چرا خدا بعضی ها را بیشتر دوست داره؟ یعنی کارهای خوبی داشتند که ما انجام ندادیم؟

علت تفاوت بین انسانها

گاهی اوقات با آدمایی روبرو میشیم که همه چیزشون سرجاشه و تقریبا میشه گفت هیچ مشکلی تو زندگی ندارند و از همه لحاظ زندگیشون هم مذهب و دینشون دارند هم از لحاظ مسائل مادی و معنوی دیگه بی مشکلند وقتی خودمون با این افراد مقایسه می کنیم گاهی اوقات فکر می کنم که خدا چقدر این آدما رو بیشتر دوست داره و حسرت شون می خودم که چقدر خدا دوستشون داره که انقدر بی مشکلند گاهی هم شده دچار حسادت بشم به نظرتون چه طوری میشه آدم بتونه خودش با این آدما مقایسه نکنه و حسادت و حسرت نخوره؟ چون مشکلات این آدما در برابر ما هیچه. چرا خدا بعضی از بنده هاش بیشتر دوست داره؟ یعنی کار خوبی کردند که ما نکردیم؟

سلام بر شما
شکی نیست که در میان افراد بشر یک سلسله تفاوت‌های مصنوعی وجود دارد که نتیجه‌ی مظالم و ستمگری بعضی از انسان‌ها نسبت به بعض دیگر است. مثلاً جمعی مالک ثروت‌های بی‌حسابند و جمعی بر خاک سیاه نشسته‌اند. جمعی بر اثر فراهم نبودن وسائل تحصیل، جاهل و بی‌سواد مانده‌اند و جمع دیگری با فراهم شدن همه گونه امکانات به عالی‌ترین مدارج علمی رسیده‌اند. عده‌ای به خاطر کمبود تغذیه و فقدان وسائل بهداشتی، علیل و بیمارند. در حالی که عده‌ی دیگری بر اثر در اختیار داشتن انواع امکانات در نهایت سلامت به سر می‌برند. این گونه اختلاف‌ها (ثروت و فقر، علم و جهل، سلامت و بیماری) غالباً زاییده‌ی استعمار و استثمار و اشکال مختلف بردگی و ظلم‌های آشکار و پنهان است. مسلماً این‌ها را نمی‌توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد و دلیلی ندارد که از وجود این گونه اختلافات بی‌دلیل دفاع کنیم.

ولی در عین حال نمی‌توان انکار کرد که هر قدر اصول عدالت در جامعه‌ی انسانی نیز رعایت شود، باز همه‌ی انسان‌ها از نظر استعداد و هوش و فکر و انواع سلیقه‌ها و حتی از نظر ساختمان جسمانی یکسان نخواهند بود. ولی آیا وجود این گونه اختلافات، مخالف با اصل عدالت است، یا به عکس، عدالت به معنی واقعی یعنی هر چیز را به جای خود قرار دادن، ایجاب می‌کند که همه یکسان نباشند.
اگر همه‌ی افراد جامعه مانند پارچه یا ظروفی که از یک کارخانه بیرون می‌آیند، یک شکل و یک نواخت با استعداد مساوی و همانند بودند، جامعه‌ی انسانی یک جامعه‌ی مرده، بی‌روح، خالی از تحرک و فاقد تکامل بود.
وجود تفاوت‌ها اولاً باعث می‌شود تا چرخه‌ی زندگی بشر به خوبی بچرخد و هر قسمتی از زندگی فردی و یا اجتماعی مردم با توان و ذوق و استعداد مخصوص به آن قسمت اداره گردد، و ثانیاً مایه‌ی پیشرفت و رشد و پرورش انسان است.
چرا که انسان با دیدن ظرفیت‌های بالاتر در افراد دیگر تلاش می‌کند تا خودش را نیز به سمت کمال سوق دهد. و از این روست که امیر مؤمنان علیه‌السلام نیز می‌فرمایند: "لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما تَفاوَتوا فَاِذَا استَوُوا هَلَکوا " مردم با وجود تفاوت‌هایشان زندگی خوب و صحیحی دارند. پس اگر همه مساوی شوند، هلاک می‌گردند. (عیون اخبار الرضا ج ۲ )

