ازدواج دختر مسلمان با پسر مسیحی؟

ازدواج دختر مسلمان با پسر مسیحی

مسائل عاطفی قبل از ازدواج از مسائلی است كه در دین اسلام از آن نهی شده است. به خاطر این كه تا طرفین متوجه این مساله شوند كه در شان هم و مناسب هم نیستند این مساله عاطفی در انتخاب آن ها و تطبیق ملاك ها تاثیر منفی خواهد گذاشت. این دختر خانم باید از اول مواظب این مساله می بود كه به كسی كه نمی شناسد دل نبندد.

بهترین گزینه برای ایشان این است كه در كمال ادب و متانت از ایشان فاصله گرفته و عدم امكان ازدواجشان را با او در میان بگذارد. چرا كه هیچ تضمینی وجود ندارد كه ایشان بتواند این آقا را به سمت اسلام بكشاند؟ از كجا معلوم این آقا این خانم را به سمت آیین خود نكشاند؟از طرفی وقتی علاقه دو نفر آنچنان به هم زیاد باشد كه بخواهند یك عمر با هم زندگی كنند و مستحكم ترین رابطه را با هم برقرار كنند چطور در اساسی ترین مسأله زندگی كه جهان بینی است اختلاف نظر دارند. اعتقاد انسان مبنای رفتار و عمل انسان می باشد چطور دو نفر با دو مرام و اعتقاد صددرصد ضد هم می توانند با هم تفاهم داشته باشند نتیجه چنین ازدواجی عدم تفاهم روحی در منزل، در تربیت فرزند و در رفتار اجتماعی است و یا خطر انحراف عقیدتی و استحاله فكری خواهد بود.

یك حكم كلی وجود دارد و آن هم این است كه رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج از نظر اسلام جواز شرعی ندارد. چه طرف مقابل مسلمان باشد و چه غیر مسلمان. در مرحله بعدی هم این مساله از راه های منطقی تری هم می تواند حل شود و برای روشنگری یا رساندن پیام دین به یك نفر نیازی به وابستگی عاطفی به او نیست چرا كه تجربه ثابت كرده وابستگی عاطفی دو نفر نسبت به هم راه معقول و نتیجه بخشی برای معرفی دین نیست.

فرق یك مسیجی با مسلمان این است كه نگرش و ایدئولوژی فرد مسیحی بر اساس دین خودش است و جهان بینی و ایدئولو‍ژی یك مسلمان بر اساس آموزه های اسلام. در كل در نگرش به رفتار، معاشرت ها، مهمانی ها، رابطه با والدین، محرم و نامحرم، مسائل سیاسی و اقتصادی، فرهنگی و ... و همه این ها می تواند مشكلات اساسی در زندگی دو نفر ایجاد كند.

حتی با مسلمان شدن یك فرد مسیحی باز هم مسائل زیادی وجود دارد كه امكان تفاهم این دو نفر را در زندگی زناشویی كمی می كند چرا كه مسلمان شدن با تقید به وظایف دینی فرق می كند و جه بسا فردی ممكن است مسلمان شده باشد اما نتواند خود را با آموزه های دینی وفق بدهد. در این زمینه به این مساله توجه داشته باشید كه حتی ازدواج دو مسلمان در صورتی كه یكی از این ها معتقد و متدین است و دیگری فاصله زیادی با او دارد توصیه نمی شود.

در كل چنین آشنایی و ازدواجی علاوه بر اينكه شرعا جايز نيست، نه برای خانم مفید است و نه برای این آقا.

دیدگاه‌ها

اگه میگن اسلام بهترین دینه ، چرا ما که مسلمون هستیم ،بعضی از مسایلش برامون لاینحل هست ؟ این همه وب سایت خوندم خودم نتونستم خودم را قانع کنم که اوکی به این دلایل من نباید با یه مرد مسیحی ازدواج کنم . یک مشت خضعبلات و سفصته فقط گفته شده ؟ اگه دلیل ازدواج نکردن یه مرد نا مسلمون با یه دختر مسلمون اینه که دختر روحش لطیف هست و از شوهرش پیروی میکنه و دینش عوض میشه به نظر من توهین به شعور یک زن هست ...اگه دلیل اینه که بچه ها بعدا به دین پدر در مبان که باز هم کشکه ! تو کشوری که من هستم بچه دینش رو از مادر میگیره ....
توروخدا این بساط رو جمع کنین و یه کاری با آدم نکنین که آدم از اینکه مسلمون هست و داره آداب دبنش رو عمل میکنه سست بشه و بگه من چرا باید پیرو این اراجیف باشم ... خدا به ادم یه کالا داده به اسم عقل ...گفته یک کم ازش استفاده کنین .... اگه حرام هست برا مرد هم حرام باید باشه ....
اینجا مردش هست بیاد مارو قانع کنه ؟ بسم الله !

تصویر سید پاسخگو

باسلام وتشکر .
به دلیل وجود برخی تعبیرات وتعابیر در سوال تان در ابتدا باید به چند نکته اشاره شود:
اگر از سوی دوستت که بسیار اورا قبول دارید وهرگز از او دست بر دار نیستید در زمان های مختلف به ترتیب نامه های برای شما فرستاد ه شود وچیز های برای خیر وصلاح خودت از شما خواسته شود وبلاخره در پایان که اخرین نامه آن دوست برای شما است ودیگر محال است نامه ی از او دریافت نماید.
نامه ی برای تان بیاید که از همه نامه های قبلی جامع تر کامل تر محبت آمیز تر باشد ودر آن به صراحت ذکر شود که نامه های قبلی آن دوستت از اعتبار ساقط وتاریخ مصرف آن خواست ها سپری شده است از این ببعد تان اخر عمر باید طبق همین نامه اخر رفتار نماید آیا عقل تان وعلاقه ووفا داری تان به آن دوستت به شما اجازه می دهد به حرف او در آخرین نامه اش توجه ننماید
وسراغ گفته های او در نامه های قبلی که تاریخ مصرف آن گذشته رفته وبه آن ها عمل نماید ؟
هزگز چنین نخواهید بود .
شما بدلیل علاقه وباور تان به آن دوستت فقط نامه اخر اورا مورد عمل قرار داده وطبق آن رفتار می کنید .
دین اسلام هم شبیه این مثال است همه ادیان قبلی تاریخ مصرف شان تمام شده ودیگر اعتباری ندارد وعمل طبق آن ها نه تنها مقبول نیست که کیفر دارد خدا خود در آخرین وحینامه خود این را به صراحت بیان نموده است در این خصوص قرآن مى گوید: «و من یبتغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرین؛ هر که دینى جز اسلام اختیار کند، ‌از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود».(۲)
از منظر درون دینی، اسلام، دین تکامل یافتة آدم، نوح، ابراهیم، ‌موسى و عیسی(ع) است، که با تکمیل رهنمودهاى وحیانی، این دین مورد رضاى خداوندى است.
دینی که خداوند آن را دین کامل و مورد رضاى خداوندى معرفى کرده است(الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دیناً).(۳) نیز فرمود: «و تمّت کلمة ربک صدقاً و عدلاً؛ پیام راستین خدا کامل گشت».(۴)
به همین جهت پیام آور این شریعت را خاتم انبیا معرفى کرده است.(۵) خاتم مایة زینت و گُل سرسبد پیامبران است. آیات بر شمرده، برترى پیامبر اسلام و شریعتش را بر پیامبران پیشین و شرایعشان دلالت دارد.
در منظر درون دینی، پیامبران جملگى در یک مسیر در حرکتند و آخرین آنان، ‌بهترین و پیامش بهترین پیام‌ها است، ‌که از آن به دین حق، در برابر ادیان باطل، ‌یا دین برتر در برابر شرایع پیشین آسمانی، ‌یاد مى­ شود.
ادیان الهى هر کدام براى تکامل بشر آمده اند، بنابراین ادیان بعدى باید کامل‌تر از ادیان قبلى باشند. چون دین حق در هر زمانی، ‌یکى بیش نیست، در این زمان، ‌دین اسلام که آخرین و کامل‌ترین دین است، باید پیروى شود.
استاد شهید مرتضى مطهرى با استناد به آیة «و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه» مى‌فرماید : دین تسلیم است، ‌ولى حقیقت تسلیم در هر زمان، ‌شکلى دارد و در این زمان، شکل آن، ‌دین گران مایه‌اى است که به دست حضرت خاتم الانبیا ظهور یافته است. لازمه‌تسلیم خدا بودن، پذیرفتن دستورهاى او است.
روشن است که همواره به آخرین دستور خدا باید عمل کرد و آخرین دستور همان است که آخرین رسول آورده است.(۶)
حال در تحلیل مسله مورد سوال تان خوب دقت نماید انشا ءالله برای تان مفید وراه کشا خواهد :
از جمله اموری که ملل مختلف گذشته در انتخاب همسر خویش مراعات می‏نمودند و سخت پای‏بند آن بودند، این بود که می‏کوشیدند همسرشان از نظر اعتقادی نیز سالم باشد، بدین معنا که معتقد بودند همان گونه که سلامت جسمی پدر و مادر در سلامت جسمی فرزند مؤثر است، سلامت روحی و اخلاقی و عقیدتی نیز در سعادت فرزند مؤثر خواهد بود. به همین جهت مردمان از دیرباز از ازدواج با افراد غیر همکیش خود اجتناب داشته‏اند. بنابراین نهی از ازدواج با بیگانه عقیدتی اختصاص به اسلام نداشته، بلکه در ادیان دیگر نیز از ازدواج با بیگانه عقیدتی نهی شده است.
یکی از ادیانی که به شدت پیروان خود را از ازدواج با بیگانگان برحذر داشته، آیین یهود است. در بخش‏های مختلفی تورات به شدت یهودیان را از ازدواج با بیگانگان منع کرده و آن را از گناهان کبیره معرفی کرده است.
ممنوعیت ازدواج با بیگانگان یکی به سبب مصونیت اعتقادی پیروان دین بوده و یا به جهت حفظ ملیت و اصالت نژاد و قومی.
در آیین مسیحیت وزرتشتی نیز ازدواج با بیگانگان ممنوع است. در اسلام ممنوعیت ازدواج با بیگانگان در موارد محدودی که مطرح بود، مبنی بر حس ملی‏گرایی و برتری قومی نبوده، بلکه به جهت مصونیت اعتقادی مسلمانان و دور نگه داشتن آنان از آلودگی‏های اخلاقی و حفظ اصالت خانوادگی بوده است.
از نظر فقهای اسلام ازدواج با زنان یهودی و مسیحی به عنوان یک اصل اولی جایز است، هر چند اکثر فقهای شیعه ازدواج با اهل کتاب را تنها به صورت موقت جایز دانسته‏اند، ولی همه فقهای اسلام ازدواج دائم با مشرکان را ممنوع دانسته‏اند.
در مورد ازدواج زنان مسلمان با مردان غیر مسلمان، اتفاق نظر فقهای شیعه و ظاهر آیات بر این است که ازدواج زن مسلمان با هر فرد غیر مسلمان، اعم از این که کتابی باشد با غیر کتابی، جایز نیست.(۷)
فلسفه تحریم این ازدواج در قرآن و روایات، خوف تأثیرپذیری مسلمان از غیر مسلمان و راه یافتن ضعف عقیدتی و اخلاقی به مسلمانان ذکر شده است.
از آن جا که تأثیرپذیری در مورد مردان (به خصوص در دوران حاکمیت اسلام) ضعیف‏تر است، در شرایطی که غیر مسلمان ضعیف بوده و با مسلمانان قرار داد ذمه امضا کرده باشند، به مردان اجازه ازدواج داده شده است اما از آن جا که زنان به صورت نسبی در معرض تأثیر پذیری قرار دارند، از این ازدواج مطلقاً منع شده‏اند.(۸)
صدوق در کتاب در مورد این که چرا ازدواج مردان با زنان مستضعف ناصبی جایز است، ولی زنان حق ندارند با چنین مردانی ازدواج کنند، روایتی را از زراره نقل کرده که امام صادق(ع) فرمود: «با زنان شکاک و مرددّ در دین خود ازدواج کنید و زنان مسلمان را به شکاکان تزویج ننمایید، زیرا زن از شوهرش تربیت می‏پذیرد و شوهر او را مجبور می‏کند که به آیین خود درآید».(۹)
علامه مجلسی(۱۰) روایتی به همین مضمون آورده که: «از افراد بی‏اعتقاد زن بگیرید، ولی به آنان زن ندهید، زیرا زنان در معرض تأثیر پذیری از مردان هستند و مردان زنان را مجبور به پذیرش آیین خود می‏کنند». ممکن است گفته شود اگر فلسفه حکم چنین است، پس چه مانعی دارد در شرایطی، با اطمینان به این که چنین خطری وجود ندارد، بلکه شرایط به گونه‏ای است که زنان می‏توانند شوهرانشان را به پذیرش اسلام متمایل سازند، این ازدواج جایز باشد، چنان که مسیحیان در شرایطی که به این امر اطمینان داشته باشند، به زنان خویش چنین اجازه‏ای می‏دهند.
پاسخ: اولاً این مسئله صرفاً یک تصور از زن پیش از ازدواج می‏باشد و پس از ازدواج ناخودآگاه و به تدریج تحت تأثیر قرار خواهد گرفت، زیرا در هر حال نمی‏توان تأثیر آن از مرد را نادیده گرفت.
ثانیاً: آن چه در فلسفه حکم تحریم ازدواج و تفاوت زن و مرد یاد شد، علت تامه حکم نیست، چه این که ممکن است مصالح و مفاسد بسیار دیگری نیز در وضع حکم فوق مطرح باشد که از آن بی‏اطلاعیم.
شاید یکی از دلائل این باشد بعضی از فقها با استناد به آیه: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»(۱۱) بر عدم جواز ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان استدلال می‏کنند، چه این که لازمه این ازدواج، سلطه غیر مسلمان بر مسلمان خواهد بود.
بدین گونه که طبق آداب و رسوم اجتماعی زن مطیع شوهرش می‏باشد. و لازمه ازدواج با غیرمسلمان، سلطه وی بر مسلمان خواهد بود.
بعضی از نویسندگان معاصر،(۱۲) عدم ازدواج زن مسلمان با مرد کافر را معلول عدم اعتراف غیر مسلمان به مشروعیت آیین اسلام دانسته‏اند، بدین معنا که زن مسیحی در خانواده مسلمان، عقیده «دین او قابل احترام است، زیرا آزادی مذهب از طرف اسلام پذیرفته شده و به عنوان اهل کتاب شناخته شده است، ولی زن مسلمان در خانواده مسیحی به طور طبیعی مورد تحقیر قرار خواهد گرفت، زیرا مسیحیت آزادی دینی و دین اسلام را به عنوان دین آسمانی قبول ندارد و تنها مذهب نجات‏بخش را آیین مسیح می‏داند، چنان که یهودیت و دین زرتشت چنین تلقی دارند و این احتمال بسیار مقبول است.
پی‏نوشت‏ها:
پی‌نوشت‌ها:
۱. بقره (۲) آیه‌.
۲. آل عمران (۳) آیه‌.
۳.مائده (۵) آیه ۳.
۴. آل عمران (۳) آیه ‌.
۵. احزاب (۳۳) آیه ۴۰.
۶. ر.ک: مرتضى مطهری، عدل الهی، ص ۳۲۹ تا۳۳۴.
۷. سوره بقره (۲) آیه ۲۲۲.
۸. محمد ابراهیمی، ازدواج با بیگانگان، ص ۱۱۷.
۹. علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۰۲.
۱۰. بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۳۷۷ و ۳۸۰.
۱۱. نساء (۴) ۱۴۱.
۱۲. حقوقدان معاصر حافظ صیدی در کتاب المقارنات و المقابلات؛ هم چنین ر.ک: حقوق مدنی یهود، ماده ۳۹۳.

