نشانه های یک مرد چشم چران چیست؟ به شوهرم در این مورد شک دارم؟

در صورتی که رفتاری از ایشان نمی بینید که دلیل بر چشم چران بودن ایشان باشد به شما پیشنهاد می کنیم اصلا دنبال این علایم نگردید. چرا که هم خودتان را آزار می دهید و هم باعث تلخی و سردی روابط زناشویی تان می شوید. در نگاه دینی اصل بر پاک بودن و سالم بودن افراد است مگر این که خلاف آن ثابت شود و برای همین هم ما از تجسس در رفتار هم منع شده ایم.

اما به طور خلاصه به علل و عواملی که ممکن است باعث این بیماری شوند اشاره می کنم:
۱. محرومیت جنسی:
ویلهم اشتگل محرومیت های جنسی را عامل این بیماری دانسته و می گویند : محرومیت های جنسی باعث می شود که (لی بیدو) در اعصاب چشم متمرکز شود، با این تمرکز، بستگی عصب چشم با اعصاب جنسی توسعه یافته و شخص از چشم چرانی لذت می برد و با دیدن اندام جنس مخالف تحریک می شود.[۱]
با توجه به این که یکی از وظایف اصلی طرفین ارضاء نیازهای جنسی طرف مقابل است به هر میزان که به نیاز و درخواست ایشان بیشتر جواب مثبت بدهید و مهارت و هنر لازم برای رفع این نیاز را به کار بگیرید احتمال انجام یا ادامه این رفتار ناشایست را کاهش می دهید.

۲. خود نمایی زنان:
بیشترین عامل بروز این بیماری (یا مشکل رفتاری) در مردان، حس خودنمایی در زنان است. مردان به طور طبیعی نسبت به زیبایی و اندام جنس مخالف حساس اند و زنان بدپوشش یا بی حجاب (و یا حتی به ظاهر محجبه)، آگاهانه یا ناآگاهانه، با خودنمایی در عرصه جامعه این گرایش مردان را تحریک می نمایند.
این مساله در تفاسیر شیعه و سنی ذیل آیه ۳۰ سوره نور نقل شده است.
«قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَرِهِمْ وَيَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ‏؛[نور/۳۰] به مردان مؤمن بگو: از بعضى نگاه‏هاى خود (نگاه‏هاى غير مجاز) چشم ‏پوشى كنند و دامن خود را حفظ نمايند. اين براى پاكتر ماندن آنان بهتر است. خداوند به آنچه انجام مى‏‌دهند آگاه است.»
قرآن کریم برای رفع این معضل اجتماعی در آیات شریفه سوره نور، از یک طرف مؤمنان اعم از زنان و مردان را مخاطب قرار داده دستور می دهد که نگاه های خود را کوتاه ساخته و به نامحرم خیره نشوند و از فساد و آلودگی دوری کنند و از سوی دیگر به خانم ها دستور می دهد پوشش مناسب را رعایت کرده و زیور آلات خود را آشکار نسازند. تا حوادث نظیر حادثه ای که آیه در ارتباط با آن نازل شده است، اتفاق نیفتد و جوانان از خود بی خود نشده و دنبال زنان و دختران نامحرم راه نیفتند و امنیت و آرامش خود و دیگران را خدشه دار نسازند.
در سوره احزاب نیز در یک جا به خانم ها دستور می دهد: «در محاورات روزمره حالت عادی داشته و با ناز و کرشمه و طنازی صحبت نکنید و در کوچه و خیابان با بدن های نیمه عریان و لباس های بدن نما، ظاهر نشوید.»[برداشت از آیه ۳۲ و ۳۳ سوره احزاب.] چند آیه بعد می فرماید: «يَآ أَيُّهَا النَّبِىُّ قُل لاَِّزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى‏  أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً؛[احزاب/ ۵۹]اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسرى‌‏هاى بلند بر خود بيفكنند، اين (عمل) مناسب‏تر است، تا (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، و خداوند آمرزنده مهربان است. » تمام این برنامه و تأکیدها برای آن است که: مردم، زن ها را به عنوان افراد عفیف و پاکدامن بشناسند و موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم نسازند. و چشم طمع ندوزند.[احزاب/۳۲] و در نتیجه امنیت و آرامش قشر خانم ها در سایه چادر و رعایت ضوابط شریعت و پوشش اسلامی، تأمین شود.
جوانان عزيز توجه داشته باشيد که عملکرد مثبت و متعهدانه، در موفقيت زناشويي شما نقش بسزايي دارد. چشم چراني در افراد متاهل باعث بي اعتمادي زن نسبت به مرد مي شود و روابط متقابل زن و مرد را مخدوش مي کند و از طرف ديگر در اين دسته از افراد خود ارضايي بسيار شايع است و همين مساله ارتباط زناشويي  افراد متاهل مبتلا به چشم چراني را  مخدوش مي کند. بنابراين شما جوان گرامي اگر دچار اين اختلال بوده و از آن رنج مي بريد مراجعه به روانپزشک، براي تجويز احتمالي دارو، و مراجعه به روانشناس براي رفتار درماني اکيدا توصيه مي گردد. در نهایت این که برای حل این مساله هر دو جنس از مرد و زن باید به مسئولیت خود واقف بوده و عهده دار آن گردند و بدون توجه به عامل محرک و نیز عدم جوابگویی منطقی به نیاز طرفین از سوی هم، حتی در صورت اجبار کردن یک امر بر فرد، احتمال تاثیر دراز مدت آن مساله بعید به نظر می رسد.

[۱]. اصول روانکاوی فروید ، صص ۲۵۷ ـ ۲۵۹.

دیدگاه‌ها

خدا نسل هر چی مرد هیزه از رو زمین برداره

ای بابا دلتون خوشه ها والا من دو ساله ازدواج کردم شوهرم از همون روز اول چشم چرونی میکرد الانم میکنه ینی یجورایی عاشقه نگا کردن به زناس. من یه دختر چادری و با حجاب بودم ولی بخاطر چشم چرونی شوهرم از چادر متنفر شدم دیگه نمیخوام چادر سر کنم. با این که دختر زیبایی هستم ولی شوهرم بقیه زنا رو از من سرتر میبینه و میگه نگاه کردن که گناه نیست تو باغ باید گل رو نگاه کرد.خیلی افسوس میخورم من اگه این مشکلو نداشتم خوشبخت ترین آدم روی زمین بودم.مردا همشون همینن خودشون تو زندگیشون همه کار میکنن ولی دلشون میخواد زنشون درست ترین انسان روی زمین باشه.دلم میخواد امام زمان ظهور کنه فقط همین...

واقعا واسه ی خانوم سخته ک شوهرش اینجوری باشه،اونم وقتی ک پیششه،من ی دختر چادری هستم،تو خونه هم هیچی برای همسرم کم نذاشتم،هيجده سالم بیشتر نیس،هر زمانی هم که به شوهرم میگم میگه نگا نکردم....یا داشتم ب بغل دستیش نگا میکردم و تو اشتبا متوجه شدی،خیلی اوقات هم دعوامون شده سر این موضوع...هيجده سالمه،الان هم دوران عقدمه،انقد این رفتار اذیتم میکنه ک حتی دارم ب جداشدن فکر میکنم!!چون نمیتونم تحمل کنم....خداروشکر رابطه بینمون خوبه و از همه جهت عالیه...اما همین نگاه کردن به خانومای دیگ خیلی عذابم میده،اون خانومی ک انقد افتضاح لباس میپوشی و بدنتو خیلی ارزون تو معرض دید میذاری...بدون همین طرز لباس پوشیدن تو، آرامش و از من و زندگیم گرفته،با این ک خیلی خیلی قشنگترشو تو خونه واسش میپوشم...ک چشماش سیر باشه،اما یکم بیا و با معرفت باش،من اگه چادرم و محکم میگیرم،اگه تو گرمای تابستون زیر چادرم خفه میشم از گرما اما بازم حفظ میکنم حجابمو،ب خاطر آرامش توعه،دلم نمیخواد اون لحظه های خوشی ک کنار همسرتی خراب شه،ک خدایی نکرده دلش بلرزه با ی نگاه....بیا و تو هم با معرفت باش...نذار اینجوری زندگی من و امسال من اینجوری خراب شه،تو هم همجنس خودمی،میدونم زیبایی و دوس داری،اما ابجی گلم،اینا رو نگه دار واسه شوهرت،ارزون نفروشش...ب نگا مردایی ک فقط ب چشم ی ابزار میبیننت...تو خیلی با ارزش تر ازینایی،تو همون ریحانه ای ک پیامبر فرمود...مواظب خودت باش،من دلم نمیخواد تو سن هيجده سالگی مهر طلاق بخوره تو شناسنامم،دلم نمیخواد....

سلام واقعا زيبا حرف زدي اي كاش اوني كه بايد بخونه اين حرفتو بخونه مرحبا.

salam azizam.‎.‎
be nazaram agar neemitooni tahamol koni ya ba in masale kenar biyay hamin alan joda sho
chon bad az ezdevaj khely tahamolesh sakht tar mishe.‎.‎
be omide taghir ham namoon chon marda taghir nemikonan va ba didane hasasiyat bad tar ham mishan.‎.‎
az talagh natars chon la aghal naboodet nemikone ama hozoor zan haye dige too zendegit naboodet mikone.‎.‎
kasi ke alan toro nemibine hichvaghte dige ham nakhahad did.‎.‎
tajrobe shakhsime.‎.‎ hamin alanesham hamsaram asheghame ama man dige nemitoonam tahamol konam ke az nazaresh zan haye dige behtaran.‎.‎.‎

خيلى حرفهاى خوبى زدين ، اميدوارم كه شوهرتون قدر همسر پاكدامنشو بدونه ، خانومى كه همش به فكره شوهرش هست و دوست داره نگاهه شوهرش فقط به خودش باشه و چشماش به غير از شوهرش كسي رو نمى بينه از فرشته كم نيس ،من هم اين مشكل رو دارم و از هر لحاظ به شوهرم محبت مي كنم و تو هيچى كم نمي زارم ولي اون زير چشمي نگاه مي كنه اي كاش رها كنه اين كارشو چون از چشاش بدم مياد ديگه

کاش الان جدا بشی،چون منم مثل تو بودم،تمام هم کلاسیهام ارزوشون بود باهام ازدواج کنن،اطرافیانم همه احترام میزاشتم من همسرمو انتخاب کردم از روز نامزدی،عقد هر روز و هر روز چشم چرونی میکرد به اندام جنسی خانوما با دقت نگاه میکرد و همش در مورد همه نظر میداد،الان چهار سال میگذره و هرکاری کردم هر جور خاست شدم، پول درمیارم خرج زندگیم میدم ،اما دیشب به فامیلشون یه دختر ۱۸ ساله بود چنان نگاه کرد و عین پروانه میچرخید و به تمام زنای فامیل نگاه خاص میکرد که هم از خودم ۲۸ سالمه حس زنه ۸۰ ساله رو کردم. از خودم متنفرم که تو عقد بهم نزدم من فقط مثل شما مشکل هیزی داشتم که بزرگترین مشکلمه،اگر میتونی تمومش کن،میدونم نمیکنی اما ۴ سال دیگه میگی کاش میکردم مثل من که حرف مشاورمو گوش نکردم

