غیبت چیست؟
غیبت آن است كه عیب پنهانی كسی را پشت سر او بگویند.[۱] اگر صفت ناروا در شخصی باشد یا كاری انجام داده باشد كه گناه است و دیگران از آن بی اطلاع اند و دوست ندارد كسی آن را برای دیگران بازگو كند، بازگو كردن آن پشت سر او برای دیگران غیبت است.[۲] که غیبت هم برای گوینده و هم برای شنونده حرام است.[۳]
در این جا برای روشن تر شدن مصادیق غیبت به نقل بعضی از استفتاها می پردازیم:
سؤال: آیا انتقاد از مسئولین كشور و شهر، غیبت محسوب می شود؟
جواب: چنانچه هدف كوچك كردن آنها باشد، حرام است.[۴]
سؤال: آیا در مسائل سیاسی و اجتماعی غیبت جایز است؟ ملاك و میزان چیست؟
جواب: اگر عنوان غیبت داشته باشد، جایز نیست.[۵]
سؤال: آیا غیبت كردن از یك نفر یا دو نفر نامشخص، حرام است؟
جواب: مانع ندارد.[۶]
سؤال: اگر شخصی قدش كوتاه است و پشت سرش بگویند كه قدش كوتاه است، آیا غیبت محسوب می شود؟
جواب: نسبت به صفات ظاهره كه همه از آن آگاهی دارند، اگر قصد هتك و تحقیر نداشته باشد، اشكال ندارد.[۷]
سؤال: آیا غیبت بچه نابالغ ممیز یا غیر ممیز جایز است؟
جواب: در بچه ممیز جایز نیست.[۸]
سؤال: آیا شوهر می تواند در مقابل دیگران عیوب زنش را بگوید و او را تحقیر كند، اگر چه به شوخی باشد؟
جواب: غیبت كردن مؤمن و نیز تحقیر مؤمن و كاری كه موجب اذیت او می شود، جایز نیست.[۹]
سؤال: آیا گفتگو درباره رسوم، آداب، گفتار، كردار، طرز لباس پوشیدن، شكل ظاهری، ادا در آوردن روستاییها، شهریها و قبائل گوناگون ایران، غیبت محسوب می شود؟
جواب: اگر به قصد عیب جویی و مسخره كردن نباشد، اشكال ندارد.
سؤال: آیا بررسی كارهای مسئولی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی در غیاب او از نظر شرع مقدس، غیبت محسوب می شود؟
جواب: بررسی مسائل اجتماعی و انتقادهای سازنده و مثبت، غیبت محسوب نمی شود.[۱۰]
سؤال: در بین بعضی از مردم مرسوم است كه وقتی می خواهند نشانی شخصی را بدهند، مثلاً می گویند: «همان كه قدش كوتاه است» یا «شكمش بزرگ است» و مانند این تعبیرات، اگر آن فرد را بشناسیم و بدانیم كه با این حرفها ناراحت می شود، آیا غیبت محسوب می شود؟
جواب: در صورتی كه این صفات در عرف، جنبه مذمت داشته باشد، جایز نیست.[۱۱]
سؤال: آیا غیبت كردن از مسئول اداره و یا كارمندی كه خلاف مرتكب شده، جایز است؟
جواب: اگر به قصد نهی از منكر باشد و اثر داشته باشد، لازم است.[۱۲]
[۱]. استفتائات مكارم، ج ۱، ص ۱۵۳، س ۵۵۲ـ۵۵۴.
[۲]. استفتائات امام، ج ۲، ص ۶۱۸، س ۹.
[۳]. همان.
[۴]. جامع المسائل فاضل، ج ۱، ص ۲۵۲، س ۹۸۰.
[۵]. همان، س ۹۸۱.
[۶]. استفتائات امام، ج ۲، ص ۶۱۹.
[۷]. همان، س ۱۱.
[۸]. همان، س ۱۴.
[۹]. احكام روابط زن و شوهر، ص ۵۷.
[۱۰]. همان، س ۵۵۷.
[۱۱]. استفتائات جدید مكارم، ج ۱، ص ۱۵۴، س ۵۵۶.
[۱۲]. همان، س ۵۵۵.
دیدگاهها
من مشکل زیادی در مفهوم غیبت
من مشکل زیادی در مفهوم غیبت دارم..اگر از مشکلی یا دردی برای دوست یا حتی خانواده دردودلی کنیم که در آن مثلا فلان شخص بود که این بلا را سر ما آورد یا همسرم این اخلاق بد را دارد یا... آیا غیبت محسوب میشود؟
اگر اینگونه هست که جای هیچ دردودلی برای کسی نمیمونه.همه باید ناداحتی هاشونو نگه دارن.مثلا از دست خواهرم ناراحت شدم و گله ای برای مادر کردن این غیبت است؟ ممنون
با سلام احترام؛ قبل از هر چیز
با سلام احترام؛ قبل از هر چیز توجه به این نکته لازم است که متعلق غیبت یک امر واقعی است نه دروغین. نباید اینگونه پنداشت که چون آنچه گفته ایم واقعیت است و در فلان فرد وجود دارد پس غیبت نیست. بسیاری از مردم اینگونه فکر میکنند که چون راست گفته اند گناهی مرتکب نشده اند و این پندار بسیار غلطی است. اگر چیزی پشت سر کسی گفته شود و آن فرد راضی نباشد چنانچه آن گفته راست باشد «غیبت» است و چنانچه دروغ باشد «بهتان» است که از غیبت هم رذل تر است. پس نباید بهتان را بجای غیبت اشتباه گرفت. غیبت چیزی است و بهتان جیز دیگر.