يک زن متفکر پيدا شد.قصد توهين ندارم اما امثالت خيلي کم شدن زناني که گول دين نميخورن

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام و تشکر .
گرچه منظور تان کاملا روشن نیست ولی از تعبیر تان معلوم می شود که گرایش فیمنیستی را تابید ودین مداری را را برای زنان نا خوش آیند تصور می کنید لذا باید گفت :
در شرایط کنونی دنیای معاصر، خطرات و مخاطرات فکری فراوانی فراروی زن مطرح است که اوج آنها را در ابتذال فرهنگی و حاکمیت فمینیسم مشاهده می کنیم. مکتب فِمی نیسم به عنوان معرف اندیشه غرب در مورد زنان، خوار کننده ترین مکتب و ایده در معرفی شخصیت زنان می باشد. زیرا در واقع فمینیسم از زن، یک مرد ناقص و قابل ترحم معرفی می کند. و سپس حقوق وی را در رقابت با مردان قرار می دهد و با توجه به بنیانهای فکری مکتب فمینیسم، نه تنها حقوق زن در این مکتب احقاق نمی گردد، بلکه آسیبهای فراوانی را بر شخصیت زن وارد می نماید.
»در یک تعریف کلی، فمینیسم مجموعه حرکتها و فعالیتهای اجتماعی با هدف احقاق حقوق زنان و رفع تضییق از آن است که غالبا به وسیله خود زنان انجام می گیرد. در یک کلمه، فِمینیسم، اندیشه غرب در مورد زن است. این اندیشه که در فکر مبارزه با مردان و همچنین برابر شدن با مردان در همه امور است، اکنون به عنوان یک برنامه و نقشه و حربه حقوق بشری، توسط غرب علیه موجودیت زن مسلمان و ارزشهای اسلامی به کار گرفته شده... و در صدد تفسیر جدیدی از جهان و انسان است. «۱
فمینیسم، به زن، نگاهی متحجرانه دارد و رویکردی جنسیتی به نقش و حقوق زنانه می دهد و این همان آغاز تحجر فکری است. در حالی که اسلام به شخصیت زن، نگاهی انسانی و رویکرد انسانی دارد که در تمام آیات قرآن منعکس است. در مَثَلْ می فرماید:
»وَمَنْ یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَکرً أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنُ فَأُولَئِک یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلا یظْلَمُونَ نَقِیرًا« ۲
و هر کس عملی شایسته را انجام دهد، چه مرد باشد چه زن، البته به شرط آن که دارای ایمان باشد، چنین کسانی داخل بهشت می شوند وبه اندازه خردلی ستم نمی شوند.
نگاه دین و آموزه های قرآنی به شخصیت حقیقی زن، در بردارنده تکریم، تساوی در خلقت و گوهر ذاتی، استعداد بی نهایت قرب، استعداد علمی و رشد فکری است. در حالی که نگاه فمینیستی به زن، سبب از هم گسسیختگی بنیان خانواده، تقابل زن و مرد، ابتذال اخلاقی، تبدیل زیباییها و والاییهای زن، به مد پرستی و ابزار انحراف خود و اجتماع و آسیبهای فراوان دیگر می شود.
دین اسلام در برابر این پدیده مخرّب و انحرافی، رسالت روشنگرانه دارند. برای دفاع از کرامت انسانی زن راهکارهایی نیاز است که زن امروز برای بازیابی شخصیت و جایگاه اجتماعی و خانوادگی اش به این باور برسد که: آموزه های دینی اسلام، احیاگر حقوق و شخصیت زن است، بدون آن که زن بودن زن و یا مرد بودن مرد را نادیده بگیرد.
۱- ر،ک : فتیحه فتاح زاده ، زن در تاریخ اندیشه اسلامی ص۱۲۸
۲- سوره نسا ء آیه ۱۲۴

بحث گول خوردن دین نیست جناب
بحث بر سر استفاده از عقل هست

سلام تنها چیزی که میتونم بگم اینه که دین اسلام با عقل هم خونی داره،دلایل عقلانی برای موضوعات و سوالات باید مطرح بشه نه اینکه مثلآ بگیم :شاید دلیلی داره ما نمیدونیم.....

سلام
در صورتی که مرد مسیحی اعتقاد به خدا داشته باشه و به پیامبر ما هم توهین نکنه
ایا ازدواج با اون جایز هست یا نه؟
به هرحال اسلام دین محدودیت نیست که، اگه دو نفر واقعا همدیگرو دوست دارن پس دین نباید مانع ازدواج این دو بشه و به نظرم اگه یکی از طرفین بخواد که طرف مقابل دینشو عوض کنه این یه خودخواهی محسوب میشه
میشه لطفا جواب بدید؟

تصویر سید پاسخگو

با سلام
ازدواج زن مسلمان با مرد مسیحی جایز نیست.
درست است که اسلام دین محدودیت نیست ولی باید توجه داشته باشید که چهارچوب و قوانینی دارد که باید به آنها توجه کرد.
(یکی از علتهایی که ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان را نهی کرده است این است که اعتقادات زن یا فرزندان او نسبت به اسلام ضعیف شده یا کلا تغییر پیدا می کند.)
به این نکته توجه داشته باشید که دین اسلام طبق کتب خود ادیان دیگر دین آخر است و پیامبر ما آخرین پیامبر بوده که در کتابهای آنها(البته نه کتابهای تحریف شده) اطاعت از پیامبرخاتم امر شده است و باید به اسلام می گرویدند که این کار را نکردند، پس خودخواهی نیست چیزی را که به آنها امر شده است را برای ارتباطات بیشتر مانند ازدواج از آنها بخواهیم و بهتر است ایشان هم اگر دوست دارند با شما ازدواج کنند، اسلام بیاورند.(البته صحبت راجع به کتب آنها و مسائل اعتقادی خود بحث زیادی دارد و در این مطلب که مساله ای فقهی است نمی گنجد)
موفق باشید.

مگه دين ارثي ؟بلا نسبت حيون براي بچه داري ازدواج مي کنه شما براي رسيدن براي کمال يا فرزند؟

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
از نظر اسلام اهداف اساسی ازدواج و تشکیل خانواده، عبارتند از:
۱ - رسیدن به آرامش:
در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر، پیمودن راه رشد، دستیابی به کمال انسانی و نزدیکی به خدا است.
از تنهایی درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشکیل دادن، ارضای کشش‌های نفسانی و غرایز طبیعی و فرزند داشتن از نتایج ازدواج، نیز از مهم‌ترین عوامل مؤثر در آرامش روان، آسایش فکر و جان و احساس رضامندی درونی است.(۱)
قرآن کریم در معرفی فلسفه ازدواج می‌فرماید: «و یکی (دیگر) از نشانه‌های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش پیدا کنید»(۲)
خداوند در این آیه و آیه ۱۸۹ اعراف، ضمن آن که حقیقت زن و مرد را یک گوهر دانسته و هیچ امتیازی از لحاظ آفرینش بین آنها قایل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفی کرده است.
۲ - بقای نسل:
یکی از اهداف جانبی ازدواج، فرزند داشتن و بقای نسل و تربیت صحیح آنان برای جامعه انسانی است.
امام سجاد(ع) وجود فرزند را از سعادت‌های انسان می‌داند(۳). امام صادق(ع) یکی از معیارهای مهم در انتخاب همسر را توان زاییدن فرزند معرفی می‌کند (۴).
۳ - پاسخ به ندای فطرت:
ازدواج پاسخی است خداپسندانه به ندای فطرت زیرا خداوند در وجود انسان غریزة جنسی را قرار داده است.
۴ - حفظ عفت:
از اهداف مهم ازدواج، حفظ پاکدامنی زنان و مردان و جلوگیری از لغزش‌های گوناگون است، زیرا ازدواج تنها راه ارضای طبیعی تمایل جنسی است، از این رو پیامبر(ص) فرمود: «هر کس ازدواج کند، نیمی از دینش را حفظ کرده، پس باید در نیم دیگر از خدا بترسد».(۵)
خانواده کوچک ترین جزء اجتماع بشری و از مهم ترین ارکان آن است ؛ تشکیل خانواده و استحکام آن ، برای استحکام نظام جامعه و پرورش و تربیت انسان ها ی صالح لازم و ضروری است. در نظام و کانون خانواده بسیاری از ارزش های انسانی شکل گرفته یا تقویت می شوند ، پس برای رسیدن در مراتب بالاتر کمال نیز ضروری است.
پی‌نوشت‌ها:
۱. غلامعلی افروز، همسران برتر، ص ۱ ـ ۲۴.
۲. روم (۳۰) آیه ۲۱.
۳. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۹۶.
۴. همان، ج ۱۴، ص ۳۳.
۵. سفینه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱.

من واقعا برای اولین بار تو عمرم از اینکه مسلمون هستم و تو ایران به دنیا اومدم پشیمونم. اما واقعا دارم میگم اگه از یه مرد مسیحی که دوسش دارم بهم پیشنهاد ازدواج داده بشه با اینکه مسلمونم ولی قبول میکنم. چون واقعا دوست ش دارم یه عمره که دوسش دارم. خیلی ببخشید که رک دارم حرف میزنم. ولی میگن که ممکنه اعتقاد زن از بین بره خب من واقعا این برام مهم نیست و میتونم با همه از این چیزا کنار بیام. مثلا بیشتر چیز هایی که تو دین ما حرام ولی اونا نه . میدونم که ممکنه دین و اعتقادم رو از دست بدم اما عشقم رو نمیخوام از دست بدم. چیزی که تموم عمرم منتظرش بودم رو از دست بدم فقط به خاطر اینکه تو ددوتا کشور مختلف دنیا اومدیم.نه دست من بوده که انتخاب کنم که مسلمون باشم نه اون. پس چرا باید اخرش اینطوری بشه. سخته اما بازم میگم که حاضرم همه چی رو کنار بزارم

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

از نظر اسلام، مسیحیان از اهل کتاب هستند. طبق نظر مراجع معظم تقلید شیعه، زن مسلمان نمى‏تواند به عقد آنها در آید، چه عقد دایم باشد یا عقد موقت و مرد مسلمان هم نمى‏تواند با زن هاى غیر اهل کتاب ازدواج دایم یا موقت داشته باشد. اما در ازدواج موقت مردان مسلمان با زنان اهل کتاب اقوا جواز است، و در دایم احوط منع است.

حضرت امام خمینی (ره) در این مسئله می فرمایند: "زن مسلمان نمى‏تواند به عقد کافر - خواه اصلی حربی باشد یا کتابی یا مرتد فطری یا ملی - در آید،[۱] چه عقد دایم باشد یا موقت، مرد مسلمان هم نمى‏تواند با زن هاى کافر غیر کتابیه همچنین مرتد (فطری یا ملی) به طور دایم یا موقت ازدواج کند. اما در ازدواج با زن کتابیه (یهودی یا نصرانی) در میان فقها چند قول وجود دارد:

۱. قول مشهور منع در دایم و جواز در موقت است.

۲. منع مطلقا (چه دایم و موقت).

۳. جواز ازدواج به طور مطلق.

۴. اما نظر ما اقوا جواز در موقت و احوط منع در دایم است[۲] و به احتیاط واجب ازدواج دایم با زن هاى کافر اهل کتاب نیز جایز نیست، ولى صیغه کردن زن هاى اهل کتاب، مانند یهود و نصارى مانعى ندارد".[۳]

بنابراین، طبق نظر مراجع معظم تقلید تنها ازدواج موقت مرد مسلمان با زن مسیحی (کتابی) جایز است. اما ازدواج دایم و موقت مرد مسیحی با زن مسلمان جایز نیست و در ازدواج دایم مرد مسلمان با زن کتابی چند نظریه وجود دارد در ذیل فتاوای چند تن از مراجع معاصر نقل می شود:

۱. صافی: جواز ازدواج دایم خالی از قوت نیست، ولی با تمکن از ازدواج با زن مسلمان کراهت شدید دارد. (ترک احتیاط ترک نشود).

۲. خوئی و تبریزی: احوط استحباباً عقد دایم جایز نیست.

۳. نوری: اقوا جواز ازدواج دایم، اما با تمکن از ازدواج با زن مسلمان احتیاط ترک نشود.

۴. فاضل: به احتیاط واجب جایز نیست.

۵. زنجانی: ظاهر عدم بطلان ازدواج، (چه دایم و چه موقت) است، بلکه مکروه و مخالف احتیاط استحبابی است، به ویژه در ازدواج دایم.[۴]

[۱]. توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‏۲، ص ۴۶۸م ۲۳۹۷. برای آگاهی از دیدگاه های فقهای گذشته، نک: الفقه علی المذاهب الخمسة، محمد جواد مغنیه، ج ۲، ص ۴۷- ۴۹.
[۲] همان.
[۳] همان.
[۴] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏۲، ص، ۴۶۸- ۴۶۹.

موفق باشید.