تصویر شهرسوال

سلام
شما خانم جواني هستيد که دوست داريد در کنار همسرتان زندگيِ صميمانه، شاد و آرامش بخشي داشته باشيد. دوست داريد همسرتان به شما به چشم تنها زن زندگي نگاه کند و شما تنها ملکه سرزمين قلبش باشيد. اما به نظر مي رسد که رفتار شوهرتان باعث دلخوري و عصبانيت شما مي شود. در اين حالت ممکن است با صداي بلند، او را به خاطر رفتارش سرزنش نماييد يا براي کاهش خشم خود، سفره دلتان را پيش افراد زيادي باز کنيد. اما بايد بدانيد اين کارها باعث حل مشکلتان نمي شود؛ بلکه اين کارها شخصيت شوهرتان را تخريب مي کند. افراد زيادي بوده اند که بعد از سال ها رفتار اشتباه، تصميم به توقف آن رفتارها گرفته اند. اگر شوهر شما نيز از اين دسته افراد باشد، بعد از توبه، نظر منفيِ ديگران درباره او به راحتي تغيير نمي کند و ممکن است اين برچسب تا آهر عُمرش بر او باقي بماند و باعث لجبازيِ او شود.
توصيه هاي زير را براي واکنشِ صحيح به رفتار شوهرتان انجام دهيد:
- خشم تان را کنترل کنيد. مهارت کنترل خشم را بااارها تمرين کنيد تا بتوانيد در هنگام بروز خشم، از آن استفاده کنيد. به اين منظور، هر بار که عصباني شُديد، ۲۴ قدم برداريد؛ طوري که انگار مثل يک بندباز روي يک طناب راه مي رويد. سپس بنشينيد. انگشت اشاره دست راست را بين دو ابرو بگذاريد و تا ده بشماريد.‌ بعد کمي آب خنک بنوشيد. اين کارها به فروکش کردنِ عصبانيت تان کمک زيادي مي کند.
- از درددل با افراد غيرمتخصص راجع به اين موضوع خودداري نماييد.
- گفته ايد: «پول درميارم خرج زندگيم ميدم». پرداخت خرج زندگي وظيفه شوهر است. به نظر مي رسد شما در برابر شوهرتان از «روش رفتاريِ منفعلانه» بهره مي بريد. ما در ارتباط با اطرافيان به سه روشِ رفتاري برخورد مي کنيم:
۱- روش پرخاشگرانه:
در اين روش همواره به دنبال مقصر هستيم و انگشت اشاره ما به سمت اطراف است تا يک مقصّر بيابيم. با احساسات خود آشنا نيستيم و مدام در کلمات خود از متلک استفاده مي کنيم و لحنمان تُند است:«تو مرد چشم چروني هستي»، «تو به من اهميت نميدي» و .... زيربناي واکنش پرخاشگرانه اين است که نيازهاي فرد هميشه بر حقّ و مهمّ تر از نيازها و خواسته هاي ديگران است. فردي که خشمگين مي شود، معتقد است که حقّ دارد به آن چه مي خواهد برسد و کاري را که دوست دارد، انجام دهد. در اين حالت ممکن است صدايش را بلند کند يا به شکلي تحقيرآميز يا تهديدکننده حرف بزند. امّا مسلّماً اين کار، صميميّت را از بين مي برد.
۲- روش مُنفعلانه:
فرد مُنفَعِل در مقابل ديگران بيشترين پاسخش سکوت، لبخند يا تأييد است؛ اما بعد ناراحت مي شود، بدگويي مي کند و از ديگران مي خواهد که از او حمايت کنند. نگاه چشمي ندارد، هميشه عصبانيت هاي پنهاني دارد که با مدل هاي بيمارگونه نشان مي دهد. زير بناي واکنش انفعالي اين است که نيازهاي فرد از نيازها و خواسته هاي ديگران بي اهمّيت تر است. در اين حالتْ فرد معتقد است که شايسته آن چه مي خواهد نيست. به جاي آن همه تلاشش را بر اين مي گذارد که خواسته ديگران را محقّق کند تا به هدف هايش برسد. در صورتي که اين وضعيت ادامه يابد، به فردي بي اراده و منفعل تبديل مي شود که هميشه منتظر است ديگران براي او تصميم بگيرند. به نظر مي رسد شما در برابر شوهرتان از اين روش، بيشتر استفاده مي کنيد. به همين خاطر، خرج خانه را شما در مي آوريد و او در قبال مخارج خانه مسؤوليت چنداني احساس نمي کند.
۳- روش قاطعانه:
چنين فردي کاملاً به حِسّ هاي خود آگاه است. در عين اين که به ديگران و خودش بي احترامي نمي کند و خودش هم با کلام و رفتارش وارد حريم کسي نمي شود؛ مي تواند ناراحتي هاي خود را مطرح کند و به راحتي نه بگويد. زير بناي واکنش قاطعانه اين است که فرد حق دارد نيازهايش را دنبال کند و ديگران هم مُتقابلا اين حق را دارند که دنبال تحقّق نيازهاي خود باشند. فرد در جريان رسييدن به نيازها و خواسته هاي خود، حق و حقوق ديگران را رعايت مي کند و به خواسته ها و احساسات آنها احترام مي گذارد.
شما بايد رفتارتان را تغيير دهيد و از روش قاطعانه در برابر شوهرتان استفاده کنيد.
اين سه نوع روش برخورد را با مثال توضيح مي دهم:
مثال اول: شوهرتان به اندام خانم ها با دقت نگاه مي کند و در مورد همه نظر مي دهد.
واکنش پرخاشگرانه شما:
[با داد و بيداد] خجالت نمي کشي به زن هاي مردم نگاه مي کني؟ به تو مي گند مرد؟ از همون اول ازدواج مون چشم چرون بودي.
واکنش منفعلانه شما:
از اين رفتار شوهرتان دلخور مي شويد؛ اما به او چيزي نمي گوييد و خودخوري مي کنيد.
واکنش قاطعانه شما:
[با لحني قاطعانه و بدون داد و بيداد، به شوهرتان مي گوييد:] وقتي مي بينم به اندام زن ها اين قدر با دقت نگاه مي کني و نظر ميدي، از دستت دلخور ميشم. به عنوان همسرت، ازت انتظار دارم اين کار رو ترک کني. تا زماني که اين رفتارت رو ترک نکني، در هيييچ محل عمومي باهات نميام.
مثال دوم: شوهرتان هزينه هاي زندگي را به دوش شما انداخته است و از تأمين مخارج زندگي سر باز مي زند.
واکنش پرخاشگرانه شما:
[با داد و فرياد] من بايد کار کنم و تو بخوري و بخوابي؟ اينه رسم مردونگي؟ مردتيکه تنبل!
واکنش منفعلانه شما:
به شوهرتان چيزي نمي گوييد و فقط سکوت مي کنيد. گله يِ او را به مادرتان مي کنيد. گاهي نيز که از اين وضعيت خسته مي شويد، قهر مي کنيد. اما بعد از چند روز دوباره خودتان آشتي مي کنيد.
واکنش قاطعانه شما:
[با لحني قاطع و بدون داد و فرياد، به شوهرتان مي گوييد] ببين، همون طور که تو از من انتظاراتي داري، منم ازت انتظاردارم کار کني و مخارج زندگي رو تأمين کني. اين که گفتم، شرعا و قانونا و اخلاقا هم اين وظيفه مرد است که مخارج زندگي رو تأمين کنه. از اين به بعد، همون طور که من کار مي کنم، تو هم بايد کار کني.
رفتار و واکنش قاطعانه را تمرين کنيد و براي انجام رفتار قاطعانه بيشتر تلاش نماييد تا وقتي همسرتان به رفتارهاي اشتباه دست زد، قاطعانه واکنش نشان دهيد. به احتمال زياد شوهرتان بارهاي اول که واکنش قاطعانه شما را ببيند، حرف شما را قبول نکند و شايد بيشتر لجبازي کند. اما بايد شما مقاومت به خرج دهيد و از حرف هاي او نترسيد.
انتظارات تان را با همسرتان با صراحت در ميان بگذاريد و احساسات منفيِ ناشي از اين رفتارش را به او يادآوري نماييد. همان گونه که اشاره کردم، براي او اين شرط را تعيين کنيد تا زماني که اين رفتار اشتباه را در او مشاهده مي کنيد، از همراهيِ او در مکان هاي عمومي خودداري خواهيد کرد. مي توانيد انتظارات تان از همسرتان را به صورت نوشته شده در آوريد و با او به توافقي در اين زمينه برسيد. از همسرتان بخواهيد براي پايدارماندنِ زندگي مشترکتان مطابق اين توافق عمل کند. به او بگوييد: «زير پا گذاشتنِ اين توافق باعث مي شود برخورد جدي تري در نظر بگيرم».
درباره رفتار شوهرتان گفته ايد:« ديشب ... جوري به تمام زن هاي فاميل نگاه خاص ميکرد که از خودم که ۲۸ سالمه، حس زن ۸۰ ساله رو کردم». رفتار اشتباه شوهرتان دليل بر جذاب نبودن شما نيست. اين افراد با رفتار اشتباهشان باعث از بين رفتنِ علاقه همسرشان مي شوند. اعتماد به نفس خود را حفظ کنيد. به اين منظور، در کنار کار خود، سرگرمي هاي جديدي بيابيد. در زمينه اي که استعداد داريد، فعاليت نماييد. کتاب هاي مفيد مطالعه نماييد و در گروه هاي خانم هايي که حرفه يا هنر مفيدي را انجام مي دهند و با يکديگر همفکري مي نمايند (خارج از فضاي مجازي) عضو شويد. پژوهش ها نشان داده که فضاي مجازي با همه فايده هايي که دارد، باعث افزايش افسردگي در افراد مي شود. بيشترِ خانم ها فکر مي کنند مردها از زن هاي وابسته خوششان مي آيد. در صورتي که نمي دانند مردها ممکن است در ابتداي ازدواج از وابستگي همسرشان خوشحال شوند؛ اما پس از مدتي از وابستگيِ همسرشان به آنها متنفر مي شوند و دوست دارند همسرشان استقلال فکري داشته باشد. وقتي سرگرمي هاي جديد براي خودتان پيدا کنيد و در زمينه اي که استعداد داريد فعاليت نماييد، بعد از مدتي حسّ خيلي بهتري نسبت به خود پيدا مي کند و شوهرتان نيز بيشتر از قبل روي حرف هاي شما حساب مي کند و شما را دستِ کم نمي گيرد.
درست است که از رفتار همسرتان عصباني هستيد؛ اما نبايد براي انتقام دست به عملي مشابه رفتارِ او بزنيد يا يک واکنش منفعلانه، مانند: قهرکردن، انجام دهيد. اين واکنش هاي اشتباه باعث مي شود زندگي تان در يک چرخه معيوبِ کنش و واکنش پيش برود که پاياني جز جدايي به همراه ندارد.
اگر راهکارهاي بالا را براي مدتي انجام داديد، اما رفتار شوهرتان تغييري نکرد، به همراه شوهرتان به يک روانشناس خبره مراجعه نماييد و از او در اين زمينه کمک بگيريد. همسرتان شايد به حرف شما گوش ندهد؛ اما به احتمال زياد از يک روانشناس خبره حرف شنوي دارد. تحقيق کنيد و يک روانشناس خبره بيابيد. هر فردي که در رشته روانشناسي تحصيل کرده خبره نيست.
براي اينکه مهارت هاي زناشويي را ياد بگيريد، کتاب «مهارت هاي زناشويي» نوشته «مَتيو مَک کِي» که چند انتشارات آن را چاپ کرده اند (مثل انتشارات ارجمند و نشر ابن سينا) را تهيه و مطالعه نماييد. کتاب «مهارت گفتگو براي همسران» نوشته «زهره شيري» را به صورت رايگان از اينترنت دانلود و مطالعه کنيد. توصيه هاي اين دو کتاب راهنماي بسيار خوبي براي زوج ها مي باشند. من اين کتاب ها را به همه افراد متأهل و همچنين افراد مجردِ آماده ازدواج سفارش مي کنم. اين دو کتاب را تهيه کنيد و آنها را بااااارها مطالعه نماييد و توصيه هاي مطرح شده در آنها را باااارها تمرين کنيد تا بتوانيد در مواقع لزوم از آنها استفاده کنيد. استفاده از مهارت هاي زناشويي، مانند: به کارگيريِ مهارت شنا و رانندگي، نياز به تمرين دارد و نبايد به يک بار مطالعه اين کتاب ها اِکتفا کرد.
وقتي از موضوعي ناراحت مي شويد، احساسات و افکاري که در ذهنِ تان، در مورد آن موضوع داريد را روي يک کاغذ به «زبان ساده» بنويسيد. بر اساس نظر نايدِرهوفِر و پِنبِيکِر، دو پژوهشگر روانشناسي، نوشتنِ تجربه هاي مملوّ از احساس به افراد کمک مي کند افکار و احساسات تلخ را متوقف کنند و به اين افکار و احساسات، چارچوب و شکلي معنادار بدهند. توجه داشته باشيد که حتما بايد به زبان ساده و غيرادبي احساسات تان را بنويسيد. زيرا نوشتن به زبان ادبي حالتان را بدتر مي کند. پس از نوشتنِ احساسات و افکارتان، برگه کاغذ را بدون آن که به کسي نشان دهيد، پاره کنيد. اين کار به دوري از احساساتِ منفي کمک زيادي مي نمايد.
در تمام مراحل زندگي، از مشاوره با روانشناسان خبره بهره بگيريد.
موفق باشيد.

