نمازهای روزانه تان را اول وقت بخوانید

من ضامنم کسی‌که این نمازهای پنج‌گانه را در اول وقت بخواند، به مقامات عالیه می‌رسد

 

آیت الله العظمی بهجت  رحمه الله علیه:

بعضی از اساتید اخلاق [آیت‌الله قاضی رحمت‌الله‌علیه] در نجف می‌گفتند: «من ضامنم کسی‌که این نمازهای پنج‌گانه را در اول وقت بخواند، به مقامات عالیه می‌رسد». خیلی کلام بزرگی ایشان گفت، گفت: «اگر نمازهای پنج‌گانه را در اول وقت خواند، باز هم نرسید به آن مقامات عالیه، به من لعن کند!». خیلی عجیب است! خیلی عجیب است! معلوم می‌شود این،‌ چیزی هم نیست؛ هر کاری دارد،‌ یکی از این نمازهای پنج‌گانه را می‌تواند در وسط آن کارها انجام دهد؛‌ چون اول وقت است.

 

در روایت هم دارد: «فضل [نماز] اول وقت با غیر اول وقت،‌ مثل فضل من است بر امت». در یک روایت دیگر [می‌فرماید:] «مثل فضل دنیا است بر آخرت(ابدیت). (۱)

 

 ۱ . كافی، ج‏۳، ص۲۷۴؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۳۶

برای مشاهده فیلم تصویری این بیانات، به اینجا مراجعه فرمایید.

 

کلمات کلیدی: 

دیدگاه‌ها

سلام. یه سوال اینجا مطرح میشه و اون سوال اینه که بعضی ها نماز اول وقتشون ترک نمیشه. اما مال یتیم میخورن. رشوه میدن‌. وام بانک میگیرن پس نمیدن. حقوق کارمنداشون رو عقب میندازن به امید سود بیشتر. دروغ میگن. خلف وعده میکنن. این آدم ها رو باهاشون کار کردم که میگم. تکلیف اینا چیه؟ مگه میشه با یه نماز اول وقت این آدما به درجات عالی برسن؟ جواب روشن، ساده و قانع کننده بفرمایید بینهایت سپاسگزار میشم.

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

نماز خواندن مراتبی دارد و انسان به اندازه ای که نماز می خواند متنعم از آثار نماز می شود. نماز یک کسی معراج است و نماز کسی دیگر مرتبه ی پایین است. هیچ کس نماز را ذیل نبی اکرم و اهل بیت نمی خواند الا اینکه این نماز برایش رشد بیاورد. زیرا رشد و نماز درجاتی دارد. به اندازه ای که حقیقت نماز (در نماز مناسک ظاهری ولایت عبودیت هست) در انسان محقق بشود نماز در انسان اثر می کند. از طرفی گاهی انسان نماز می خواند و بعد گناه می کند و بخاطر همین نمازش اثر نمی کند. یعنی از طرفی وارد وادی ولایت می شود و بعد پایش را از وادی ولایت بیرون می گذارد.
بعضی ها چهل سال است که نماز شب می خوانند ولی بعد نماز شبش را از دست داده است. حفظ مراتبی که انسان بدست می آورد شرط این است که به مراتب بالاتر برسد. اینکه می گویند: هر روز نماز بخوانید برای این است که هر روز به مرتبه ی بالاتری از توحید برسیم. چه کسی می تواند با هر نماز یک عروج پیدا کند؟ کسی که نماز قبلی را حفظ کرده باشد. مثلا انسان چهل سال نماز می خواند ولی چون گناه می کند سر خط اول است. و برایش معراجی حاصل نمی شود. داریم که اگر غیبت کنید تا چهل روز نماز ما قبول نمی شود یعنی تکلیف از گردن شما ساقط شده است ولی معراجی بدست نمی آورید. چون انسان خودش حجاب درست کرده است مگر اینکه انسان استغفار کند و خدا آنرا بپذیرد آنگاه راه باز می شود و نماز اثر می کند.