بهترین جواب ۵ ستاره *****

من هم خودم همین سوال شمارا مدتها در زهن داشتم و در ایت ۵ مائده فقط مرد هارا با زنان آزاد (غیر کنیز) اهال کتاب اجازه داده واز زنها یاد نشده. و مراجع تقلید مانند که قران را ، ما مر دم عادی برای زندگی خود ساده و اسان تفهیم می کنیم نیست چون آنها روایات معصومین و احادیث را نیز در نظر می گیرد و حتی نظر بعضی دیگر دانشمندان و مو ضوع را از حد کلان می کنند.

من خودم دلیل این را خوب پیش خودم با تجربه پیدا کردم:
در ویدیو های یو تیوب به نام (social experiment ) برای تجربه اجتماع و مردم یک مرد روی شهر رفته واز ۱۰۰ دختر تقاضای نزدیکی و هم بستر شدن را می کند ۲ دختر از ۱۰۰ دختر جواب مثبت می دهد.
و در وید یوی دیگر در یوتیوب یک دختر روی شهر رفته از ۱۰۰ نفر مرد تقاضای نزدیکی و هم بستر شدن را می کند و ۸۳ مرد از ۱۰۰ مرد جواب مثبت می دهد.
و در هر دینی مرد منحیث یک محافظ برای خانم و فرزندان در پهلوی دیگر مسائل می باشد. حتی دختران امریکایی که چقدر در کشور امن زندگی می کنند و امنیت اجتماعی از طرف دولت خوب برقرار است. به شوهر خود می گویند I want you protect me.

حالا جوا ب سوال من و شما از این تجربیات چنین بر می آید:

اول : خانم هامثل مردها زود شهوتی نمی شوند و به حرام داخل نمی شود تا اینکه بتوانند برای مرد کافر صبر کند تا مسلمان شود و یا صبر کند تا یک نفر مسلمان را پیدا کند.اما مرد نظر به تجربه زود به موارد شهوانی روی می آورد.

دوم : ۵۰ درصد امکان دارد که خانم اگر با شوهر غیر مسلمان خود زندگی کند و سر بعضی مسائل باهم به توافق نرسد و حتی کار به جایی بکشد که از هم جدا زندگی کنند و شوهر هر ۴ ماه با خانم نزدیکی نکند و یا یک مدتی دور زندگی کنند و زن مسلمان در این وقت دور بودن شاید بدون محافظ بماند وجانش به خطر بافتدو کشته شود و یا حتی زن مسلمان در صورتیکه شوهر نامسلمانش از او خودرادور گرفته شوهر دوم اختیار نمی تواند که با خور را خنثی بسازد چون برای صحتش خطر دارد و شاید به خطر بیافتد. ولی اگر مرد در این مشکلات قرار بگیردامر محافظتش به گردن خودش است. و در نبود زن اول اهل کتاب کافر می تواند زن دوم بگیرد و خودرا خنثی بسازد تا به حرام داخل نشود ولی زن امکان دارد به حرام روی بیاورد.

البته این مسائل تنها برای زنانی است که می خواهند به امر خدا زندگی کند ویک روزی بعداز مرگ عیش و نوش بهشت را بکند و به غلیان که مثل حوری در بهشت مردان خوش سیما در اختیار زن قرار می گیرد و این زنها که در این دنیا فرمان برده اند در اوج لذت شهوت خواهند بود نه برای زنانیکه تا سرحد مرگ حاضر نیستند برای بهشت در این دنیا بجنگند و قربانی بدهند.

سلام جناب سینا منش

عذر میخوام اینقدر رک جواب میدم اما این مدل تحلیلات رو من بهش میگم تحلیلات مدل احمدی نژادی !!!!
یه کم به حرف هایی که زدین فکر کردین آیا ؟
این ویدیو که تو یوتیوب ذکر کردین دقیقا حرف بر عکس شما رو ثابت میکنه ...اینکه مردا چون هرزه تر از خانم ها هستند ،پس باید محدودیت بیشتری براشون قایل شد که هرر زنی که خواستن چه مسلمون چه غیر مسلمون رو بگیرن ....زن ها که به انضمام رویکرد فکری شما میل جنسی پایینی دارند و به گناه آلوده نمیشن... پس اون خط قرمز باید برا مردا باشه که خودشون رو کنترل کنن.. شما میگی زن ها میل جنسی پایینی دارن پس هیچ مشکلی ندارن .. اما مردها چون میل جنسی بالایی دارن پس اکی هست براشون ،چون این بهترین راه هست که به گناه آلوده نشن ... خدایی با عقل خودتون یه بار دیگه بسنجین ..این سخن خودتون رو تایید میکنین ؟ ( این تحلیل که شما اشاره کردین زایده یک ذهن بیمار و یه فاحشه فکری هست ...)
حرف شما راجع به ازدواج و حمایت از خانواده و غیره ذلک هم از همین حیث تحلیلات احمدی نژادی هست ....
اگه برا من این جواب رو نوشتی باید بگم من با کمال میل حاضرم به جهنم برم و عشق و زندگی کردن با کسی که دوستش دارم و از هزارتا مسلمان آدم تر و با خدا تر هست رو با همخوابگی غلمان های بهشتی و فاحشگی تو بهشت عوض نکنم . (در ضمن به آدم هایی امثال شما باید یاد داد که عشق بین زن و مرد فقط به س.ک.س ختم نمیشه بلکه یه چیز الهی هست که خیلی ارزشمند هست)
من دین اسلام رو دوست دارم ... قوانینش هم رعایت یکنم...اون اوایل هم مثل شما فک میکردم که این کار اشتباه محض هست ..کلی کتاب خوندم کلی با دیگران بحث کردم اما حتی یک مورد جواب قانع کننده پیدا نکردم ...الان با ایمان کامل و عقل و شعور خودم میگم که این کار صحیح هست و برای کیس من مشکلی نداره ...باشد که دیگران هم یه کم مقلد نباشن و کورکورانه پیرو سخنان دیگران نشوند و از موهبت الهیشون به نام عقل یه کم استفاده کنند

من یک چیز دیگر که یادم رفت برای نظریه( ۱۳۹۵/۱/۲۶) آخر شما بنویسم ، این است که :

نظر به گفته قرآن ما میل جنسی را هیچ وقت با خط قرمز و محدودیت ها نمی توانیم جولگیری کنیم : که گفته خود قرآن است اگر ما اجازه هم نمی دادیم شما به جنس مخالفتان نزدیک می شدید پس ما آن را از راه درست به شما اجازه دادیم.

و بهترین راه جلوگیری مرد این است که زن مسیحی را بگیرد تا اینکه از راه حرام خود را خنثی کند
من جز در موافقت با قران چیزی در مخالفت آن نگفته ام > اما شما گفته های مرا ....... کوتاه فکری تحلیل می کنید> اما من مثل دیگرا قرآن پاک را درنظر نگرفته سخن نمی گویم

سلام

خیلی اتفاقی اینجا پیدا کردم و خوندن کامنت ها برام خیلی جالب بود.
بنظرم توی زمانه ای که ما داریم زندگی میکنیم دیگه نمیشه انسان ها رو در تعریف های مثل دین و نژاد قل و زنجیر کرد. تحولاتی مثل عصر ارتباطات، انقلاب صنعتی و ... باعث شده انسانها بیشتر از هر زمان دیگه ای به یکدیگر نزدیکتر بشن و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. و تعریف هایی مثل اعتقادات را بی معنی میکنند.
من خودم از ارامنه ایران هستم. باید بگم در بین جامعه ارامنه هم همین مسئله برون همسری وجود دارد و بسیار تابو شکنی هست. بسیاری رو میشناسم چون همسر ایده آل خودشون رو از بین ارامنه پیدا نمی کنن تا آخر عمرشون تنها میمونن که خیلی دردناکه ...
من با وجود اینکه مسیحی ولی هیچ تعصبی روی دینم ندارم و بیشتر از روی عادت مناسبت ها رو بجا میارم و میدونم عدم انجامش تغییری در زندگیم نخواهد داشت. معتقدم برای افراد مذهبی هم دین فقط تا حدی که باعث آرامش روح آدم بشه خوبه و نه بیشتر.
من هم مثل بعضی از نظرات دوستان اگر روزی شیفته دختری شدم که مثل خودم فکر کنه و همینطور ویژگی های اخلاقی مثل صداقت، مهربانی، ... را داشته باشه به هیچ وجه اینکه اون دختر از پدر و مادر مسلمان به دنیا اومده اهمیتی نخواهد داشت و حتما پیشنهاد ازدواج به ایشون میدم.

تصویر پاسخگو

سلام دوست عزیز
خیلی خوشحالیم که با سایت ما مرتبط شدید .
درباره مطلبی که گذاشتید چند نکته خدمتتان عرض می کنم :
۱- این که انسان ها اکنون در زمانه ای زندگی می کنند که تجهیزات ارتباطی زیاد شده و شیوه زندگی مدرن تر شده و از وسایل پیشرفته تری در زندگی استفاده می کنند ، دلیل نمی شود تا باورها و اصول اعتقادی خود را درباره مسائل اساسی هستی شناسی و خدا شناسی و انسان شناسی به کلی فراموش کرده و اسیر تکنولوژی شوند !!! به بیان دیگه تکنولوژی در خدمت انسان است نه انسان در خدمت تکنولوژی !
۲- شاید اطلاعات من از اصول اعتقادی ارامنه عزیز و هموطنمون زیاد نباشه ، اما خوب است بدانید که مسلمانان اعتقاد دارند که احکام شریعت اسلام بی واسطه یا با واسطه از طرف خداوند برای زندگی صحیح و سعادتمندانه انسان آمده و فایده عمل به اونها به خود انسان خواهد رسید و زندگی بهتری را برای انسان رقم خواهد زند . بر این اساس انسان مسلمان سعی می کند خود را به انجام تعالیم دینی و دستورهای شرعی مقید بداند ، هر چند در برخی موارد نتواند دلیل برخی از احکام را به طور دقیق بشناسد . اما با توجه به همان اعتقاد اصیل اولیه که دستورهای الهی همگی ضامن سعادت و خوشبختی انسان در زندگی می شوند ، به آنها عمل می کند .
۳-در مساله ازدواج انسان مسلمان با غیر مسلمان هم مساله همین گونه است . دلیل و فلسفه این حکم تا حدود زیادی روشن است . انسان دیندار هم با توجه به مصلحت بالاتری که خدا برای او در نظر گرفته بر اساس همان عمل می کند ، هر چند قلب و روحش دلداده کسی شده باشد و فرمان دیگری به او بدهد .
موفق باشید

میخواستم بدونم که اگر کسی در کشور غربی زندگی میکند و خواستار ازدواج با خانم مسیحی باشد و اون خانم نخواهد که مسلمان شود آیا میتوان با عقد موقت با هم زندگی کنند و همچنین صاحب فرزند هم شوند؟

تصویر پاسخگوی احکام

سلام

تشکر از ارتباط شما

مرجع تقلیدتان کیست؟

من واقعا نمیدونم چی بگم و متوجه نمیشم
یفنی اگه یه زن مسلمون با یه مرد مسیحی بخواد ازدواج کنه تو ایران این احازرو نمیدن که عقد صورت بگیره؟؟

تصویر پاسخگوی احکام

سلام

تشکر از ارتباط شما

ازدواج کردن زن مسلمان با مرد غیر مسلمان باطل است و اگر مثلا صیغه هم بخوانند فائده ای نداردو ارتباطشان زنا و حرام است.و قانون هم بر اساس همین حکم اسلام این ازدواج را ممنوع می داند.
اگر مرد غیر مسلمان می خواهد با زن مسلمان ازدواج کند باید مسلمان شود.

با سلام
من یک مسیحی هستم
با یک دختر مسلمان که سیده بود اشنا شدم حتی به خواستگاری رفتم و قبول کردم دین خودمو عوض کنم چون دوستش داشتم اما بعد از مدتی ایشون با پسر مسلمانی اشنا شد و منو ترک کرد ایا اسلام شما همینه
شما که هی از ایات کتاب خودتون میگین چرا از سوره نسا آیه ۱۵۸ و ۱۵۹ صحبت نمیکنید

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
اولا - ارتباط دختر وپسر نا محرم و به تعبیر شما ((آشنایی )) در نگاه دین اسلام حرام وکاری خلاف اخلاق است . پس آن دختر که با شما رابطه بر قرار نموده است بر خلاف حکم دینش رفتار نموده است چون در نگاه قران چنین رابطه ی ممنوع است .
ثانیا - ازدواج دختر مسلمان با مرد مسیحی جایز نیست چون ازدواج دختر مسلمان با مرد مسیحی حرام و باطل است .
ثالثا - عمل کرد یک دختر آن چنانی چه ربطی به همه مسلمانان دارد وچرا با استناد به کار او همه را زیر سوال برده اید . ؟
از این گذشته آیه یاد شده چه ربطی به موضوع بحث دارد ؟

سلام و خسته نباشید
من نظر ها رو خوندم و قانع نشدم که یه زن مسلمون نمیتونه با مسیحی ازدواج کنه ..!
خب بله میگید که توی تربیت بجه تاثیر داره اما این جمله درباره خانم های مسلمان خیلی مذهبی مثلا چادری یا کسی که خیلی به حجاب و اینا اهمیت میده تاثیر داره.
من خودم نه اهل حجابم و نه نماز در اون حد ولی خدا و پیامبر و امام ها و قران رو قبول دارم و در مواردی که واقعا دلم بخواد نماز میخونم و مثل بعضی ها برا رفع تکلیف هیچوقت نماز نمیخونم... و درباره ارتباط با محرم و نا محرم مشکلی ندارم و خیلی رعایت میکنم .. یعنی سعی میکنم خیلی مودبانه رفتار کنم و نه طوری که خیلی راحت گرم بگیرم و مثلا بلند بلند بخندم ...!
و تقریبا چیز هایی که تو مسحیت و اسلام متفاوته * البته تا جایی که میدونم* اینه که طریقه عبادت و رفتار با محرم و نامحرمه و پیامبر ما و اونهاست ...
اما خب اگه یکی که پیامبرش برا خودش باشه و مخالفتی باهم سر این قضیه ها * حجاب، ارتباط با افراد، عبادت* نداشته باشن ایا باز هم ازدواج درست نیست!؟
چون واقعا اگه منه دختر مسلمان بدون اینکه بخوام مسلمان و تو ایران بدنیا اومدم و نه میتونم تغییر دین بدم نه میتونم با یه مرد غیر مسلمون*مسیحی* ازدواج کنم ،، واقعا درسته .. یعنی چی اگه هر دوطرف باهم موافق باشن بازم اشکال داره ...؟
و اینکه میشه بیشتر درباره تربیت بچه توضیح بدین که دقیقا چی مشکل میشه ؟
و اینکه میشه که هیچ کدوم نه زن و نه مرد تغییر دین ندن ولی باهم ازدواج کنن و زن مثل من اهمیتی به حجاب و اینا که بالا گفتم نده ، بازم ممکنه که اختلاف داشته باشن؟* فکر میکنم به علاقه ربط داشته باشه*
..
..
..
خیلی ببخشید اگه جمله بندی ها کمی بد بودن.!
و در این شرایط اسلام دینی نیست که ادما توش راحت باشن .
.
.
.
ببخشید یادم رفت که بگم معلم من از دانشگاه علامه طباطبایی مدرک داره و فلسفه خونده و ازش که پرسیدم زن مسلمان و مرد مسیحی .. گفت که اون موقع زن باید به دین شوهرش بره.
میخواستم بدونم ایا اشکال داره این کار که زن به دین مسیحیت بره یعنی فقط تو شناسنامه و اینا بزنن مسیحی اما زن در حقیقت همون پیامبر و امام های خودش رو قبول داشته باشه و به سبک دین خودش عبادت کنه.. اون موقع چی؟
و درباره از دین اسلام خارج شدن چطوریه؟
*البته من قصد ندارم خارج بشم ولی اگه با اون مرد ازدواج کنم و مجبور بشم به دین اون برم میخوام بدونم که حکم اون چیه*
.
.
.
.
متشکرم