بنا بر این به عنوان مثال اگر کسی کور باشد و شما پشت سر او بگویی فلانی کور است ، چنانچه اگر این حرف به گوش او برسد او ناراحت می شود حرف شما غیبت آن فرد بوده است.احتمالا با همین یک مثال روشن شده باشد که در طول روز چه مقدار از سخنانمان از مصادیق غیبت است و ما غافل بوده ایم.باز هم لازم به تذکر میدانم که قید «اگر به گوش او برسد او ناراحت میشود» اشاره دارد بشرط غیبت. پس نباید تصور کرد که اگر به گوش او نرسید غیبت نیست چون این قید بدنبال این نیست که رسیدن یا نرسیدن بگوش فرد غیبت شونده را شرط کند بلکه میخواهد ناراحت شدن فرد را مورد تاکید قرار دهد و بعبارتی بگوید که غیبت یعنی اینکه شما در مورد آقای الف حرفهایی بزنید که خود آقای الف از این حرفها ناراحت میشوند و راضی نیستند کسی در مورد او این حرفها را بزند.
یک خط از مطلب غیبتو خوندم
یک خط از مطلب غیبتو خوندم ممنون .
با سلام
با سلام
من یه سوال دارم که شدیدا دودل هستم ، مثلا من به مهمانی می روم آنجا کسانی هستند که در جمع یا مثلا دو نفر با هم من را اذیت میکنند یا کنایه
می زنند و دلم می شکند
اگر من این سخنان و شکسته شدن دلم را با حرفهایی که آنها زدند به مادر یا دوستم بگویم غیبت است؟
خواهش میکنم جوابم را بدهید چون واقعا مردد و دودل هستم.
با تشکر
سلام علیکم
سلام علیکم
آنچه روشن است اینکه اگر شما تنها به سخنان اشاره کنید، و نامی از گوینده آنها نبرید، و طعنه زنندگان به شما مخفی مانده باشند، قطعا غیبت نیست.
همچنین اگر گفتن شما به دیگری، عنوان نهی از منکر پیدا کند، یعنی با این گفتن بتوانید جلوی آزار و اذیت آنها را بگیرید، باز هم ذکر آن اشکالی ندارد.
البته باید شخصیت خود را آنچنان قوی کنیم که سخن دیگران، ما را تحت تاثیر قرار ندهد. که در این زمینه ادبیات فارسی غنی است و داستان های جالبی درباره عدم توجه به سخنان ناروای دیگران داریم. همان طور که شخصیت های بزرگی که با صلابت، پیش رفته اند و به جای تاثیر پذیی از محیط، آن را تغییر داده اند، می توانند مورد توجه ما باشند. تا شخصیت مان را رشد دهیم.
باسلام,به طور مثال عروس
باسلام,به طور مثال عروس خوانواده ای بارفتار. وبی محلی ها و حرفهای خود باعث بی احترامی به خواهرشوهرها میشود اگر خواهرشوهرها این رفتار و کارها و حرفهایی که میزند را به پدرشان بگوید تا اوهم مطلع شود غیبت است? مثلادرعرف اینگونه است که فلان روز اینو گفت یا این کارو کرد خیلی پررویه ...
باسلام
باسلام
گزارش کار دیگران تا زمانی که منجر به ذکر عیب یا نقص دیگری نباشد غیبت محسوب نمی شود.
سلام. چند سال پیش در یک
سلام. چند سال پیش در یک مهمانی ، میزبان که جاری بزرگ من بود و ما مهمان او بودیم ، بدون اینکه فکر کند و تنها از روی صحبتهای فرزند ۳ساله اش جلوی دیگران به من توهین کرد و مهمانی به هم خورد. مادر شوهرم و بقیه چون از شخصیت هر دوی ما و سابقه رفتارها اطلاع داشتند من را دلداری می دادند. فردای آن روز جاری کوچکم دلیل واقعی صحبت آن کودک را که اصلاً به من مربوط نمی شد را بیان کرد و خواست که از طرف او نشنیده بگیرم و از جاری بزرگم ترسید. می خواستم بپرسم بازگو کردن دلیل واقعی آن برای آنها که در مجلس حضور داشتند و بیان ناراحتی ام از دست هر دو جاری ام ( یکی تهمت زد و دیگری ترسید که جایگاهش و رابطه اش با دیگری خدشه دار بشه) آیا غیبته یا نه؟
با عرض سلام
با عرض سلام
برای پی بردن به مصادیق غیبت میتوانیم از یک فیلتر بسیار ساده استفاده کنیم . این فیلتر سوالی است که باید قبل از بیان هر سخنی در مورد دیگران از خودمان بپرسیم و آن سوال این است : " آیا اگر شخص مورد نظر صحبت من ، چیزی را که در موردش گفته ام بشنود ، آزرده میشود ؟ "
برای اطلاع از موارد جواز غیبت توصیه میکنم این مطلب را مطالعه بفرمایید.
http://www.soalcity.ir/node/124
با در نظر گرفتن نکات مذکور اکنون میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه جهت رفع سوء تفاهم مسئله را برای دیگران توضیح دهید به طوری که منجر به غیبت نشود.
موفق باشید .
