اگر حرمت شراب به دلیل ضرر داشتن آن است، چرا مجازات شراب خوردن، ضرر بسیار بیشتری دارد؟
اولا: اصل اینکه ضرر شلاق های شراب خوار، برای او بیشتر از ضرر خود شراب خوردن است، می تواند به راحتی مورد انکار قرار گیرد. چون شرافت و عظمت انسان به عقل اوست. و ضرر شراب خوردن، به عقل انسان وارد می شود و او را از داشتن تمایز با حیوانات، ساقط می کند! در حالی که ضرر شلاق به جسم انسان وارد می شود. و از جهتی نیز می تواند او را به انسان بودن نزدیک تر کند! چون این مجازات او را از شرابخواری دور کرده، و سبب می شود شخص کمتر به عقل خود آسیب برساند. بنابراین اصل ادعای بیشتر بودن ضرر شلاق از ضرر خود شراب خواری، مورد تردید جدی قرار می گیرد.
ثانیا: بیان حرمت شرابخواری به دلیل ضررهای آن، بیان یکی از حکمت های حکم الهی است. و باید توجه داشت که دلیل اصلی این احکام، دستور خداست! خدایی که همه چیز از اوست و هر گونه تخلف از دستورات او ظلم بسیار بزرگی است:
«لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ[لقمان/۱۳] چیزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است.»
خدای متعال انسان را از خاک و آبی بی ارزش، آفریده و او را برترین مخلوقات قرار داده است و آسمان و زمین را برای او رام کرده است. نعمت عقل را به انسان عطا کرده، و او را مستعد کسب بالاترین جایگاه ها قرار داده است.
کسی که این حقایق را مد نظر داشته باشد، می فهمد که انجام کوچکترین حرام، چه ظلم بسیار بزرگی است. بنابراین نباید زشتی و قباحت شراب خوردن را در مست و بی عقل شدن، محدود کنیم!
از سویی نیز شراب خوردن افتادن به دام سخت ترین دشمن انسان است:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[مائده/۹۰] اى كسانى كه ایمان آورده اید! شراب .. از عمل شیطان است، از آنها دورى كنید تا رستگار شوید.»
کسی که عمق دشمنی شیطان با انسان را مد نظر قرار دهد، هرگز شراب خواری را این قدر کوچک نمی داند که هشتاد ضربه شلاق برایش مساله بزرگی باشد! شراب خوردن سعادت انسان در ابدیت را به مخاطره ای جدی می اندازد! در حالی که هشتاد ضربه شلاق درد و رنج چند روز از زندگی محدود دنیا را به ارمغان می آورد که تمام آن از منظر متوقفان در قیامت، یک نصفه روز بیشتر نیست!
ثالثا: هر کسی باید پاسدار حرمت خویش باشد. جان یک انسان چنان شرافتی دارد که قتل او معادل قتل تمام جهانیان است:
«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً[مائده/۳۲] هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل یا فساد در روى زمین بكشد، چنان است كه گویى همه انسانها را كشته»
اما همین انسان می تواند خود را به بدبختی ای بکشاند که کشتن او واجب باشد!
این مساله در تمام ابعاد زندگی انسان وجود دارد. مثلا آزادی انسان باید پاس داشته شود. اما در جایی که شخص ارزشی برای خود باقی گذاشته و الا هیچ عاقلی با سلب آزادی یک انسان جنایتکار موافق نخواهد بود.
در شخص شراب خوار نیز همین گونه است. او تا قبل از ارتکاب خلاف، حرمتی داشته و هیچ کس مجاز نبوده کمترین ضرری به او برساند. اما بعد از ارتکاب این خطا، او حرمت خویش را با دست خویش تباه کرده چون به حرمت تمام اشخاص نیز تعدی کرده است. او می توانسته در زمان مستی هر جنایتی را نسبت به دیگران انجام دهد! بنابراین باید تنبیه شود.