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی،
يكي از احكام ازدواج اين است؛ "زن مسلمان نمي تواند با مرد مسيحي ازدواج كند اما مرد مسلمان مي تواند با يك زن مسيحي ازدواج كند". اما چرا؟

قبل از پرداختن به جواب سؤال، ذكر مطالبي به عنوان مقدّمه ضروري مي‌باشد:

مطلب اول؛

اين است كه كافر بر دو قسم است: يك قسم آن كافر كتابي ناميده مي‌شود مثل نصاري (مسيحي) و يهود كه به وحدانيّت خداوند و پيامبران خودشان و انبياء گذشته ايمان داشته و به رسالت پيامبر اسلام ايمان ندارند،

قسم دوم: كافر غيركتابي ناميده مي‌شوند و آنها كساني هستند كه نه اعتقاد به خدا دارند و نه به انبياء الهي بلكه يا ملحدند يا مشرك و بت‌پرست هستند.

مطلب دوم؛

ازدواج در اسلام بر دو نوع است يكي ازدواج دائم و ديگري ازدواج موقّت.

ازدواج دائم عبارت است از ازدواجي كه به طور دائم بين زن و شوهر با عقد خاص منعقد مي‌گردد و بدون طلاق اين انعقاد زوجيّت قابل رفع نمي‌باشد. بر اين ازدواج آثاري از قبيل وجوب نفقة زن و تهيّة مسكن و بردن ارث و ساير لوازمات زندگي بر شوهر و نيز حقوق خاص بين طرفين مترتب مي‌گردد.

ازدواج موقّت به ازدواجي گفته مي‌‌شود كه با عقد مخصوص بين زن و شوهر براي مدّت محدود انعقاد و با انقضاء و تمام شدن مدّت كه ممكن است يك روز باشد يا بيشتر و كمتر، علقة ازدواج بين آنها خود به خود از بين مي‌رود و اكثر حقوق و آثاري كه در ازدواج دائم مطرح است بر اين ازدواج مترتب نمي‌گردد و ازدواج موقّت به متعه معروف است كه فقط در مذهب شيعه بر جواز خودش باقي مانده است، و در مذهب اهل سنّت از طرف عمر حرام گرديده است.

مطلب سوم؛

علماء شيعه و سنّي اتّفاق بر اين دارند كه ازدواج زن مسلمان با كافر حرام است و فرق نمي‌كند كافر اهل كتاب باشد مثل مسيحي و يهودي، يا اهل كتاب نباشد. و نيز ازدواج مرد مسلمان به طور مطلق با زن كافر غير كتابي به اتّفاق همة مسلمين حرام مي‌باشد. امّا در مورد زن‌هاي اهل كتاب علماء شيعه و مراجع تقليد قائل به جواز ازدواج موقّت با آنان مي‌باشند.(۱) و در ازدواج دائم با آنان اقوال مختلف است.

برخي از علماء و مراجع تقليد مثل امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ و آيت الله بهجت و آيت الله اراكي و آيت الله فاضل لنكراني و ابن البرّاج عقد دائم با آنان را جايز نمي‌دانند.(۲)

آيت الله سيستاني عقد دائم با زن اهل كتاب را بنابر احتياط لازم جايز نمي‌داند.(۳)

آيت الله خويي و آيت الله تبريزي ترك ازدواج با زن مسيحي و يهودي را احتياط مستحب مي‌دانند.(۴)

آيت الله گلپايگاني ـ رحمة الله عليه ـ و آيت الله صافي گلپايگاني جواز ازدواج دائم با آنان را خالي از قوّت ندانسته ولي در صورت تمكّن از ازدواج با زن مسلمان، ازدواج با آنان بر طبق فتواي آنها كراهت شديده دارد.(۵)

امّا اهل سنّت ازدواج دائم با زنان اهل كتاب را حلال مي‌دانند.(۶)

بنابراين روشن شد كه در اسلام ازدواج زن مسلمان با كافر به طور مطلق حرام است، و نيز ازدواج مرد مسلمان با زن غير اهل كتاب مطلقاً جايز نمي‌باشد امّا با زن اهل كتاب اقوال مختلف است كه بيان گرديد.

و اينكه چرا يك زن مسلمان با يك مرد مسيحي يا به طور كلّي با مرد كافر نمي‌تواند ازدواج كند، علّت آن با بيان امور زير روشن مي‌گردد:

۱. با توجّه به اينكه اسلام دين حق و هدايت و در نتيجه راه رستگاري و نجات است، و خداي متعال در هر زماني براي هدايت بندگانش دين حق را با پيامبر و كتاب آسماني خاص ارسال نموده و پيروي از آن را ماية سعادت و نجات قرار داده است و از نظر خداوند هيچ ديني جز ديني كه خودش آن را فرستاده است مورد قبول نبوده و پيروان غير دين اسلام را از زيانكاران مي‌شمارد.(۷) پس با قطع نظر از هر دليل شرعي، عقل سليم انسان به تنهايي حكم مي‌كند كه يك فرد مسلمان وقتي كه در مسير نجات و هدايت واقعي قرار گرفته است نبايد به جرگة اهل باطل بپيوندند تا چه رسد كه يك زن مسلمان با كافر يا مسيحي ازدواج نموده و بدون پشتوانة اجتماعي از طرف مسلمين در متن جامعة كفر قرار بگيرد و در نهايت از نور به سوي ظلمت كشانده شده و از ولايت خداوند خارج و در تحت ولايت طاغوت قرار بگيرد.

بنابراين ازدواج يك زن مسلمان با كافر مستلزم گمراهي و بدفرجامي اوست و به خاطر اهميّت داشتن نجات انسان از گمراهي و هدايت او در نزد خداوند، نه تنها يك زن مسلمان نبايد با كفّار ازدواج كند بلكه اگر از زنان كفّار كسي به سوي مسلمين هجرت نموده و پناهنده شود بعد از اين كه اسلام او ثابت شد، به دستور قرآن(۸) بر مسلمين حرام است كه اين زن را به اولياي او برگردانند حتّي اگر پدر، شوهر، برادر و اقاربش به دنبال او بيايد و او را از مسلمين طلب كند.(۹)

۲. مسئلة عزّت و شرافت كه مخصوص خداوند، پيامبر و مؤمنين است(۱۰) اقتضاء مي‌كند كه نبايد عزّت و شرف يك زن مسلمان با ازدواج با كافر در اثر تسلّط كافر بر مقدرات و حيثيت او پايمال گردد، ولو اين زن قادر به حفظ دين خود در ميان كفّار باشد، زيرا هم بر حسب تكوين و هم بر حسب قوانين تشريعي و قراردادهاي جوامع بشري مردها بر زنها سلطنت و قيّوميت دارند و اين سلطنت منحصر در زن و شوهر نبوده بلكه هم در دين اسلام و هم در اديان ديگر حتّي قوانين عرفي براي نوع مردها بر نوع زن‌ها در جهات عامّه‌اي كه يك نوع ارتباط به زندگي هر دو طرف دارد جعل شده است.(۱۱) بر همين اساس خداوند بر طبق مقتضاي ساختار جسمي و تكويني مرد و زن مي‌فرمايد:«مردان، سرپرست و خدمت‌گزار زنانند.»(۱۲) بنابراين شوهر بر همسرش يك نوع سلطنت دارد زيرا وقتي شوهر در برابر زن و فرزندان خود مكلّف و موظّف است كه تمام ضروريات زندگي از قبيل نفقه، پوشاك، منزل و ساير امور رفاهي و آسايش را براي آنان مهيّا و آماده كند، اين خودش يك نوع سلطنت براي او نسبت به خانواده‌اش از آن جمله همسرش ثابت مي‌كند.

و از طرف ديگر خداوند مي‌فرمايد: كافر ابداً نمي‌تواند بر مسلمان سلطنتي داشته باشد.(۱۳) چون با اين سلطنت عزّت و شرف مسلمان زير سؤال رفته و در برابر كفّار ذلّت نصيب او مي‌گردد. پس به اقتضاء اين دو آية شريفه ازدواج يك زن مسلمان با كافر حرام بوده و جايز نمي‌باشد.

۳. بعضي از اقوال در حرمت ازدواج دائم مرد مسلمان با زن كافر اهل كتاب مطرح بود. علّت آن را بعضي‌ها آية لا تنكحوا المشركات حتّي يؤمنّ(۱۴) گرفته لكن اين آية شريفه كه مي‌فرمايد: با زنان مشرك ازدواج نكنيد مگر بعد از اينكه ايمان بياورند، انحراف به زنان غير مسيحي و يهودي دارد. فخر المحققين در عدم جواز ازدواج مرد مسلمان با زن اهل كتاب مي‌نويسد: كه ازدواج مستلزم محبّت و مودّت بين زوجين است.(۱۵) و از طرف ديگر آيه‌اي كه مي‌فرمايد: هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد نمي‌يابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند.»(۱۶)، مودّت و محبّت كافر را حرام نموده است.(۱۷) بنابراين مرد مسلمان با زن كافر هم نمي‌تواند ازدواج كند، مگر اين‌كه به صورت ازدواج موقّت باشد زيرا در ازدواج موقّت مسئله مودّت و محبّت چندان نقشي ندارد.

پی نوشت ها:
۱. رجوع شود به باب نكاح، رساله‌هاي عمليه، و كتاب‌هاي فقهي مراجع تقليد و فقها فريقين.
۲. رساله‌هاي عمليه، باب النكاح، و جواهر الفقه، قم، جامعه مدرسين، اول، ۱۴۱۱ ق، ص۱۷۶.
۳. توضيح المسائل، ص ۵۰۱، مسئلة ۲۴۰۶.
۴. رساله‌هاي عمليه، باب نكاح.
۵. رساله‌هاي عمليه، باب نكاح.
۶. ابن حزم اندلسي، المحلّي، بيروت، دارالفكر، ج۹، ص۴۴۸، و الشرواني و العبادي، حواشي شرواني، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج۷، ص۳۲۱.
۷. آل عمران:۸۵.
۸. ممتحنه:۱۰.
۹. حلي، تذكرة الفقهاء، قم، آل البيت، اول، ۱۴۱۷ ق، ج۹، ص۳۶۲.
۱۰. منافقون:۸.
۱۱. طباطبايي، محمّد حسين، الميزان، قم، مؤسسة نشر اسلامي، ج۴، ص۳۴۳.
۱۲. نساء:۳۴.
۱۳. نساء:۱۴۱.
۱۴. بقره:۲۲۱.
۱۵. دوم:۲۱.
۱۶. مجادله:۲۲.
۱۷. ابن العلامه، فخر المحققين، ايضاح الفوائد، بي‌نا، اول، ۱۳۸۹ ق، ج۳، ص۲۳.

موفق باشید.

سلام تورو خدا یکی بهم جواب بده یعنی چی که جایز نیست؟؟ یعنی چی که اگه با یه مرد مسیحی ازدواج کنم رابطه مون زنا میشه و بچه امون هم از یه رابطه ی نامشروع؟؟؟؟؟
میدونین برای رسیدن به این مرد هفت ساله تموم پنج زبون رو یاد کرفتم کلی سختی کشیدم کلی زحمت و گریه میدونین چند شب نخوابیدم؟؟؟؟
این چه دینیه که حتی توی ازدواج هم ما زنا رو محدود میکنه؟ من بهش علاقه دارم از علاقه هم گذشته من زندگیمو پاش دادم؟؟ اگه اون مسلمون نشه چی؟ شما میگید من نباید مسیحی بشم پس انتظار دارید اون دینشو عوض کنه؟ الان من چیکار کنم؟ نمیزارم همه ی زحمتام از بین برن لطفا کمکم کنین من میتونم مثلا دوبار عروسی بگیرم؟ یه بار مثله مسیحی ها و یه بارم خطبه ی عقد بخونیم مثله ایرانی ها؟؟؟؟چرا نمیتونم ازدواج کنم مثلا؟؟؟حتی اگه تا آخره عمرم نزارم روم تاثیر بزاره و مسیحی نشم بازم نمیتونم ازدواج کنم؟ خواهش میکنم در اولین فرصت جوابمو بدین من برای ازدواجون که ماهه دیگست میرم کره و تا آخره عمرم هم اونجا میمونم...چیکار کنم الان؟

تصویر پاسخگوی احکام

سلام

تشکر از ارتباط شما

خواهرم ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان حرام و باطل است .