ایا به کسی ناسزا گفتن غیبت
ایا به کسی ناسزا گفتن غیبت محسوب میشود؟
و اینکه در مورد شخصی خبری داده شود مثلا بگوییم فلانی به سمتی رسیده؟
سلام
سلام
ناسزا گفتن خود یکی از گناهان است و با غیبت فرق می کند.
و غیبت خبری است که شخص از آشکار شدن آن ناراحت شود. و بیان تصدی یک پست و سمت این گونه نیست.
با سلام
با سلام
ایا خبری که داده میشه فقط در مورد سمت نباشه غیبت محسوب میشه؟البته بدون توهین به شخص
و اینکه گزارش کار دیگران غیبت محسوب میشه؟
ممنون از پاسخگوییتون
به نام خدا وبا عرض سلام .
به نام خدا وبا عرض سلام .
در مورد مصادیق غیبت پیش از این پرسش وپاسخ های متعددی مطرح شده است . در یک جمله میتوان گفت غیبت سخنی است که شخص موضوع آن از مطرح شدنش رنجیده خاطر شود .
برای توضیحات بیشتر می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید .
http://www.soalcity.ir/node/2534
موفق باشید .
من و دوستم از نفر سومی عیبی
من و دوستم از نفر سومی عیبی رو دیدیم و در باره آن صحبت می کنیم، که مثلا دفعه بعد باید با او این گونه رفتار کنیم یا علت کارش فلان مسأله بود و ... . مطمئنا اگر آن نفر سوم این مکالمه را بشنود ناراحت می شود و اصلا عیب خودش را انکار می کند. تکلیف چیست؟ آیا این هم غیبت محسوب می شود؟
سلام اگر ضرورتی برای طرح این
سلام اگر ضرورتی برای طرح این سخنان باشد، می توان آن را بدون اشکال دانست. مثل همان مساله خواستگاری که به خاطر ضرورت می توان عیب کسی را در مشاوره مطرح کرد.
من بعضی وقتها حرفی بی اختیار
من بعضی وقتها حرفی بی اختیار در مورد کسی می زنم بعد به شک می افتم که این غیبت است ویا نه و آیا اگر از دولت در حوضه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی انتقاد می کنیم این غیبت است
سلام دوست عزیز
سلام دوست عزیز
پاسخ سوالات شما دقیقا در متن اصلی این صفحه هست.
لطفا دوباره مطالعه بفرمایید .
سلام من اگه تو خونه خودمون
سلام من اگه تو خونه خودمون باشم و مهمون داشته باشیم و این وسط از کسی غیبت میشه. ولی من اینکارو نمی کنم اما چون مهمون هستن مجبورم تو خونه بمونم یا.. یا به مهمونی میرم این اتفاق میفته در صورتی که قصد شنیدن ندارم ولی خب میشنوم.. از طرفی اونجا رو به دلایلی نمی تونم تر ک کنم..
من باید چیکار کنم؟ منم گناه می کنم؟
با عرض سلام خدمت شما پرسشگر
با عرض سلام خدمت شما پرسشگر گرامی!
اگر در چنین موقعیتی قرار گرفتید از راهکار زیر استفاده کنید:
۱- در صورتی که احتمال تاثیر می دهید خیلی آرام و زبان خوش و آرام به غیبت کننده تذکر دهید که این گفتار شما غیبت محسوب می شود و کار غلطی می باشد.
۲- در غیر این صورت سعی کنید حرف را عوض کنید و مسیر گفتگو را تغییر دهید.
۳- اگر موفق نشدید سعی کنید از غیبت شونده که فرد مومنی است، به نحوی دفاع نمایید تا آبرویش حفظ شود.
به طور خلاصه، بی رغبتی خود را نسبت به غیبت صورت گرفته ابراز کنید.
اگر به وظیفه خود در این زمینه عمل کنید، گناهی برای شما نخواهد بود.
اگر شخصی پشت سر شخص دیگری حرف
اگر شخصی پشت سر شخص دیگری حرف بزند و حرف خوبی بزند(حرفش از نگاه همه خوب باشد و هیچ دلیلی برای ناراحت شدن آن فرد وجود نداشته باشد)ولی آن شخص به هر دلیلی ناراحت شود(ما نمی دانستیم که او ناراحت می شود چون حرف خوبی بوده)آیا در این موارد کار فردی که پشت سر او حرف خوبی زده و آن شخص ناراحت شده اشتباه است؟
با سلام و تشکر از ارتباطتان
با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!
غیبت عبارت است از: سخن گفتن پشت سر دیگران به گونه ای که غیبت شونده راضی و خشنود نباشد.
شرایط تحقق غیبت:
۱. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.
۲. آن سخن عیب و نقص محسوب شود.
۳. این عیب از عیوب پنهان باشد.
۴. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد.(ممکن است از این مورد باشد!)
موفق باشید.
