جنگی براه بیفتد دوباره به جبهه میروند.اینهانباید سیلی بخورند.حتی همین دختران بازهم دیدم که دستگیر و زندانی دربازداشتگاه شدند کجا در حکومت رسول الله( ص) که رحمة اللعالمین بود با مردمش اینطور با ضرب وشتم برخورد میشد ؟؟! و یا مگر حضرت امیرالمومنین علی (ع) درحکومت استکباری خشونت بار خلیفه دوم وقتی زن بارداری را به جرم زنا ونه بد حجابی دستگیر کردند و عمر حکم رجم یعنی سنگسار داد نفرمود این حکم شامل این زن نمیشود وآزادش کردند.متاسفانه ما از شیوه حکومتی پیامبر( ص) و حضرت امیرالمومنین علی ع بسیار دور شده ایم و بجای حل مشکلات معیشت مردم وجوانان به مسائل دیگرمیپردازیم آنهم با شیوه تحدید وبدون اثبات جرم یا جنایت.متأسفانه برخی ها از لباس مقدس انتظامی یا پست خطیری که ملت بزرگ ایران با رأی خود به آنها تفویض کرده اند ، سوء استفاده میکنند و اتفاقا علما ومردم باید ایشان را امر به معروف ونهی از منکر کنند.آقای پاسخگو چه جوابی برای عرایض بنده دارید که حدود چهل سال دراین جامعه زندگی کرده ام وموارد بسیاری ازاین نوع برخوردها بامردم دیده ام دارید؟ آیااینها تبلیغات دشمن است؟ آیا امیرالمومنین علی ( ع) یکی از والیان وحاکم شهری را بخاطر قصور درانجام وظایفش در برابرمردم برکنار نفرمود؟!؟آیا نباید با این افرادبرخورد بشود؟ممنون ومتشکر از توجه شماکه مسائل روز جامعه را بررسی میکنید.حسبناالله ونعم الوکیل .ومن الله التوفیق. والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
سلام علیکم
سلام علیکم
با تشکر از توجه شما
مطالبی که شما فرمودید، نیازی به پاسخ ندارد و قطعا برخوردهایی که شما برشمردید، غلط است.
البته باید توجه کرد که نسبت دادن چند مورد این گونه به تمام افراد نیروی انتظامی و ... نیز خودش یک نوع ظلم است.
هیچ کس نمی گوید هر کسی در این نظام مشغول کاری است حتما معصوم است. اما نباید بگوییم همه اشتباه می کنند و آدم های پلیدی هستند.
به هر حال با کسی که اعمال غلط نیز انجام می دهد باید مواجهه منطقی و معقول داشت حتی اگر بناست، مجازات شود.
با سلام به همه دوستان
با سلام به همه دوستان خواهشمندم آن هایی که طرفدار حجاب اجباری هستند
نمونه ای از برخورد با بی حجابی در صد سال نخست امپراطوری اسلامی درمتون
فقهی و تاریخی پیدا نموده و مستندا در اینجا بیاورند .
سلام
سلام
شما نمونه ای از جریمه خودروها در صد سال نخست امپراطوری اسلامی سراغ دارید؟
در هیچ دوره ای مثل امروز علیه حجاب موضع گیری نمی شده و برهنگی ارزش نبوده. و طبق منابع تاریخی به محض بیان دستور حجاب همه از آن امتثال کردند. پس معنا ندارد که کسی لازم ببیند با بی حجابی برخورد کند. چون در شرایط طبیعی همه آن را رعایت می کردند.
البته آنچه که مبنای احکام فقهی است، آنچه در دوران خلفای عباسی و اموی انجام می شده نبوده و نیست. وقتی احکام امر به معروف و مراتب آن به روشنی در اختیار ماست مبتنی بر همان می توان درباره حجاب به نتیجه رسید.
این نادرست است در آن زمان بی
این نادرست است در آن زمان بی حجابی نبوده است کنیزها نردیک به برهنگی کامل بودند و دیگر گروه ها نیز بودند حتی زنان آزاده هم بودند رجوع کنید به تفسیر المیزان ذیل تفسیر ایه ۵۹ احزاب و تاریخ ویل دورانت جلد ۴ بخش مسلمانان
منظورتان از آن زمان یعنی کدام
منظورتان از آن زمان یعنی کدام زمان؟ مگر کسی ادعا کرده در زمان جاهلیت مردم حجاب کامل داشتند؟ بله مردم پیش از دستور اسلام به حجاب، پوشش کاملی نداشتند و بعد از دستور اسلام پوشش آنها متفاوت شد. منبع شما نیز همین است. در ذیل آیه ۵۹ سوره احزاب می فرماید که در چه بستر و فضایی دستور حجاب نازل شده، نه اینکه دستور آمده اما مردم به قول شما نزدیک به برهنگی کامل!! بوده اند!
