راهکار برای رهایی از عشقی ۵ ساله

عشق من!

شهر سوال ـ ۵ سال به پای مردی ماندم، هر روز و هر ساعت می‌گفت تو را دوست دارم، اما نمی‌توانست تصمیم بگیرد، دندانپزشک بود مرد عاقل و پخته‌ای بود و همین مرا بیشتر جذب می‌کرد، رئیس دانشکده شد، گفت عشق من صبر کن. رفت مسافرت و امروز که برگشت گفت من نمی توانم ازدواج کنم، نمی توانم متعهد شوم و آزادیم را از دست بدهم. اما من چیزی نگفتم. واقعا افسرده و غمگینم، نمی دانم چگونه از این علاقه احمقانه رها شوم.

با سلام و تشکر
خدمت شما عرض کنم ازدواج یکی از اتفاقات مهم زندگی ماست و بسیار اهمیت دارد. معمولا در یک فضای سالم و استاندارد انتخاب دختری که از عزت نفس، خودارزشمندی بالایی برخوردار است و نیازها و کمبود های عاطفی محیط زندگی خود را در سطح بالایی مدیریت می کند در دام وابستگی نسبت به فردی که امروز و فردا می کند نمی افتد. قطعا کسی در زندگی خود هدفی دنبال می کند حداقل فرصتی که برای تصمیم به ازدواج دارد یک ماه است در این یک ماه با تحقیقات دقیق، گرفتن مشاوره پیش از ازدواج و بررسی تفاوت های فرهنگی، خانوادگی و شخصیتی نظر قاطع خودش را مطرح می کند. اما کسی که در زندگی دچار تردید و وسواس است و یا قصد استفاده بدون دردسر و بدون تضمین را دارد ممکن است برای تخلیه هیجانات و احساسات خودخواهانه خود طرف مقابل را به قول معروف دست به سر کند.

جای تعجب اینجاست که شما ۵ سال بهترین عمر و زندگی خود را روی فردی سرمایه گذاری کرده اید که هیچ اطمینانی نسبت به اقدام منطقی و رسمی به منظور خواستگاری رسمی ایشان نداشته اید. بی شک کسی که برای خود ارزش قایل است حتی به اصرار طرف مقابل بدون ضمانت منطقی وارد رابطه و گفت و گو نمی شود و در حال حاضر حتی اگر ازدواج هم صورت بگیرد به دلیل این گونه ارتباطات در کنار تفاوت های فرهنگی، خانوادگی و شخصیتی احتمال بدبینی و شک نسبت به تعهد و وفاداری شما از طرف ایشان ممکن است صورت بگیرد. در یک وضعیت عادی که پسر به صورت رسمی فرآیند خواستگاری را انجام داده است یک سال دوره نامزدی بیشتر تجویز نمی شود چون احتمال ورود افکار پیشمانی و یا تردید کننده نسبت به ازدواج ممکن است برای پسر دردسر ساز باشد پس در وضعیت شما تکلیف مشخص است. در حال حاضر به نظر می رسد شما به دلیل وابستگی که مشخص نیست ریشه آن چیست؛ دنبال آرامش گرفتن از طریق جواب مثبت شنیدن از طرف ایشان هستید و ایشان هم به دلیل ویژگی های شخصیتی(تردید و وسواس)، اطمینان نسبت به اینکه شما را در چنگ خود دارد و غیر از ایشان شما به دلیل وابستگی نمی توانید خواستگار دیگری را پذیرش کنید و یا احساس یکنواختی به دلیل گذشت ۵ سال از این ارتباط و نبود مانع قانونی  نسبت به جدا شدن از شما و به دلایل دیگر که ما از آن اطلاع نداریم قصد تشکیل زندگی هدفمند، منطقی  که به صورت رسمی بوده به نحوی که  والدین و خویشاوندان ایشان  و شما در جریان قرار بگیرند را ندارد. و شما بعد از اینکه مطئمن شدید که ایشان قصد تشکیل زندگی رسمی و قانونی را ندارند راهکارهای زیر را انجام دهید:


صرف عشق و علاقه که بسیاری از روان شناسان عشق را نوع جنون و مریضی می دانند نمی تواند رابطه پر ریسک شما را توجیه کند و باید عشق و علاقه توسط منطق و عقل هم تأیید شود تا باعث نابودی نشود. اما در زیر راهکارهای فراموش کردن عشق های بی هدف و پاتولوژیک مطرح شده است امید است با پشتکار هر چه تمام این تکنیک ها را عملیاتی کنید:

۱- سعی کنید در بیرون هیچ آثاری از ایشان را جلوی دید خود نداشته باشید مانند عکس شماره تلفن و یادگاری های و... و آنها را محو کنید.
۲- افرادی که در وضعیت شما قرار دارند به هیچ وجه نقاط منفی و بدی ها و آسیب هایی که از طرف مقابل متحمل شدن را نمی بینند و به همین دلیل علاقه و وابستگی آنها ثابت می ماند . شما با تهیه لیستی از نقاط منفی ایشان  و مشکلاتی که الان و بعد از ازدواج با ایشان برای شما ایجاد خواهد کرد را بنویسید و هر روز مرور کنید تا نگرشتان نسبت به ایشان منطقی تر شده و احساس ناراحتی و یا به عبارتی تنفر از ایشان ایجاد شود
۳- درباره امتیازات این جدایی و خوبی های جدا شدن از ایشان نیز با خود فکر کنید و سعی کنید با خوشحالی از اینکه با ایشان ازدواج نکرده اید مطالبی را یاد داشت کنید.
۴ - در حال حاضر به هیچ وجه اقدام به ازدواج نکنید زیرا ممکن است انگیزه انتقام جویی و یا با هدف بهتر شدن وضعیت روحیتان و نه با هدف عشق و علاقه منطقی  این ازدواج صورت بگیرد پس سعی کنید حداقل دوماه با انجام این تکنیک ها افکار و تصاویر مربوط به ایشان را از ذهنتان پاک کنید به حدی که اصلا تصویر ذهنی ایشان را به خاطر نیاورید و بعد هم حتما با یک مشاوره برای کمک به یک ازدواج عاقلانه کمک بگیرید.
۵- سعی کنید بدون خود سرزنشی و مقایسه نقاط مثبت و خوبی های خودتان را فراموش نکنید و با نوشتن و مرور و نادیده و بی ارزش نکردن آنها به آینده خوشبین و امیدوار باشید.
۶- انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی ، تعاملات اجتماعی ، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند و شما حتما گزارش از حال قبل و بعد از این تکنیک را باید با دقت ارسال فرمایید.
۷- ساعات و لحضاتی که شما ارتباط داشته اید بسیار وسوسه برانگیز خواهند بود مانند معتادی که ترک کرده مکان و زمان های مصرف در روزهای اولیه وسوسه انگیز بوده و ممکن است رفتاری مانند عصبانی شدن و تحریک پذیری و یا رفتن به طرف مصرف زیاد باشد بنابراین شما نیز باید با تغییر موقعیت فیزیکی و سر گرم شدن به یک کاری که عمدا در این ساعات در نظر خواهید گرفت و با آرام سازی ذهنی سعی می کنید با این وسوسه ها مبارزه کنید.
۸- هنگام هجوم  افکار و تصاویر ایشان در ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده و یا توجه و تمرکزتان را به چیزی جلب می کنید مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با یک فردی می شوید، باعجله از آن مکان را ترک می کنید، با روشن کردن تلویزیون سعی در تمرکز دیداری و شنیداری نسبت به نوع برنامه و حتی نوع لباس های مجریان و بازیگران و اسامی آنها می شوید.
۹- با افکار منفی و مأیوس کننده مبارزه کنید و پیش بینی منفی نسبت به آینده نداشته باشید.
۱۰ - شاید هفته اول به دلیل درگیر شدن با افکار اتوماتیک دچار نوعی استرس شوید ولی به مرور زمان افکاری که عادت داشتند همیشه و همه جا بدون اراده شما وارد ذهنتان شوند و حالتان را بگیرند با تکنیک های شما از اتوماتیک خارج شده و افکار جدید جایگزین می شود و در هفته های دوم و سوم افکارتان یک دست شده و تعارضی احساس نخواهید کرد.

دیدگاه‌ها

پاسخ داده شده کامل و منطقی است
به نظر بنده طرف مقابل از ابتدا نسبت به شما در خصوص ازدواج نظر مساعدی نداشته و شاید فقط میخواسته این رابطه رو که به نوعی براش ایجاد آرامش کاذب میکرده حفظ کنه
اصلا همچین آدمی به نظر بنده وجدان نداره چون اگه میداشت ۵ سال (دقت کنید پنـــــــــــــــــــــــــــــج ســــــــــــــــــــــــــــــــــــال) با احساس شما بازی نمیکرد بدون هیچ گونه تردید فراموشش کنید
ممنون

من شک دارم مردی که ۵ سال دختری را گول زده خوشبخت بشه.واقعا شک دارم. این مردها بویی از ادمیت نبردند
حتی اگه هیچ علاقه ای به شما نداشته باید حتما با شما ازدواج میکرد چون۵ سال به خاطرش صبر کردی. خواهر گلم فکرش کن ببین ایا اگه الان بیاد خواستگارید جواب مثبت با پسی که ۵ سال با زندگیت بازی کرده و بعدش گفته نمیخوامت و دوبتره امده.جواب میدی. او تو را نابود کرده.پس اگه دیدی داره میخنده فک نکن خوشبخته. اون نه تو این دنیا خوشبخته نه اون دنیا. مگر ببخشیش. ایا میبخشی. من عشقم را بخشیدم به خاطر کاری که کرد. تو چی؟

خط زدن به شما پایان شما نیست ، آغاز بی لیاقتی اون مرد پست ، رذل ، نامرد و بی لیاقته آبجی گلم پس واقعا نباید حتی ۱ لحظه بهش فکر کنی ... چون واقعا لیاقتت رو نداره ... زندگی کن و از زندگی لذت ببر شاد باشی

نظرات