سلام اگه مخاطب ما کسی رو که
سلام اگه مخاطب ما کسی رو که درموردش حرف میزنیم رو نشناسه اونوقت هم گناه محسوب میشه ؟ دوم اینکه اگر مثلا فردی به یک رذیله ی اخلاقی مثل حسادت در فامیل معروف باشه و همه به نوعی بدونن که فلانی ذاتا حسوده و در دیدارها به نوعی حرفی از او و کارهاشم پیش بیاد طرفی هم که باهاش حرف میزنیم عالم به عیب این فرد هست(که او حسوده) ایا بازهم این غیبت محسوب میشه ؟ به نظرم اسلام نذاشته غیبت کنیم چون این باعث تخریب شخصیت افراد میشه ولی آخه یه وقتایی یه سری از آدما به اخلاق های بدی مبتلا هستند و همه به خاطر این اخلاق بد ازشون دلگیر و ناراحتن برای همین تو جمع های بزرگ یا کوچیک مدام وقتی حرفشون پیش میاد درد دلشون تازه میشه که آره فلانیم با این اخلاقش ما رو ذله کرده و از این حرفا آیا با این وجود بازم این غیبته ؟ یکیم اینکه کسی که مثلا حسوده خوب خودش اینو میدونه دیگران هم تو رفتارش دیدن شایدم اصلا بدونه که اشتباهه ولی نفس اماره به او اجازه نمیده تا ترک کنه تازه شاید بدهکارتم بکنه حالا با این وجود چه این فرد کراهت داشته باشه و چه نداشته باشه که پشت سرش حرف بزنن چه فرقی در اصل موضوع میکنه طرف دل یکیو میشکونه هیچ جوریم نمیخواد جبران کنه تازه حقم به خودش میده حالا ما بیایم وقتی که اون حضور نداره از آبروش دفاع کنیم ؟ خصوصا وقتی ازش ضربه روحی خوردیم؟
با سلام و تشکر از ارتباطتان
با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!
شیخ انصاری (ره) در تعریف غیبت می گوید: از مجموع اخبار و کلمات فقها در تعریف غیبت به دست می آید که غیبت عبارت است از: سخن گفتن پشت سر مردم، به کلامی که غیبت شونده از کلام بدش می آید. [۱] غیبت از گناهان کبیره است و در آیات و روایات شدیداً از آن نهی شده است. [۲]
بر اساس روایات رسیده از پیشوایان دین، حقیقت غیبت آن است که کسی درباره دیگری چیزی بگوید که اگر بشنود، خوش نمی دارد. خواه در باره نقص و عیب باشد که در خود او، یا در بدن او، و یا در دین یا دنیای او است، و یا در چیزی است که وابسته به او است.
در قرآن از غیبت کردن همانند خوردن گوشت برادر مؤمن در صورتی که مردار است یاد شده است. [۳] و در روایات از غیبت کننده بعنوان منفورترین مخلوقات [۴] ، بدترین مردم [۵] ، شریک شیطان [۶] و منافق [۷] یاد شده، و برای غیبت تعبیراتی از قبیل خورشت سگان اهل جهنم [۸] و عملی زشت تر از زنا بکار رفته است.
در این که چه کسانی غیبتشان حرام است؛ آیا همه مؤمنان و مسلمانانی که خدا و رستاخیر را باور دارند و به اسلام پای بندند، یا ...؟، بسیاری از علما و فقها، در پاسخ به این پرسش با استناد به آیات و روایاتی که درباره غیبت آمده است، می گویند: اساس و مناط در حرام بودن غیبت و بدگویی پشت سر دیگران، احترامی است که انسان ها از جانب دین، به دست آورده اند. از این رو کسانی که مؤمن نیستند، از آن جا که خود به خواست خویش وارد حریم ایمان نشده اند، احترامی ندارند. بنابراین، غیبت اینان روا دانسته شده است. [۹]
لازم به ذکر است که در امر غیبت شرایطی معتبر دانسته شده است که با حصول مجموع آنها عنوان غیبت تحقق پیدا می کند؛ مثلا:
۱. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.
۲. آن سخن عیب و نقص محسوب شود.
۳. این عیب از عیوب پنهان باشد.
۴. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد. [۱۰]
نکته قابل ذکر در پاسخ به بخش دوم سؤالتان آن است که گرچه غیبت از گناهان بزرگ اخلاقی و اجتماعی بوده و مفاسد و بی سامانی های خطرناکی بر آن مترتب است، اما بر اساس احادیث ائمه (ع)، در موارد ویژه ای که پای مصلحت و خیر انسان ها در میان است و هدفی مشروع و عقلایی دارد که مفاسد آن را جبران می کند، یا این که مفسده ای ندارد، به لحاظ شرعی جایز شمره شده است.
از پیامبر اکرم (ص) آمده است: "من القی جلباب الحیاء عن وجهه فلاغیبة له"؛ کسی که پرده حیا و شرم را از روی خود کنار زند غیبتش حرام نیست. [۱۱] از مفهوم این روایت می توان بهره برد که اگر فردی به زشتی ها افتخار می کند و هیچ حیایی قایل نمی شود، و با این عمل خویش نوعی فساد و بی بندوباری را در جامعه ترویج می کند، حرمت و شخصیت خود را از بین برده و این رفتار اوست که موجب تجویز بدگویی (غیبت) شده است.
در روایتی نیز از امام باقر علیه السلام آمده است: "سه گروه دارای حرمت و احترام نیستند (غیبت شان مباح) است: ۱. هوسباز بدعتگذار ۲. پیشوا و حاکم ستمگر ۳. فاسقی که گناهش را علنی کند. [۱۲]
در هر صورت برخی از موارد غیبت های مجاز عبارت اند از:
۱.دادخواهی از ظالم ۲. نهی از منکر ۳. پرسش و استفتا ۴. غیبت دانشمند نمایان ۵. غیبت متجاهر به فسق.
البته طبق دیدگاه فقهای شیعه درباره متجاهر به فسق باید گفت: غیبتشان جایز است در همان گناهی که به آن تجاهر می کنند، نه گناه های مستور و پوشیده. [۱۳] و گر نه همه مردم از آن جهت که معصوم نیستند گناهانی انجام می دهند و اگر قرار باشد غیبت کسی که گناهی مرتکب شد جایز باشد، در جامعه آبرویی برای کسی باقی نمی ماند.
