رابطه دوستی به قصد ازدواج

۲۳ سال دارم، حدود یک ماه پیش با پسری ۲۴ ساله در چت روم از شهر خودمان آشنا شدم. از یک خانواده با اصالت هستند. دانشجوی فوق هستند و شاغل نیز می باشند. ما در این مدت کوتاه خیلی همدیگر را دیدیم و نسبت به هم ابراز علاقه داشتیم و داریم. ایشان به من قول ازدواج دادند ولی در حال حاضر چون یک برادر بزرگتر از خود دارند که مجرد هستند فعلا شرایط ازدواج برایشان وجود ندارد. از طرفی هم نیازهای جنسی، ایشان را خیلی آزار میدهد و گاهی از من انتظاراتی دارند و من به سبب علاقه به وی و علیرغم میل باطنی خودم گاهی به نیازهای وی پاسخ میدهم. من الان آمادگی ازدواج را دارم و دوست ندارم که این دوستی به درازا بکشد.
این را هم عرض کنم هر دو از نظر ایمان و اعتقادات بهم نزدیک هستیم و هر دو سعی میکنیم که واجبات را انجام بدیم.
از شما تقاضا دارم که مرا در مورد مشکلم راهنمایی کنید و اینکه چطور ایشان خانواده خودش را در جریان بگذارند و اینکه ما بتوانیم هرچه زودتر به هم برسیم و کمتر آلوده به گناه شویم؟

در رابطه با سوالات مطرح شده توجه شما را به نکات زیر جلب می کنم:
۱- از نگاه روانشناسی می توان گفت که دوستی و ایجاد رابطه از طریق فضای مجازی بیانگر عدم رشد یافتگی و احیانا علامتی از اضطراب، تشویش، افسردگی، عدم مهارتهای اجتماعی و...می باشد. چرا که در غیر اینصورت توجیهی برای روی آوردن به فضای مجازی به جای فضای حقیقی و بیرونی نیست. لذا هرچند ممکن است جنابعالی با شناختی که از خود دارید این خصوصیات را در مورد خویش نپذیرید اما احتیاط اقتضاء می کند که حداقل در حد احتمال این ویژگیها را در مورد این شخص صادق بدانید. آنگاه ازدواج با چنین شخصی بر فرض هم که تحقق یابد مشکلات خاص خود را دارد.

۲- ازدواج از اساسی ترین انتخابهای زندگی است که به هیچ عنوان جای ریسک کردن ندارد چرا که با مسیر آینده و سرنوشت شخص گره خورده است. حال که چنین است می بایست در انتخاب همسر اسیر عواطف و احساسات نشویم بلکه انتخاب خود را مبتنی بر شناخت و آگاهی قرار دهیم چرا که تصمیم گیری و انتخاب همسر فرایندی شناختی است نه انگیزشی یا عاطفی. اگر قرار باشد این فرایند از مسیر خویش خارج و در وادی احساسات قرار بگیرد هیچ تضمینی برای اعتماد به چنین تصمیمی نیست.

حضرتعالی در مطالب خود اشاره کرده اید به این نکته که علی رغم میل باطنیتان به خواسته غیر اخلاقی و شرعی ایشان پاسخ می دهید این امر حاکی از نزاع بین عقل و احساسات شماست که شما متاسفانه جانب عواطف را گرفته اید. حضرت علی علیه السلام در روایتی می فرمایند «حب الشی یعمی و یصم: محبت به یک چیز باعث می شود که انسان قدرت تشخیص خود را از دست بدهد».
لذا پیشنهاد ما این است تا هنگام یک خواستگاری رسمی بر مبنای آداب و رسوم از ناحیه ایشان و سبک و سنگین کردن شرایط مختلف خانوادگی فرهنگی اقتصادی و... از ادامه ارتباط با این فرد به شدت اجتناب کنید چرا که ممکن است روز به روز وابستگی کاذب شما افزایش یابد و خدای ناخواسته حضرتعالی مشمول واقعیتی شوید که حضرت در روایت به آن اشاره فرموده اند. آنگاه ممکن است احساس کنید که دیگر دیر شده است و چیزی را برای از دست دادن ندارید.