دیدگاهها
با سلام من ۲۸ سال دارم وتا
با سلام من ۲۸ سال دارم وتا حالا به لطف خداوند حتی به ذهنم هم خطور نکرده که مشروبات الکلی را امتحان کنم ولی اگر خودم را جای شخصی که این سوال تو ذهن اون هست می زاشتم واقعا با این پاسخ قانع نمی شدم.
سلام با تشکر از توجه شما
سلام با تشکر از توجه شما
ان شاء الله خدای متعال همیشه شما را از گناهان دور بدارد.
آیا می توانید بفرمایید اشکال جواب کجاست؟ شاید عدم قانع شدن شما، به دلیل در نظر نگرفتن مبانی و اصول اندیشه ای است که نویسنده این مطلب داشته که نمی توان به آن اشکال کرد.
به بیان دیگر آیا شما زندگی دنیوی را اصل گرفته اید که با این جواب قانع نشده اید یا اینکه با ایمان به غیب از این جواب قانع نشده اید؟
ﺩﺭ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺑﺎ
ﺩﺭ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﻣﻮﺍﺩ ﺭﻭﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪﻩ
،ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﻭ ﺗﺠﻮﯾﺰﯼ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﮑﺎﺭ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ .
۴۰ ﺿﺮﺑﻪ ﺷﻼﻕ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ۶۰ ﺿﺮﺑﻪ ﺷﻼﻕ ﺑﺮﺍﯼ
ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺭﻭﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪﻩ .
ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺣﻮﺯﻩ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ
( ﺿﺮﺑﺎﺕ ﺷﻼﻕ ) ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ
ﺗﻀﻌﯿﻒ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﯾﺎ ﺍﺯﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﻫﺮﻣﻮﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮﻣﻮﻥ ﻫﯿﺠﺎﻥ
ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ . ﺣﺎﻻﺷﺎﯾﺪ ﺳﻮﺍﻝ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻂ ﻫﻮﺭﻣﻮﻥ ﺑﺎ ﺿﺮﺑﺎﺕ
ﺷﻼﻕ ﭼﯿﺴﺖ ؟ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﺩﺭ ﺍﺛﻨﺎﺀ ﻭﺍﺭﯾﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺿﺮﺑﻪ ﺷﻼﻕ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﮐﻪ
ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭﺿﻤﻨﺂ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﮑﺲ
ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻫﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﺎﻋﺚ ﻓﻌﺎﻝ ﺷﺪﻥ ﻏﺪﻩ ﺍﺩﺭﻧﺎﻟﯿﻦ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩﻩ
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻊ ﻭ ﺧﻨﺜﯽ ﺳﺎﺯﯼ ﻫﻮﺭﻣﻮﻥ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻔﯿﺪ ﺍﺳﺖ .
با سلام و تشکر از ارتباطتان
با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!
ممنون از نکته ای که آوردید، گرچه این مطلب در جای خود می بایست ثابت گردد.
اما نکاتی را در مورد علت حرمت این مسأله خدمتتان عرض می کنیم:
۱- احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است یعنی حلالیت نشانه مصلحت و فایده داشتن آن برای انسان است و حرمت نشانه مفسده و ضرری است که آن برای انسان دارد.
۲- شراب به خاطر زیانهای گوناگون و عواقب شوم تحریم گردیده است و آثار شوم شراب از نظر روحی و روانی و جسمی و... اصلاً قابل مقایسه با منافع ناچیز اقتصاد و احیاناً جسمی (در معالجه برخی امراض) نمیباشد.
ملاک امتیاز آدمی بر سایر جانداران عقل او است و به خاطر عقل است که انسان علم و دانش میاندوزد. همه ترقیات و پیشرفتهای جوامع بشری ثمره علم و دانش بشری است و شراب عقل را گرچه در مدت محدود زایل میکند.
۳- این مسئله کاملاً منطبق بر عقل و منطق است، چیزی که ضررش بسیار بیشتر از منفعت آن باشد، انسان عاقل از آن پرهیز میکند و در دین نیز از آن نهی و تحریم شده است و قاعده اهم و مهم نیز بر همین اساس است.