نمیخوام...اون زندگیمه...من که تمام زندگیمو براش دادم اگه اون مسلمون نشه من مسیحی میشم!!
نمیدونم تغییره دین چه حکمی تویه اسلام داره نمیخوامم بدونم اما من ازش نمیگذرم...واقعا این عدولو عدالتیه که خدا ازش میگه؟؟ واقعا این همون انصاف و عدالت خداست که خودش میگه زنو مرد یکی ان ولی تویه همه چیز مردا از ما سر ترن...برم جهنم مهم نیست این همه سال عذابم داد پدرم اعتیاد داشت هر روز دعوا و شکستن ظرف و داد!!موقع دانشجویی دوتا کار داشتم اول میرفتم دانشگاه بعد آرایشگاه بعد رستوران!! میدونین یاد گرفتن پنج تا زبون چقد سخت بود؟ ترکی(زبونه مادریمه که از اولم بلد بودم)فارسی(نه حرف زدنه معمولی تمام آرایه ها ومینای شعرا و...) فرانسوی انگلیسی چینی و کره ای!!! هر پنج تاشو فولم..با اونهمه کار تخصص مغز و اعصاب گرفتم فقط به عشقه اون حالا خوابیدین پا شدین میگین نمیتونم باهاش ازدواج کنم..بهتر منم مسیحی میشم لاقل توی اون دین زنا اینقد پیشه مردا کوچیک نیستن..هه..

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
آینده فوق‌العاده درخشان شما در پشت خویشتنداری‌ها و دوراندیشی‌های ریز و درشت امروز شما نهفته است، پس ارزش سرمایه وجودی خود را بیش تر بدانید و از سرمایه‌گذاری روانی بیهوده بر این پسر غیر مسلمان پرهیز نمایید.
به عنوان انسان بالغ و عاقل مختارید از میان توصیه‌های گوناگون یکی را که بیش تر به صلاح شما می‌باشد برگزینید، چه بهتر که با نیم نگاهی به آینده دست به این انتخاب سرنوشت‌ساز بزنید.
اکنون در دوره نوجواني قرار داريد. يکي از خصوصيات اين مرحله جوشش و غليان عواطف است. به عبارت ديگر در اين دوران نيازهاي عاطفي شدت بيش تري پيدا مي‌کنند و نوجوان شديدا به دنبال ارضاي آن است . اگر نوجوان دقت نکند ،ممکن است به راحتي منحرف شده و از منبعي مسموم عواطفش را ارضا کند.
در اين دوران احتمال اين که نوجوان نسبت به فرد نامناسب دچار علاقه گردد، بسيار فراوان است. گاهي اين عواطف آن قدر غلبه مي‌کند که فرد نمي‌تواند عيوب طرف مقابل و يا عيوب کار خود را ببيند؛ حتي سعي مي‌کند کار خود از هر عيب و ايرادي مبرا و پاک نشان دهد. اين گونه عواطف که منشا منطقي و شرعي ندارند، اگر بسيار شديد شوند ،راه عقل و شناخت را مي بيندند. فرد با هيچ استدلال منطقي قانع نشده و به راه خود ادامه مي‌دهد. چنين فردي معمولا زماني متوجه اشتباه خود مي شود که کار از کار گذشته و دچار ضررهاي بسيار بزرگي شده است.
توجه داشته باشید ارتباط نامشروع با مرد نامحرم ومحبت وعشق به او ، عملی حرام و از گناهان بزرگ شمرده شده است.اما گناه هر چه باشد، قابل توبه است. خداوند متعال راه توبه و برگشت را به روی انسان‌ها گشوده است. آنان می‌توانند با توبه و استغفار، گناهان گذشتة خود را جبران کنند. پس از توبه و انابه به درگاه خدا دیگر بار راه تقوا و عبادت را پیش گیرند. به این جهت قرآن مجید و روایات اهل بیت(ع) مردم را به توبه دعوت و تشویق نموده‌اند.
خداوند در یکی از آیات فرموده است: «قل یا عبادی الّذین أسرفوا علی أنفسهم لا تقنطوا مِن رحمة الله إنّ الله یغفر الذّنوب جمیعاً إنّه هو الغفور الرّحیم وأنیبوا‌إلی ربّکم؛(۱) ای بندگان خدا که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید، از رحمت خداوند نا امید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد و به درگاه پروردگارتان انابه کنید»
آری آنان که از روی عناد و لجاجت، عصیان با پروردگار هستی نکرده‌اند، بلکه گناه آنان از روی جهل و سهو و پیروی هوای نفس و غلبه نفس اماره و مقتضیات جوانی بوده و سپس توبه حقیقی کرده‌اند، چرا مأیوس شوند؟ یأس از رحمت الهی، از گناهان کبیره و در ردیف کفر قرار دارد!
توبه از آن در درگاه الهی پذیرفته می شود، به شرط آن که توبه حقیقی باشد؛ یعنی انسان پشیمان شده و از عمق دل توبه کرده باشد، خداوند توبه او را می پذیرد و گناهان او را می بخشد.
بنابراین بدانید، دختر مؤمنی هستید که به هر دلیلی دچار یک تصور نادرست و رفتار ناپسند گشته‌اید. هیچ‌گاه خودتان را مساوی با رفتار ناشایست خود ندانید. در پیشگاه خداوند عزیز و دوست داشتنی هستید و برای جبران گناهان ریز و درشت راه به روی همه بندگان باز است.
این همه جوان زیبا ومسلمان مگه کم است که شما در دام عشق یک فرد غیر مسلمان گرفتار آمده اید و تصور می کنید که همه خوبی ها در او ست .؟؟ توجه داشته باشید که اسلام به زن کرامت وعزت داده وراه لذت های جنسی را از طریق حلال وهمسر شرعی را بر روی او باز نموده وحتی تشویق به ازدواج نموده است ولی در جهان مسیحیت امروز زن به عنوان یک کالا برای لذت حیوانی مورد استفاده قرار می گرد
.
پی‌نوشت‌:
۱. زمر (۳۹) آیه‌ ۵۳.

من یک دختر مسلمونم و تمام زندگیمو هر جایی پا گذاشتم خدایی بوده و هر چی دارم خدا برام خواسته همیشه مواظب بودم و انسان کمک.کننده ای هستم و تا تونستم برا ی رضای خدا اینکارو کردم تمام زندگیمه و خدام و احترامی که برای اهل بیت قایلم من هر کاری کردم دلی والهام خدایی بوده نه تعصب نه اجرا بی دلیل یک دستور عذاب اور
من مردایه مسلمون (شناسنامهای)زیادی در ارتباط با من اذیتم کردن و شان و انسانیت منو زیر سوال بردن منو از اعتقادهام دور کردن و موجب افسردگی و تنفر از خودم شدم تا. اینکه به لطف خدا و دینم من دوباره به حالت اول برگشتم وحتی بهتر با یه پسر مسیحی ایرانی اشنا شدم که به طور معجزه وار زندگیمون مثله هم پیش میره و حتی اتفاق های مشابه در یک زمان برامون رخ میده حسامون بهم خیلی قویه و به طور باور نکردنی انگار سال هاست که دنبال هم میگشتیم من عشق و احترام و ارامشو هر چیزی که سال ها پسرهای مسلمون ازم گرفتن به من برگردوند وهیچکس به خوبی و انسانیتش نمیشناسم عشق ما خداییه
تو رو به خدا شماها ایمان بیارید خدا بزرگترینه چرا با این دستورها و حرف هایه بی حس و عذاب اور حکم میبرید برای دل ادمها خدا به ما عقل داده برای تفکر و قلب برای ارتباط بی واسطه با خودش . به خدا که عشق مسیحیه من از من مسلمون تره و نمیخام به خاطر ازدواج زوری دینشو عوض کنه چیزی که اونم از من نمیخاد شما برای ما دعا کنید که جز خدا کسی بر ما حکم نکنه(ایا شما نمیبینید ایا شما نمی اندیشید)

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

کلام شما در برخی مصادیق ممکن است صحیح باشد، اما نمی توان نگاه عمومی داشت.
بله داریم افراد به ظاهر مسلمانی که از اسلام بهره خاصی نبرده اند!

اما با این همه،
از نظر اسلام، مسیحیان از اهل کتاب هستند. طبق نظر مراجع معظم تقلید شیعه، زن مسلمان نمى‏تواند به عقد آنها در آید، چه عقد دایم باشد یا عقد موقت و مرد مسلمان هم نمى‏تواند با زن هاى غیر اهل کتاب ازدواج دایم یا موقت داشته باشد. اما در ازدواج موقت مردان مسلمان با زنان اهل کتاب اقوا جواز است، و در دایم احوط منع است.

حضرت امام خمینی (ره) در این مسئله می فرمایند: "زن مسلمان نمى‏تواند به عقد کافر - خواه اصلی حربی باشد یا کتابی یا مرتد فطری یا ملی - در آید،[۱] چه عقد دایم باشد یا موقت، مرد مسلمان هم نمى‏تواند با زن هاى کافر غیر کتابیه همچنین مرتد (فطری یا ملی) به طور دایم یا موقت ازدواج کند. اما در ازدواج با زن کتابیه (یهودی یا نصرانی) در میان فقها چند قول وجود دارد:

۱. قول مشهور منع در دایم و جواز در موقت است.

۲. منع مطلقا (چه دایم و موقت).

۳. جواز ازدواج به طور مطلق.

۴. اما نظر ما اقوا جواز در موقت و احوط منع در دایم است[۲] و به احتیاط واجب ازدواج دایم با زن هاى کافر اهل کتاب نیز جایز نیست، ولى صیغه کردن زن هاى اهل کتاب، مانند یهود و نصارى مانعى ندارد".[۳]

بنابراین، طبق نظر مراجع معظم تقلید تنها ازدواج موقت مرد مسلمان با زن مسیحی (کتابی) جایز است. اما ازدواج دایم و موقت مرد مسیحی با زن مسلمان جایز نیست و در ازدواج دایم مرد مسلمان با زن کتابی چند نظریه وجود دارد در ذیل فتاوای چند تن از مراجع معاصر نقل می شود:

۱. صافی: جواز ازدواج دایم خالی از قوت نیست، ولی با تمکن از ازدواج با زن مسلمان کراهت شدید دارد. (ترک احتیاط ترک نشود).

۲. خوئی و تبریزی: احوط استحباباً عقد دایم جایز نیست.

۳. نوری: اقوا جواز ازدواج دایم، اما با تمکن از ازدواج با زن مسلمان احتیاط ترک نشود.

۴. فاضل: به احتیاط واجب جایز نیست.

۵. زنجانی: ظاهر عدم بطلان ازدواج، (چه دایم و چه موقت) است، بلکه مکروه و مخالف احتیاط استحبابی است، به ویژه در ازدواج دایم.[۴]

[۱]. توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‏۲، ص ۴۶۸م ۲۳۹۷. برای آگاهی از دیدگاه های فقهای گذشته، نک: الفقه علی المذاهب الخمسة، محمد جواد مغنیه، ج ۲، ص ۴۷- ۴۹.
[۲] همان.
[۳] همان.
[۴] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏۲، ص، ۴۶۸- ۴۶۹.

موفق باشید.

سلام واقعا اینجا جای جالبیه !!!! متحیر شدم ! میخواستم بپرسم اگه یه زن مسلمان مسیحی شه حکمش چیه در این جامعه مثلاطرفو میبرن دادگاه ؟ اگه زن مسلمان تو خارج مسیحی شه و با یه مرد مسیحی ازدواج کنه باز دوباره قانونش چیه ؟؟؟ و کلا چی میشه؟؟؟

تصویر soalcity

سلام
ضمن تشکر از توجه شما، این سایت برای پاسخگویی مسائل حقوقی ایجاد نشده است اما اجمالا در ایران دادگاه تفتیش عقائد نداریم و طبیعتا در خارج نیز نظام حقوقی ایران حاکم نیست. البته در دین هم احکامی داریم که خود شخص متصدی اجرا و عمل کردن بدان است.

سلام
من و یک مرد مسیحی عاشق هم شدیم و خانواده این آقا اومدن خواستگاری ، همه چیز درست شده ولی مسلمون نبودن این اقا مشکل شده

ولی دین اسلام و پیامبر مارو قبول داره حتی آیه قرآنی توی ماشینشون هستش،حتی موقع حدافظی آخر حرفاش می گه یا علی ، همراه با انجیل قرآنم با خودشون همیشه دارن ، نمی دونم چطوری باهاشون صحبت کنم که کلا به دین اسلام رو بیارن

خواهش میکنم راهنماییم کنید ، به جز حرفایی که بگید جدا بشیم

راهماییم کنین که مسلمونش کنم

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
بنابر فتوای مراجع و فقهای عظام ازدواج دائم و موقت زن مسلمان با مرد غیر مسلمان (مسیحى، یهودى و...) جایز نیست این حکم بنابر فتوای تمامی مراجع فعلی است( ۱). زیرا زنى که شوهر مى‏گیرد، تحت تسلط و سرپرستى مردش قرار مى‏گیرد. و قرآن به مسلمانان دستور داده که نباید بگذارند کفّار بر آنان تسلط پیدا کنند: «لن یجعل اللَّه للکافرین على المؤمنین سبیلاً»(۲). بنابر این زن مسلمان نباید خود را تحت تسلط مرد کافر در آورد.
ثانیّا زن مسلمانى که شوهر کافر اختیار کند، خواه ناخواه مشکلاتى براى خود و براى فرزندانش ایجاد مى‏کند، در این صورت زن یا باید دست از دین خود بردارد یا اگر دیندار باشد، باید دستورهاى دینی را انجام دهد و از کارهاى حرام دورى کند، مثلاً شراب ننوشد، گوشت خوک نخورد، با حجاب باشد، اهل نماز و روزه باشد. نیز پسران و دختران خود را مسلمان بار بیاورد و تربیت کند، ولى خواه ناخواه شوهرش با این امور مخالفت خواهد کرد، در نتیجه منجر به تنش و درگیرى و جدایى خواهد شد.
با ید توجه داشت اين امر از جمله اموری است که ملل مختلف گذشته نيز در انتخاب همسر خویش مراعات می‏نمودند و سخت پای‏بند آن بودند، بدین معنا که معتقد بودند همان گونه که سلامت جسمی پدر و مادر در سلامت جسمی فرزند مؤثر است، سلامت روحی و اخلاقی و عقیدتی نیز در سعادت فرزند مؤثر خواهد بود. به همین جهت پیروان اکثر ادیان از دیرباز از ازدواج با افراد غیر همکیش خود دوری داشته‏اند. بنابراین نهی از ازدواج با بیگانه عقیدتی اختصاص به اسلام نداشته، بلکه در ادیان دیگر نیز از ازدواج با بیگانه عقیدتی نهی شده است.
در نتیجه تنها یک راه وجود دارد که ایشان مسلمان شود وگر نه هیچ راهی برای این وصلت وجود ندارد واز این کار بزودی پیشمان خواهی شد که پیشمانی سودی برای تان ندارد .
پى نوشت‏ها:
۱ - محقق کرکى، شرایع الاسلام، کتاب النکاح؛ محمد حسن نجفى، جواهر الکلام، ج ۳۰، ص ۳۹؛ تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۲۸۵.و توضیح المسایل مراجع ، م ۲۳۹۷ .
۲- نساء (۱) آیه ۱۴۱.