/۴۳۳۵۹۵/

"بانوو"ی عزیز خیلی زیبا حرفتوزدی.اما این جماعت از وجدان تهی هستن!چراکه اگر درک و فهم و وجدان داشتن ازخدا و قرآنش پیروی میکردن پس قطعا حرف و التماس امثال ما که زجر میکشیم باوجود اینا نمیتونه اثری روشون داشته باشه اینا دیگه غرق در گناهن.تشنه ی نگاهن!فقط میتونم بگم انشااله خدا براه راست هدایتشون کنه.منم همین مشکل تورو داشتم و دارم و بخاطر این قضایا از زندگی سیرم و هرلحظه مرگم رو ازخدا میطلبم چون حس نمیکنم دنیا زیبایی خاصی داشته باشه وقتی که زیبایی زنای دیگه ب چشم همسرم میاد میخام هزارسال زنده نباشم و توی این زندگی های کثیف نفس نکشم!خسته ام دیگه...من هیچکدوم از اینایی که باعث بهم ریختن زندگیم شدن رو نمیبخشم و تقاص همه ی این بریدنامو ازشون میگیرم!بالخره یه خدایی هم هست و یه آخرتی هم هست...مطمعن باشید!

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

می خواهم از زاویه دید دیگری به مسأله نگاه کنیم!

گاهی یک خانم با آن که با زحمات ها و گذشت و ایثار های فراوان در زندگی مشترک داشته اما، نه آن که همسرش به او نزدیک نشده بلکه نسبت به او سردتر شده است. در این حالت ضمن گیج شدن، از او ناامید شده و از همسرش طلاق عاطفی می گیرد! چرا این گونه شده است؟ چرا قلب همسرش را جذب نکرده، بلکه از دست داده است؟
پاسخ این پرسش ها یک کلمه است؛ به همسرش "احترام" نگذاشته است.
احترام گذاشتن قواعدی دارد که در این نوشتار به آن اشاره خواهیم کرد.

پذیرش بدون شرط شوهر
یک مرد نیاز دارد همان گونه که هست پذیرفته شود ، دقیقاً همان طوری که هست .این نوع پذیرش کامل ،او را متقاعد می کند که شما براستی اورا دوست دارید (زن کامل ، ص ۵۰).
اگر می خواهید که ازدواج شما با کامیابی همراه باشد ، شما باید تصمیم بگیرید که شوهر تان را همان گونه که هست بپذیرید ، وبدانید که ارتباط بین شما بدون پذیرش ، بهبود نخواهد یافت. حق انتخاب وتصمیم گیری با شماست ، شما می توانید انتخاب کنید که با خشم وعصابنیت زندگی کنید ویا این که شوهرتان را بدان گونه هست پذیرا شوید (زن کامل ،ص ۵۵).
پذیرش با تحمل همسر فرق دارد ، بردباری وتحمل به معنای پذیرش نیست ، تحمل شما فقط شوهرتان را وادار می کند که احساس نقص و ناشایستگی بکند . اومی تواند احساس کند که مورد قبول همسرش قرار نگرفته و قادر نیست که شما را کاملاً دوست بدارد.
پیامبر گرامی اسلام می فرمایند : هیچ مردى بعد از اسلام نفعى بالاتر از همسر مسلمان عایدش نشد كه چون به او بنگرد مسرور گردد، و چون به او فرمانى دهد اطاعت نماید، و در نبود شوهر مال او و ناموس خود را حفظ نماید. ( من‏لایحضره‏الفقیه ج : ۳ ص : ۳۹۰)

خط قرمز هادر گفتار
اولین نکته ای که در گفتار تأثیر فراوانی در روان شوهرتان دارد و موجب افزایش علاقه شوهرتان به شما خواهد شد ، «تحسین کردن شوهر» است ، این تحسین مهم ترین نیاز روحی یک مرد است.
واژه « احترام» بنابر تعریف فرهنگ لغت ، به معنای : حرمت ، تکریم ، ارج نهادن ، ستایش و تمجید است . به عنوان یک زن ، شما آرزو دارید که مورد عشق وعلاقه همسرتان باشید ، درست می گویم ؟ اما شوهر شما هم به عنوان یک مرد ، آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید زیرا نخستین نیاز اوست(زن کامل ،ص ۶۱) . هر زنی می تواند نکات مثبت همسرش را بیابد ، آن را تمجید کند ، نقاط ضعف اورا از زاویه مثبت به آن نگاه کند وشوهرش را تمجید نماید .

احترام در رفتار
یکی از نمادهای احترام و توجه رفتاری ، استقبال ،بدرقه از شوهر است و نشانه ی دیگر عذر خواهی کردن و قبول عذر است هنگامی که مشکلی بین آنها ایجاد می شود.

رفع عیب و اشتباهات
بزرگی می گوید : با دیگران طوری رفتار کنید که انگار در همان حدی که باید باشند ،هستند .به آن ها کمک کنید تا به آنچه می توانند ولیاقتش را دارند تبدیل شوند (اسماعیل بیگی ،ص،۲۸۲).
خانم مارگارت کالکین چه زیبا این حقیقت را بیان کرده است :
زن می تواند با جملات تمجید آور که در نهایت لطف ومحبت تنظیم شده باشد ،شخصیت واحساس شوهرش را کاملاًعوض کند و واقعاً از او مردی با لیاقت وبا کفایت بسازد (کارنگی ،ص۵۹).
بسیاری از زنان مشتاقند که همسران خود را تغییر دهند و آنها را جذب کنند ،ولی عموماًبه گونه ای رفتار می کنند که نتیجه معکوس می دهد ،وگاهی منجر به جدایی وطلاق می شود ؛علت عمده آن این است که آنها روشی درست اعمال نمی کنند ،بلکه از روش های نق زدن وایراد گرفتن ودستور دادن و...... که تمامی این روش هاموجب دوری از همسرانشان می شود ؛پس چه باید کرد ؟

لطفاً برای سه ماه با شوهر خود رفتارهای زیر را انجام دهید وآن گاه نتیجه آن را به تبیان گزارش دهید، واگر مثبت و سازنده بود (که حتماً خواهد بود ) به دیگران هم سفارش کنید که تجربه شما را عمل کنند تا انشا الله شاهد زندگانی شاد وخرم خود ودیگران باشیم:
* شوهرخود را هرآنگونه که هست ، بپذیرید .
* از او به هیچ عنوان ایراد نگیرید (حتی زمانی که کارش ایراد دارد ).
* با جملات وکلماتی محبت آمیز او را تشویق کنید .
* همواره او را تأیید کنید به گونه ای که او تصور کنند بهترین شوهر دنیا است !!
* قبل از آمدن از سر کار آماده استقبال از او باشید وبا روی باز وخندان به اسقبالش بروید وبا جملات عاطفی ورود اورا به خانه خوش آمد بگویید .
* موقع سر کار رفتن با کلماتی مثبت وعاطفی اورا بدرقه کنید .(در صورت امکان با آغوشی گرم اورا بدرقه نمایید )
* پیش دیگران از او تعریف کنید وشایستگی های اورا به رخ دیگران بکشید .
* در کارهای اداری ویا بازار او را تشویق کنید ،ودر مشکلات او را روحیه بدهید .
* از همه مهمتر همیشه تصمیم گیری نهایی را به او واگذار کنید ،واگر نظری دارید به صورت پیشنهاد مطرح نمایید ولی بگذارید او تصمیم بگیرد ،واگر غیر از نظر شما تصمیم گرفت ،تسلیم نظر او باشید.

این جمله را در ذهن خود تابلو کنید
شوهرم مدیر و رئیس و مورد تکریم و احترام همه اعضای خانه است.

موفق باشید.

برو بابا... با این حرفاتون مردها رو پررو کردید دیگه، درحالی که خدا احسن القصص کتابش رو جریان پاک نگه داشتن یه پسر جوون بین یه جامعه ی پر از زن های هرزه و برهنه ی مصر قرار داده، خدا تو این داستان از حجاب زن نگفته، بلکه گفته مرد باید تو فجیع ترین شرایط خودش رو حفظ کنه، اصلا به این بعد از قرآن توجه کردید؟؟؟؟ من خودم اعتقادم این هست که تو جامعه ی ما ۸۰درصد زن هامون دارن با شعار جهاد شوهرداری میسوزن و میسازن، بدون این که مردانمون رو هم مسئول بار آورده باشیم... لطفا هر خانوم متاهلی که نظر نیذاره، بیزحمت بگه چقدر مطمئن هست که همسرش تو بیرون از خونه نسبت به خانومش تعهد و وفاداری داره و نگاهش رو رعایت میکنه... یاد امثال شهید حمید باکری ها به خیر که همسرش میگفت: من مطمئن هستم که چشم و ... حمید فقط مال من هست! جالبه، نه؟؟؟ یا عباس بابایی که تو دوران تحصیلش تو آمریکا و تو زمان شاه، به خاطر این که از یه نامحرم دور باشه، تمام شب رو تو سرمای قرارگاه داشت می دوید، به فرماندهش گفته بود: شیطان دنبالم کرده، دارم از دستش فرار میکنم!!!!! مجرد بوده ها، زمان شاه بوده ها، آمریکا بوده ها... من دیگه حرفی ندارم...

