ایا بوسیدن قبور ائمه یک نوع بت پرستی نیست؟

پیامبران و امامان بدان جهت كه بندگان شایسته خداوند هستند، سزاوار احترام و محبت هستند.

احترام و ابراز ارادت به آنان، بدان جهت نیست كه براى آنان در مقابل خدا، مقام و ارزشى مستقل قائل باشیم بلكه آنان مستقل از خدا هیچ ندارند و همه عظمت آنان و عشق و محبت ما به ایشان، ناشى از آن است كه آنان در اوج معرفت، بندگى و عبودیت حضرت حق قرار دارند و مورد عنایت خاص پروردگار مى‏ باشند.
بوسیدن ضریح امامان (ع) و اولیاى الهى، برخاسته از عشق و محبت نسبت به آنان است همان گونه كه عاشق، هر چیزى را كه منتسب به معشوق است، مى‌‏بوید و مى‌‏بوسد و به سینه مى‌‏چسباند.
براى زائر امام معصوم (ع)، خود سنگ و چوب ارزشى ندارد. بوسیدن ضریح و در و دیوار حرم، از آن جهت است كه منسوب به محبوبش یعنى، امام معصوم است.

به تصریح قرآن كریم، حضرت یعقوب، لباس یوسف را بر چشم خود نهاد و بینایى خود را باز یافت: « فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّى أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ؛[۱]  پس چون مژده رسان آمد، آن پیراهن را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید. گفت: آیا به شما نگفتم كه بى ‏شك من از [عنایت‏] خدا چیزهایى مى ‏دانم كه شما نمى‏دانید؟» تبرّك و استشفا به پیراهن یوسف، نمونه‏اى از تبرّك و استشفا به چیزى است كه به شكلى منسوب به اولیاى الهى است.

بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنى، اصحاب پیامبر اكرم (ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم مى‏آوردند تا هر كسى قطره ‏اى از آب وضوى ایشان را به عنوان تبرّك برگیرد به گونه ‏اى كه نمى ‏گذاشتند قطره ‏اى از آب وضوى پیامبر (ص) بر زمین بریزد و اگر به كسى چیزى نمى ‏رسید، از رطوبت دست دیگرى استفاده مى ‏كرد.[۲] اگر تبرّك جستن به قطرات آب، شرك و حرام بود، وظیفه آن حضرت نهى و بازداشتن اصحاب از این عمل بود.

سیره اصحاب، تبرّك جستن به ظرف غذاى پیامبر (ص)، چاه‏هایى كه آن حضرت از آن آب نوشیده ‏اند و -چه در زمان حیات ایشان و چه بعد از رحلت ایشان- بوده است.[۳]

بنابراین بوسیدن و تبرّك جستن، بدون اعتقاد به الوهیت یا ربوبیت (فاعلیت استقلالى) شرك نیست. بر اساس داورى وهابیان- كه صرف بوسیدن و تبرّك جستن به آثار اولیاى الهى شرك و حرام است- پیامبر اكرم و اصحابشان و نیز یعقوب نبى و همه انسان‏ها- حتى خود وهابیان كه فرزندان خود را مى ‏بوسند- مرتكب شرك و حرام شده ‏اند.

و با توجه به روایتی از پیامبر (ص) فرق این گونه اعمال با بت پرستی روشن می شود، که در بت پرستی امری واسطه قرار داده می شود که هیچ دستوری برای آن از جانب خدا بیان نشده، در حالی که مسلمانان به دلیل دستور خدا به سمت کعبه نماز می خوانند یا تبرک و توسل به اهل بیت می جویند:

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به گروهی از بت پرستان (که بت پرستی خود را شبیه رو به کعبه بودن مسلمانان معرفی کرده بودند) فرمود: شما جماعت مسلمان را با خودتان مقایسه نمودید، در حالى كه ما همچون شما نیستیم. زیرا ما بندگان خدا، آفریده و دست پرورده اوئیم، گوش بفرمان و تسلیم نواهى او هستیم، و خداوند را همان گونه كه اراده فرموده عبادت مى‏كنیم، و چون ما را به كارى امر فرمود همان را انجام دهیم و نباید از آن اوامر تجاوز كرده و بنا بر میل و تشخیص خودمان عمل كنیم، زیرا در این صورت ممكن است با آن خصوصیات پسندیده واقع شود ولى امكان دارد با نحوه دیگر در نهایت درجه كراهیت یا حرمت قرار گیرد. با اینكه ما را از اظهار نظر در مقابل دستوراتش نهى فرموده است.