عایشه می گوید بعد دستور حجاب، زنان به گونه ای لباس می پوشید که سر تا پای آنها با لباس مشکلی پوشیده شده بود.
با سلام به عزیزان soalcity و
با سلام به عزیزان soalcity و تشکر فراوان که نظراتم را بی جواب نمی گذارید من سواد فقهی ندارم ولی به دلیل تدریس درس دینی در مدارس و مطالعات شخصی یک اطلاعاتی دارم منظورم سده نخست اسلام و امپراتوری تازه تشکیل اسلامی است برداشت اجبار از هیچکدام از دو آیه حجاب امکان پذیر نیست . در تفسیر عاملی ذیل تفسیر آیه ۵۹ احزاب اشاره به شناخته شدن را زنان آزاده معرفی کرده یعنی کنیزان از این آیه مثتثنی هستند در آیه ۳۱ سوره نور هم هیچ حد و مجازاتی آورده نشده است به اضافه اینکه مطالعه سیره های نبوی و تاریخ طبری و کتاب های دیگر هیچ موردی از تنبیه نیاورده اند مثلا بنویسند فلان خانم به علت نداشتن حجاب تنبیه شد در مقابل تفسیر المیزان اشاره به گروه هایی از بانوان بی حجاب دارد و تاریخ تمدن ویل دورانت حکایت یک بانوی شاهزاده اموی را آورده که سخن شوهرش را قبول نمی کند که با حجاب باشد و به او می گوید دوست دارم مردم زیبایی هایم را ببینند خلاصه اینکه اصل حجاب درست و مشروع و سخن خداست در قرآن ولی اجبار به آن کار مصلحت اندیشات ،سیاسیون و افراطیون است . با تشکر از شما مشتاقانه منتظر دریافت نظرات ارزشمندتان هستم و به شخصه به تمام نظرات اترام می گذارم.
سلام و احترام
سلام و احترام
اگر شما اصل وجوب حجاب را قبول داشته باشید، حتما اذعان می نمایید که حجاب یک معروف الهی است. حال با توجه به امر به معروف و نهی از منکر نمی توانید برای حجاب نتیجه ای بگیرید؟
بله شاید در تاریخ موردی برای برخورد با بدحجاب ها در زمان پیامبر ص نیابید، چون حجاب در اواخر دوره ایشان بیان شد و بعد از بیان نیز همه مسلمانان به آن گردن نهادند. و هیچ گاه مثل امروز نبود که فرهنگ برهنگی غربی، پذیرش حجاب را این قدر سخت نماید.
پذیرفتیم حجاب یک واجب شرعی
پذیرفتیم حجاب یک واجب شرعی است. و امر به معروف لازم دارد ، از کجا اجبار به ان اثبات میشود؟
آیا میشود از قائده تبرج وارد شد ، منظورم این است خودآرایی و لباس نا مناسب چیزی غیر از پوشش سر است. اصلا مبنایش متفاوت است. بدیهی است در جامعه برای حفظ امنیت اخلاقی تحریک جنس مخالف باید حداقل باشد.
امر به معروف که فقط به گفتن
امر به معروف که فقط به گفتن زبانی نیست. بلکه مراتبی دارد و مطابق آن می توان از اعمال قوه قهریه برای التزام به معروف استفاده کرد.
بحث تبرج نیز می تواند قاعده مستقلی برای اثبات حجاب باشد. در واقع حاکم جامعه می تواند برای صیانت از مصالح جامعه، کسانی که علیه مصلحت جامعه و اخلاق اقدام می کنند و فساد ایجاد می کنند را مجازات کند.
خوب این که گفته زنان مسلمان
خوب این که گفته زنان مسلمان نه زنان غیر مسلمان
یعنی هر کسی مسلمان نبود، معاف
یعنی هر کسی مسلمان نبود، معاف است و خدا او را به هیچ عنوان مکلف نمی داند و هیچ گناهی برایش معنا ندارد؟
طبق اصول اعتقادی ما کفار به فروع هم مکلف هستند. یعنی مثلا کافر به خاطر اینکه نماز نخوانده هم عقاب می شود.