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
گرچه نمونه های یاد شده در گفته شما برای عفت وپاک دامنی مردان درست و بجا است ولی توجه داشته باشید که
تا چهار زن دائم در یک زمان، برای یک مرد جایز است واین منافات با وفا داری او به همسرش ندارد .
اما ازدواج موقت هر مقداری که مصلحت و ضرورت ایجاب کند، مرد می تواند همسر موقت انتخاب نماید.
البته مجاز بودن به معنای حرام نبودن است ، نه اینکه کسی واقعاً بتواند چنین کند‌؛ زیرا ازدواج دارای شرایط و قیدهایی است که امکان دو نفر آن مشکل است ، چه رسد به چهار نفر ، مثلاً‌ از جمله شرایط آن است که مرد بتواند عدالت را بین آنها مراعات نماید که عملی کردن آن بسیار مشکل است.

من یه خواستگار دارم که از همین اول راه یک شکی به دلم افتاده که ایشون آدم چضم چرانی ان؟!!! به نظرتون چه طور میتونم این شک رو تبدیل به یقین کنم؟

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

با پرسیدن سوال هایی می توانید تشخیص دهید که آیا درست متوجه شده اید یا نه!
خیلی غیر مستقیم از عقاید و روحیات او بپرسید تا حدودی به مسأله آشنا شوید.
عجله نکنید. به ‌خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و با توجه به تمامی مسائل در مورد آینده ‌تان تصمیم بگیرید.
درست است که تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترک و فراز و فرود‌هایش نمی ‌دانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فکر می‌ کنید بدون برخی معیارها نمی‌ توانید زندگی کنید و البته در ذهن ‌تان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور می ‌کنید. این موضوع ‌ها را بدون پرده با خواستگار‌تان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تا حدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فکر می‌ کنید سبک زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق می‌کند، قید این گزینه را بزنید.
متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف ‌هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب ‌زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به ‌عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می‌ کند برای رسیدن به شما منتهی می ‌شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی ‌تان پافشاری کنید.

چند نکته:
۱- تحقیق کنید و به این مسأله برسید.(یعنی با تحقیقات محلی، مشکل را حل کنید.)
۲- به یک مشاوره دلسوز و متخصص مراجعه فرمایید.

موفق باشید.

شوهر منم همین مشکلو داره خیلی هیزه و حتی انقد سیاست نداره که دزدکی نگاه کنه ک من یا بقیه اطرافیان متوجه نشیم تاحالا هزار بار سر این موضوع باهاش دعوام شده میگه باشه دیگه نگا نمیکنم ولی بازم نمیتونه جلو چشماشو بگیره منم هرشب کابوس میبینم ک بهم خیانت کرده خیلی میترسم نسبت بهش سرد میشم وقتی میبینم داره چشم چرانی میکنه الان دو ساله که عقدیم و میخایم عروسی کنیم ولی خیلی میترسم از آیندم

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

خانم‌ها از نگاه کردن همسرشان به زنان دیگر دلخور می‌شوند و این کاملا طبیعی است، اما به شرطی که این نگاه کردن جنبه عادی نداشته باشد و به اصطلاح «نگاه جنسی» باشد. شما در اولین قدم باید مطمئن شوید حساسیت‌تان بیش از حد نیست. گاهی خانم‌ها آن​قدر نسبت به همسرشان احساس تملک دارند که حتی به توجه او نسبت به محارم هم حساس می‌شوند.

در بررسی رفتار همسرتان، اعتقادات دینی او و همچنین تربیت خانوادگی‌اش را هم مد نظر داشته باشید. اگر او به مسائل دینی خیلی پایبند نباشد یا در خانواده‌ای بزرگ شده باشد که روابط زن و مرد راحت است، می‌تواند این رفتار او یک عادت معمولی هر​چند اشتباه باشد.

وقتی همسرتان خطای رفتاری دیگری ندارد و فقط نگاه‌های او به زنان، تهدیدی برای زندگی‌تان محسوب می‌شود، می‌توانید این موضوع را با او در میان بگذارید. البته مثل همیشه توصیه من به شما این است که شخصیت همسرتان و عزت نفس او را نشانه نگیرید و سعی کنید رفتار او را مورد نقد قرار دهید. بهتر است به جای آن‌که به او بگویید این رفتار تو مرا آزار می‌دهد، بگویید احساسم وقتی تو به زنی خیره می‌شوی، آزارم می‌دهد.

اگر اطلاع همسرتان از نگرانی شما لازم است، رسیدگی‌تان به ظاهر و توجه به علایق همسرتان، لازم است. اگر می‌خواهید جذابیت‌های کوچه و خیابان برای شریک زندگی‌تان کمرنگ شود، به بهترین شکل ممکن در مقابل او ظاهر شوید. زیبایی‌هایتان را برای روز مبادا نگه ندارید. سعی کنید همسرتان با نگاه به شما تحسین‌تان کند. برای این کار لازم نیست خرج زیادی بتراشید، همین که به اندازه دیگران برای همسرتان ارزش قائل شوید و برایتان مهم باشد در مقابل او چگونه به نظر می‌رسید، کفایت می‌کند.

موفق باشید.

سلام من همه ی این کارارو انجام دادم هزاران بار بحث فلسفی براش راه انداختم که همه ی این زنا ودخترا از روی کمبودای زندگیشون دنبال جلب توجه هستن و هزارتا بحث وداستان دیگه.اولا باهاش دعوام میشد.تاچن باری که باهم میرفتیم بیرون خوب بود اماانگار دوباره یادش میرفت وباز شرو میکرد.از دعوا کردن خسته شدم وراه نصیحت و بحث درباره جامعه و این جور چیزا پیش گرفتم .امااین اصلا هیچ تاثیری نداره.متاسفانه ن تنها به زنای خیابون نگا میکنه بلکه از نگاه کردن وشوخی کردن وگپ زدن بادختراو زنای جوون فامیل هم لذت میبره

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی؛
در کنار مباحثی که در پست مطرح شده است، نکاتی را خدمتتان عرض می کنیم:
تشخيص اينكه همسرتان با نگاهش از چارچوب‌هاي زندگي مشترك‌تان خارج مي‌شود آسان نيست. شما نمي‌توانيد به مردي كه از قوم و فرهنگ ديگري است يا از شهر و كشور ديگري آمده، به‌راحتي چنين برچسبي بزنيد. فراموش نكنيد كه براي تشخيص درستي يا نادرستي يك رفتار، حتما بايد به مسائل فرهنگي و مذهبي جامعه توجه كنيد. اين مسائل فرهنگي مي‌تواند حتي از شهري به شهر ديگر هم متفاوت باشد. به همين دليل، بدون درنظر گرفتن اين فرهنگ نبايد حكمي را صادر كنيد. ممكن است در فرهنگ فرد مقابل‌تان، رفتاري كه از نظر شما ناپسند است، كاملا طبيعي و شايسته تلقي شود؛ پس اگر با فردي كه فرهنگ و تربيتي متفاوت از شما دارد ازدواج كرده‌ايد، نمي‌توانيد انتظار داشته باشيد كه او همان‌طور كه از كودكي به شما القا شده ‌است رفتار كند. شايد بد نباشد گاهي هم دنيا را از دريچه باور‌هاي او ببينيد و بعد در مورد رفتار‌هايش قضاوت كنيد.

اگر مي‌خواهيد همسرتان را به‌دليل نگاهش متهم كنيد، بايد بتوانيد رفتاري را متفاوت از رفتار‌هاي هميشگي‌اش ببينيد و بعد مهر چشم‌ناپاكي را رويش بچسبانيد. بعضي از افراد همين كه همسرشان چشم در چشم فرد نامحرمي بيندازد يا با او گفت‌وگو كند، او را متهم مي‌كنند ولي آيا واقعا اينگونه است؟ آيا در پشت اين نگاه سوء لذت وجود دارد؟ يا اين فقط يك تصور است و هيچ راهي براي اثبات اينكه اين نگاه ناشايست است وجود ندارد؟ اگر شما با هر رفتار همسرتان برانگيخته مي‌شويد، بهتر است قبل از قضاوت در مورد او، خودتان را زير ذره‌بين قرار دهيد. اگر نتوانيد ذهن‌تان را مديريت كند، با گذشت زمان دامنه اين سوء‌ظن‌ها بيشتر مي‌شود و هر حركتي از طرف مقابل زير ذره‌بين قرار مي‌گيرد.

اگر ترديد داريد و نمي‌دانيد كه قضاوت‌تان در مورد همسرتان درست است يا نه، قبل از آنكه او يا خودتان را متهم كنيد، با يك متخصص مشورت كنيد. شما مي‌توانيد با كمك چنين فردي بدانيد آيا مشكل از توهمات شما ناشي مي‌شود يا اينكه همسرتان با رفتار‌هايش درحال ضربه زدن به زندگي مشترك‌تان است. شايد رفتار او از مشكلات ديگري ناشي شده باشد و تنها با كمك يك متخصص بتوانيد آن را ريشه يابي و اصلاح كنيد.

درست است كه شما نگرانيد و رفتار همسرتان هم آزار‌تان داده‌است اما هيچ وقت با افراد غيرمتخصص (مثلا اعضاي خانواده و يا دوستان) راجع به اين موضوع صحبت نكنيد چون باعث تخريب شخصيت همسرتان در مقابل آنها مي‌شود. حتي اگر همسرتان مرتكب چنين رفتاري شده باشد، ممكن است در آينده رفتار خود را اصلاح كرده و به قانون‌هاي مشترك‌تان پايبند شود. اما يادتان نرود نظر منفي ديگران در مورد او، حتي بعد از اين تغييرات هم عوض نخواهد شد و حتي اگر به همسري ايده‌آل برايتان تبديل شود هم، ديگران تنها او را به‌عنوان فردي كه نگاه ناپاك دارد مي‌بينند.

موفق باشید.

من واقعا دیگه ازمردا بدم اومده.ینفر اومد جلو عاشقمه خودشو کشت که بیام طرفش اومدم دیدم هرروز بایکی حرف میزنه بادوستدختر قبلیش میرن بیرون ومن وقتی میگم اینکارااشتباهه میگه تو بدبینی.دایم چشمش دنبال بقیست.تازه من نامزدش بودم وعقدنبودیم این بود وهمه تلاشمو کردم بهش یادبدم بادخترا حرف زدم هرکارکه بگی کردم ولی اخرش گفت من دوستدارم باهاشون برم بیرون بگردم.انقدر دیگه دلم شکست بعدازاینهمه تللش ذاتشون عوض نمیشه همینن.