خوب میگین یه طرف مسلنون شه..عجب قانون مسخره ای..خوب صوری ..و الکلی مسلنون نیشه..اینو میخواین؟باشه..میگه مسلمونم...واقعا مسخره.

تصویر soalcity

سلام
اگر مجدد مطلب اصلی را مرور بفرمایید در پاراگراف انتهایی نوشته شده است:
حتی با مسلمان شدن یك فرد مسیحی باز هم مسائل زیادی وجود دارد كه امكان تفاهم این دو نفر را در زندگی زناشویی كمی می كند چرا كه مسلمان شدن با تقید به وظایف دینی فرق می كند و جه بسا فردی ممكن است مسلمان شده باشد اما نتواند خود را با آموزه های دینی وفق بدهد. در این زمینه به این مساله توجه داشته باشید كه حتی ازدواج دو مسلمان در صورتی كه یكی از این ها معتقد و متدین است و دیگری فاصله زیادی با او دارد توصیه نمی شود.

اغلب مردای مسلمون خصوصا اونایی که در جوامع مسلمون رشد کردن به زن با نگاه جنسیتی نگاه می کنند.
شریعت و فقه اسلامی هم همین نگاه رو نسبت به زن داره.
زن مستقل فکری روحی و مالی برای این نوع اسلام معنا نداره.
زن وسیله ای برای ارضا مر است که خودش باید عاری از غرایز جنسی باشد و مثل ماشینی در اختیار نیازهای جنسی همسرش باشد و خوب در برابر اون همسرش بهش جا و غذا می دهد.
زن در بهترین حالت فاحشه ای است باید برای فاحشه گری یا منتظر غلمان بهشتی باشد و یا تن به ازدواج موقت بدهد.
زن اصولا انسان نیست.
زن است.

کجا هستند حضرت فاطمه و حضرت زینب و حتی حضرت خدیجه که اگر بودند، شاید حق زنان مسلمان را از عالمان دینی امروزه می گرفتند که بعید می دانم همین علما هم نگاهشون به این سه زن بزرگوار هنوز هم جنسیتی نباشد و ایشان را اول زن نبینند و مقام والای معنویشان به خاطر زن بودن پایین نیاورند که می آورند و آورده اند.

خدایا همه مارا به راه راست هدایت فرما!

دوستان یکبار فرصت زندگی به ما داده شده تا شان و هویت انسانی خودمان را پیدا کنیم و در جهت کمال جلو بریم و خودمان مسئول انتخاب هامان هر چند غلط هستیم. آنچنان انتخاب کنید که سربلند زندگی کنید

مسیرهای رسیدن به خدا به تعداد انسان هاست.

این علمای عزیز کمی از مطالعه هم فکران خودشون و تدریس به تایید کننده هاشون و همینطور دشمنی با تفکرات جدید دست بردارند و مدت یک یا چند سال به عنوان انسان عادی بدون نقاب قضاوت با مردم غرب زندگی کنند (غرب هم نه به میان جوانان امروزه کشور خودمون بروند)، بهتر جوانان رو راهنمایی می کنند.

تصویر soalcity

سلام
نمی دانم چرا فکر می کنید زن یعنی پست بودن! و با این پیش فرض فکر می کنید برای احترام به حضرت فاطمه (س) و ... نباید آنها را زن دید!!
اما دینی که حکم حجاب را دارد، و می خواهد زن در جامعه فارغ از جاذبه های جنسیتی و به عنوان یک انسان حضور داشته باشد، به زن نگاه ابزاری ندارد. آن هم با این همه گزاره های مربوط به تکریم زن در نقش های دختری و مادری و همسری!
و این غرب است که زن را به ابزار تبدیل کرده و آمارهای فساد و فحشایشان هویداتر از آن است که دیده نشود، حال آنکه شما همه چیز را برعکس کرده اید. و فکر می کنید چند صباحی زندگی با غربی ها، دوای درد تمام مشکلات است!

بعد هم مواضع دو گانه شما باید توسط خودتان حل شود. شما از طرفی به اصل اسلام حمله می کنید و فقه و شریعت را مورد حمله قرار می دهید و مفهوم قرآنی غلمان را تحریف می کنید و از سویی مدعی لزوم نجات اسلام از دست علما می شوید؟
باید توجه کرد، اسلام تسلیم بودن در مقابل خداست. نه تحمیل کردن امیال بر دین و جعل راه نفسانی برای رسیدن به خدا

سلام.من با یه آقای مسیحی اشنا شدم و به شدت همدیگه رو دوست داریم به طوری که ایشون حاضر شدن به خاطر من بیان ایران زندگی کنن.گفتن حتی مسلمون هم میشن با اینکه نظرشون خیلی راجع به اسلام بد بود به خاطر جنگ عربها ولی الان نظرشان نسبت به ایرانی ها و شیعه ها خیلی خوبه.خیلی منطقی و اروم هستن.منو همیشه تشویق میکنن که عبادت کنم چون ارومم میکنه.خیلی به خانواده پایبند هستند .اصلا منو مجبور به انجام کاری نمیکنن و قبول کردن فرهنگ و دین من رو.منو واسه ازدواج میخوان.به خانوادشون راجع به من گفتن و اونا گفتن هیچ مساله ای نیست بخوای با دختر مسلمون ازدواح کنی.هیچ وقت منو مسخره نمیکنه به خاطر اعتقاداتم.شدیدا متعصب هستش بیشتر از پسرای ایرانی غیرت داره و همیشه منو حمایت کرده چه روحی حتی مالی.مشروب نمیخوره و قبول کرده گوشت خوکو بذاره کنار.هیچ مشکلی با حجاب من نداره.با هیچ دختر نامحرمی در ارتباط نیست نه مهمونی میره نه بار و ....من نمیدونم چیکار کنم؟ میتونم اعتماد کنم بهش؟ من خیلی دوستش دارم خیلی زیاد ایشونم منو خیلی دوست داره.ولی درمورد ختنه گفته این کارو انجام نمیدم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
موضوع مورد نظر شما در دو بخش مجزا مطرح است. یکی این که آیا اساسا به چنین فردی و اطلاعات ایشان و قول و قرارهای ایشان میتوان اعتماد کرد یا خیر؟ و دیگر این که در صورت صحت گفته ها ی ایشان و اطلاعات داده شده، آیا چنین ازدواجی صلاح هست یا خیر؟
واقعیت آن است که اعتماد به چنین اطلاعاتی اصلا منطقی نیست و به این گونه اطلاعات و ادعا ها در فضای مجازی واقعا نمیتوان اعتماد کرد، اما به هر حال این مسئله چیزی است که شما باید در خصوص آن به اطمینان برسید. بنابراین بهتر است پیش از ورود به بحث جدی ازدواج، از صحت اطلاعات ایشان اطمینان حاصل کنید. ضمنا این مسئله کاملا بایستی تحت نظر و اطلاع خانواده شما باشد.
اما در مورد به صلاح بودن این ازدواج، قطعا در صورت صحت اطلاعات داده شده توسط ایشان، بایستی ملاکهای مهم ازدواج را در نظر بگیرید. ملاکهایی مانند سن، سطوح مختلف فرهنگی، اقتصادی و ... که شاید اینجا مهمترین مسئله تفاوت یا توافق فرهنگی شما دو نفر باشد. این را بدانید که عشق و علاقه بخشی از یک زندگی یا یک وصلت است که تازه آن هم بر اساس اطلاعات دریافتی شما ست (که بایستی با واقعیت مطابق باشد).
ضمنا در مورد ختنه هم باید بدانید، این مسئله از ضروریات است و مرد مسلمان، در هر سنی که مسلمان بشود بایستی این کار را انجام بدهد.
موفق باشید.

چرا سوال من رو نشون نمیدید من منتظر هستم هر ساعت سایت رو رفرش میکنم

تصویر شهرسوال

سلام بر شما و وقت بخیر.
حجم سوالات مخصوصا در بخش مشاوره، بالا هست.
سوال شما در نویت پاسخگویی قرار دارد.
موفق و سلامت باشید.

با سلا م و احترام.اگر امکانش هست با توجه به اینکه شما تمام پاسخ های خود را مبنی بر قرآن قرار داده اید از شما خواهشمندم آیه شریفه مربوط به ازدواج زن مسلمان با مرد مسیحی را ذقیقا قید بفرمایید تا اینجانب و دیگر دوستان در رابطه با باطل بودن وجایزنبودن این موضوع قانع شوم.

تصویر soalcity

سلام و عرض ادب
ابتدا می توان به آیات متعددی اشاره کرد که مطابق آنها، مشخص می شود که معیار احکام اسلامی، صرفا آیات قرآن نیست. بلکه باید به دستورات پیامبر (ص) و سنت نیز گردن نهاد.
اما به نحو اجمالی می توان این مساله را در قرآن نیز مطرح کرد. خدای متعال می فرماید که کفار نباید هرگز تسلطی بر مومنان داشته باشند. (۱۴۱ نساء) حال آنکه در عقد ازدواج، مرد نوعی استیلاء بر همسر داشته و برخی از امور زن با اجازه شوهر ممکن است. (۳۴ نساء)

" چطور دو نفر با دو مرام و اعتقاد صددرصد ضد هم می توانند با هم تفاهم داشته باشند "
.
.
"اعتقاد صد در صد ضد هم"؟؟؟!!!!!
در کجای این کتاب کریم قرآن اشاره شده که ادیان صد در صد ضد هم هستند؟؟
غیر از اینه که اسلام تکمیل کننده و ختم کننده ی دیگر ادیان است؟؟!!!

نژاد پرستی تا چه حد؟؟!!

من خودم مسلمانم و بی نهااایت مفتخرم به این دین! اما هیچچچچچگاه خودم رو برتر از دیگر دینداران جهان ندانستم. مگر نه اینکه تمامی ما به خدا و مسیرش معتقدیم؟ پس چطور ضد هم هستیم؟؟!!!

التماس تفکر دوستان!!!

تصویر soalcity

ادیان صد در صد ضد هم نیستند. در بعضی مسائل اشتراک دارند و در بعضی مسائل افتراق دارند و در بعضی افتراق ها، نظراتی صد در صد ضد هم دارند. کما اینکه نظر اسلام و مسیحیت درباره عدم امکان حلول خدا در جسم بشری، صد در صد ضد هم است.
و درباره باقی مطالب نیز باید به چند نکته توجه کنید:
اولا دین با مساله نژاد فرق می کند. پس منحصر دانستن حق در یک آئین به معنای نژاد پرستی نیست.
ثانیا اگر چه سزاوار نیست یک انسان خود را برتر از دیگران بداند، اما در مسائل اندیشه ای، اعلام صحت قطعی یک نظر و بطلان یک نظر دیگر، امری کاملا روا و چه بسا لازم است. اگر انسان نتواند قطعیت یک نظر را اعلام کند، همیشه باید با نوعی سردرگمی و شکاکیت زندگی کند.
ثالثا ما که اسلام را مکمل ادیان می دانیم، منظورمان ادیانی است که پیامبران الهی عرضه کرده اند. نه آنچه در دست بشر امروزی و به شکل تحریف شده از پیامبران سابق موجود است.

سلام. آیاتی از سوره ی نسا که در بالا ذکر کردید، فک نمیکنید خیلییی بی ربط به این موضوع باشه؟
آیه ای هست که صریحا این موضوع رو اعلام کنه؟
ممنون از پاسخگوییتون

تصویر soalcity

سلام
قطعا همه مسائل با صراحت در قرآن نیامده است. قرآن تبیین بسیاری از جزئیات را به تعلیم پیامبر (ص) واگذار کرده است. و اگر چه واقعا آیات مورد اشاره به این مساله مرتبط هستند، اما اگر شما به دنبال صراحت می گردید، و بیان کلی را قبول ندارید، باید آن را در روایات جستجو کنید.