۴- طبق آماری که پزشک قانونی شهر «نیون» در ۱۹۶۱ تهیه نموده، جرائم اجتماعی الکلیستها از این قرار است: مرتکبین قتلهای عمومی ۵۰ در صد، ضرب و جرح ۷۷/۸ درصد، سرقت ۸۸/۵ درصد، جرائم جنسی، ۸۸/۸ در صد این آمار نشان میدهد که اکثریت قاطع جنایات و جرائم بزرگ در حال مستی روی میدهد.(مائده آیه ۹۱)
آنچه در این آمارها آمده تنها گوشهای از آثار و مفردات شراب، آن هم از نظر جسمانی و مادی است امّا آثار مخرب اجتماعی و روحی و معنوی آن بسیار بزرگتر و عظیمتر است.
به خاطر همین آثار منفی و خانمانسوز شراب خواری است که اسلام آن را تحریم کرده و آیاتی بر مذمت میگساری نازل شده است.
موفق باشید.
میشه منبعتون رو بگید؟؟
میشه منبعتون رو بگید؟؟
سلام برادر عزیز.
سلام برادر عزیز.
۱- اینها حکم خداست و چون و چرا ندارد.
۲- شما یک تحقیق بکن ببین بیشترین قتل ها و تجاوز به عنف در حال مستی بوده است.
خوب دقت کن ببین تجاوز به یک ناموس خواهر یا خانم جامعه چه غده سرطانی بر جامعه و خانواده او وارد می کند. و عمر و سرمایه زندگی او را چطور به تباهی می کشاند به حدی که دیگر در بعضی موارد قابل جبران نیست. بعد متوجه می شوی که این مقدار حد برای جلوگیری از آن مفسده عادلانه است.
۳- این حد تازیانه بر کسانی است که شرابخوار علنی باشند. این باعث شکستن قبح این گناه کبیره در جامعه می شود و بعد از رواج در جامعه همان مفاسد عظیم به جان جامعه می افتد. پس این حد ۸۰ تازیانه برای تادیب شرابخوار علنی نیست. بلکه برای جلوگیری از مفاسد اجتماعی است.
همانطور که در روایات آمده شرابخواری کلید شرور است.
دوست گرامی سلام اول باید بگم
دوست گرامی سلام اول باید بگم که سخنان شمارو مطالعه کردم و کاملا درست و منطقی و با سند قران بود ولی این رو هم در نظر به گیرد که ما فقط حق امربه معروف داریم و زوری هم نمیشه کسی رو به بهشت فرستاد اقا وقتی کسی میخواد به بدنش ضربه بزنه به جامعه چه مربوط ما حق زدن شلاق نداریم و جایی هم نیمده که شراب خواران را شلاق بزنید و مجازات کنید درست مشروبات خیلی ضرر داره ولی حق نداریم تو زندگی کسی دخالت کنیم هرکی باور و قبول داره سمتش نمیره هرکی قبول داره سمتش میره
سلام دوست گرامی
سلام دوست گرامی
کاری هم که ما در این جا انجام میدهیم همین است که ضررهای خوردن شراب را بازگو می کنیم .
این که کسی این کار را انجام دهد یا ندهد به اختیار و انتخاب خودش شخص مربوط می شود .
کسی نمیره تو زندگی دیگران
کسی نمیره تو زندگی دیگران شرابخواران رو پیدا کنه و شلاقشون بزنه، همینطور که تا حالا نیومدن در خونه شما رو بزنن و ازت تست الکل بگیرن، اونایی که شلاق میخورن کسانی هستن که در حالت مستی و اتفاقا در حالت آسیب رسانی به جامعه (برای مثال رانندگی خطرناک یا مزاحمت نوامیس یا سر و صدای زیاد به علت مستی و اعتراض همسایگان ...) دستگیر شده اند.