در پاسخ به بخش سوم سؤالتان باید گفت: در بسیاری موارد از اعلام عیب فرد (غیبت) این عمل برای کسب یک اجماع کلی برای هدایت فرد به مسیر خیر و صلاح است؛ مانند شورای پزشکی که در مورد بیماری یا عیوب مخفی یک فرد گفت و گو می کنند، [۱۴] تا بتوانند راهی جهت بهبود وضعیت جسمانی بیمار بیابند، در نتیجه مجوز برای غیبت در احکام شرعی داریم. لکن آنچه مهم است، این است که در این حالت حتماً شرایط امر به معروف و نهی از منکر لحاظ شده و طبق آن عمل شود. [۱۵]
با این تفصیل، بیان عیب استادی که ضعیف درس می دهد اگر به منظور رسیدن به اجماع کلی برای انتخاب استاد اصلح و مجرب باشد، در صورتی که اولاً با رعایت احترام و نگهداشت حرمت استاد باشد و ثانیاً قصد مذمت، تنقیص و تخریب او نباشد با رعایت شرایط یاد شده بلا اشکال است.
برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به:
مکاسب محرمه، امام خمینی، ص ۳۷۰- ۴۸۰.
مکاسب محرمه،شیخ انصاری، ج ۱، ص۲۶۷- ۳۱۹
غیبت،خلجی، محمد تقی.
غیبت از نگاه شیخ انصاری، میرزا خانی، حسین.
پی نوشت ها:
[۱] شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ج ۱، ص ۲۷۶.
[۲] حجرات،۱۲؛ همزه،۱.
[۳] حجرات، ۱۲
[۴] غررالحکم، ج ۲، ص ۸۲۴، ح ۳۱۲۸.
[۵] همان منبع، ص ۳۸۱، ح ۲۹۱۱.
[۶] بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۵، ح۲۱.
[۷] غررالحکم، ج ۱، ص ۱۳، ح ۴۸۴.
[۸] همان منبع، ص ۲۹۸، ح ۱۱۴۴.
[۹] خلجی، محمد تقی، غیبت، ص ۱۲۸.
[۱۰] نک: نراقی ، محمد مهدی، جامع السعادات، ج ۲، ص ۲۹۳ ؛ شهید ثانی، جامع المقاصد، چاپ آل البیت، ج ۴، ص ۲۷. شیخ انصاری در کتاب مکاسب می گوید: از مجموع آنچه در بحث غیبت (در تحقق عنوان غیبت) مطرح است، اعم از روایات و اقوال فقها، این جمع بندی را می شود کرد؛ الف: اگر چیزی که پشت سر دیگری گفته می شود نقص نباشد، در این صورت غیبت نیست، اگر چه غیبت شونده به خیال خود معتقد باشد غیبت است. ب: و اگر _ چیزی که پشت سر غیبت شونده گفته می شود _ به حسب حال او شرعا یا عرفا نقص باشد، در صورتی که برای شنونده مخفی باشد ، به طوری که غیبت شونده از برملا شدن پیش دیگران استنکاف داشته باشد، و به علاوه غیبت کننده هم اراده کند که او را ناقص نشان دهد، این گونه سخن گفتن قدر متیقن در زمره ی غیبت به شمار می آید. ج: و اگر غیبت کننده – در مورد مذکور – تنقیص طرف را اراده نکرده باشد، در این جا هم ظاهرا حرام است؛ زیرا در واقع کاشف عیب مؤمن است. علی ای حال از حیث عقل و نقل، در این که آشکار نمودن آنچه موجب خواری و مهانت مؤمن می شود، اجمالاً حرام است، اشکالی وجود ندارد. د: اگر سخنی که پشت سر دیگری گفته می شود، نقصی باشد که برای شنونده روشن باشد، در این صورت چنانچه غیبت کننده قصد مذمت نکند، و ضمناً آن وصف هم از اوصافی که اشعار به نکوهش دارند نباشد، ظاهراً غیبت به حساب نمی آید؛ زیرا غیبت شونده نه از جهت اظهار، و نه از حیث مذمت متکلم، و نه از حیث اشعار، اکراهی ندارد. و اگر از اوصافی باشد که اشعار به مذمت دارند، یا متکلم قصد سرزنش طرف را داشته باشد، در این صورت بی شک حرام است. و حتی صورت قبلی اش هم به خاطر حرمت اذیت و شماتت و ...مؤمن حرام است. (شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ج ۱،ص ۲۷۸- ۲۸۶).
[۱۱] جامع السعادات، ج ۲، ص ۳۲۲.
[۱۲] وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۶۰۵، ح ۵.
[۱۳] نک: بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، ج ۲، ص ۴۰۴.
[۱۴] جامع السعادات، ج ۲، ص ۳۲۱.
موفق باشید.
اگر یک فرد کلاه سر من گذاشته
اگر یک فرد کلاه سر من گذاشته باشد یا ضربه ای به من زده باشد.و ببینم یک فرد دیگر هم در مسیر من قرار دارد اگر من به آن فرد بگویم که او چه کاره است و چه با من کرده است آیا من پشت آن فرد غیبت کرده ام؟
سلام
سلام
تشکر از ارتباط شما
برای اینکه خیالتان راحت باشد که غیبت نمی شود از او بخواهید که از شما در این مورد مشورت خواهی کند و وقتی او مشورت خواست مورد را ذر حدی که او موضوع را متوجه شود به او بگویید.