۳- این فرد اگر در ادعای خویش صادق باشند. همانطور که اشاره شد می بایست این امر را با خانواده خویش هرچه سریعتر مطرح کرده و به صورت رسمی از شما خواستگاری نمایند. به نظر می رسد وجود برادر بزرگتر بهانه ای بیش نیست چون در جامعه ایرانی معمولا اصراری برای رعایت ترتیب در ازدواج آقایان وجود ندارد ضمن اینکه برفرض که ایشان در ادعای خود صادق باشند موافقت خانواده ایشان و شما با چنین پیوندی نقشی اساسی در موفقیت این پیوند دارند و عدم موافقت خانواده ها هرچند پسر و دختر بر این امر مصر باشند می تواند آسیبهای جدی را به دنبال داشته باشد. به یاد داشته باشیم که اعتیاد از یک نخ سیگار آغاز می شود!

۴- شما می بایست به طور جامع به جوانب این ارتباط بیندیشید تا خدای ناکرده در آینده دچار خود سرزنشگری نشوید. سوال این است که آیا در حد احتمال نباید گمان برده شود که ممکن است به هر دلیلی(عدم صداقت این شخص، منصرف شدن این شخص از ازدواج با شما، عدم رضایت خانواده ها و..)این ازدواج صورت نپذیرد؟ در اینصورت اتفاقی که می افتد این است که شما به کسی وابسته شده اید که قرار نیست با او زندگی کنید. این امر می تواند به شدت سلامت و زندگی آینده شما را تهدید کند. تجربه نشان داده است افرادی که به شخصی وابستگی پیدا کرده اند اما شرایط ازدواج انها را ایجاب نکرده است با ازدواج با شخص دیگری رنگ خوشبختی را ندیده اند!

۵- به اعتقاد برخی روانشناسان مردانی که همسر خود را از مجاری غیر عرفی و شرعی گزینش می کنند و به اصطلاح ازدواج آنان مبتنی بر رابطه پیش از ازدواج بوده است، بعد از ازدواج ممکن است دچار بدبینی به همسر خود گردند که نکند همسر من با دیگری ارتباط دوستی داشته باشد آنچنانکه قبل از ازدواج با من دوست بوده است!

۶- همانگونه که اشاره شد نیت واقعی این فرد برای شما معلوم نیست لذا شایسته است که نجابت و عفت خود را قربانی هوسهای این شخص نکنید. تمایلات جنسی این فرد به شما حاکی از عدم تعهد ایشان به شماست. از نگاه روانشناسی تفاوتی که در مسئله ارتباط جنسی میان زن و مرد است این است که زنها پیش از آنکه بدن خود را در اختیار دیگری قرار دهند دل را در گرو او می گذارند یعنی مادامی که زنی دل به مردی نبندد خود را در اختیار او نمی گذارد واقعیتی که عکس آن در مورد مردان صادق است به این معنا که یک مرد به ایجاد ارتباط جنسی با جنس مخالف می پردازد بدون اینکه کوچکترین وابستگی به او داشته باشد. لذا باید مواظب بود که گمان مبرید چون شما به او علاقه دارید ایشان هم به شما علاقمندند. اگر ایشان به شما علاقه و تعهد داشته باشند نباید به خود اجازه دهند که متعرض دین و عفت شما شوند.

۷- این فرد ممکن است بعد از اینکه از طریق شما به تمنیات نفسانی خویش رسید بدون کوچکترین نگرانی ارتباط با شما را قطع کند و...

۸- با توجه به مطالب گفته شده پیشنهاد ما به شما خواهر گرامی این است که با آینده نگری چنین ارتباطی را قطع و از ایشان بخواهید بدون بهانه گیری، از طریق خانواده اش از شما خواستگاری نماید و با این امر صداقت خود را به شما به اثبات برساند، آنگاه بعد از خواستگاری رسمی تازه نوبت به این می رسد که شما بررسی کنید که ایا ایشان فاکتورهای یک همسر مناسب از دیدگاه شما را دارند یا خیر؟

دیدگاه‌ها

سلام.دختری ۲۳ساله هستم حدود ۲ ماه است که با یکی از خواستگارهایم به منظور شناخت بیشتر در ارتباط هستم.اما پس از یک ماه از آشناییمان خواستگارم با خانواده اش در مورد من جهت خواستگاری رسمی صحبت کرده و چون خانواده هایمان همدیگر را میشناسند خانواده خواستگارم با این ازدواج مخالفت کرده و دلیلش را ناسازگاری خانواده ها دانسته اند.اما من و خواستگارم همچنان به رابطه مان ادامه میدهیم تا اینکه راضی شوند.ناگفته نماند که هیچکدام از خانواده ها از رابطه بین ما خبر ندارند.لطفا راهنمایی کنید که ادامه دادن این رابطه درست است یانه در صورتی که نمیتوانیم بدون هم زندگی کنیم .و واقعا هدفمان ازدواج است.