خانمهای محترم توی نظر دادن بفهمید چی میگید اگر شوهرای شما فاسدن دلیل نمیشه به همه ی مردها توهین کنید. این نشون میده خودتونم ایراد دارید میخواستید هوشیار باشید با شناخت ازدواج کنید

ببینید خانم ها شما در اشتباهید درسته که آقایون به خانم های دیگر نگاه می کنن اما این صرفا فقط به خاطر حجاب آن ها یا زیبایشون نیست خیلی چیز های دیگر هم می تونه باشه مثلا مردها از زن های با اعتماد به نفس .هدف دار .کسایی برای خودشون وقت می ذارن و سخت میشه به دستشون آورد خوششون می یاد خانم هجده ساله عزیز نگاه همسرتون فقط به خاطر بد حجابی یا از این حرفا ندون این روزا مردها از زن هایی که دارای اعتماد به نفس هستن .هدف دار ن و همش به پرو پای همسرشون نمی پیچن می پسندن پس اینقدر سطحی نگاه نکن .در ضمن برای اینکه شوهرت حفظ کنی منتظر فرج آقا نباش .چون اگه همه زن ها هم با حجاب بشن این شاید حساسیت تو کم کنه اما کامل از بین نمی بره

سلام
من یه سوال دارم لطفا هرکس تجربه ای داره یا علمشوداره بهم کمک کنه.
فک میکنم شوهرم اینطوریه یعنی چشم چرونه.
من ۲۴ سالمه تازه عروسی کردیم دو ساله. مدتیه ک متوجه ابن نگاهای چندش اورش شدم.
خیلی عذابم میدن.
اینطور ک بقیه و همسر میگن چهره زیبایی دارم اندامم خوبه.
چادری هستم و بیرونم سعی میکنم باحجاب باشم.
از لحاظ آشپزیو مسائل جنسی هم خیلی سعی میکنم به روز باشم ‌ومتنوع.
که خود همسرمم همیشه تعریف میکنه ازم.
حالا همه اینا به کنار...
وقتی میریم بیرون دستش تو دست منه اما نگاهش به بقیه.
یه بار تو رستوارن انقد به روبرویی نگاه کرد ک زنه گف خوبه بازنشه انقد نگا میکنه.
نمیدونم دلیلش چیه. اون بار بهش گفتم گف نه من داشتم تلویزیون نگامیکردم اصلا به اون دخترا نگاه نمیکردم.
تو اینترنتم تو سایتا همش پروفایل خانمارو چک میکنه تا عکساشونو ببینه.
من نمیدونم من چیزی کم دارم یا اون مشکل داره.
اون نماز اول وقت میخونه به حلال حروم اعتقاد داره هیأتیه.
میدونه اینکارش چقد ناراحتم میکنه .
همیشه واسه همه چی ازش نظر میخام تا نظر اون باسه کمبود نداشته باشه.
توروخدا یکی بهم بگه من باید چیکار کنم.
لطفا آقایونی ک سوالمو میخونن جواب بدن شما ها چرا انقد قدرنشناسین واقعا من باید چیکارکنم

سلام روزتون بخیر هرزه بودن هم تو مرداست هم زنا خدا به جوونا رحم کنه دنیای بدی شده من خودم میترسم ازدواج کنم که فردا ازین مشکلات گریبان گیرم بشه به نظره من همه این هرزه بودن ها به ذات ادمها بستگی داره و البته تربیت خانوادگی. ذات ادم که کثیف باشه هر غلطی میکنه به هیچی هم فکر نمیکنه . به نظره من هرزه بودن از هر خیانتی بالاتره چون باعث میشه دله خانومت نسبت بهت بشکنه و برعکس .

با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!

پرسشگر گرامی،
در ابتدا خدمتتان عرض کنیم که ذات هیچ کس کثیف نیست و هر زمان آدمی می تواند به فطرت پاک خود برگردد.
همانطور که می دانید تحقیقات نشان داده است چشم چرانی، تماشای فیلم‌های محرک جنسی، دیدن تصاویر شهوت‌انگیز، مشاهده فیلم‌های مبتذل، پوشش و آرایش نامناسب و تحریک‌‌کننده در جامعه، دیدن روابط جنسی وحشیانه، غیربهداشتی و خلاف واقع که اجرای آن خارج از توانایی زوجین و به نوعی ناتوان‌کننده است و همچنین مشاهده سریال‌های خیانت‌آمیز برخی شبکه‌های خارجی که سبب کاهش و کمرنگی قبح و زشتی روابط نامشروع می‌شود، از مهم‌ترین عواملی است که بر تنوع‌طلبی جنسی زنان و مردان جامعه ما دامن زده و در پی آن انتظارات جنسی زوج‌ها را از یکدیگر بالا برده و رسیدن به لذت و ارضای طبیعی جنسی را با مشکل مواجه کرده و در نهایت خیانت سپس طلاق از پیامدهای منفی آن است.

باید فضای اخلاقی را در جامعه حاکم کرد و هر کدام از زن و شوهرها به وظایف خود واقف شوند تا آسیب های جدی تری در این زمینه نبینیم.
شما به هیچ وجه از ازدواج نترسید و با اقدامی عقلانی فرد مورد نظر خود را پیدا کنید.

موفق باشید.

سلام واقعا این داستان روی من اثر بدی گذاشته من یه دختر مجرد ۲۱ سالم بی حجاب نیستم اما همیشه لباسای خوشگل مارک میخرم استیلمم مثل باربی هستش .بسرعموم ۳۸ سالشه متاهله اومده داخل مغازه ی بابام وقتی تنها بودیم کلی قربون صدقم رفت و ابراز علاقه به من کرد و گفت قربون استیل مثل باربیت و خوشگلیت برم و حرفای سنگینی بهم زد .من بعد این داستان مریض روحی شدم هنوزم حالم بده به جوونیم قسم من بی حجابی نکردم براش نازم نکردم اما اون بهم نگاه های سنگین داشته.من دیگه تا اخر عمر به هیچ مردی اعتماد نخاهم کرد.

سلام دوستان

سلام منم یه دختر مجرد ۲۱ سالم .اصلا بی حجاب نیستم اما همیشه شیکم و استیل مثل باربی دارم همین باعث شد بسرعموم که متاهله و ازمن ۱۵ سال بزرگتره بهم ابراز علاقه ی شدید کنه .این داستان ضربه روحی بزرگی بهم زد و تمام اعتمادم به اقایون از دست رفت.چون هنگ کردم مردی که باهام نسبت خونی داشت چطور میتونسته به من با یه دید دیگه نگاه کنه. در ثانی مردی که انقد راحت به زنش خیانت میکنه و به من میگه دوستت دارم امکان داره یروزم شوهر من اینجوری دربیاد.شکاک شدم .

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام خدمت شما خواهر گرامی، به شهر سوال خوش آمدید.
وجود انحرافات و رفتارهای غلط امری انکارناپذیر است. قطعا بسیاری از این مشکلات و ضعف های اخلاقی را همه ما در طول روز مشاهده می کنیم، پس ممکن است خود ما یا نزدیکان ما که همه جزء همین جامعه هستیم نیز دچار آن باشیم. اما نکته این جاست که اولا کل شخصیت یک فرد را فقط با یک رفتار او قضاوت نکنیم (هرچند یک رفتار میتواند یک نشانه باشد) از آنجا که ممکن است هر فردی در زندگی یا در لحظاتی در زندگی دچار اشتباه و انحراف بشود. ثانیا با دیدن رفتار یک فرد (آن هم یک رفتار) کلّ یک قشر از جامعه یا مانند شما جنس مردان را قضاوت نکنیم. خود شما بهتر میدانید در میان زنان و حتی دختران هم سن و سال شما هم کسانی هستند که اعمال و رفتار ناشایست و دور از شأن یک بانو و حتی دور از انسانیت دارند، اما این بدین معنا نیست که همه افراد دختران یا زنان اینگونه هستند.
البته این احتمال هست که نوع پوشش شما (منظور بی حجابی نیست) و بقول خودتان شاید نوع استایل شما و حتی نوع رفتار و کلام شما در تحریک طرف مقابل بی تأثیر نباشد، چنانچه سایر مسائل درونی و خانوادگی پسر عموی شما و روابط زناشویی ایشان (که ممکن است مقطعی یا دائمی باشد) هم در این مسئله مؤثر است.
بهترین عکس العمل از جانب شما (اگر این پیشنهاد و رفتار یک بار بوده) آن است که آن را نادیده بگیرید، در روابط، نوع پوشش، کلام و سایر حرکات خود نزد ایشان محافظت بیشتری بعمل آورید و به طور کلی این مسئله را (هرچند در ظاهر) به دست فراموشی بسپارید، که این، از ویژگی های انسانهای بزرگ و فهمیده است. البته در صورت تکرار و اصرار ایشان بر این مسئله ، تحلیل ما هم متفاوت خواهد بود و عکس العمل شما هم میتواند شدید و متفاوت باشد.
موفق و پیروز باشید.

سلام
من یک مرد هستم که حدودا ۱۳ ساله ازدواج کردم
زنمم رو هم خیلی دوست دارم من قبل ازدواج چشمم پاک بود اصلا و اصلا به هیچ کس نگاه نمیکردم (سرم تو کار خودم بود) بعد ازدواج (زنم چادری هست) زنم گیرهای الکی بهم داد اونقدر این کارو کرد که الان از کنار هر زنی که رد بشم حتما یه آنالیز درست و حسابی میکنم جالب ابنجاست که باز هم زنم رو دوست دارم و بهش خیانت نکردم با اینکه امکاناتش فراهم بود ولی نکته اینجاست که وقتی یک خانم از کنارم رد میشه و نگاه میکنم بعد یک ثانیه دیگه تموم میشه و هیچ وقت فکر نمیکنم که از زنم سرتره و حدالمقدور مقایسه اش نمی کنم ساده بگم فقط تو همون یک ثانیه همه چی تموم میشه خانم ها الکی بخودتون فشار نیارین و الکب به شوراتون گیر ندین که این کار باعث این موضوع میشه

سلام علم فیزیک ثابت کرده هر کاری که ادم بکنه به سمت خودش برمیگرده مردی که هیزه قطعا یجوری بازتاب کارشو میبینه حالا یا زنشم هیزه یا به یه شکل دیگه تاوانشو میده ولی قطعا نتیجشو میبینه

سلام.شوهر منم همین طوریه ن تنها به زنا ودخترای خیابون نگا میکنه بلکه از نگاه کردن وگپ زدن وشوخی کردن با دختراوزنای جوون فامیل هم لذت میبره.جوری که حس میکنم هیچ وقت بامن اونجوری خوش نمیگذرونه.وقتی باهم تو خونه تنهاییم کلا سرش توی گوشیه.تاوقتی که سفره شامو بیارم.بعدشم میخوابه.حالاکه نظرات بقیه رو خوندم فهمیدم که مشکل یه جای دیگس.شاید چیزایی که توی ماهواره ودنیای مجازی پخش میشه علت اصلیش باشه.اوایل ازدواجمون شوهرم از تمام قسمتای بدنم ایراد میگرفت از نک موهام تاشست پام.منم برنامه های ماهوار رو نگا کردم دیدم همه خوش تراشو آرایشای زیبا.بیرون از خونه هم همه خوش لباس و آرایشای زیبا.حتی گاهی یه صورت یه زن تو خیابون نگامیکردومیگفت برم ازش بپرسم چه کرمی زده تو هم از اون استفاده کن.فهمیدم دنبال زیباترشدن منه.هربار که منو میدید آرایش کردم وخوشگل شدم واقعا به زبون میاورد.امان اینکه دیگه به کسی نگا نکنه.مشکل خیلی عمیق تر ازاینه که ما با چن تا نظر ودرخواست حلش کنیم.مافقط باید اعتماد به نفس خودمونوبالاببریم واصلا به روشون نیاریم که همچین کاری کردن.میگن انسان های باهوش کسانی هستن که نادیده میگیرن.من فک میکنم باید به جای توجه کردن به کار شوهرامون خودمونو ارتقا بدیم.بزرگی میگفت سعی کنید انقدکامل باشید که بزرگترین تنبیهتون برای دیگران گرفتن خودتون از اونهاباشه

همیشه چشم چرونی دلیل بر فساد فرد نیست .من وقتی یه دختر خوشگلی میاد می بینمش دوس دارم نگاش کنم اما هم تو دانشگا هم سر کارم با زنها و دخترای زیادی سرکار دارم محل کارم فقط زنها رفت و آمد دارن به همشونم نگا می کنم یه سری شون خودشون دوس دارن نگا کننشون .واقعا چاره ای نیس مردا همشون بد نیستن.واقعا ایمان قوی می خواد که نگاه نکنیم.واقعا سخته زود قضاوت نکنین خانما باید جای ما باشین تا ببینین چقدر سخته نگاه نکردن.