با عرض سلام و خسته نباشید.من
با عرض سلام و خسته نباشید.من در مورد غیبت با همسرم زیاد اختلاف داریم.آیا ببینید این چیزایی که ایشون گفته غیبت نیست؟لطفا دقیق جواب بدین چون میخوام برای خودش نشون بدم.برای مثال یه روز من تو جمع نبودم و مادرم داشت درباره نوه خالش که براش خواستگار اومده و اونا هنوز جواب ندادن و کش میدن و اینجور چیزا حرف میزد.اینجا همسر من برگشته گفته ۱ اینا شانس دارن که هر کی میاد خواستگاریش دست از سرش برنمی دارن و ۲ من اگه تا آخر عمر هم مجرد بمونم در خونه اینا رو نمی زنم
به عقیده من مسلمه که غیبته.اما همسرم قبول نداره و میگه غیبت اینه که عیب کسی رو آشکار کنی.اما ناراحت شدن غیبت شونده هم یه طرف قضیه ست.که قبول نداره و میگه شاید اصلا اون فرد از تعریف کردن هم ناراحت شه.و سوال بعدیم اینه که اصلا چرا باید پشت سر کس دیگه ای حرف بزنیم؟چرا باید نقل محافلمون نظر دادن در مورد افراد غایب جمع باشه؟مثلا دخترخالم با حجاب نیست راجع به اون باهام صحبت میکنه.میگه یه چیز آشکاره و اینکه اون حق من رو ضایع میکنه چون من ممکنه به گناه بیفتم.و من احساس میکنم همسرم خیلی راحت در مورد دیگران نظر میده و غیبت حسابش نمیکنه.اگه به اون صورتی که ایشون میگن باشه کار ما خیلی راحته اما فکر نمیکنم.خواهشمندم که در مورد غیبت بو ن یا نبودن صحبتهای بالا نظرتون رو اعلام بفرمایید و یه توضیحی در باب همین موضوع بفرمایید تا همسرم قانع بشن.
با سلام و تشکر از ارتباطتان
با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!
پرسشگر گرامی،
در ابتدا برای اینکه به عنوان قاعده در ذهن داشته باشید، تعریف دقیق غیبت را خدمتتان عرض می کنیم تا از این پس آن را با موارد بوجود آمده تطبیق دهید و در ادامه به جزییات مطرح شده توسط شما می پردازیم:
الف) غیبت کردن به معنی گفتن بدیهای یک فرد در جمعی که او در آن حضور ندارد به کار میرود. اصطلاح دیگری که معادل این معنای غیبت است، پشت سر کسی بدگویی کردن یا پشت سر کسی حرف زدن است.[۱] زمانی آنچه که پشت سر کسی گفته میشود غیبت نام میگیرد که اولاً آن فرد از شنیدنش ناراحت شود، و دوم آن که آن حرف راست باشد. اگر آنچه که پشت سر فردی گفته شده، راست نباشد، بهتان یا تهمت نام میگیرد.[۲] غیبت در لغت به معنی حضور نداشت یک فرد در یک مکان خاص است.[۳]
ب) پس غیبت عبارت است از: سخن گفتن پشت سر دیگران به گونه ای که غیبت شونده راضی و خشنود نباشد.
شرایط تحقق غیبت:
۱. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.
۲. آن سخن عیب و نقص محسوب شود.
۳. این عیب از عیوب پنهان باشد.
۴. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد.
ج) این مطلب را هم برای شوهرتان بخوانید:
اصلا، نگاهی به روی دیگر این واقعه داشته باشید، خودتان را در حالی مجسم کنید که در محافل خانوادگی، دوستانه و حتی محل کارتان، در مورد فرد غایب آشنایی اظهار نظر می کنید و مدام از شنیده ها و دیده هایتان راجع به آن فرد برای دیگران نقل قول می کنید و او را در بهترین شق، تمجید و در بدترین شق مورد تمسخر، بدگویی، تهمت و...قرار می دهید. باز تصور کنید که از کسی شنیده اید، آن فرد غایب به طریقی از گفته های شما، راجع به خودش، مطلع شده است، فکر می کنید اگر او را ببینید چه احساسی داشته باشید؟ چگونه رفتارتان را توجیه می کنید؟ چگونه احساس واقعی تان را به او انتقال می دهید؟
صحبت کردن، یکی از الزامات زندگی اجتماعی بشر است و قطعا مفری از آن هم نیست. اما متاسفانه بسیاری از ما در این الزام بشری، راه را بیراه می رویم در دور باطل زیاده از حد صحبت کردن غوطه ور می شویم و پشت هم و زیادی صحبت می کنیم و از همه بدتر آن که پشت سر دیگران صحبت می کنیم و بدون هیچ ابایی و با خیال راحت، دانسته ها و ندانسته های واقعی و یا حتی دور از واقعیت ذهن خود را به فرد غایبی نسبت می دهیم و با دیگرانی همچون خودمان به بحث می نشینیم و ساعت های متمادی از اوقات روزانه مان را صرف تحلیل و بررسی آن قرار می دهیم و در نهایت هم بسته به شرایط گقتمان، از آن فرد غایب یک فرشته و یا دیو دو شاخ در سر می سازیم و ادامه ماجرا....