من بار ها دیدم که الکلیست ها
من بار ها دیدم که الکلیست ها تو خیابونا اربده میکشن و حرمت شکنی و مزاحمت برای نوامیس مردم میکنن حرف شما وقتی درسته که تو خونشون بشینن بخورن به ما چه اخه ولی وقتی که مکان های عمومی رو به گند میکشن حقشون ازون هشتاد تا هم بیشتره
به یک مسأله خیلی مهم اشاره
به یک مسأله خیلی مهم اشاره نشده، کسی که شراب میخوره در حالت مستی چیزی حالیش نیست و ممکنه هزار بلا سر اطرافیانش بیاره که زنای با محارم و از پشت بام پرت کردن بچه و رانندگی بسیار خطرناک از مواردی هست که دیده شده، پس حقش هست که شلاق بخوره تا آدم بشه. اگر کسی در خلوت خودش گناه کنه و ضررش به خودش برسه خیلی فرق می کنه با گناهی که آتش ضررش خشک و تر رو با هم میسوزونه
سلام. تا جائی که من مطالعه
سلام. تا جائی که من مطالعه کردم نص صریح قرآن شلاق زدن شرابخوار نیست و فقط شرابخواری رو منع کردن. من حس می کنم اکثر احکام تعزیراتی مثل شلاق و اینها احکام فقهی هستن که متأسفانه فقها گاهی توش زیاده روی کردن و به میل خودشون صادر فرمودن. دین اسلام رو با این احکام اشتباهی مورد تقبیح و انتقادمخالفان این دین قرار ندید. این احکام غیرقابل دفاع هستن و هردلیلی که شما عنوان می کنید فقط توجیه حساب می شه نه دلیل قانع کننده. موفق باشید
سلام
سلام
منبع احکام الهی، فقط قرآن نیست. و الا کیفیت نماز هم در قرآن نیامده است.
ولی حتی اگر قبول کنیم که شراب خوردن شلاق ندارد، شما اصل شلاق زدن را محکوم کردید. نه شلاق زدن به خاطر شراب. و معتقدید که صرف شلاق غیر قابل دفاع هست. حال آنکه شلاق زدن برای بعضی گناهان نظیر زنا به صراحت در قرآن آمده است.
پس به نظر می رسد باید در افکار خود تجدید نظر کنید. چون آنچه شما با آن مخالفید، خود مطالب قرآنی است.
دوست عزیز، خلط مبحث نفرمایید.
دوست عزیز، خلط مبحث نفرمایید. بنده اصل شلاق زدن رو زیرسوال نبردم و اتفاقا معتقدم هرجا خود قرآن شلاق زدن یا تنبیهات دیگه از جمله دست بریدن رو تجویز کرده، کاملا صلاح جامعه در اون بوده چون یک گناه اجتماعی و تعرض به حقوق دیگران اتفاق افتاده. مثلا شلاق زدن زناکار به خاطر خیانته که می تونه دست کم بچه ی نامشروعش رو مورد ظلم قرار بده. یا مثلا دزدی تعرض به دسترنج دیگرانه. اما شرابخواری یک گناه شخصیه و ما درمورد این جور گناهان فقط می تونیم به همون چیزی که قرآن نشون داده اکتفا کنیم، یعنی تذکر! وقتی در احکام فقهی ما بیان شده که شرابخوار رو درمرتبه ی چهارم به قتل می رسونن، شما بگو این یعنی چی که جون یک انسان رو بگیرند و بگن که چون ضرر به جسم و عقلش رسونده؟!!! من مطمئنم که احادیث چندان قابل اتکا نیستند و اکثر احکام فقهی غلط هم بر مبنای احادیث صادر شدن که معلوم نیست کی جعلشون کرده و بعضی احادیث نه تنها با عقل جور درنمیان بلکه واقعا حتی خنده دار هستن!، وگرنه اگه فقهای ما فقط با توجه به فرامین آسمانی قرآن حکم صادر می کردند، اسلام بسیار زیباتر از اون چیزی می شد که الان نشون می ده
عزیز جان
عزیز جان
نوشته قبلی شما موجود است. و شما اصل شلاق زدن را زیر سوال بردید. حال آنکه از نوشته قبلی تان مشخص است، حتی قرآن را هم کامل نخوانده اید. و اکنون نیز بدون آنکه کمترین اطلاعی از احادیث این موضوع داشته باشید، در حال انکار آن ها هستید.