با سلام
با سلام
اسلام فقط در مورد امر به معروف و نهی از منکر صحبت کرده ولی مجازات یا کیفری برای افراد بی حجاب در نظر نگرفته و ثانیا در ابتدای این آیات زنانی که ایمان آورده اند مورد خطاب قرار گرفتند و چون دین و ایمان اختیاریه آیا نمیشه نتیجه گرفت که حجاب اختیا یه؟
با سلام و احترام؛
با سلام و احترام؛
توجه برادران محترم رو به متن لینک ذیل جلب میکنم امیدوارم با توجه به متن اشاره شده پاسخی داده شود؟
http://iqna.ir/00FTsX
متشکرم
سلام
سلام
با احترامی که برای همه قائلم باید خدمتتون عرض کنم که به نظر من اینها برداشت ها و تفسیرهای شخصی شما از مسئله حجاب و دین است و درمواردی که ذکر گردید چه حجاب چه نماز و چه مسائل مربوط به دین و مذهب اسلامی هیچکدام کامل و قانع کننده نیست چون برداشت های شخصی شما درهمه موضوعات کاملا آشکار است...
سلام. نظر شما محترم، ولی به
سلام. نظر شما محترم، ولی به هر حال اگر قبول ندارید، دلایل را رد کنید. وگرنه کلام خود شما هم نوعی برداشت شخصی هست و هیچ دلیل قانع کننده ای در آن نیست
با سلام بی نام عزیز و محمد
با سلام بی نام عزیز و محمد رضای گرامی برداشت شخصی هم باشد برای من خیلی
مهم است چرا باید مردم سده نخست امپراتوری اسلامی به برهنگی خیلی بیشتر
از سر و گردن پذیرش داشته باشند ولی ما نسبت به بانوان بد رفتار باشیم که
مسائلی سبب شده است تا در طی قرون فقها سخت گیریشان افزایش یافته است
وچرا زنان در طی قرون گذشته سرکوب شده و به اندرون خانه رانده شده اند
و....
ناشناس عزیزی اینکه عده ای از
ناشناس عزیزی اینکه عده ای از آیه حجاب استقبال کرده اند چه ربطی به اجبار به حجاب دارد؟
توی نظرات خوندم که کنیز بی
توی نظرات خوندم که کنیز بی حجاب هم باشه ایرادی نداره!!! این که خیلی ضایع است. یعنی توی """""""""جامعه اسلامی""""""""""" بیشتر زنانی که بیرون بودن -یعنی کنیزان- بی حجاب بودن. اصلا با اون همه تاکیدی که پیامبر بر روی موضوع حجاب داشت نمی خونه. در تضاد شدید هست. بعضی ها می گن چون کنیز خدمتکاری می کرده می تونسته سرش رو نپوشونه. آخه مگه سر و مو چه ربطی به خدمت کاری داره ضمن اینکه این دلیل نامناسب رو برای معافیت کنیزان از حکم حجاب در پایان نظر کاملا رد کردم.
حقیقت اینکه حجاب یک حکم کلی است و استثنا ناپذیری کنیزان هم واضح است. اتفاقا با توجه به فلسفه های حجاب باید که حجاب برای کنیزان سختگیرانه تر هم می بود چرا که آنان بیشتر برای کار و خدمت رفت و آمد داشتند و دیگر اینکه بی پناه تر بودند یعنی مردان کمتر بر آن ها غیرت می ورزیدند و خانواده ای نداشتند.
مقالاتی هم هست که بحث معافیت کنیزان از حکم حجاب را رد کرده اند که با سرچ توی اینترنت می توانید آنها را بخوانید.