همگی ما اذعان به این مطلب داریم و معتقدیم که پشت سر دیگران حرف زدن به هیچ وجه كار پسندیدهای نیست و در نکوهش و مذموم شمردن آن، هر یک از ما با توجه به سطح دانش و آگاهی خود ، نطق و افاضه فیض می کنیم و از زیبنده نبودن غیبت سخن می رانیم، اما نمی دانم چرا با دانستن این حقیقت، باز هم اصرار به تکرار آن داریم و به هر طریقی شده بدان مبادرت می ورزیم؟!
نمی دانم این چه حکایتی است که نمی توانیم عالم بی عمل نباشیم و پشت سر دیگران حرف نزنیم!!! نمی دانم چرا با هم و برای هم صحبتی نداریم، اما پشت سر هم و برای هم، گفته هایمان نه تنها زیادی می کند، بلکه وقت هم کم می اوریم و در نهایت هم، دلخور از این می شویم که کاش بیش از این کنار هم بودیم و پشت سر دیگران بیشتر می بافتیم!!!
نمی دانم چرا ما، با این همه ادعا، نمی توانیم مثل دو انسان متمدن و آگاه،اگر رنجشی از هم داریم رودرروی هم بنشیم و عقده دل بگشائیم و هر آنچه دل تنگمان می خواهد بگوئیم، این چه سری است که ما با کوچکترین دلخوری، فاصله و دوری را انتخاب می کنیم و بیش از پیش درصدد یافتن جمعی برمی آئیم که پشت سر هم حرف بزنیم؟
نمی دانم چرا ما انسان ها همیشه یک طرفه به قاضی می رویم و کلاه قضاوت مان را درست بر سرمان نمی گذاریم!
د) اما موردی که بدان اشاره داشتید و از زبان شوهرتان خارج شده است، مصداق سر آنها حرف زدن است که بعید نیست موجبات ناراحتی آنها را ایجاد کند. یعنی اگر این دو عبارت را آنها بشوند طبیعتاً ناراحت می شوند و مصداق گناه است.
بیائید تلاش کنیم دور این دل مشغولی و تفریح دیرینه را خط قرمز بطلان پررنگی بکشیم! گر چه تلخی شنیدن حرف راست و حقیقت، شیرینی غیبت و پشت سر هم گفتن و شنیدن را برایمان زیباتر و دلنشین تر می کند، اما افتادن در دور تسلسل و باطل ژست های به اصطلاح اخلاقی و انسانی که در جهت نکوهش این خصیصه است، چندان هم خوشایند و عاقلانه نیست. این که مدام غیبت کنیم و مدام آن را نکوهش نمائیم و هیچ وقت هم نخواهیم حقیقت انتقادها را ببینیم و بشنویم ؛ گویی كه به ریش خود خندیدهایم!
پی نوشت ها:
۱. عمید، حسن. فرهنگ عمید. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳. ص ۱۷۹۲.
۲. لغتنامهٔ دهخدا، مدخل غیبت.
۳. عمید، حسن. فرهنگ عمید. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳. ص ۱۷۴۵.
صحبت در مورد اخلاق ديگران
صحبت در مورد اخلاق ديگران غيبت است؟ چرا؟مثلا وقتي من لباس مرتبي نپوشم و رعايت يك سري اصول را نداشته باشم خوب اگر كسي پشت سر من در مورد نوع لباسم صحبت كند خوب ديگه چرا غيبت حساب ميشه مقصر خودمم. يا مثلا اگر شما رو ازچند روز قبل به مهماني دعوت كند و شما به مهموني بريد و درخواست يك ليوان آب رو داشته باشيد بعد به شما يك استكان از شير آب وگرم باشه ،بدهند شما بعد از مراجعه به خونه در مورد پذيراي و اينكه براي مهمون ارزش قائل نيستند صحبت نميكنيد و آيا اين كار غيبت حساب ميشه؟اينكه يه شخص در حضور جند نفر كار بدي انجام بده و اين كار توهين به خاضران باشه اگر در مورد رفتار اين شخص بدون حضور خودش صحبت بشه بازم غيبته؟اينكه چرا وقتي فاميلاي ما عروسمونو دعوت ميكنن ،همش ميگه كاردارم من نمي نونم بيام ولي براي فاميلاي خودشون هميشه وقت دارند ،صحبت در اين مورد بدون حضور عروس غيبت محسوب ميشه؟اينكه مردي زن و بچشو رها كرده به امان خدا ،آيا نفرين كردن اين مرد و صحبت درباره بي غيرتي و بي مسئوليتي اين مرد بدون حضور خودش غيبته؟ اينكه استادي فقط مي تونند از روي جزوه بخونند و بقيه هم بنويسند استاد ي كه شايد حداقل ۵ سال سابقه كار دارند .آيا نكوهش و تمسخر اين نوع روش تدريس از طرف دانشجو غيبت و گناه است؟ و ... موفق باشيد.
پرسشگر گرامی؛
پرسشگر گرامی؛
«غيبت» يعني پشت سر ديگران بدگويي كردن و سخن ناخوشايند گفتن است. اين تعريف با شمول و عمومي كه دارا است، شامل انواع غيبت، بهتان، تهمت، فحش و حتي ذكر عيوب آشكار نيز ميشود، حال آن كه هر يك از اينها در اصطلاح تعريف خاصي داشته و از نظر شرعي داراي احكام ويژه اي است و همه آنها از مصاديق غيبت به شمار نميروند. بنابراين مفهوم غيبت در لغت مفهومي است اعم از غيبت مصطلح و در احاديث نيز گاهي به همين معنا (مفهوم عام) اطلاق شده است.