برادر من، دین را نباید با امیال شخصی تغییر داد. دین مسیر بندگی خداست و اینکه در مقابل خواست خدا تسلیم باشیم. نه آنکه از هر جایش که خوش مان نیامد، با بهانه جویی رد کنیم. خصوصا که غلط بودن مطالب تان با اندک توجهی روشن می شود.
آیا در هر زنایی بچه ای متولد می شود که فکر می کنید، مجازات زنا به خاطر ظلم به بچه است؟
شرابخواری چگونه گناه شخصی است، حال آنکه شرابخوار اختیاری نسبت به کارهایش ندارد و آمار بالایی از تصادفات و خشونت و ... به خاطر مستی مشروبات است!
کجا گفته شده، به خاطر ضرر شخص به جسم خودش، باید جان او را گرفت؟
پس بهتر است، ابتدا درباره چیستی دین و منابع آن تحقیق کنید و اگر به این نتیجه رسیدید که دین حق است، به طور کامل به آن پایبند باشید. و حتی اگر پایبندی به دین برایتان سخت است، توجه داشته باشید که اعتراف به خطا بودن خطا، راه رحمت الهی و بخشش را باز میکند. در حالی که انکار مطالب ضروری دین، به کفر منتهی می شود. و انسان را دچار عذاب الهی می کند. پس هر وقت هم به گناهی آلوده شدید، از خدا عذر بخواهید. دعای ابوحمزه ثمالی را بخوانید و نحوه عذرخواهی از خدا را بیاموزید (خدایا ! من در هنگام معصیت و نافرمانی ، منکر ربوبیت تو نبودم و قصد سبک شمردن فرمان تو و اعتراض به عقوبتت را نداشتم و نمی خواستم به تهدیدات تو بی اعتنا باشم بلکه گناهی پیش آمد و نفسم مرا فریفت و هوس بر من چیره گشت و بدبختی هم یارشد )
آقا جان یعنی چی که هرچی شما
آقا جان یعنی چی که هرچی شما از تو قرآن و احادیث درآوردین و گفتین از طرف خداست باید بدون چون و چرا پذیرفته بشه؟؟ این افکار پوسیده یعنی چی؟ یعنی هرچی که تو قرآن با صراحت نوشته بود شما بهش عمل میکنید بدون چون و چرا؟ حتی اگه گفته بود مثلا بچه سه ساله که دزدی کرد رو بکشید!!! اعتقاد بدون تعقل احمقانه ترین کار بشره.که مسلمان ها از همه بیشتر این کار کثیف و غیر انسانی رو انجام میدن
ما هر چه از قرآن بگوييم قابل
ما هر چه از قرآن بگوييم قابل بررسي است. افراد زيادي عربي بلد هستند که اتفاقا برخي از آنها کافر هم هستند. شما مي توانيد برويد تحقيق کنيد که آيا ما آنچه از قرآن گفته ايم درست است يا خير.
بعد شما از کدام افکار پوسيده مي گوييد؟ چه کسي به شما گفته بچه سه ساله را مجازات مي کنند و چه کسي گفته مجازات دزدي کشتن است؟!
اسلام ديني است که هرگز عقل را تعطيل نمي کند و شما هميشه مي توانيد نظرات اسلام را بررسي کنيد و با عقل خود به آن برسيد.
به طور خلاصه فرموده که حکم
به طور خلاصه فرموده که حکم خداست و اگر هم زیر سوال ببریم یا دنبال دلیل بگردیم کافر هستیم که اونم احتمالا به مرگ ما منجر میشه
سلام و تشکر از ارتباطتان با
سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز
با عرض معذرت، متاسفانه امکان پاسخگویی از این سامانه دیگر مقدور نیست.