آرى چون فرموده است هنگام عبادت به جانب كعبه متوجّه باشیم، امتثال امر نموده و اطاعت مى ‏كنیم، سپس فرموده در سایر شهرها نیز به محاذات كعبه او را عبادت كنیم ما نیز پذیرفتیم و از حدود اوامر او تجاوز نكردیم. و در ...  آنگاه پیامبر فرمود: اگر كسى شما را در روز معیّنى به خانه ‏اش دعوت كند، آیا این حقّ را دارید كه پس از قبول دعوت در روز دیگرى به خانه او بروید؟ و یا به خانه دیگر او بى‏ دعوت بروید؟ و یا اگر كسى به شما لباس، یا برده، یا مركبى عطا كند مى ‏توانید برگیرید؟ گفتند: آرى. فرمود: آیا مى‏ شود لباس، برده، یا مركب دیگر او را تصرّف خیر، زیرا معلوم نیست در قسمت دوم مانند قسمت نخست مجاز باشیم.
فرمود: آیا تصرّف بى ‏اجازه در امور خداوند بدتر است، یا در امور بندگان خدا؟ گفتند: بلكه خداوند مقدّم و اولى است كه بى ‏اجازه او در امورش تصرّف نكنیم.
فرمود: پس براى چه این گونه عمل مى ‏كنید و چه زمان شما را امر به سجده این صورتها نمود؟! بت پرستان گفتند: در كار خود بدقّت مى ‏اندیشیم، و لب فرو بستند.[۴]

[۱]. يوسف آيه ۹۶.
[۲]. صحیح بخارى، ج ۱، ص ۳۳ و ج ۷، ص ۵۰ مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۹ و ۳۳۰.
[۳]. صحیح بخارى، ج ۳، ص ۳۵.
[۴].  احتجاج-ترجمه جعفرى، ج‏۱، ص: ۳۷.

دیدگاه‌ها

خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک تره و برای ارتباط با خدا نیاز به هیچ رابط (حتی زنده) نیست چه برسه به از دنیا رفتگان... از نظر من : امامان بندگان حوب خدا بودند در روزگار خودشان ... زیارت هم فقط منسوب به زندگان هست ... آن انسانهای والا مرده اند ... . و وجود ندارند ... فقط خداوند ابدی است ... غیر از این یعنی شرک ... چیزی که ملت ما از قبور امامان میخواهند خلاصه اش این است که آن انسانهای والا ... چیزی بسیار فراتر از انسان هستند چون با این که از دنیا رفته اند می توانند شفا دهند می توانند صداس همه رابشوند و نیازها را اجابت کنند و هزاران کار دیگر که در رمان حیاتشان قادر به انجام آن کارها نبوده اند
من بسیار فکر کردم ... احترام زیادی هم برای امامان قائلم ... اما فلسفه آفرینش را زیر سوال نخواهم برد
خداوند قطعا هدف بسیار بسیار والاتر از این موضوعات داشته تا این عادات روزمره که ما مسلمانی را در آنها می پنداریم
لطفا جواب منطقی برای سوال ارائه کنید
جاری باشید

تصویر soalcity

با عرض سلام
قسمت هایی از کلامتان توهین آمیز بود و قسمت هایی نشان دهنده سوال و اشکال، که بنده قسمت های توهین آمیز را حذف کردم و جوابتان را عرض می کنم.
برای عبادت خدای متعال باید همان گونه که او می خواهد، او را عبادت کرد! و الا با شیطان فرقی نخواهیم داشت که حاضر نبود به دستور خدا بر آدم سجده کند! با اینکه سالهای سال نماز خوانده بود. خدا از رگ گردن به انسان نزدیک تر است، اما همو خواسته که برای تقرب به سمت وسیله برویم (َ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ ۳۵ مائده) و اینکه ائمه را مرده می خوانید، نشان دهنده ناآگاهی شما از قرآن و منطق آن است که می گوید هرگز شهدا را مرده نپندارید! (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ ۱۶۹ آل عمران) همچنین شما بعید می دانید که انبیاء و ائمه بعد از رحلتشان، آگاهی داشته باشند، در حالی که طبق قرآن، آنان شاهدان روز قیامت هستند و شاهد باید نسبت به آنچه بدان شهادت می دهد، آگاهی داشته باشد. (جِئْنا بِكَ عَلى‏ هؤُلاءِ شَهيداً ۴۱ نساء)
بنابراین بهتر است نظر خدا را از سخن خود او دریابید، نه آنکه بافته های ذهنی خود را به خدا و دین او نسبت دهید.

سلام حاج اقا
ايا سنگهاي داخل حرم تاشعشعات سرطانزا دارد
معلم علوم بچه ام گفته سنگهاي گرانيتي سرطانزاهستند ووقتي رفتيد حرم زياد نمانيد واين روي بچه ام شديدا اثرگذاشته است

تصویر شهرسوال

با سلام.
در اين زمينه هيچ مطلب علمي ثابت شده وجود ندارد و فقط تراوش ذهني يک معلم علوم است که اطلاعات ناقص از خواص سنگها دارد. اگر اين مسئله صحت داشت، مطمئنا مورد اعتراض بسياري از پزشکان و متخصصان قرار مي گرفت و ديگر از اين سنگها حتي در منازل و ادرات هم استفاده نمي شود. در حالي که ديده مي شود بسياري از مردم از انها در تزيين خانه خود استفاده مي کنند!

نظرات