تصویر شهر سوال

باعرض سلام و تشکر
ازدواج یکی از مهمترین اتفاقات زندگی بشری است که اگر با دقت مراحل آن طی نشود باعث مشکلاتی خواهد شد معمولا ارتباط مستقیم نه تنها باعث شناخت نمی شود بلکه وابستگی با پوشش ظاهری شناخت به وجود می آید و به خیال اینکه چون احساس خوبی نسبت به طرف مقابلش دارد پس طرف مقابلش را شناخته وارد ارتباط بیشتر می شود در حالی عشق و علاقه مسأله ای بسیار ساده است که از اصل مجاورت و در کنار هم بودن ایجاد می شود.

بنابراین بهتر بود با خودکنترلی و خویشتن داری به جای ارتباط مستقیم طرف مقابل به خواستگاری شما آمده و با تحقیقات دقیق از وضعیت خانوادگی، محیط کار و زندگی و دوستان و سایر فاکتورهای مهمی که واقعا باعث شناخت می شود و در کنار آن هم رضایت والدین که به عنوان سرمایه و پشت گرمی در زندگی مستقل زناشویی محسوب می شود.
قطعا کسی که علی رغم رضایت والدین با شما دوست شده است در درجه اول تجربه این کار را دارد و در درجه دوم بعد از گذشت مدتی از زندگی زناشویی و کاهش احساسات داغ و آتشین در کنار اختلافات فرهنگی، خانوادگی و شخصیتی دچار بدبینی هم نسبت به شما خواهد شد.

بنده به عنوان کارشناسی ارشد روان شناسی کم با این سوال از طرف فردی مضطرب و نگران مواجه نشده ام که می پرسد: من با همسرم علی رغم رضایت والدین قبل از ازدواج رابطه داشتم پس هم تجربه دارد و هم جرأت من از کجا بدانم همسرم با کسی بوده یا نبود؟ شاید در حال حاضر این نوشته برای شما و طرف مقابل قدری عجیب و غریب و خنده دار باشد ولی این پاسخ را باید در زمان خودش مطالعه کنید. پس سعی کنید این ارتباط غیر منطقی و پشیمان کننده را با تکنیک هایی که در پاسخ بعدی خواهد آمد تا زمان توافق والدین و سایر شرایط منطقی برای ازدواج ، به حالت تعلیق درآورید و با کمک مشاور ، ریش سفید و واسطه های امین به مانعی به نام عدم رضایت خانواده ها بپردازید موفق باشید.

سلام
بنده دو ماه پیش از طریق سایت همسریابی با آقایی آشنا شدم که همشهری بنده نیست واز دو شهر متفاوت هستیم بعد از یک ماه تلفنی صحبت کردن از من خواست که به شهرشان جهت دیدار و آشنایی با همدیگر سفر کنم من نیز پذیرفتم -ایشان پزشک بودند وبنده دانشجوی فوق لیسانس که هر دو شاغلیم-اولین روز ملاقات به هم دست دادیم وبه ویلای ایشان رفتیم که متاسفانه منجر به تماس جنسی شد-بعد از آن روز من به شهر خودمان سفر کردم و دچار عذاب وجدان شدم -خلاصه خیلی مضطرب وپریشان شدم واز خدا خواستم کاش مرده بودم واین عمل را انجام نداده بودم-من تا اون لحظهحتی چشمم به نامحرم باز نشده بود-من با ایشون تماس گرفتم ونگرانیم را با ایشون در میان گذاشتم -ایشان در جواب ناراحتی من گفتن که قصدش فقط ازدواج با من است-دو هفته ای گذشت واز من خواست که مجدد مرا ببیند من ابتدا نپذیرفتم وگفتم باید با خانواده اش مسئله را در میان گذارد -ایشون گفتن باشه بیا تا بعد-منم رفتم باز هم یه تماس اتفاق افتاد وبر گشتم -البته ایشون به من دست هم نزد فقط از من خواست که اونو لمس کنم که متاسفانه کردم-الان هم یه ماهه از هم بیخبریم چون ماه رمضانه وهر دو روزه ایم-لطفا منو راهنمایی کنید این بار اگه با من تماس بگیره چه کار کنم/من توبه کردم ونمیخوام گناه کنم-هرچند که عاشقانه اونو دوست دارم-خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید

باعرض سلام و تشکر
خدمت شما عرض کنم بهتر است شما وضعیت خود را از نظر سنی و سایر فاکتورهای مهم زندگی مثل روابط خانوادگی و کمبودها و نیازهای احتمالی شخصیتی را در یک پیام مستقیم مطرح می کردید تا مشاوره بهتری می شدید ولی معمولا انتخاب مهمترین اتفاق زندگی و سرنوشت ساز ترین اتفاق زندگی در فضای مجازی کار بسیار پر خطر و غیر عاقلانه است و آسیب های حتی جانی هم دنبال دارد. نکته دیگر اینکه اگر چه ما در خیلی از جاها با عبارت هایی مانند دست خودم نبود ، نفهمیدم ، یا گول خوردم و...ولی انسان موجودی هوشمند است و هیچ کاری بدون دلیل و منطق انجام نمی دهد اگر چه بعضی از وقت ها ما خودمان ممکن است هشیاری کافی نسبت به رفتارهایمان نداشته باشیم ولی مغز و شخصیت ما کار خودشان را دقیق انجام می دهند .در وضعیت شما مشخص است وقتی کسی شما را دعوت می کند به شهری و به جای عمومی شما را بدون اطلاع خانواده به ویلای می برد وووو تمام این ها هشیارانه است و بعد نکته جالب اینجاست که بار دوم که کاملا شما می دانید که ایشان قصد تکرا رابطه البته به روش دیگر دارد پس تمام این اعمال هشیارانه از طرف ایشان و شماست و شما باید با یک هنرمندی مرحله به مرحله وضعیت ارتباطی خودتان را یک وضعیت قانونی و رسمی که ضمانت برای شما داشته باشد باید ببرید و از هر گونه رابطه بیشتر جنسی بدون ضمانت های اجتماعی ، قانونی و رسمی پرهیز کنید و قدری جذابیت های خود را از دید ایشان بپوشانید و سعی کنید ایشان دراین وضعیت مبهم و بدون ضمانت به تمام لذت هایش نرسد و بخشی از خواسته هایش بعد از انجام مراحل رسمی و خانوادگی ازدواج شما برآورده شود اگر شما تمام و کمال باعث لذت ایشان شوید سند تنفر و پشیمانی و شانه خالی کردن ایشان ر ا نسبت به ازدواج با شما را امضا کرده اید پس بعضی از خواسته های ایشان را برای بعد از قرار رسمی بگذارید تا این باعث کشش و تمایل ایشان به شما شود و برای رسیدن به این تمایلاتش اقدام به برآورده کردن شرط شما یعنی عقد رسمی کنند. سعی کنید ارزش و موضوعاتی که برایشان مهم است را بشناسید تا زمان لازم به عنوان اهرم فشار از آن استفاده کنید . این تفکر اشتباه است که برای اینکه به شما وابسته شود و علاقه مندی بیشتر شود باید با تمام وجود در خدمت ایشان باشید. آنچه باعث کشش و تمایل یک مرد برای ازدواج و پرداخت هزینه رسیدن به تمایلات شخصیتی اش می شود و باعث برآورده کردن شروط طرف مقابل می شود علاقه مندی نیست بلکه کنجکاوی نسبت کشف زوایا و ابعاد فریبنده و کشاننده یک زن است این باعث می شود مرد تمام شرایط را بپذیرد و پرداخت هزینه کند پس این رابطه را به شکل منطقی ادامه داده و هر چه سریعتر قانونی ، رسمی و ضمانت دار کنید و برای خود شخصیت و احترام قایل شوید موفق باشید.