حدود سه ساله که ازدواج کردم. اوایل عقد متوجه شدم که شوهرم خیلی دوست داره با هر زن و دختری که میبینه سر شوخی رو باز کنه و حتی باهاشون لاس بزنه. حتی یک بار ازم پرسید فلان دوستت لوند هست ؟؟؟ به خاطر همین هم من با دوست پونزده ساله م قطع رابطه کردم که شوهرم نبینتش!! من خودم قیافه و تیپ خوبی دارم و همیشه شوهرم بهم میگه که سنگین بپوش و خیلی آرایش نکن. اما چندوقته که ازش بدم اومده و واقعا روی رفتاراش و حرفاش حساس شدم. جوری شده که جرات ندارم خیلی با دوستام رفت و آمد داشته باشم. تا اسم یکی از دوستانم رو جلوش میارم شروع میکنه به پرسیدن از زندگیش به بهونه اینکه میخواد برای یکی از دوستاش زن پیدا کنه. و هروقت هم که درباره رفتاراش با هم جر و بحث کردیم شروع کرده به انکار و دلیلای مسخره تراشیدن و اینکه من زیادی حساس هستم. اما من یه زنم و حس ششمم مثل بقیه خانوما بالاست. واقعا نمیدونم چیکار کنم. تصمیم گرفتم فعلا بچه دار نشم . و حتی یواش یواش داره از شوهرم بدم میاد و از تماس باهاش چندشم میشه. جالبه که جلوی خانومای مومن فامیل خیلی خودشو سربه زیر نشون میده وو همه فکر می کنن که چقدر چشم پاکه!!

من بعدازاینهمه عمری که ازخداگرفتم به این نتیجه رسیدم مردهیز.هیزهست حالاچه زنهاباحجاب باشن چی بی حجاب وقت دیدزدن زنهای چادری براشون سختره.اگه خانونشون فرشته باشه اززیبایی بازم چششون میچرخه.واینجاش بدتره که به خودشون حق میدن که نگاه کنن چون میگن زنهاخودشونوبرای مادرست میکنن توی خیابون واین اخلاق جزءذاتمونه.اگه به ذات باشه زنهام برای طنازیروجلب توجه آفریده شدن پس میتونن هرکاری کنن.ولی این حرفادرست نیست خدابه مردهاگفته نگاهتان رااززن نامحرم برگیرید.وبه خانمهاگفته حجاب رعایت کنن.همه این مشکلات وطلاقهادلیلش بی ایمانی هست ونداشتن وجدان.

سلام دوستان. من تا دو سال اول زندگی به همسرم خیلی اعتماد داشتم. اما الان سه ساله اصلا بهش اعتماد ندارم. در کل ادم خیلی خیلی شکاکی هستم. حجاب خیلی کاملی دارم. اما به اقایون یه نصیحت میکنم..از نظر من مردانی که چشم چرونن لیاقت عشق ندارن. و باید با یک زن هرزه زندگی کنن. چون توی قران هم گفته زنان پاک برای مردان پاک و زنان خبیث برای مردان خبیث. به هر حال اگه میخواین همه عشق و وفاداری خانومتونو از دست بدین به چشم چرونی ادامه دهید..خانوم ها هم سعی کنید خودتونو با تفریحات و درس و بچه سر گرم کنید. انشالله اون دنیا یه شوهر پاکدامن نصیبتون میشه.

۲۴ سالمه چهار ساله ازدواج کردیم اوایل خیلی خوب بود از اون عاشقا بودیم ولی سر مسعله چشم چرونی مدتیه همش درگیریم ی هفته اشتی هستیم دو هفته قهر اخه این چ زندگی خدا بعضی وقتا میگم بزا منم تلافی کنم لاس بزنم در نبودش با مردا ولی خدا شاهده نتونستم نمیتونم خداا من ازت چی میخواستم ی شوهر پاک و خوب ن دنبال پول بودم ن شهرت خدایا یعنی اینقد پاک بودن،واسه مردا سخته،پ تف به این دنیا و ذاتش حالم از زندگی تو این دنیا بهم میخوره زیر خاک باش پادشاهی کن والله اگه الان میتونستم ی ارزو کنم این بود ک میمردم تحمل زندگی تو این دنیای لجن زار پر از دخترای هرزه مردهای چشم چرون سخته بقران سخته خوشبحاال انها ک رفتن بای

با سلام و عرض ادب
دوستان این موضوعی که میخوام خدمت شما عرض کنم شاید از زاویه دیگه ای باشه نگاهای هیز دیگران به همسر. من راستش ۵ ماهه ازدواج کردم خیلی خانوممو دوست دارم یعنی عاشقشم. خانمم خیلی ساده و پاکدامن هستش و تیپ شخصیتی داره. راستش هر موقعه میریم سر کار. اقایون متأسفانه چشم چرونی میکنن. خیلی ناراحتم راستش چند باری هم درگیر شدم باهاشون ولی امان از چشم چرونه. واقعا نمیدونم چرا خیلی ها نمی فهمن که بابا شاید اون خانوم ازداوج کرده. چرا اینقدر یه ادم میتونه بیشعور باشه که همش در حال چشم چرونی هستش. من به کسی توهین نمیکنم روی صحبتهام با ادامای مریضی هستش که رعایت حقوق دیگرونو نمیکنن. واقعا نمیدونم با این ادما چیکار کنم چی بگم اخه. بنده خدا خانوووم هم به شدت رعایت میکنه و حتی ارایش ساده هم نمیکنه که نکنه دیگران چشم چرونی کنن. من خیلی ناراحتم و نمیدونم چیکار کنم لطفا کمکم کنید که در مقابل این مسئله بهترین عکس العمل رو داشته باشم ممنون

سلام ! من که سال پیش دانشگاهی بودم یک معلم هیز داشتنم که کارش تو کلاس زل زدن به من بود و همین !! با اینکه که بهش فهموندی بودم که کارت درست نیست و من اذیت می شم باز این کار زشتشو تکرار می کرد و من هر لحظه عذاب می کشیدم و آرزو می کردم این کلاس لعنتی زود تر تموم شه !!!مردتیکه از من ۲۰ سال بزرگ‌تر بود و متأهل بود !! خیلی دوست داشتم که به مشاور و ناظر مدرسه می گفتم ولی از ترس آبرو و نمی خواستم دردسری درست شه دقیقا یک سال خفه خون گرفتم !! ولی خب نتیجه های بدی داشت
من یک سال زجر کشیدم و از اینکه. به صورت مردان نگاه کنم می نرسیدم با اینکه الان دو سال گذشته ولی هنوز می ترسم و منی که خدای اعتماد به نفس بودم !! اعتماد به نفسم خیلی کم شده ! دوست دارم به خود قبلیم برگردم ولی نمیشه !!! من چی کار کنم ؟؟؟

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال.
خواهر گرامی، نکته و اشتباه اول شما همین سکوت یک ساله شما در برابر این رفتار خلاف دبیر یا معلم بوده است. این نکته را بدانید که هرچند درگیری در بعضی مسائل اخلاقی با توجه به زمینه مساعد سنین جوانی و شرایط اجتماعی برای برخی افراد (مثلا جوان تر ها و ...) بیشتر محتمل است، اما هر انسانی در هر سن و سال و شرایط و در هر لباس و مقامی میتواند گرفتار انحرافات رفتاری، اخلاقی، یا حتی مسائل جنسی باشد. بنابراین در شرایطی که شما توصیف کردید، لازم بود ایان مسئله را (بدون هیاهو و سرو صدا) حتما با یکی از مسئولین مدرسه درمیان میگذاشتید تا نه تنها در مورد شخص شما بلکه از مشکلات احتمالی بعدی برای افراد دیگر هم جلوگیری شود.
اما اکنون که این مدت گذشته است و احساس ناراحتی نسبت به وضعیت روحی و روانی خود میکنید، درصورتی که این وضعیت ناراحت کننده به صورت مداوم در شما وجود دارد، بهتر است به یک مشاور روانشناس مراجعه حضوری داشته باشید. این احتمال هست که برای بازیابی وضعیت عادی گذشته خود، نیازمند حضور در چندین جلسه درمانی نزد متخصص باشید.
ضمنا برخی از مطالب و راهکارهای مربوط به اعتماد به نفس در لینکهای زیر آمده است:
http://www.soalcity.ir/node/320
http://www.soalcity.ir/node/334
موفق و پیروز باشید

تصویر شهرسوال

با سلام
در ادامه پاسخ مشاور محترم، متأسفانه بعضاً چنين افرادي در جامعه ي ما وجود دارد البته بايد از رفتار ايشان اطمينان حاصل نمود ولي به گفته ي شما در طول يک سال اطمينان خاطر به نگاه هاي غير شرعي او داشته ايد ولي از نظر ما باز هم اين دليل بر کمبود اعتماد به نفس شما نمي شود.
احتمالا مشکل اعتماد به نفس شما به گذشته ي شما باز مي گردد؛ زيرا در آن زمان حتي جرئت مطرح کردن اين موضوع را با مسئولين مدرسه نداشته ايد.

با عنايت به اين مسئله در ادامه راهکارهايي جهت تقويت اعتماد به نفس شما تقديم مي نماييم.