برای ارسال پرسش و دریافت پاسخ، از راه های ارتباطی ذیل استفاده بفرمایید. دوستان کارشناس در این بخش ها خدمت شما هستند:
۱) نسخه جدید "اپلیکیشن پاسخگو"
این برنامه را می توانید از این لینک دریافت کنید:
https://cafebazaar.ir/app/ir.pasokhgoo.app
۲) اگر امکان نصب و استفاده از برنامه فوق را ندارید، می توانید با مراجعه به این آدرس اینترنتی و ثبت مشخصات، پرسش خود را از طریق وبسایت مطرح نمایید:
http://my.pasokhgoo.ir
البته زاویه ای دیگر را هم دید
البته زاویه ای دیگر را هم دید که دچار این شک و شبهه نشد . اون هم اینه که گناه هر چه باشد گناه است و هر کسی را در قبر خودش می گذارند اما اگر کسی در خلوت خود شراب بخورد خودش می داند و خدای خودش و افشای و اعتراف به گناه و گفتن آن هم گناهی دیگر است که نباید انسان گناه خود را به دیگران بگوید اما ارگ این شرابخواری در ملا عام باشد آن وقت این ضلاق حکمپیدامی کند و فکر کنم این شلاق بیشتر برای این بوده است که چون در انظار عموم این کار را کرده است و ظاهر جامعه را به فساد کشانده و عمل گناه را به دیگران خوب جلوه داده است .
شرابخوار مرد باشد یا زن با شرایط زیر حد میخورد:
۱- بالغ شد.
۲- عاقل باشد.
۳- با اختیار خودش شراب بنوشد.
۴- به حرمت شرابخواری آگاه باشد.
۵- بداند آنچه مینوشد شراب است.
۶- مضطر به نوشیدن شراب نباشد. [۸]
شرابخواری از راه «اقرار در دو مرتبه» و «شهادت دو مرد عادل» اثبات میشود. در اقرار کننده نیز بلوغ، عقل، آزادی، اختیار و قصد شرط است.
اقرار باید طوری نباشد که احتمال مجاز بودن نوشنده در شرابخواری داده شود، مثل اینکه بگوید برای مداوا شراب خوردم، یا از روی اجبار شراب نوشیدم.
بنابراین نمیخواهم حکمی داده باشد و بگویم حرف من درست است ولی خواستم دیدگاهی راهم باز کرده باشم
البته یه نکته دیگه هم باید
البته یه نکته دیگه هم باید گفت که دیدگاهی جدیدتر باز خواهد کرد آن هم اینکه
حد شرب مسکر برای مسلمانان هشتاد ضربه تازیانه میباشد؛ غیر مسلمین نیز در صور تظاهر به شرب خمر به این مجازات محکوم میشوند.(ماده ۱۷۴ قانون مجازات اسلامی)[۴]
ماده ۱۶۸ ق.م.ا: «هر کس دو بار اقرار کند که شراب خورده است محکوم به حد میشود.»
اقرار در لغت به معنای آشکار بیان کردن و واضح گفتن است.[۱۱] اقرار در اصطلاح عبارتست از اخبار بحقی بنفع غیر و زیان خود. (ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی)
شخص اقرار کننده را مُقِر و کسی که اقرار به نفع او شده است مقرله و مورد اقرار را مقربه میگویند.[۱۲]
اقرار در امور کیفری عبارتست از اذعان شخص به انجام یا ترک فعلی که برابر قوانین جزائی به ضرر اقرار کننده منشاء اثر قانونی است.[۱۳]
اقرار در صورتی نافذ است که اقرار کننده بالغ، عاقل، مختار و دارای قصد باشد. این شرایط به صراحت در ماده ۱۶۹ق.م.ا. بیان شده است.