امّا غيبت در اصطلاح به اين معنا است كه شخص از عيب برادر ديني اش مطلع شود و در حالي كه آن فرد از بيان عيب ناراحت ميشود، آن را براي ديگري بازگو كند،خواه آن عيب و نقص در بدن شخص باشد مثل اين كه بگويي فلاني كور يا كوتاه يا بلند است، يا در صفات و اقوال و اخلاق شخص باشد، مثل اين كه بگويي بد اخلاق يا رياكار است و... اينها غيبت محسوب ميشوند. بنابراين غيبت به معناي بدگويي كردن پشت سر ديگران و عيب را آشكار كردن است. غيبت حرام و از گناهان كبيره است.
ذكر محاسن و خوبيهاي افراد به عنوان تعريف و تمجيد آنها غيبت نيست(۱)، هر چند از افشاي خوبيهاي خود ناراحت شوند. البته در اين صورت "آزار" حساب ميشود كه حكم جداگانه اي دارد.(۲)
از روايات بر ميآيد كه غيبت سه ركن دارد:
۱ـ نخست اين كه سخني را پشت سر كسي بگويد؛ ۲- ذكر عيوب پنهان باشد؛ ۳- اگر غيبت شونده آن را بشنود ناراحت شود.(۳)
از رسول اكرم (ص) روايتي نقل شد كه حضرت در تعريف غيبت فرمود: «ذكرك اخاك بما يكره». مقصود از «يكره» در اين حديث، اين نيست كه آن چه را فقط برادرت خوش ندارد، ذكر كني؛ بلكه منظور، امري است كه به طور طبيعي و نزد عامه ناخوشايند باشد، زيرا خداوند متعال راضي نيست آبروي مؤمن در اجتماع بريزد.
پيامبر اكرم (ص): ان الله تبارك و تعالي فوض الي المؤمن كل شيء الا اذلال نفسه.(۴) خداوند بلند مرتبه همه چيز، جز ذليل كردن نفس را به مؤمن تفويض كرده است.
بنابراين از روايت ميتوان برداشت كرد كه اگر مؤمن، عيب برادر مؤمن خود را كه ناپسند تلقي ميشود، پشت سرش بگويد و آن فرد هم راضي باشد، رضايتش موجب برداشته شدن حرمت اين عمل نميشود.
در توضيح يكي ديگر از شروط غيبت بايد عرض كنم: عيب و نقصي در غياب فرد بازگو شود كه از مردم پوشيده بوده است؛ بنابراين اگر فردي به داشتن عيبي نزد مردم معروف باشد، بازگفتن آن نزد كسي كه از آن آگاهي دارد، حرام نيست.
حضرت موسي بن جعفر(ع) فرمود: من ذكر رجلا من خلفه بما هو فيه مما عرفه الناس لم يغتبه و من ذكره من خلفه بما هو فيه مما لايعرفه الناس اغتابه. (۵)
كسي كه پشت سر شخصي چيزي را يادآور شود كه همه مردم ميدانند، غيبت نيست و اگر كسي پشت سر شخصي نقص يا عيبي را بگويد كه مردم نميدانند، غيبت است.
مورد ديگر اينست كه غيبت شنونده داشته باشد؛ پس اگر انساني تنها نشسته باشد و از روي ناراحتي يادآور عيوب ديگري شود، چون شنونده ندارد، رفتار او حرام نيست و غيبت به شمار نميرود.
پينوشتها:
۱. امام خميني، استفتائات، ج ۲، ص ۶۱۷.
۲.اخلاق عملي،آيت الله مهدوي كني، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ص ۱۴۰.
۳. مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، انتشارات علي ابن ابيطالب، ج۳، ص۱۰۸.
۴. كافي، ثقة الاسلام كليني، انتشارات اسوه، ج ۵، ص ۶۳، ح۳.
۵. همان، ج ۲، ص ۳۵۸، ح ۶.
سلام علیکم
سلام علیکم
وقتی غیبت میکنیم و میشنویم چهل روز نماز و روزه مان قبول نمیشود اصلا به من چه کسی دیگه غیبت میکنه نماز و روزه من چهل روز قبول نشه چرا خدا اینقدر سخت گرفته پس چی شد مهربانی خدا این شرایط سخت را گذاشته تا دست خالی پیشش بریم بعد ما را تو جهنم بندازه ؟
با سلام و عرض احترام
با سلام و عرض احترام
اين طور نيست که اگر کسي ناخواسته غيبت، به گوشش بخورد، نمازش قبول نشود، بلکه منظور از اين روايت، کساني هستند که با گوش دادن خود، غيبت کننده را تشويق به غيبت مي کنند و در صورت امکان، او را نهي از منکر نمي کنند.
خداوند مهربان و بي نياز، هيچ سودي از جهنم رفتن بندگانش نمي برد، بلکه او به شکل هاي مختلف، زمينه بهشت رفتن بندگانش را فراهم مي کند و اصلا در قرآن تصريح فرموده است که من انسان را براي رسيدن به رحمت خلق کرده ام. به همين دليل توبه توبه کننده را بعد از سال ها گناه مي پذيرد و به عبادات، چندين برابر پاداش مي دهد و وسيله هاي هدايت مختلفي در اختيار او قرار مي دهد و ...
/۳۸۰۲۲۶/
نظرات