– اعتماد به نفس و راهكارهايي براي تقويت آن:
علت اصلي اينكه فرد توانايي هاي خود را دست كم يا ناديده مي گيرد عدم اعتماد به نفس در اوست. اعتماد به نفس در هر كاري وقتي در انسان شكل مي گيرد كه انسان توانايي و مهارت لازم را در آن داشته باشد. اين شرط اول وجود اعتماد به نفس است. وقتي اين توانايي ها در فرد نباشد اعتماد به نفس معنايي ندارد. عدم اعتماد به نفس كه همه جا مي شنويد از جايي شروع مي شود كه ما در زمينه هايي كه مهارت و توانايي انجام كاري را داريم و خودمان هم به آن اشراف كامل داريم با مشكل روبرو مي شويم و نمي‌توانيم آن توانايي‌ها را در عرصه هاي اجتماعي از خود بروز دهيم .مسأله عدم اعتماد به نفس و دست كم گرفتن توانايي هايمان اينجاست كه رخ مي نمايد. مثلا اگر فردي توانايي صحبت كردن و ابراز وجود يا برقراري روابط دوستانه با ديگران را در خود مي بيند ولي آن را نمي تواند در عرصه هاي مختلف اجتماع به ظهور برساند، معلوم است كه اعتماد به نفسش در اين زمينه ها پايين است.
اعتماد به نفس دو ركن اساسي دارد، شناخت استعدادهاي خود و باور كردن آنها. بنابراين هر كس بايد به خودشناسي بپردازد و استعداد ها و توانايي هاي خدادادي خود را بيابد و آنها را به كار گيرد. در مقابل، آنهايي كه اعتماد به نفس كمتري دارند براي اينكه در مورد خودشان احساس خوبي داشته باشند تا حد زيادي به تاييد ديگران وابسته هستند. آنها معمولا از ريسك كردن اجتناب ميكنند به خاطر اينكه از شكست مي ترسند. معمولا انتظار موفق شدن ندارند. معمولا خودشان را دست كم مي گيرند و اگر تشويق يا تحسين بشوند آن را كوچك جلوه مي دهند يا رد مي كنند، و همچنين از مشكلات زير رنج مى‏برند : ۱. احساس خود كم بينى‏: در اكثر اعمال و نگرش‏هاشان احساس عدم اطمينان و درماندگى مى‏كنند؛ خود را در مواجهه با مشكلات ناتوان مى‏بينند ۲. بروز احساسات و عواطف منفى:‏ رفتارشان حاكى از نوعى خشونت، بى‏قيدى و بدخلقى است. به سبب عدم پذيرش محورى به نام «خود»، همواره در انعكاس علايق خويش با ترديد و تغيير رو به رويند و توان ابراز رفتار عاطفى مناسب ندارند.۳. گريز از موقعيت‏هاى نگراني ‏زا: در برابر فشارهاى روانى، به ويژه ترس و خستگى و آنچه موجب آشفتگى‏اشان شود، بسيار كم تحمّل‏اند؛ حتّى موردى مانند امتحان ممكن است برايشان بحران‏هايى اضطراب زا فراهم آورد و به عدم موفقيتشان انجامد.۴. نوميدى‏: يأس از دستيابى به اهداف، رايج‏ترين ويژگى اين افراد است.۵. كمرويي: يكى از شايع‏ترين صفات اين افراد كمرويى است.اما خوشبختانه اعتماد به نفس، پديده‏اى اكتسابى است، يعنى برخوردارى از خصيصه اعتماد به نفس، در گرو تمرين، رياضت و برنامه ريزى است، و شخصى كه خود را در اين مورد ضعيف و ناتوان مى‏يابد، مى‏تواند با استفاده از روش‏هاى علمى و با روحيه اميدوارى، براى تغيير شخصيت خود اقدام نمايد.– راهكارهايي براي تقويت اعتماد به نفس :
۱- استعدادهاي خود را هر چه بيشتر بشناسيد: شناخت استعدادها و قابليت‏هاى خويش مى‏تواند در كسب اعتماد به نفس مفيد واقع شود و انسان را از دام نوميدى رها سازد. بدين منظور، استعدادها و توانمندى‏هاى مختلف علمى، ورزشى، هنرى، كلامى و... خويش را يادداشت كنيد و هر روز آن را براى خود بخوانيد.
۲- خود را باور كنيد: همان طور كه خود بزرگ بينى از آفات شناخت‌ِخود است، خودكم بينى و خود كوچك بينى نيز انسان را از شناخت گنجينه‏هاى درونى‌اش باز مى‏دارد. با اندكى تفكر و جست و جو در گذشته خود در مى‏يابيد، كارهاى موفقيت‏آميز بسيار داشته‏ايد و فرد مفيدى هستيد. خود كم بينى به جاى اين كه شما را در مسير رشد و كمال و ميل به پيشرفت قرار دهد، بيش‏تر سبب كسالت و احساس خستگى و نااميدى مى‏شود. بنابراين، بايد با ارزيابى‏اى صحيح و مطابق با واقع هر چه بهتر و بيش‏تر نقاط قوت و موفقيت‏هاى گذشته خود را مورد توجه و يادآورى قرار دهيد و افكار منفى نظير «در هيچ كارى موفق نبودم، فرد مفيدى نيستم و...» را از ذهن خود بيرون بريزيد.
۳- خود را مثبت ارزيابى كنيد : درباره خويش مهربان باشيد و شخصيت تان را با ديد مثبت ارزيابى كنيد. در شايستگى خويش ترديد نكنيد و خود را با صفات خوب تفسير كرده، در انجام كارها توانا بدانيد.
۴- خود را با ديگران مقايسه نكنيد: هرگز خود يا موفقيت‏هاتان را با ديگران مقايسه نكنيد. همواره به رقابت با خويش بپردازيد؛ زيرا هر كس از شرايط و امكانات خاص خود برخوردار است. همچنين هيچگاه نقاط منفي زندگي تان را با نقاط مثبت زندگي ديگران مقايسه نكنيد. زيرا آن ها هم نقاط منفي اي دارند كه شما از آن ها بي اطلاع هستيد.
۵- پذيرش شكست ها و استفاده از آنها: هنگام شكست در كارها، به جاى اين كه خود را سرزنش كنيد، به ريشه‏يابى علل شكست روى آوريد و اين حقيقت را به خود تلقين كنيد كه زندگى سراسر پيروزى نيست و فراز و نشيب بسيار دارد. شكست‏ها در واقع سكوى پرش براى كسب پيروزى‏ها و فتح‏هاى بعدى است. بنابراين، از شكست‏ها نگران نباشيد. همواره روحيه اميد را در خود پرورش دهيد و كلمه «مى‏توانم» را در آغاز هر كارى كه مى‏خواهيد انجام دهيد فراموش نكنيد.اگر تصورى نامطلوب از گذشته داريد، به دست فراموشى سپاريد. تصور نامطلوب اجازه نمى‏دهد به تغييرات خويش پى بريد و حقيقت كنونى‏تان را دريابيد.
۶- ريسك كنيد: روى تجربيات جديد، با ديد يادگيرى بيش‏تر فعاليت كنيد و از شكست نهراسيد. چنانچه اين گونه عمل كنيد، امكانات جديدى براى شما فراهم مى‏آيد و حس خويشتن پذيرى‏تان تقويت مى‏شود.
۷- از هدف هاي كوچك و متوسط شروع كنيد: يكي از علل شكست هاي مكرر افراد كه منجر به احساس خودكم بيني و از دست دادن اعتماد به نفس مي شود، در نظر گرفتن هدف هاي بزرگ و دست نيافتني است. براي اين كه به خودباوري و اعتماد به نفس برسيم، لازم است ابتدا از هدف كوچكتر شروع كنيم تا با دست يافتن به هدف و چشيدن طعم موفقيت، اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندي در ما تقويت شود.
۸- از بيان انديشه‌هاي خود نترسيد: اعتماد به نفس سكه‌اي دو رويه است. يك روي آن افتخار، غرور، تحسين و تمجيد و بسياري از نكات مثبت است. اما روي ديگرش ممكن است سرزنش، تمسخر و برچسب خوردن باشد. مهم اين است كه فرد از اين احتمالات نترسد و قدرت ابراز عقيده‌اش را داشته باشد. بايد به اين باور برسيم كه صرف موفقيت يا شكست ارزش انسان را تعيين نمي‌كند بلكه تلاش و پايداري فرد است كه به او ارزش مي‌بخشد.
۹- احساسات واقعي خود را بيان كنيد: در روانشناسي مدرن، بيان احساسات نوعي توانايي و هوش به شمار مي‌رود و از اصول اساسي روابط بين فردي است. بسياري از ما وقتي بابت يك موضوع از ديگري دلخوريم خود‌خوري مي‌كنيم و نمي‌توانيم رنجش و ناراحتي خود را با انتقادي ساده و صريح ابراز كنيم. درست به همين دليل در شرايط عادي نيز از بيان احساس مثبتي كه نسبت به ديگري داريم پرهيز مي‌كنيم. زيرا نگرانيم كه اين تحسين، تمجيد يا ابراز علاقه، در آينده و هنگامي كه دوباره به هر دليلي از فرد دلگير شديم براي ما شرايط نامناسبي ايجاد كند.
۱۰- رفتار قاطعانه را تمرين كنيد: نياز به قاطعيت آن‌گاه مطرح مي‌شود كه مسأله تماس با ديگران در كار است. اشخاص در روابط خود با ديگران، از روش‌هاي رفتاري گوناگوني چون رفتار انفعالي، رفتار با قاطعيت و رفتار پرخاشگرانه، بهره مي‌گيرند بهترين سبك رفتار، رفتار قاطعانه است كه در آن، شخص عقايد و احساسات خود را با رعايت اصل احترام به ديگران و ملاحظه حقوق آنها ابراز كرده و از حق و حقوق خود دفاع مي نمايد.
۱۱- برنامه‌ريزي كنيد و منظم باشيد: علت آنكه بسياري از افراد به مرور زمان اعتماد به نفس خود را از دست مي‌دهند و دائم خود را با «افكار خود سركوبگر» سرزنش مي‌كنند فقدان برنامه‌ريزي يا بي‌انضباطي در اجراء برنامه‌هاست. اين افراد نمي‌توانند از زمان كه همچون گنجي ارزشمند در اختيارشان قرار دارد به درستي استفاده كنند. در نتيجه اين «زمان» است كه آنها را با خود به هر سويي مي‌برد. وقتي زندگينامه هر يك از مشاهير و افراد بزرگ را نگاه كنيد خواهيد ديد كه آنها در زندگي خود كمترين ميزان اتلاف وقت را داشته‌اند. امام علي(ع) در اين باره مي‌فرمايند:«المومن...مشغول وقته» يعني فرد مومن هيچ وقت خالي ندارد و هميشه در حال كار و فعاليت است.
اميدواريم با عمل به اين راهکارها بتوانيد گام هاي بزرگي در زندگي برداريد.
موفق باشيد.

من شوهرم خيلي ب زنا نگاه ميكنه و اين خيلي ازارم ميده من كلا ادم حساسي نيستم يني وقتي ميبينم شوهرم تو خيابون ب زنا نگاه ميكنه ازار نميبينم چون ميگم تموم ميشه ميره و ديگه اون رو نميبينه ولي وقتي با زناي فاميل گرم ميگيره و نگاه ميكنه خيلي اذيت ميشم چون نميتونم رفت و امدم رو قطع كنم و شوهرمم ب اينكار ادامه ميده و بدتر از همه اينكه يكي از زناي فاميلمون لونديش رو بيشتر هم كرده وقتي ميبينه شوهرم نگاش ميكنه بيشتر خودش رو لوس ميكنه و جلب توجه ميكنه خدا لعنتشون كنه هيچكاري از دستم بر نمياد بارها ب شوهرم تذكر دادم ولي بي فايدس هم شوهرم ب كارش ادامه ميده وهم زن فاميل ديگه كم كم دارم از شوهرم سرد ميشم انقدر كودن هست ك بلدم نيس يواشكي نگا كنه يجور نگا ميكنه ك هم من ميفهمم هم اطرافيان هم خود شخص اين مسئله بيشتر ازارم ميده چون دوس ندارم بيفتم تو دهن بقيه يا ديگران پيش خودشون شوهر منو هيز بدونن اصلا هم ربطي ب زن نداره من هم خشگلم هم همه چيم خوبه محبتمم ب شوهرم كم نيس ولي اون باز اينجوري وقتي ميريم توي جمعي كلا منو فراموش ميكنه اصلا حواسش ديگه ب من نيس تو خونه ام كلا سرش تو گوشي هس و يا خوابه نميدونم چيكار كنم بعضي وقتها ميگم شوهرم ك ب چشم بد نگاه نميكنه عيب نداره ولي باز ميبينم نميتونم تحمل كنم بلاخره حتي اگه ب چشم بد هم نگاه نكنه اون زن ك نميدونه اين ب چ چشمي داره نگاش ميكنه و شوهرمم هر چقدر نگاهش هم بد نباشه بلاخره كم كم روش تاثير ميزاره مخصوصا اگه فاميل باشه و هي ببينتش يكي ازين زناي فاميل ك ميگم زن داداشم هست من الان ميتونم با داداشم رفت و امد نكنم ؟ قشنگ ميدونه شوهرم نگاش ميكنه و بيشتر خودش رو لوس ميكنه نميدونم چرا اينكارو ميكنه با من لج هست ميخواد منو حرص بده و نميدونم چرا شوهرم اين باج رو بهش ميده يا منو نميبينه بارها ب شوهرم تذكر دادم ولي انكار ميكنه ولي من خودم با چشم ديدم ك نگاش ميكنه اصلا وقتي مهموني ميريم كلا حواسش ب اون هست تكون ميخوره حواس شوهرم پرت ميشه و اگه وسط صحبتم باشه كلا نميشنوه من چي ميگم حتي اگه سرشم پايين باشه ميدونم حواسش ب اونه نميدونم ديگه چيكار كنم