نظرات خانم شیما و نگین و جناب سینامنش رو خوندم و بعدش به نظر آقای ریموند رسیدم. به جز سینامنش با بقیه تا حد زیادی موافقم.قصد زیر سوال بردن قوانین و دستورها و احکام رو ندارم،درسته فلسفه ی خیلی از اونها رو نمیفهمم و مطالعه کردن هم منو به جایی نرسوند اما تجربه ی شخصی خودم شبیه عزیزانیه که نظر دادن. منم زمانی درگیر همین مشکل بودم. تا ۲۳ سالگی هرگز نه مردی رو دوست داشتم نه کسی اجازه پیدا کرده بود حتی سر سوزنی بهم نزدیک شه. اعتقادات دینی سفت و سختی داشتم و میدونستم رابطه با هیچ مردی جز به عنوان همسر هرگز برام تعریف شده نیست. تا اینکه روزی در اثر یه کنجکاوی و ماجرای پیچیده از طریق یکی از دوستهام با یه آقای ارمنی آشنا شدم. قبلا نه هیچ شناختی از جامعه ی ارمنی داشتم و نه حتی نظری در باره ی مسیحیت. اینها. از همون روزهای اولیه آشنایی و هم صحبتی با اون آقا حس ناشناخته و عجیبی پیدا کردم که بعدها فهمیدم اسمش عشقه. فقط کسی که تجربه ش کرده باشه، میتونه ملامت نکنه و نگه این کار حماقت بوده. پیش امد، حسی که هرگز به مردی هم دین خودم پیدا نکرده بودم، با شناخت این اقا و دیدن رفتار و اخلاقش پیدا کردم. چهار سال ایشون رو دوست داشتم و هر روز هم شیفته تر شدم.به جایی رسید که خودم ازش خواستم هم آغوشی داشته باشیم، اما قبول نکرد.گفت ما به هم محرم نیستیم و این کار درست نیست چون من به عنوان یه دختر مسلمون بعدا حس بدی پیدا میکنم. چهار سال از من اصرار و از ایشون انکار و پس زدن. من کاری به دین ندارم، رفتار و اخلاق و شخصیت بالاتر از هر دین و آیینه. مگه کل دین ها از ادم نمیخوان خوب، متعهد، راستگو ، پرهیزکار و درستکار باشه؟ بهرحال رابطه ی ما به جایی نرسید و روزی ناگزیر جدا شدیم، بعد از ایشون با چند تا مرد مثلا مسلمون آشنا شدم، یکی دروغگو بود و فریب کار، تو هر فرصتی دنبال بهونه ای میگشت بتونه لمسم کنه یا بهم دست بزنه. بااینکه اعتقاداتم رو میدونست اما ارزشی براش قایل نمی شد. موردهای بعدی حتی از اونم وقیح تر بودن و عملا میگفتن دوستی بی رابطه و معاشقه هیچ معنایی نداره. و بین خواستگارها هم هیچ مورد مناسبی که رو اخلاق و تعهدش بشه حساب کرد پیدا نکردم.و به قول آقای ریموند من هم دچار همین تنهایی شدم، نمیتونم بین هموطن هام، هم دین هام، هم فرهنگ و هم زبونهام، جفت روح خودم پیدا کنم.
در جواب جناب سینا منش، دید شما به ادم ها فقط جنسیتیه. انسانیت تو واژگان شما پشت جنسیت گم شده. چند بار تکرار کردین، مرد خنثی شه، زن بره بعدا با غلمان های متعدد بهشتی عیش و صفا داشته باشه، برادر من ، مرد هم آدمه قبل از هر چیز، بمب نیست که هر لحظه امکان انفجارش بره و مرتب باید تامین شه، اگر مردی جنبه انسانیت خودش رو تقویت کنه و تعهد رو درک کنه، وجدان و اخلاق رو قبل از هر چیز قاضی خودش بدونه، مسلمون و مسیحی و کافر نداره، اون انسانه. اون بخاطر انسانیت از گناه و فساد روحی دوری میکنه وقتی به کس دیگه ای تعهد داره، نه بخاطر ترس از گناه و مجازات خداوند. و در مورد دیدتون به خانم ها، اکثر خانم ها، مخصوصا اونهایی که شان و کرامت خودشون براشون عزیزه، مرد رو قبل از اینکه بخاطر رابطه و لذت بخوان، بخاطر مهر و محبت و آرامش میخوان. بخاطر همون مودتی که خداوند تو قرآن ازش اسم برده.
حالا اینکه خداوند و قران به ر دلیل و حکمتی ازدواج زن مسلمان رو با مرد غیر مسلمان نفی کرده، منم با اینکه اسیب زیادی دیدم و مجبور شدم از کسی که دوستش داشتم جدا شم، به این حکم گردن نهادم. اما هرگز مثل شما به تفسیر قران نپرداختم و مشغول برشماری عیب های خیالی غیر مسلمانان نشدم. هر آدمی در هر جایگاه ، دین و مذهبی که هست، به شرط آدمیتش قابل احترامه.

تصویر soalcity

سلام
ضمن احترام به نظر می رسد در مطلب تان تا حدی دچار مغالطه تعمیم ناروا شده اید!
شما از یک مسیحی و چند مسلمان به گونه ای سخن گفته اید که انگار هر مسیحی به همین شکل است و هر مسلمان با همان شکل تا حدی که نوشته اید: بین هموطن هام، هم دین هام، هم فرهنگ و هم زبونهام...
قطعا انسان اخلاق مدار، اگر چه کافر قابل احترام است. اما این به معنای بی اخلاقی همه مومنان! و درست بودن کفر غیر مسلمان نیست.

مگه اصلا تو قرآن همچین چیزی اومده؟؟؟یعنی یه آیه واضح بیاد بگه نباید زن مسلمان با مرد غیرمسلمان ازدواج کنه؟
اگه نیومده که به حرف آخوند جماعت اعتباری نیس

تصویر soalcity

آخوند یا علمای دینی هیچ جایگاهی ندارند جز اینکه احکام الهی را با توجه به آیات قرآن و احادیث تبیین کنند. و این مساله نیز مبتنی بر آیات قرآن گفته شده است. مائده آیه ۵. نساء آیه ۲۵. ممتحنه آیه ۱۰ . بقره آیه ۲۲۱.

این بی رحمانه ترین قانونی بوده که می تونسته وجود داشته باشه. این که مجبور باشی یه مسیحی که راست می گه - سر کسی کلاه نمی ذاره - برای شعور و شخصیت زن ارزش قایله و خیانت واقعا توی رابطش احتمال خیلی کمی داره رو کنار بذاری و با مرد مسلمونی باشی که حتی دینش بهش اجازه نزدیکی به زن دیگه ای رو داده - تا می تونه دروغ و کلک داره و بهت به چشم انسان تحت سلطه نگاه می کنه. واقعا دلم نمی خواد نسبت به اسلام سرد بشم. خدا خودش به راه راست هدایتم کنه اگه واقعیت چیزی جز اینه که فکر می کنم. چون هرچی تلاش میکنم هم نمی تونم خودمو قانع کنم و دودستی ایندمو خراب کنم.

تصویر soalcity

جدای از اینکه در بین مسلمان و مسیحی آدم های بدی وجود دارد که به دلیل تفاوت پایبندی آنها به دستورات اخلاقی دین شان است، عموما این طور است که عشق انسان را کور می کند و از یک انسان جز خوبی نمی بیند. و همه را غیر او متهم می کند.

سلام.خطاب به اون خانمی که این سوالو مطرح کرده بودن؛بایدبگم به احتمال زیادشمایه دخترنوجوانیدکه رمانهای ابکی زیادمیخونید.کاملا مشخصه که حوصله اتون
سررفته و داریدمسائل اسلام رو به سخره میگیریدوهرچیم که شمابیشترپیام میدید،ادمین سایت مجددا نظرات علمارودرپاسخ به شماونظرات بی پایه تون
قرار میدن. اینا صحبتای شماهستند(نمیخوام...اون زندگیمه...من که تمام زندگیمو براش دادم اگه اون مسلمون نشه من مسیحی میشم!!
نمیدونم تغییره دین چه حکمی تویه اسلام داره نمیخوامم بدونم اما من ازش نمیگذرم...واقعا این عدولو عدالتیه که خدا ازش میگه؟؟ واقعا این همون انصاف و عدالت خداست که خودش میگه زنو مرد یکی ان ولی تویه همه چیز مردا از ما سر ترن...برم جهنم مهم نیست این همه سال عذابم داد پدرم اعتیاد داشت هر روز دعوا و شکستن ظرف و داد!!موقع دانشجویی دوتا کار داشتم اول میرفتم دانشگاه بعد آرایشگاه بعد رستوران!! میدونین یاد گرفتن پنج تا زبون چقد سخت بود؟ ترکی(زبونه مادریمه که از اولم بلد بودم)فارسی(نه حرف زدنه معمولی تمام آرایه ها ومینای شعرا و...) فرانسوی انگلیسی چینی و کره ای!!! هر پنج تاشو فولم..با اونهمه کار تخصص مغز و اعصاب گرفتم فقط به عشقه اون حالا خوابیدین پا شدین میگین نمیتونم باهاش ازدواج کنم..بهتر منم مسیحی میشم لاقل توی اون دین زنا اینقد پیشه مردا کوچیک نیستن..هه..
تسلط کامل به پنج زبان وتمام قواعدوارایه های فارسی اونم بااین ادبیات نوشتاری تون؟همزمان دوجاکارکردن درحین درس خوندن وشرایط نامناسب زندگی؟!بعداونوقت تخصص مغز واعصاب!!! بعداونوقت شماانقدربیکاریدکه میایدنظراتتونو توی یه سایت مطرح میکنیدوبابقیه سردرستی وغلطی فتواهای شرعی وقران کل میندازید؟اصلاباهم جوردرنمیان.بعداونوقت میگیدهمه این کارهاروبرای رسیدن به یه پسرمسیحی انجام دادید؟مگه شماازچندسالگی ایشونومیشناختید؟!!بعد دوستانمون هم بدون توجه به این مسائل هم چنان دارن باشمابحث میکنن.دریغا که یه دخترنوجوان مسائل دینی روبه سخره گرفته.اگه انقدرضریب هوشیتون بالاست بریدبایه کارشنلس دین درباره این موضوع مباحثه بزارید. دوستان هم اگر بناباشه به صرف این که ازچندتااخوند خوششون نمیاد،کل اسلامو به سخره بگیرن وهرکس یه ایه ازقرانوبگیره دستش وبگه من فقط تفسیرخودم روازین ایه قبول دارم که همه بایدبرن سالهاوقتشونوصرف کنن که کارشناس ‌علوم دینی بشن.
روی صحبت من فقط با این خانم نیست که به خاطرخامی ونوجوانی وازروی سرگرمی این مطالب رومیفرستن.بلکه منظوربنده باعزیزانیه که به هوای بازشدن این بحث بدون تحقیق دارن نظراتشون رودریک فضای عمومی بیان میکنن.من میگم اگر مااسلام روپذیرفتیم بایدتمام ضمایمش روهم بپذیریم.واگرجایی توکتمون نمیره ومیخوایم یک نفربرامون روشنگری کنه،بایدبا علمای کارکشته دینی(حضورا)بحث کنیم.دراین صورت اگرکسی بازهم نتونست یانخواست که حکم اسلام روبپذیره ومیخوادهرجورکه شده به خاطرمخالفت بامسائل اینچنینی یاحتی پنج بار درروز نمازخوندن به دین دیگه ای روی بیاره،راه براش بازه.میتونه کامل ترین دین رورهاکنه،ازکشورخارج بشه ومرتدشناخته میشه.به هرشکل اسلام دین اعتداله وخداوند درقرآن میفرماید:لا اکراه فی الدین.

چرا برعكسش امكان پذيره؟؟؟ به چه حقي پسر مسلمان ميتونه با دختر مسيحي ازدواج كنه؟؟؟ من اصلا اين حكم رو قبول ندارم وكاملا چرنده. اگه بده اگه حرامه اگه گناهه نبايد برعكسش هم امكان پذير باشه! چرا همه چيز تو اسلام به نفع مردهاست!؟؟؟؟ پس چرا مردها با دخترمسيحي ازدواج ميكنن؟ من يك خواستگار مسيحي دارم و انقدر باهاش تو همه نظر همه نظر تفاهم دارم كه با پسر مسلمان تا الان نداشتم! تمام اصول و فروع دينش رو از حفظه و قران رو هم كامل خونده و خيلي مذهبيه و به هيچ وجه از دينش بر نميگرده با دين من هم كوچكترين مشكلي نداره. منم تصميم دارم باهاش ازدواج كنم و ميكنم...

تصویر شهرسوال

با سلام.
زندگى خانوادگى محيطى است كه مديريت آن با مرد است. بر اين اساس ازدواج مرد مسلمان با زنان اهل كتاب به فتواى بيشتر فقيهان بى‏اشكال است.(۱) اما زن مسلمان نمى‏تواند با مردى از اهل كتاب ازدواج كند زيرا:
۱. قرآن كريم هر گونه تسلط، حكمرانى و امر و نهى كفار بر مسلمانان را در تمام امور اجتماعى، سياسى، اقتصادى و خانوادگى نفى مى‏كند و دستور مى‏دهد مسلمانان عزتشان را حفظ كنند (۲) و زير دست آنان قرار نگيرند. چنان‏كه مى‏فرمايد: « لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً»(۳) ؛ خداوند هيچ‏گاه براى كافران تسلطى بر مؤمنان قرار نداده است. و چون اطاعت زن از مرد، زندگى خانوادگى را استحكام مى‏بخشد اگر زن مسلمان با مردى از اهل كتاب ازدواج كند، بايد اوامر و نواهى او را در زندگى بپذيرد.
در نتيجه، طبيعى است كه اخلاق و رفتار او را قبول مى‏كند؛ چنان‏كه امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «المرأة تأخذه من أدب زوجها و يقهرها على دينه»(۴)؛ زن تربيت و رفتار همسرش را مى‏پذيرد و مرد او را به قبول دين خود مجبور مى‏كند؛ بنابراين زن مسلمان چه بسا پس از ازدواج با اهل كتاب از يكتاپرستى روى بگرداند و كافر شود؛ از اين‏رو اسلام چنين پيوند زناشويى را به صلاح زن مسلمان ندانسته و او را از اين عمل باز داشته است.
در روايتى از معلى بن خنيس از امام صادق(ع) نقل است: «خداوند مى‏فرمايد: كسى كه بنده مؤمن مرا ذليل و خوار گرداند بايد با من بجنگد»؛ پس جايز نيست با اين گونه تزويح، زنان مسلمان را به خوارى كشاند.(۵)
۲. قرآن كريم در آيه ديگرى مى‏فرمايد:« فَلا تَرْجِعُوهُنَّ اِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ»؛(۶) آنان (زنانى كه مسلمان شده بودند) را به كفار برنگردانيد. (چرا كه) نه اينان بر آن كافران حلالند و نه مردان كافر بر اين زنان مسلمان حلالند.
نقل است كسى از امام صادق(ع) پرسيد: زنم خواهرى عارفه دارد و در محله‏اى از بصره زندگى مى‏كنيم كه افراد كمترى هم‏ دين ما هستند آيا مى‏توانيم او را به يكى از آنان تزويج كنيم؟ امام صادق(ع) با استدلال به آيه مذكور او را از اين كار نهى فرمودند.(۷)
۳. يكى از حكمت‏هاى ازدواج كردن در آيات و روايات اسلامى، بقاى نسل است؛ بنابراين اگر مردى با زنى از اهل كتاب ازدواج كند، فرزندى كه از زن ذمى متولد مى‏شود به مرد مسلمان ملحق است يعنى مسلمان به شمار مى‏آيد. اما اگر زن مسلمان با مردى از اهل كتاب ازدواج كند، فرزند او به كافر ملحق است نه مسلمان! هر چند طبق موازين اسلامى، مطلقا ملحق به مسلمان باشد ولى بر اساس حاكميت مرد، او مانع چنين كارى خواهد شد، و اين خلاف حكمت مذكور (بقاى نسل) و استقرار انسان در راه مستقيم و هدايت است و با ارسال رسل و انزال كتب، كه همگى در راه هدايت بشر بوده است منافات دارد. پس چنين ازدواجى كه موجب مى‏شود جمعيت كفر افزايش يابد و مسلمان نيز زير سلطه آنان قرار گيرد در اسلام ممنوع است. بنابراين از آنجايى كه ازدواج و ارث بردن و... با پذيرفتن اسلام، مشروعيت پيدا مى‏كند (۸) و صحت عقد بر آن مترتب است.(۹) و تسلط غير مسلمان بر مسلمان جايز نيست، و عزت انسان مؤمن بايد حفظ شود، ازدواج زن مسلمان با مرد كتابى ممنوع به شمار مى‏آيد و اين مسأله نه فقط ازدواج ابتدايى را شامل است، بلكه بر اساس روايات، زنى كه همسر مرد كتابى بوده و مسلمان شده است بايد از او جدا شود؛(۱۰) پس وقتى ادامه زندگى يك زن مسلمان با غير مسلمان جايز نيست، ازدواج ابتدايى با او به طريق اولى ممنوع است.
پي نوشت ها:
۱. شيخ صدوق، المقنع، مؤسسه امام هادى‏ عليه السلام، ۱۴۱۵ق، ص ۳۰۸.
۲. وَ للَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ، عزت از آن خداوند و رسول او و مؤمنان است، سوره منافقين(۶۳) آيه ۸.
۳. سوره نساء(۴) آيه ۱۴۱.
۴. شيخ صدوق، علل الشرايع، نشر مكتبة الحيدرية، نجف اشرف، ۱۳۸۶ق، ج ۲، ص ۵۰۲.
۵. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، موسسه آل البيت(ع)، ۱۴۰۹ق، قم، ج ۸، ص ۵۹۱، باب ۱۴۷، احكام عشرة، ح ۱.
۶. سوره ممتحنه(۶۰) آيه ۱۰.
۷. وسائل الشيعة، همان، ج ۱۴، ص ۴۲۴، باب ما يحرم بالكفر، ح ۴.
۸. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۶۵ش، ج ۲، ص ۲۵، (الاسلام‏شهادة ان لا اله الا اللَّه و التصديق برسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و حقنت الدماء و عليه جرت المناكحة و المواريث).
۹. وسائل الشيعة، همان، ج ۱۴، ص ۴۲۴، باب ۱۰، ابواب ما يحرم بالكفر، ح ۴.
۱۰. همان، ص ۴۱۷، باب ۵، ح ۵.