استثناپذیری کنیزان از حکم حجاب دو ضربه بسیار بزرگ به عقاید ما می زند:
۱.فلسفه های حجاب را تقریبا به کل از بین میبرد
۲.شان انسانی و برابری ای که اسلام نسبت به بردگان دارد را زیر سوال می برد.(چرا که حجاب تکریم زن است)
««««««««و لازم است توجه کنید که در جامعه تحت رهبری پیامبر اکرم(ص) کنیزان هم پوشیده بودند طبق احادیث و روایات(با تحقیق در مقالات ببینید منابع رو: ابن ماجه(سنن ابن ماجه)، ج۱، ص۵۱۷ / کلینی(کافی)، ج۵، ص۵۳۲ / کلینی(کافی)، ج۵ ،ص۵۲۵ / صنعانی(مصنف عبدالرزاق)، ج۳، ص۱۳۶ / صنعانی(مصنف عبدالرزاق)، ج۳ ، ص۱۳۴ و ۱۳۶ / ابن ابی حاتم(تفسیر القرآن العظیم)، ج۱۰، ص۳۱۵۴ / حمیری، م ق ۳، ۱۴۱۳ / صدوق(من لایحضره الفقیه یــــــــا علل الشرائع)، ج۴، ص۳۵۸ ) »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
حتی برخی از دستورات پیامبر اکرم(ص) مانند اینکه فرمودند زنان از میان جاده نروند نشانه با حجاب بودن زنان مسلمان در جامعه اون زمان است. چرا که اگر پیامبر(ص) تا این حد تاکید دارند پس باید ابتدا حکم به پوشش سر زنان بکنند نه منع عبور ایشان از میانه جاده.
در ادامه بیشتر بدونید که: حجـــــــــــــــــــــــاب حکمی اجتماعی و با حرمت است و کنیزان چرا باید از این حکم مستثنی بشوند؟؟؟
شاید به خاطر همینه که کنیزان اهل بیت(ع) همگی با حجاب و بعضا شدیدا محجبه بودند.
ولی خدمتکاری جواز بی حجابی نیست..
۱.عده کثیری از کنیزان، خدمتکاری در بیرون از خانه نمی کردند. عده زیادی.
۲. بسیاری از زنان آزاد هم خدمتکاری می کنند. یعنی آنان هم می توانند برهنه سر باشند؟
۳.سختی و مشقت جواز کنار گذاشتن وظایف شرعی نیست. بلکه معذوریت و عجز، جواز می دهد.
۴.اسلام برای زن مومنه چه کنیز چه آزاد حرمت والایی قاپل است و جواز بی حجابی برای کنیزان نشاندهنده عدم اهمیت شخصیت کنیزان برای شارع مقدس است. حال آنکه چنین نیست.
۵.بی حجابی برای کنیزان که اتفاقا بی پناه تر هم بوده اند بسیار خطرناک است چه آنکه بی حجابی کنیزان در زمان خلیفه دوم بر اساس اقوال تاریخی موجب تعرض ها به آنان شد. طبیعی است که سختی خدمتکاری به مصونیتی که حجاب به ارمغان می آورد می ارزد.
۶.بی حجابی کنیزان راه را برای آن دسته که خواهان فحشا هستند باز می گذارد.
۷.بسیاری از روایات بیانگر جواز برهنگی سر در "نماز" است.
۸.بی حجابی کنیزان بسیاری از حکمت های حجاب را زیر سوال میبرد. چه آنکه اگر حجاب ربطی به مسائل جنسی یا غیرت یا عفت و.. دارد پس حجاب باید برای کنیزان سختگیرانه تر باشد چرا که آنان بیشتر در بین مردانند و به قول عالم آندلسی(اگه اشتباه نکنم ابن حزم) : کنیزان چون در بین مردانند پس دلربایی آنان(منظور مفسده انگیز بودنشان) هم بیشتر است.اگر کنیزان برهنه سر باشند پس باید گفت که بیشتر زنانی که در """جامعه اسلامی""" در کوچه جلوی مردان رفت و آمد داشتند(یعنی کنیزان؛ زنان آزاد که کمتر بیرون می آمدند) برهنه سر بودند و پیامبر(ص) هم ایرادی نمی گرفت. چنین چیزی تصور ما را از جامعه اسلامی زمان پیامبر(ص) دگرگون می سازد.
۹.هیچ کجای قرآن جوازی برای برهنگی سر کنیزان نیست. اون چیزی هم که شما گفتید(وَ لَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ ) هیچ ربطی به حجاب کنیزان ندارد. این مربوط به حجاب زنان در جلوی کنیزانشان است.
۱۰. بی حجابی کنیزان در تضاد با سیره معصومین(ع) است. چه آنکه کنیزان اهل بیت(ع) همه شان محجبه و بعضا شدید هم مستور بودند.(یه سرچ ساده بزنید)
۱۱.بی حجابی کنیزان در تضاد با بسیاری از احادیث است که حجاب(خمار) را برای کنیزان بالغه حتی در نماز هم واجب می دانند.
۱۲.بین تاکیدی که اسلام و معصومین(ع) بر حجاب دارند و جواز برهنگی سر کنیزان جلوی مردان نا محرم تضاد شدیدی دیده می شود.