خصوصیات اقرار
۱. اقرار باید صریح و منجز باشد؛[۱۴]
۲. اقرار عندالحاکم باشد؛[۱۵]
۳. اقرار کاشف از حقیقت باشد؛
۴. اخبار بر وقوع جرم؛[۱۶]
۵. دخالت شخص گوینده؛[۱۷]
۶. اقرار در جلسات متعدد باشد[۱۸]
۷. تحقق ماده ۱۶۸ ق.م.ا. منوط به دو بار اقرار است؛
با عدم تحقق عناصر ماده مذکور یعنی یکبار اقرار حد شرب خمر ثابت نیست و در صورت عدم کفایت دلیل، متهم باید تبرئه شود.[۱۹]
۸. عدم تأثیر انگیزه در اقرار؛[۲۰]
۹. اقرار خلاف واقع؛.[۲۱]
۱۰. زمان اقرار:.[۲۲]
۱۱. عدم استفاده از شکنجه برای گرفتن اقرار؛
۱۲. انکار بعد از اقرار
قانون مجازات اسلامی در این خصوص سکوت کرده، اما در امور مدنی مطابق ماده ۱۲۷۷ قانون مدنی انکار بعد از اقرار مسموع نمیباشد. مشهور فقهاء انکار بعد از اقرار را مسموع نمیدانند و فقط برخی موارد استثنائی را پذیرفتهاند که در ق.م اسلامی همان موارد استثنائی آمده است[۲۳] (مانند ماده ۲۳۶ ق.م.ا) در موارد مربوط به شرب خمر انکار بعد از اقرار به شرب خمر اثری ندارد و مسقط حد نمیباشد.
زیرا چنین مواردی در قانون پیشبینی نشده است و قیاس آن با سائر جرائم مانند زنا، وجاهت قانونی ندارد.[۲۴] عدم سقوط حد به خاطر انکار بعد از اقرار، مطابق با قواعد عمومی اقرار میباشد.[۲۵]
۱۳. توبه بعد از اقرار
در حقوق کیفری اسلام توبه بعد از اقرار، منشاء آثاری است که از حمله به حاکم اختیار میدهد، حد را جاری نماید، یا مجرم را عفو کند.[۲۶] این وضع اختصاص به اقرار دارد و به سایر ادله سرایت نمیکند.[۲۷]
شهادت
ماده ۱۷۰ قانون مجازات اسلامی
«در صورتی که طریق اثبات شرب خمر شهادت باشد فقط با شهادت دو مرد عادل ثابت میشود.»
شهادت در لغت بمعنی حضور و معاینه و اطلاع است.[۲۸]
در اصطلاح شهادت عبارتست از انتقال حقیقت امری از ناحیه فردی واجد شرایط که آن را دیده و شنیده، به قاضی محکمه علیه یکی از اصحاب دعوا و له دیگری با ادای سوگند و التزام به راستگوئی.[۲۹]
کسی که شهادت از وقوع امری در گذشته یا حال از مسموعات یا مبصرات مینماید او را شاهد (گواه) گویند. و امری که از وقوع آن خبر میدهد مشهود به و کسی که شهادت بنفع اوست مشهوله و کسی که شهادت به زیان اوست مشهود علیه نام دارد.[۳۰]
شرایط شاهد
طبق ماده ۱۵۵ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری لازم است شاهد دارای شرایط زیر باشد:
۱- بلوغ
۲- عقل
۳- ایمان (اسلام)
۴- طهارت مولد (ولد الزنا نباشد)
۵- عدالت
۶- عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی
۷- عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا
۸- عدم اشتغال به تکدی و ولگردی.
ماده ۱۷۱ قانون مجازات اسلامی
«هرگاه یکی از دو مرد عادل شهادت دهد که شخصی شراب خورده و دیگری شهادت دهد که او شراب قی کرده است حد ثابت میشود.»
این ماده ناظر بر اختلاف در نوع شهادت است و ظاهر ماده ناظر به موردی است که هر دو شاهد نسبت به یک شرب خمر شهادت دهند. اگر دو شاهد نیز شهادت بدهند که فلان شخص شراب را قی کرد، حد بر او ثابت میشود، زیرا قی کردن شراب دلیل بر نوشیدن شراب دانسته شده است.