پس کلمه ی لا اله الاالله همه ی دین است، اخلاق، شریعت، فقه، عرفان و ولایت است. سجده در مقابل خداوند واقع نمی شود الا با ولایت. تخلق به اخلاق کریمه جز با ولایت بدست نمی آید. هیچ کس بدون ولایت به الوهیت خدا نمی رسد. حکمت متأهلین، حکمت امام رضا(ع) است . طریق همه ی مراتب دین همین است. اخلاق بدون امام بی معناست. علامه طباطبایی می گویند: اخلاق بر محور توحید خاصیتش این است که معنای متخلق بودن راعوض می کند. و می گوید که اگر به محبت خدا نرسیدی، خلق توحیدی در تو پیدا نمی شود. راه رسیدن به اخلاق این است که مقامات توحیدی را درک بکنی. قرآن انسان را به لا حول ولا قوة الابالله و اسماء حسنی ارجاع می دهد. وقتی انسان غرق در این مقامات شد، اخلاق بدنبال آن می آید.

تبری و تولی قید اخلاق است. امام صادق (ع)، عقل و جهل را توضیح دادند که عقل نبی اکرم است و صفات کریمه قوای ایشان هستند، جهل ابلیس و سپاه شیطان است و آنها با نبی اکرم دشمنی می کنند و قلوب و افکار را ظلمانی می کنند و صفات جهل در عالم قوای آنهاست. بعد حضرت فرمودند: این خصال خوب جمع نمی شود همه ی این لشکریان الا در نبی یا وصی پیامبر باشد یا مومنی که خدا قلبش را امتحان کرده باشد. داریم که ولایت ما امر صعب و دشواری است و نمی توانند تحمل کنند مگر نبی و انبیاء و فرشتگان ومومنی که امتحانش را پس داده باشد. پس صفات نبی اکرم به کسی می رسد که ولایتش را تحمل کند. اگر این ولایت را تحمل کند همه ی ۷۵ صفت نبی اکرم در او هم وجود دارد. حتی به اندازه ی ظرف خودش.
در ادامه می فرماید: بقیه ی شیعیان ما هیچ کدام خالی نیستند از اینکه بعضی از این جنود در آنها باشد تا اینکه به مرحله ی کمال اخلاق برسند. باید از لشکر جهل پاک بشوند. تا یک صفت جهل در انسان وجود دارد صفت عقل در انسان کامل نمی شود. تا یک صفت شیطان در قلب ما جای دارد، تمام صفات نبی اکرم در قلب ما جاری نمی شود. وقتی همه ی جنود عقل آمد در درجه ی عالی قرار می گیرد در مرتبه ی انبیاء و اوصیاء. مومنین زمینه ای در خودشان ایجاد کردند که قابلیت داشته باشند که آن صفت به آنها داده بشود. که یکی از آنها درگیری با جنود جهل است. لذا درگیری محور تهذیب اخلاق است. که همان جهاد اکبر است. همان طور که انبیاء ذیل نبی اکرم هستند مومنین هم ذیل نبی اکرم هستند. بعد امام فرمود: درک این مقام (همنشینی با انبیاء) به معرفت عقل و جنود است. معرفت شناخت ظاهری نیست. معرفت بعد از تسلیم و تصدیق پیدا می شود. که حقیقت این قوا در وجود انسان محقق می شود. حالا این رویکرد چه تاثیری در اخلاق دارد؟

هر چه که شما در سلوک اخلاقی بخواهید در زیارت سیدالشهدا آمده است. این راه اصلی است. نبی اکرم خودش تحمل بلا نمی کرد احدی به توحید نمی رسید یعنی ابلیس و جنود شیطان با قوایی که دارد همه را برده بود. مسیر سلوک ما می شود مسیر سلوک با بلای نبی اکرم. ارکان سلوک اخلاقی عوض می شود نه اینکه واجبات و محرمات عوض شود. سلوک بدون صفات حمیده امکان ندارد.

موفق باشید.

نظرات