۱۳.با توجه به فتوای فقهای وقت و حتی حاکمان وقت(که حتی پوشش سر را برای کنیز ممنوع می کردند!) بسیار بسیار محتمل است که روایاتی که پوشش سر را برای کنیزان واجب نمی دانند از روی تقیه باشند.
شاهد این ادعا آن حدیثی است که مربوط به ضرب کنیز است.
۱۴.استثنا ناپذیری کنیزان از ویژگی ها و جذابیت های زنانه
۱۵.در زمان پیامبر(ص) کنیزان و آزاد ها در نماز مانند هم بوده اند. (آنچه راجع به بی حجابی کنیزان است مربوط به زمان بعد از پیامبر(ص) از زمان خلیفه دوم است.)
خلاصه اینکه بی شک کنیزان به عفت امر شده اند و همانطور که می دانید حجاب جدای از عفت نیست. پس بی حجابی کنیزان موجب از بین رفتن عفت می شود چنانکه همینطور هم شد(دلیل ۵ام). حرمت بسیار حجاب از امام حسین(ع) و روضه پر از آه معجر نمایان می شود. در آن واقعه روسریِ رویی زنان را کندند و ما بابت این اتفاق آنها را لعن می کنیم و می گوییم که ان شاء الله دروغ است! فقط روسریِ رویی! دیگر چه برسد به اینکه بخواهیم با یک فتوا کنیزان مومنه را از حجاب معاف کنیم و بگوییم ایرادی ندارد که کنیزان همگی کل مو ها لخت ایرادی ندارد!
شما می بینید که خلیفه دوم که اولین بار کنیزان را از حجاب منع کرد... بسیار پیش می آمد که کنیزان محجبه را ببیند و آنان را کتک بزند خب این موضوع نشان دهنده این است که تا پیش از خلیفه کنیزان هم حجاب سر داشتند وگرنه چه نیازی بود به این که خلیفه کنیزان را بزند؟
یا حتی از اصحاب نقل شده که در زمان رسول خدا(ص) کنیزان و آزادان در نماز با هم و مانند هم حاضر می شدند.
نکته جالب اینکه فقها و عالمانی که با اهل بیت(ع) مراوده و دوستی و نزدیکی و توافق داشتند(مانند عطاء و ابن جریح) بر خلاف فقهای وقت خودشان فتوا داده بودند به اینکه کنیز بالغه باید در نماز خمار به سر کند. چه اینکه در باره عقد موقت هم چنین نظری مانند اهل بیت(ع) داشتند. پس این نشانه تاثیرپذیری این عالمان از مکتب و سیره اهل بیت(ع) است.
وبسیاری از دلایل که من به عنوان یک نوجوان ۱۵ ساله نمی دانم.
می دانید که بسیاری از مخالفان حکم حجاب( تمام مخالفانی که بنده می شناسم) برای نشان دادن جواز برهنگی سر و حداقل برای نشاندادن حرمت نه چندان بالای پوشش سر، دست روی این مسئله حجاب کنیزان گذارده اند. (التمـــــــاس توجــــــــــــه)
به قول مستر همفر(جاسوس انگلیسی) برای از بین بردن حجاب از میان مسلمانان بهرتین راه آن است که به آنها القا کنیم چنین حجابی که مسلمانان فعلی دارند بعنی روسری و چادر اصلا در اسلام وجود نداشته است!!! در جامعه صدر اسلام.
و بی حجابی کنیزان در زمان رسول خدا(ص) می تواند دلیل محکمی برای آنان باشد. حال آنکه باتوجه به توصیفاتی که از زمان پیامبر(ص) است این شکل نبوده.
موفق باشیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد.
سلام و تشکر از ارتباطتان با
سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز
با عرض معذرت، متاسفانه امکان پاسخگویی از این سامانه دیگر مقدور نیست.
برای ارسال پرسش و دریافت پاسخ، از راه های ارتباطی ذیل استفاده بفرمایید. دوستان کارشناس در این بخش ها خدمت شما هستند:
۱) نسخه جدید "اپلیکیشن پاسخگو"
این برنامه را می توانید از این لینک دریافت کنید:
https://cafebazaar.ir/app/ir.pasokhgoo.app
۲) اگر امکان نصب و استفاده از برنامه فوق را ندارید، می توانید با مراجعه به این آدرس اینترنتی و ثبت مشخصات، پرسش خود را از طریق وبسایت مطرح نمایید:
https://user.pasokhgoo.ir
نظرات