تذکر:
حکم این ماده را نمیتوان به موارد دیگر تسری داد، مثلاً اگر یک شاهد بگوید که بوی شراب را از دهان متهم استشمام کره و دیگری شهادت دهد که متهم شراب خورده حد ثابت نخواهد شد هر چند ممکن است گفته شود که بیرون آمدن بوی شراب از دهان کسی دلیل بر آنست که شراب نوشیده است اما بهتر است در اینجا قانون را به نفع متهم تفسیر مضیق نمائیم.[۳۱]
وحدت در شهادت
در شهادت به شرب مسکر لازم است از لحاظ زمان یا مکان و مانند آن اختلافی نباشد ولی در صورتی که یکی به شرب اصل مسکر و دیگری به شرب نوعی خاص از آن شهادت دهد حد ثابت میشود. (ماده ۱۷۲ قانون مجازات اسلامی)
از ظاهر قسمت ذیل ماده ۱۷۲ قانون مجازات اسلامی چنین بدست میآید که تفصیل در شهادت لازم نیست زیرا شهادت به شرب اصل مسکر نیز پذیرفته شده است.[۳۲] اگر در خصوصیات اختلاف کنند مثل اینکه یکی از آنها بگوید: «اوضاع آشامید» و دیگری بگوید: «او شراب خورد» یا یکی از آنها بگوید: «او در بازار آشامید» و دیگری بگوید: «او در خانه آشامید» یا یکی از آنها شهادت بدهد که: «او با علم به حکم، آشامید» و دیگری بگوید: «او از روی جهل آشامید» و یا اختلافات دیگری در بیان شهادت پیش آید، حدی ثابت نمیشود.[۳۳]
اعتبار اقرار یا شهادت
اقرار یا شهادت در صورتی موجب حد میشود که احتمال عقلائی بر معذور بودن خورنده مسکر در بین نباشد. (ماده ۱۷۳ق.م.ا)
چنانچه دادگاه وجود چنین احتمالی را حدس بزند لازم است برای رفع شبهه پیرامون آن تحقیق کند منظور از احتمامل عقلائی جهل به حکم یا موضوع، اکراه اضطرار، جنون و عدم بلوغ میباشد. بنابراین دادگاه نمیتواند عذری را که در قانون بیان نشده است به عنوان عذر موجه، احتمال بدهد و به تحقیق پیرامون آن بپردازد.[۳۴]
نکته
حکمی که در ماده ۱۷۳ ق.م.ا بیان شده است اختصاص به اقرار و شهادت ندارد، بلکه اگر قاضی علم به شرب خمر پیدا کند اما احتمال عقلائی بر معذور بودن متهم بدهد بازهم حد ثابت نخواهد شد.[۳۵]
علم قاضی
علم در لغت بمعنی دانستن و دانش است در اصطلاح فقهی بمعنی اطمینان است که آن را علم عادی هم نامیدهاند.[۳۶]
علم عادی علمی است که اغلب مردم و متعارف اعضای جامعه وقتی به آن دست یافتند به احتمال خلاف آن توجه نمیکنند.[۳۷]
در اثبات شرب خمر از علم قاضی به عنوان یکی از دلایل اثبات آن ذکری نشده است اما از اطلاق مواد ۱۰۵ و ۱۲۰ قانون مجازات اسلامی میتوان چنین برداشت نمود که علم قاضی یکی از دلائل اثبات جرم است که اختصاص به جرم خاصی ندارد و حتی شامل تعزیرات نیز میشود.[۳۸]
فقها نیز بر این مطلب تصریح نموده و دلیلیت آن را برای همه جرائم پذیرفتهاند.[۳۹]
لازم است قاضی مستندات علم خود را در حکم صادره تصریح نماید.
پس یکطرفه فکر نکنید .
باز هم اشاره می کنم که حکمی و فتوایی ندادم بلکه مطرح کردم که این دیدگاه هم بیان شده باشد .
از خدای خودم می ترسم که حکمی و یا ادعایی یا فتوایی داشته باشم فقط دیدگاه را ارائه کردم
نظرات