سلام
من دختری هجده سالم
درچت روم باپسری اشنا شدم که قصدمان ازدواج است سن ایشان بیست و یک است تقاضا داشتم راهنماییم کنید
من درابتدای دوستیم به واجبات عمل نمیکردم منظور نماز است روزه میگیرم و دعا میخوانم جای نماز با حضور این اقا رفته رفته تمام نمازهایم را خواندم الان نزدیک سه ماه است که مداوم شروع کرده ام مشکلم حیا وعفت است که به طرزی بد از بین رفت( ارتباط جسمی نداشته ایم ) منظور ارتباط مجازی است ایشان به علت نداشتن شرایط هرزمان که بحث خواستگاری را میکنم میگویند شرایطش را ندارن درضمن ایشان در روستا زندگی میکنند و یک ساختمان نیمه کار برای خودشان دارن هنگام مطرح این موضوع میگویند دوست ندارم که وقتی می ایم به علت نداشتن خانه و کار مداوم مخالفت کنن
میگویند به خانوادم میگویم اگر میخواهی اما تو انها را نمیشناسی گوشی را ازام میگیرند و دعوا میکنند
به یکدیگر وابسته شده اینم حتی در این مورد مادرم را در جریان میخوام قرار دهم ممنون می شوم اگه کمکی بهم بکنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
خواهر عزیز، پاسخ متن ابتدای همین صفحه ، مناسب سوال شما هم هست.
اهمیت دادن به واجبات شرعی و رعایت حیا و عفت، قطعا مسئه ای پسندیده و لازم است. اما توجه داشته باشید به خیال خواندن نماز در دام رابطه نامشروع نیفتید! برای شما حتی در دام رابطه عاطفی و وابستگی افتادن هم میتواند آسیب زا و خطر آفرین باشد، پس در ادامه این رابطه و یا تشدید کردن آن احتیاط کنید. به شما توصیه میکنیم که به صورت جدی به ایشان اعلام کنید که اگر از شما رسما خواستگاری نکنند (منظور پیشنهاد ازدواج از طرف خانواده ایشان به خانواده شماست) این ارتباط را برای همیشه قطع خواهید کرد و البته واقعا هم در این حرف و تصمیم خود جدی باشید. یک مهلت زمانی به ایشان اعلام کنید (مثلا یک ماه، یا مثلا دو هفته پس از ماه صفر یا... غیره)، و بخواهید در این مهلت تکلیف را مشخص کنند. جواب ایشان به شما میتواند خیلی از واقعیات را روشن کنید. اگر همچنان بهانه بیاورند تا زمان را عقب بیاندازند یا به خواستگاری نیایند، مشخص میشود در این تصمیم جدی نیستند و بهتر است فکر ایشان را از سر بیرون کنید.
خودتان هم توجه داشته باشید که معمولا خانواده ها از جوان انتظار ندارند همان روزی که به خواستگاری می آید ماشین و خانه و شغل مناسب، همه را با هم داشته باشد، همانطور که همان روز خواستگاری دختر را به پسر نمی دهند. قطعا یک مدت زمانی تعیین خواهد شد و اجازه خواهند داد تا دو طرف بتوانند در طول زمان برای ازدواج مهیا شوند.
در هر صورت این مسئله را جدی بگیرید که ارتباط مخفیانه به صلاح هیچکدام (به ویژه شما) نیست.
موفق باشید.

سلام من بمدت چندوقت باپسرخالم رابطه داشتم وقصدمون ازدواجه البته ایشون فعلاشرایط اینکه بخادخاستگاری بیادو نداره چون محصلن وسربازی نرفته خانواده ایشون ازرابطه خبردارن ولی خانواده من فقط مادرم خبردارد ک ایشونم بااین دوستیهامخالفن ،حالا تصمیم دارم ب این دوستی وپیام دادن ب پسرخالم پایان بدم چون ا مادرم ناراضیست ولی ازیه طرف فکرتنهاییو دلتنگی مرادیوانه میکند میشه راهنمایی کنید

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
در هر صورت اولین کار قطع این ارتباط است. دوم اگر واقعا هر دوی شما نسبت به هم علاقه دارید و در مورد ازداج با هم نظر مثبت دارید، بهتر است خانواده ها در جریان باشند تا هم آنها بیشتر به این مسئله کمک کنند و هم از این وضعیت مخفی کاری در بیایید. اما اگر این رابطه صرفا یک کنجکاوی، تفریح، وقت گذرانی، یا هرچیز دیگری که نامش را بگذارید بوده و قصد جدی در میان نبوده، همان قطع ارتباط بهترین گزینه خواهد بود. البته با توجه به اینکه شما با هم نسبت فامیلی دارید، و همچنین شما به نوعی یکطرفه میخواهید این ارتباط را قطع کنید، کار شما کمی سخت و دشوار اما شدنی است. علاوه بر اجرای توصیه هایی که ذکر خواهد شد، لازم است کمی با جدیّت بیشتر از بازگشت مجدد به این رابطه پرهیز کنید. البته این بدان معنا نیست که قطع ارتباط خانوادگی کنید! ارتباط خانوادگی را در حد معمول حفظ کنید (البته کمی ارتباطات کمتر بشود بهتر است).
راهکارهای ارائه شده در پست های زیر را به دقت مطالعه کنید:
http://www.soalcity.ir/node/2657
http://www.soalcity.ir/node/2685
موفق باشید