تفاوت‌ها وسیله‌ی آزمایش
خداوند در قرآن می‌فرماید: ما بین شما تفاوت قراردادیم تا شما را بیازماییم(انعام / ۱۶۵) و بعضی از شما را مایه‌ی آزمایش بعضی دیگر قراردادیم. (فرقان / ۲۰)
 تفاوت و برتری بعضی در داده‌های خداوند، ملاک برتری نیست، وسیله‌ی آزمایش و شکوفا شدن خصلت‌ها و رشد آن‌هاست. افراد ناتوان و بیمار و یتیم و دردمند، آزمونی هستند برای اقویا و افراد سالم و تندرست، و به عکس، افراد تندرست و قوی آزمونی هستند برای افراد ضعیف و ناتوان. آیا گروه دوم راضی به رضای خدا هستند؟ و آیا گروه اول وظیفه و تعهد انسانی خود را در برابر گروه دوم انجام می‌دهند؟
آری فاصله‌ای که بین طبقات مردم وجود دارد، امتحانی است الهی که اشخاص با آن محک و آزمایش شده، افراد ناسپاس از شکرگزاران متمایز می‌شوند. البته عده‌ای از در جهل و نادانی، کرامت و عزت را در پیشرفت در مادیات و داشتن مال و فرزند و جاه بیشتر می‌دانند و حال آنکه این زخارف در نزد خداوند قدر و احترامی ندارد، بلکه کرامت همه دائر مدار شکر نعمت است. هر که از این تفاوت‌ها در جهت رشد و دست‌یابی به کمال بالاتر و شکر الهی بر داشته‌ها و صبر بر ندا شته‌ها بهره گرفت، قطعاً گوی سبقت را ربوده و سعادتمند گردیده است.

قرآن کریم در آیات مختلفی از جمله آیه‌ی ۱۳۱ سوره‌ی طه به ما می‌آموزد که این نعمت‌های مادی نه پایدارند، نه خالی از دردسر. حتی در بهترین حالاتش نگهداری آن سخت مشکل است. بنابراین چیزی نیست که چشم تو را به سوی خود جلب کند. هرگز به خاطر این مال و ثروت و نعمت‌های مادی که در دست دیگران است، غمگین مباش. این‌ها گل‌های زندگی دنیاست (گل‌هایی ناپایدار که زود پژمرده و پرپر می‌شوند) و ما می‌خواهیم اشخاص را با آن بیازماییم. حتی مال و فرزند گاهی مایه‌ی آزمایش و عذاب است نه رفاه و خوشبختی. و چه بسیار نعمت‌هایی که در باطن نقمت است و چه بسا توان‌های اقتصادی که وسیله‌ی نابودی و بدبختی می‌شود.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: کسی به همسر و فرزند دیگران چشم نداشته باشد ولی همانند آن را از خداوند بخواهد. (وسائل ج ۱۲)
پیامبر اکرم نیز می‌فرمایند: هر کس به آن چه در دست دیگران است خیره شود، هم و غم او زیاد شده و ناراحتی‌اش درمان نمی‌شود. (تفسیر صافی) مقصود از خیره شدن به داشته‌های دیگران این است که نعمت‌هایی را که خداوند به او داده نبیند و فقط چشم حسرت به آن چه دیگران دارند بدوزد. چنین کسی آرامش از او سلب شده و پیوسته در اندیشه‌ی دست‌یابی به چیزهایی است که دیگران دارند و چون نعمت‌هایی را که خود در اختیار دارد نمی‌بیند، از آن‌ها استفاده‌ی صحیح نمی‌برد و نه تنها قدمی به سوی کمال برنمی‌دارد، بلکه چه بسا همان نعمت‌ها را نیز تباه کرده و از دست می‌دهد. در صورتی که اگر به دارایی‌های دیگران چشم ندوخته و در مقابل از آن چه خدا به او داده بهترین استفاده را بکند و عملاً شکر خداوند را به‌جاآورد، خداوند بنا به وعده‌ی خود در قرآن، نعمت‌هایش را در هر زمینه‌ای افزایش داده و موجبات رشد و تکامل وی را فراهم می‌سازد.

نتیجه :
از آن چه گفتیم روشن شد که وجود تفاوت‌هایی که بین مردم هست، برای ادامه‌ی حیات ضروری است. مهم این است که ما چگونه برخورد نموده و از این تفاوت‌ها چگونه بهره گیریم. وظیفه‌ی ماست که به آن چه دیگران دارند چشم ندوخته و دل نبندیم. بلکه از توانایی‌هایی که خداوند در اختیارمان نهاده، نهایت استفاده را برده و شکر او را در برابر نعمت‌های فراوانش به‌جاآوریم و در برابر آن چه به مقتضای حکمتش به ما نداده است، صبر نماییم. و صد البته که صبر منافاتی با دعا و طلب نعمت‌های بیشتر از خدا (طبق مصلحتش) را ندارد.
/۱۲۵۷/

دیدگاه‌ها

متشکرم
مطلب بسیار خوبی بود

خداوند عادل هست و بر بندگانش تفاوتی قائل نیست این انسان هست که باعث تبعیض و استعمار و استثمار می شود که خداوند بارها نهی فرموده است هرچیزی را درجای خود قرار داون نیز همان معنای توازن تساوی تعادل و عدل را می دهد اما آن چیزی که هست بشر ستمکار آنرا از سایر همنوعان خود دریغ می کند

نظرات