با سلام
بهتره از تجربه برای پاسخ به این سوالات استفاده بشه، زن ها در عشق به شدت منعطف هستن و اعتقاداتشان سریعا رو به زوال می رود.
کسی که مسلمان است و قلبا این را قبول دارد اولین مخاطبش خداست ....خداوند با معرفی اسلام توسط پیامبر به عنوان حجت و روش اعلی بندگی مسیر دقیق سعادت را برای انسان مشخص کرد
مسلمان اگر قدر خودش را بداند نمیتواند بین اسلام و یک فرد مسیحی پرسش دو گزینه ای مطرح کند
این مسائل برای کسانی پیش می آید که از اسلام فقط نامش را داشته باشند ..
وگرنه تدین معیارهایی را در شما ایجاد میکند که بین مسلمانان مختلف هم تفاوت بسیار قائل شوید..

اسلام دین نیست. اسلام سیاست اعراب برای کشتن انسان ها و غارت بوده و هست.
با مقایسه پیامبر این دین و پیامبران سایر ادیان کاملا مشخص است که هیچ شباهت مثبتی بین آنها نیست. به جز کشت و کشتار و قتل و غارت هیچ چیز دیگری در اسلام ساختگی وجود ندارد. اسلام یک سیاست و یک ایدیولوژی ترکیبی ساخته شده از ادیان الهی است که اهداف انسانی داشته است و دارد و نه اهداف الهی.

تصویر soalcity

انسان باید تلاش کند نظراتش را مبتنی بر ادله عقلی بسازد و برای آنچه ادعا می کند، دلیل ارائه کند. و در وجود خودش نیز عقل را بر احساسات حاکم کند. اما متاسفانه کلام شما به همراه دلیلی نیست و بیشتر بیان خصومت و دشمنی است.
طبیعتا معجزات چیزی نیستند که بتوان ادعای غیر الهی بودن آن را کرد. و شواهد تاریخی نشان می دهد که اتفاقا اعراب علیه اسلام بودند نه آنکه این دین منافع قبیله ای آنها را تامین کرده باشد. شما این همه تاکید اسلام بر عقلانیت و عدالت و ... را رها کرده اید و ادعاهای موهومی را جهت اعلام خصومت خود شعارگونه بیان کرده اید.

باید مرد یکبار شهادتین رو به عربی بگه و اگر در خفا هم باشه و زن فقط بشنود . مشکلی نیست بعدش

تصویر شهرسوال

البته برای اسلام آوردن، شهادتین گفتن لازم است با ایمان و عقیده و قصد جدی همراه باشد نه فقط صوری.
ضمن اینکه حتی با مسلمان شدن یك فرد مسیحی باز هم مسائل زیادی وجود دارد كه امكان تفاهم این دو نفر را در زندگی زناشویی كم می كند چرا كه مسلمان شدن با تقید به وظایف دینی فرق می كند و جه بسا فردی ممكن است مسلمان شده باشد اما نتواند خود را با آموزه های دینی وفق بدهد. در این زمینه به این مساله توجه داشته باشید كه حتی ازدواج دو مسلمان در صورتی كه یكی از این ها معتقد و متدین است و دیگری فاصله زیادی با او دارد توصیه نمی شود.

همگی خسته نباشید. در پایان بحث های شما اونچه که خیلی واضح به نظر میرسه اینه که اسلام دین مختص ارضا نیازهای روحی، جسمی و .... مردان هست و همیشه نگاه جنسیتی به زن وجود دارد. با دلایل واهی زن مسلمان نمیتواند با غیر مسلمان ازدواج کند حتی با وجود تفاهم کامل و به همان دلایل واهی مرد مسلمان میتواند با زن غیر مسلمان ازدواج کند. به جای اینهمه بحث الکی از قران و حدیث و ... بگین چه زن مسلمون و چه زن غیر مسلمون فقط آفریده شدن که مردای مسلمون لذت ببرن و تمام.... نتیجه رفتارهای مردان مسلمون در جامعه ما ایران این شده که زنان ایران بیشتر و بیشتر از اسلام فاصله بگیرند و شما خشک مذهبیون هم باید خودتون رو برای پاسخگوی به وجدانتون و ایجاد این انحراف از دین در زنان ایرانی مقصر بدونید. چون ما زنای ایرانی دیگه واقعا به شما مردای ایرانی به ظاهر انسان، اعتماد و اعتقادی نداریم...

تصویر soalcity

چگونه ممکن است با کسی که در اصول اعتقادی و افکارش با شما تفاوت های جدی دارد، تفاهم کامل داشته باشید؟ به نظر می رسد این گونه سخنان بیش از هر چیز تحت تاثیر احساسات زودگذر باشد. و به نظر می رسد دلیل اصلی منع زنان از ازدواج با اهل کتاب نیز همین احساسات زیاد آنها باشد که می تواند حتی دین آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
طبیعتا ما نمی توانیم به خاطر خوش آیند یا کراهت برخی؛ احکام دینی را تغییر دهیم. و در طول تاریخ نیز بسیار بوده اند کسانی که به خاطر تمایلات خود، احکام دینی را انکار کرده اند.
باید از خدا بخواهیم که به ما شرح صدر عنایت کند و بتوانیم تمایلات غیر منطقی خود را با دین مهار کنیم که سعادت دنیا و آخرت ما در همین است.
و جدای از بحث های دینی، زن و مرد دو جنس متفاوت و مکمل یکدیگرند. اگر نگاهشان به یکدیگر این گونه ستیزه جویانه باشد، خودشان را به زحمت می اندازند.

من خودم به مسایل دینی اهمیت میدم و این حکم را هم میدونستم که دختر مسلمون نمی تونه با پسر مسیحی ازدواج کنه و این رو به پسر مسیحی که دوستم داشت توضیح دادم و ازش جدا شدم و الان به عنوان دوست و همکار با هم در ارنباط هستیم ولی از اینکار زیاد خوشحال نیستم چون ارزش و احترامی که این پسر مسیحی برای من قائل بود و طوری که اون سعی می کرد از من محافطت کنه در هیچکروم از پسرهای مسلمونی که می شناسم ندیدم. البته پسرهای مسلمون زیادی هم دیدم که آدم های خوبی بودند ولی این رفتاری هست که از یک مسلمون انتظار میره ولی از یک مسیجی با دهنیت بدی که سعی شده در ما ایجاد کنند نه. پس بنظرم خوب بودن یک پسر مسلمون امتیاز خیلی خاص و ویژه ای براش محسوب نمیشه ولی وقتی می بینی یک پسر مسیحی کاملا درستکار و صادق و قابل اعتماد هست کاملا تحت تاثیر قرار می گیری و به همین دلیل به نظر من مهمترین خصوصیت انسانیت هست نه اینکه چه دین و مذهبی داریم.
بیاید خودمون رو گول نزنیم خیلی از ماها میدونیم که اکثرمون فقط به اسم و ظاهر و به دلیل اینکه مثلا ایران به دنیا اومدیم مسلمون هستیم. مگر غیر از اینه که دین یک اعتقاد قلبی هست. من با خیلی از دوستا و همکلاسی ها و حتی خواستگارهایی که داشتم صحبت کردم و تقریبا اکثرشون اعتقادی به دین و اسلام ندارند. و خیلی از پسرهایی که حتی به بهانه ازدواج نزدیک میشن قصدی جز لمس کردن دخترها و سکس ندارن در صورتی که همون مسیحی هایی که ازدواج باهاشون حرامه تکلیفشون مشخصه و کاملا به شخثصت و باورهاات به عنوان یک دختر مسلمون با حجاب احترام میذارن و همیشه حواسشون هست که بهت آسیب نزنن. اون پسر مسیحی یکبار هم به خودش اجازه نداد به من دست بزنه درحالی که این روزا وقاحت و شهوت پسرهای ایرانی مسلمون داره بیداد می کنه.
خیلی ببخشید که اینو میگم ولی اگر بخوایم بر اساس دلایل و نظراتی که گفته شد قبول کنیم که ازدواج یک دختر مسلمون با یک مسیحی باطل هست پس همین الان خیلی از ازدواج هایی که تو ایران انجام شده یا قراره انجام بشه باطل هست چون اکثرا پسراها (و کمی کمتر دخترها) اعتقادی به دین ندارند. حتی هستن کسایی که برای اینکه راحت نیاز جنسیشون رو رفع کن و در قید و بند نباشن راحت میگن به دین و اسلام اعتقاد ندارن. پس بنظرم دیگه فرقی نمی کنه با یه مسیحی ازدواج کنی یا با یک به ظاهر مسلمون. این حکم زمانی درسته که وقتی داریم از اسلام و مسلمون صحبت می کنیم منظورمون اسلام و مسلمون حقیقی باشه.

تصویر soalcity

سلام
احساسی بودن نوشته شما کاملا مشخص است. از بین مسیحیان یک نفر که مورد پسند شما بوده است را به تمام مسیحیان خوب و بد تعمیم داده اید! و اصلا نخواستید ببینید که برخی از مسیحیان صد برابر بدتر از آن چیزی هستند که در وصف مسلمانان نوشتید. و خیلی از مسلمانان نیز به هیچ عنوان این توصیف های ناپسند شما را ندارند.
بنابراین بعید می دانم توضیح منطقی به کار شما بیاید. گویی شما انتخاب خودتان را با دل انجام داده اید و دنبال این هستید که عقل تان را در مقابل دل به انقیاد وادارید. و الا اصلا سخت نیست که ببینید خوب و بد در بین مسلمان و مسیحی هر دو وجود دارد.
و اگر قرار است بحث اسلام و مسیحیت را مورد قضاوت قرار دهید، باید به کسی نگاه کنید که به اسلام یا مسیحیت پایبند است نه کسی که خودتان اعتراف می کنید واقعا مومن نیست.
حتی معلوم نیست که این نظر مثبت شما به این شخص مسیحی چقدر دوام می آورد. می توانید به صدها نمونه دیگر بنگرید که برخی دختران چگونه خواهان یک پسر می شوند و به خاطر آن همه چیز خود را فدا می کنند، اما یک سال نشده، کارشان به جدایی و نهایت تنفر می کشد.

بنابراین توصیه می کنم به خاطر تمایل زودگذر و هیچانی دین و آخرت خود را تباه نکنید.

من به این نتیجه رسیدم بیشتر سوالات سرکاریه،آخه کسی که تو ایران زندگی می کنه چه جوری با یک خارجی آشنا شده،بعید بدونم کشورهای دیگه یا اروپایی ها به صرف فضای مجازی بخوان به کسی اعتماد یا ازدواج کنن،آخه تو فضای مجازی چه جوری میشه اطلاعات نسبت به یک نفر دیگه از اون سر دنیا به دست آورد،اگه کسی این کار و کرده به احتمال زیاد کلاهبرداره،دختراهم که احساساتی فک می کنن عشق رویایی زندگیشونو پیدا کردن،بعدشم آدم خوب و بد همه جا پیدا میشه ربطی به ایرانی و خارجی نداره،بعدشم اگه هر کی بخواد حکم اسلام با توجیه و مبنای خودش زیر سوال ببره سنگ رو سنگ نمی مونه....التماس تفکر

یک زن مسلمان نمیتونه با یک مرد مسیحی ازدواج کنه چون ممکنه مرد مسیحی به زنه مسلمان خیانت کنه بعد بیا و جمع کن.

اگه مرد مسیحی بخواد هم زمان هر دو دین رو به جا بیاره چی؟حاضره به پیامبر اسلام هم ایمان بیاره و مثل حضرت عیسی دوسش داشته باشه.و میخواد هر دو دین رو باهم حفظ کنه .حرامهای هر دو دین رو انجام نده و بین حلاها هم حلالهای مشترک هر دو دین رو تو زندگیش داشته باشه.بازم ازدواج باهاش درست نیست؟(کامل از دینش بر نمیگرده میگه دوسش داره)

تصویر شهرسوال

سلام دوست گرامی و تشکر از ارتباطتان با این مرکز

با عرض معذرت، متاسفانه امکان پاسخگویی از این سامانه دیگر مقدور نیست.

برای ارسال پرسش و دریافت پاسخ، از راه های ارتباطی ذیل استفاده بفرمایید. دوستان کارشناس در این بخش ها خدمت شما هستند:

۱) نسخه جدید "اپلیکیشن پاسخگو"

این برنامه را می توانید از این لینک دریافت کنید:
https://cafebazaar.ir/app/ir.pasokhgoo.app

۲) اگر امکان نصب و استفاده از برنامه فوق را ندارید، می توانید با مراجعه به این آدرس اینترنتی و ثبت مشخصات، پرسش خود را از طریق وبسایت مطرح نمایید:
https://user.pasokhgoo.ir

نظرات