آیا واقعیت دارد که مسلمانان در جنگ بدر، آب را بر روی نیروهای دشمن بستند؟
هر چند در برخی از گزارشها آمده است كه پیامبر(ص) در جنگ بدر مانع دسترسی دشمنان به آب شده اند، ولی این گزارش از چند جهت قابل قبول نیست.
اولاً پیامبر(ص) از هر لغزش و خطایی مصون است، او اسوه حسنه است[۱] و همه می بایست در مكارم اخلاقی به حضرت اقتدا كنند و به بیان قرآن آن حضرت صاحب خُلق عظیم[۲] است. او نمونه كامل تمامی فضایل اخلاقی است. روشن است كه چنین شخصی آب را به روی دشمن نمی بندد. بستن آب به روی دشمن نقطه مقابل فضایل اخلاقی است و این كارها از حضرت به دور است.طبق برخی گزارشات تاریخی كفار قریش خواستند از چاههای بدر آب بردارند كه مسلمین مانع شدند، در این هنگام پیامبر(ص) به مسلمین خطاب كرد و فرمود: مانع آب خوردن كفار نشوید و آنها را رها كنید.[۳]
ثانیاً از بررسی آیات قرآن و منابع تفسیری استفاده می شود كه چاهای منطقه بدر در اختیار دشمن بوده است. امین الاسلام طبرسی و علامه طباطبایی در ذیل آیه ۱۱ سوره انفال[۴]، اتفاق نظر دارند كه چاههای بدر در اختیار مشركان قریش بوده است. در این آیه میخوانیم:
«یاد آرید هنگامی را كه خواب سبكی كه مایه آرامش از سوی خدا بود، شما را فرا گرفت؛ و آبی از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را به رحمت خود با آن پاك كند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛ و دلهای شما را محكم و گام ها را با آن استوار دارد».
این دو بزرگوار در ذیل همین آیه شریفه میگویند:
مشركان قبل از مسلمانان بر آب تسلط پیدا كردند و مسلمانان گرفتار تشنگی شدند و شیطان وسوسهشان كرد كه شما خود را از اولیای خدا میدانید، در حالی كه مشركان بر آب مسلطند؛ پس از آن باران به حد كافی آمد و علاوه بر تطهیر آنان از حدث و خبث، زمین رملی و شن زار زیر پایشان نیز مستحكم شد.[۵]
همچنین در تفسیر كشاف نقل شده كه چاه های آب در منطقه بدر در اختیار كافران بود و آنان زودتر از مسلمانان آنجا را گرفته بودند و مسلمانان در جائی بودند كه آب نبود و بعد از ورود به منطقه بدر ناگهان با نیروهای دشمن روبرو شدند.[۶]
طبق برخی نقل ها مسلمانان با ساختن حوضچه هایی آب باران را برای خود ذخیره كرده بودند كه بنابر نقل طبری،عده ای از مشركان آمدند و از آب حوضچه خوردند،كه پیامبر خدا فرمود: اینهائی كه از حوض آب خوردند همه شان در جنگ كشته می شوند جز حكیم بن حزام[۷] البته آنان آب داشتند، ولی برای اطلاع از اوضاع و احوال و به بهانه آب خوردن آمده بودند.
«بدر» منطقه وسیعى است كه نقطه جنوبى آن بلند (العدوة القصوى) و منطقه شمالى آن پست و سرازیر (العدوة الدنیا) مىباشد. در این دشت وسیع آبهاى مختلفى با چاههایى كه در آن حفر شده بود، وجود داشت و پیوسته بارانداز كاروانها بود.
«حباب بن منذر» كه یكى از افسران كارآزموده جنگى بود به پیامبر اسلام گفت:
آیا به فرمان خدا در اینجا فرود آمدید، یا اینكه اینجا را براى نبرد مناسب دیدید؟ پیامبر فرمود: دستور خاصى در این قسمت وارد نشده است و اگر نقطه مناسبترى در نظر شما است بگویید. چنان چه مصالح جنگى اقتضا كند تغییر مكان مىدهیم.
«حباب» گفت: مصلحت این است كه در كنار آبى كه به دشمن نزدیك است فرود آییم؛ سپس كنار آن حوضى بسازیم كه براى خود و چهارپایان همیشه آب در اختیار داشته باشیم. حضرت نظر افسر خود را پسندید و فرمان حركت داد. این جریان به خوبى مىرساند كه پیامبر گرامى در امور اجتماعى به مشورت و رعایت افكار عمومى فوق العاده اهمیت مىداد.[۸]
بنابراین پر كردن چاههای منطقه بدر بدستور پیامبر اسلام(ص) برای ممانعت از دسترسی دشمنان به آب، واقعیت ندارد.
پی نوشت ها:
[۱]. «لقد كان لكم فی رسول الله اسوه حسنه لمن كان یرجو الله والیوم الاخر وذكر الله كثیرا».(احزاب، آیه ۲۱).
[۲]. «وانك لعلى خلق عظیم».(سوره قلم، آیه۴).
[۳]. واقدی، المغازی، ج۱، ص ۶۱.
[۴]. «إِذْ یغَشِّیكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَینَزِّلُ عَلَیكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیطَهِّرَكُمْ بِهِ وَیذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّیطَانِ وَلِیرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَیثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ»
[۵]. ر.ك. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، دارالاحیاء التراث العربی، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۱۲، ج۴، ص ۲۵۰؛ و ر.ك. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، مؤسسه اسماعیلیان، ج۹، ص ۲۲.
[۶]. زمخشری، كشاف، ج۲، چاپ چهار جلدی، ص۲۲۳ در ضمن آیه ۴۲ سوره انفال.
[۷]. (تاریخ طبری، ج۲، ص ۱۴۵ هشت جلدی).
[۸]. سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۶۲۰ و تاریخ طبرى، ج ۲، ص ۱۴۴.
دیدگاهها
ایاعلم حباب در امور جنگی
ایاعلم حباب در امور جنگی بیشتر از حضرت بوده؟بااینکه حضرت علم ماکان ومایکون را داشتند؟
با عرض سلام و ادب
با عرض سلام و ادب
در رابطه با علم غیب انبیاء و ائمه(ع) این نکته قابل توجه می باشد که آن بزرگواران در روال عادی زندگی و مسائلی که پیش می آمد نمی بایست بر اساس علم غیبشان عمل کنند. لذا پیامبر(ص) در اینگونه مسائل با یاران و اصحاب خود مشورت میکردند و آنچه را که درست تشخیص می دادند عمل می کردند.
خداوند متعال خطاب به رسولش می فرماید:
وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِینَ(سوره : آل عمران آیه : ۱۵۹) : و در کارها با ایشان مشورت کن و چون قصد کاری کنی بر خدای توکل کن ، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد.
نظرات