سلام دختری ۱۹ ساله هستم
در تلگرام با پسری آشنا شده ام و بعد از گذشت م تی و اتفاقاتی عاشق هم شده ایم... باز هم بگویم هنوز گیجم.. ان پسر بخاطر من نماز هایش را میخواند اما از من میخواد عکس بدون روسری بدم یا در مورد مسائل جتسی صحبت کنیم...من بسیار مذهبی ام و وقتی به اون می گویم گناه است میگوید ما قصدمان ازدواج است اشکالی ندارد لازم به ذکر است مادر او از ارتباطمان خبر دارد و می گویند هنوز زود است و باید صبر کنیم شاید نظرمان عوض شد و خانواده من در جریان نیستند گاهی فکر میکنم این رابطه اشتباه است و میخوام قزع کنم اما نمیتوانم چون واقعا دوستش دارم اما از لحاظ هایی نظراتی کاملا متفاوت داریم و مشکلم تنها همین است...
هم دوستش دارم و واقعا قصد ازدواج هم آن مسائل نمیدانم چه کار کنم...
در کل اینکه بگوییم عقد فقط یک جمله برای تعهد است و ما چون الان قصدمون ازدواجه و بهم دیگر مثل دو همسر نگاه میکنیم اینها اشکال ندارد آیا درست است؟؟؟
ممنون

تصویر شهرسوال

سلام
بزرگوار اميدوارم بتوانيم به حل مشکل شما کمک کنيم.
اين سوال شما از دو جنبه قابل بررسي است.
يک جنبه اش: فقهي است؛ و از نگاه فقه چنين مجوزي صادر نشده و چنين ارتباطي و به ويژه درخواست اين آقا (صحبت جنسي و باز کردن موي سر) هر چند خانواده شون در جريان باشند، جايز نيست و مي توان گفت: حرام است.
از نگاه مشاوره اي؛
صرف داشتن قصد ازدواج نمي تواند يک تعهد اخلاقي باشد و يا نمي تواند مجوز صدور يکسري رفتارهاي خاص نظير رفتارهاي مخصوص ارتباط زن و شوهر باشد، توجه کنيد: صرف دوست داشتن براي يک انتخاب درست منطقي نيست. اگر اين آقا واقعا قصد ازدواج دارد، بايد به طريق صحيح اقدام بکنند. حال که شما فردي مذهبي هستيد، کاري نکنيد که بعدا احساس پشيماني بکنيد، بهتر است با تامل بيشتر به اين موضوع فکر بکنيد. درخواست اين آقا و ادامه اين ارتباط گناه بوده و رفتار صحيحي نيست، در صورت غفلت حتما روزي پشيمان خواهيد شد.
توصيه مي کنم با ديد باز و نگاه منطقي ملاکهاي خودتان را مرور کنيد، تابع احساس و علاقه صرف نباشيد. بدانيد که ارتباط تلگرامي و فضاي مجازي نمي تواند شناخت واقعي را بدنبال داشته باشد، بنابراين بهتر است به طور حضوري شما همديگر را ببينيد و تحقيق لازم را انجام بدهيد. تا زماني که شناخت کامل نشده و ملاکهاي شما و ايشان مورد بررسي واقعي نگرفته، اين ارتباط صحيح نيست و نمي تواند ضامن خوشبختي شما باشد. نکته ديگر آسيب زا بودن اين ارتباط است، بر فرض شما ادامه داديد تا فرصتي پيش بياد با هم صحبت بکنيد و تصميم قطعي ازدواج را بگيريد و...شما چه تضميني داريد، بعدا اين ارتباط و عکسها و گفتگوها را بر عليه شما استفاده نکنند؟!!! بالاخره احتمال تهديد وجود دارد، حداقل به خاطر حفظ آبرو بايد اين مسئله را جدي بگيريد. چون آبروي رفته را نمي تواند جمع کرد.
سعي کنيد منطقي اين موضوع را پيگيري کرده و با قاطعيت تمام تصميم بگيريد.
آرزوي سلامتي و موفقيت دارم.

/۳۹۱۶۰۱/

نظرات