تصویر مشاور شهر سوال

با سلام و احترام خدمت شما:
بهتر است بدانیم حل مشکل فرد دیگرک که خودش باید مشکلش را رفع کند، بدون همکاری خودش اگر نگوییم غیرممکن، کاری بسیار دشوار خواهد بود!
پس در گام اول خود شخص بایستی احساس کند دچار یک رفتار ناپسند و نادرست است و در گام بعدی به دنبال راه حل آن باشد. در این صورت است که به سادگی میتوانید به او کمک کنید تا بر مشکل خود غلبه کند. پس یکی از کارهای شما این است که به تدریج و به صورت غیر زننده، چنین بینشی را در همسرتان القاء و تقویت کنید که این کار یک رفتار نادرست و ناپسند است.
یکی از راههای رفع مشکلات رفتاری، از بین بردن زمینه های آن یا دست کم کاهش زمینه های آن است. شاید در دنیای تعاملات و ارتباطات و رسانه های کنونی، از بین بردن زمینه های چشم چرانی برای کسی که به صورت عمیق و گسترده دچار این مشکل است کاری نشدنی باشد! اما دو نکته در این خصوص مهم است، یکی این که شاید همسر شما به این گستردگی دچار مشکل نباشد و صرفا نسبت به یک شخص یا چند نفر دچار این مسئله است، طبعا میتوانید روابط را به صورت نامحسوس و غیر مستقیم کاهش دهید (نه این که قطع کنید) یا موقعیت های ایجاد چنین وضعیتی را کمتر کنید. از سوی دیگر بهتر است بدانید برنامه ریزی برای زندگی مشترک خیلی میتواند به این مسئله کمک کند. این که مهمانی هایی را برنامه ریزی کنید که چنین موقعیت های کمتری در ان دیده می شود، برنامه های تفریحی (مسافرت، پارک، سینما و غیره) برنامه ریزی کنید که چنین موقعیتهایی برای چشم چرانی کمتر در آنها هست. دیدار با افراد فرهیخته و مذهبی (در اطرافیان یا اقوام) میتواند بسیار مفید باشد.
فهماندن و گوشزد نمودن این مسئله به همسرتان خوب است اما زیاده روی و حساس کردن او به این موضوع شاید اثر معکوس داشته باشد.
یکی از نتایج این مسئله رسیدن خود شما به این درک و فهم از لزوم رعایت عفاف و حجاب در خانواده ها و جامعه (به ویژه در خانمها) برای حفظ امنیت و حریم خانواده هاست، پس در اولین گام برای اصلاح اطرافیان خود، بهتر است از خودتان شروع کنید و اجازه ندهید تا وضعیت ظاهرری و عفاف و حجاب شما شرایط مشابهی را برای دیگران ایجاد کند.
شما با تلاش خود برای حفظ عفاف و حجاب خودتان و سعی در ترویج این دیدگاه به دیگران به ویژه فرزندان خودتان، اگرچه نتوانید یک تنه ، یک جامعه را اصلاح کنید اما حداقل محیط پیرامون خودتان را تا حدی میتوانید اصلاح کنید. (کاری که در زمینه همه معضلات اجتماعی تک تک ما بایستی انجا م دهیم).
توجه به نکات زیر هم توصیه می شود.
۱. هرگز در اين مورد در مقابل ديگران با او صحبت نكنيد و تذكر ندهيد.
۲. اين مطلب را با نزديكان خود درميان نگذاريد، مگر افراد رازداري و آگاهي كه بتوانند روي همسر شما تاثير داشته باشند و او را از اين رفتار بازدارند؛ آنهم بصورتي كه نفهمد شما با نفر سوم صحبت كرده‌ايد.
۳. وظايف خود را به عنوان همسر به خوبي انجام دهيد.
۴. رابطه عاطفي خود و ابراز عشق و علاقه را با همسرتان گسترش دهيد. (در صورت ابراز تمايل در مكاتبات بعدي، آنها را تقديم نگاهتان خواهيم نمود)
۵. به ظاهر خود در خانه و هنگام حضور او برسيد. آنگونه آرايش كنيد و لباس بپوشيد كه او دوست دارد.
۶. به بهانه‌هاي مختلف او را از ديدن فيلمهاي مذكور بازداريد؛ مثلا به ديدار دوستان مورد اعتماد برويد، فيلم مناسبي تهيه كنيد و با هم ببينيد و ...
۷. در موقعيت‌هاي مناسب عاطفي، با لحني آرام به او تذكر دهيد و هرگز در اين مورد با او مشاجره نكنيد.
۸. احتمالا مجالسي مذهبي هم وجود دارد كه بتوانيد در انها حضور يابيد. اگر همسرتان امتناع مي نمايد مي‌توانيد از مسوولين چنين مجالسي بخواهيد كه به بهانه كمك در موقعيتي كه همسرتان در آن تبحر دارد يا علاقمند است، او را به چنين محافلي بكشانند.
۹. او را تشويق به مطالعه پيوسته در عوالم پس از مرگ و احوال برزح و قيامت نماييد.
۱۰. او را به انجام فرايض ديني (بويژه نماز) ترغيب نماييد.
۱۱. سعي كنيد ارتباط جنسي خود را متنوع و بيشتر نماييد.
۱۲. خود شما نيز مواقب ارتباطات كلامي و بصري خود در مقابل نامحرم باشيد تا بهانه‌اي براي او نباشد.
۱۳. نصب تصاوير معنوي (یا جملات اخلاقی) در خانه نيز (در صورتي كه به تنش با او نمي‌انجامد) مفيد است.
۱۴. در روايتى از امام عسكرى(ع) آمده است: «برگرداندن صاحب عادت از عادتش مانند معجزه است». بحارالانوار، ج‏۱۴، ص ۳۸. پس صبور باشيد و در اين راه از توكل به خدا و توسل به ائمه (عليهم السلام) غافل نشويد.

موفق باشید

تصویر شهرسوال

با عرض سلام و احترام

احساس و ناراحتي‌ بابت رفتار همسرتان قابل درک است و اميدواريم که کانون گرم خانواده‌تان به خاطر اين مسئله آسيب نبيند. هر چند رفتاري که از همسرتان بروز مي‌کند، صحيح نيست ( البته با توجه به توضيحات شما)، احساس ناراحت و آزردگي به خاطر اين رفتار نيز منطقي نيست، چرا که شك داشتن و سوء ظن به ديگران در شرايط عادي كار درستي نيست چه برسد وقتي که هيچ نشانه و دليلي برا‌ي اينکه اين رفتار با قصد و غرض باشد، وجود نداشته باشد. لذا نبايد بي جهت خود را ناراحت و اذيت و در اين مورد تجسس كنيد. البته ناراحتي و حساسيت شما مي‌تواند نشان از خودپذيري پايين و عدم اعتماد به نفس شما باشد. بايد توجه داشته باشيد که بسياري از مردان اين نگاه و رفتار را دارند، و البته اين نگاه و رفتار از مردان به اين معني نيست که همسر براي آنها مطلوبيت و جذابيت ندارد، بلکه صرفا به خاطر تنوع طلبي و عادت غلط رفتاري مي‌باشد. پس به جايي ذهن خواني، حساسيت، تجسس، ناراحتي، مشاجره و سوءظن، سعي کنيد نيازهاي عاطفي و جنسي و به طور کلي ارتباط خود را با ايشان تقويت کنيد. در ادامه نکاتي در اين زمينه بيان مي‌شود:

۱. از آنجا كه بدبيني به همسرتان مانع آسايش شما و موجب رفتارهاي منفي با وي مي‌شود؛ سعي كنيد روابط عاطفي و صميمانه خود را با ايشان تقويت کنيد.
۲. نسبت به شوهرتان واقع‌بين بوده و سعي كنيد نقاط قوت وي را مورد توجه قرار دهيد.
۳. كاستي ها و ضعف‌هاي خود را نيز ملاحظه كنيد تا قضاوتي شتابزده و دور از واقعيت نسبت به شوهرتان نداشته باشيد.
۴. توجه داشته باشيد كه نتيجه بدبيني شما نسبت به شوهرتان، باعث مي‌شود روابط شما تيره و تار شود؛ اعتمادتان را به وي كاهش مي‌دهد؛ محبت شما را نسبت به وي و بالعكس كاهش مي‌دهد؛ از شادي و نشاط شما در زندگي مي‌كاهد.
۵. سعي نماييد در همان مرحله فكر و ذهن، گمان بد نسبت به همسرتان را از خود دفع نموده و اجازه ريشه‏دار شدن به آن ندهيد. براي اين كار، با ورود افكار بدبينانه نسبت به وي، سعي كنيد تا حد امكان حواس خود را پرت كرده و از ادامه دادن به آن افكار، جلوگيري نماييد.

همچنين براي براي افزايش صميميت بين خود و شوهرتان مي توانيد راهكارهاي زير را انجام دهيد:

۱. به همسر خود احترام گذاشته و در كارهاي مربوط به خود و خانواده با وي مشورت نماييد.
۲. به وي ابراز محبت نماييد؛ و همچنين از ايشان تشکر، تعريف و تمجيد کنيد.
۳. از خطاهاي وي درگذريد و با ايشان مدارا کنيد.
۴. با وي گفتگوي صميمانه داشته باشيد.
۵. به نوع پوشش، آرايش و تنوع در روابط جنسي اهميت دهيد و نيازهاي وي را شناخته و سعي کنيد که آنها را برآورده کنيد.

انشاالله موفق باشيد.

سلام خانمایی که میگن حجاب خانوما باعث این موضوع میشه که شوهراشون به اونا نگاه کنه باید بگم من با وجودی خودم چادری نیستم به جرات میگم تا حالا باعث نشدم مردی بد نگاه بهم بندازه باید بهتون بگم حجاب داشتن ربطی نداره وحتی من همسرم بعد از نگاه کردن به یه خانم چادری متوجه شدم که اون خانم چادری مدام داره به همسر من خط میده در حالیکه من رو کنار همسرم میدید همیشه مطلق نگید خانمهای باحجاب بهتر هستن چه بسا هست خانمی که لخت باشه و اجازه نده کسی حتی با نگاه هم بهش تعرض کنه و برعکس خانمی چادر سرش باشه و روسپی گری کنه و بهتر بگم چشم مریض مریض هست چادری و غیرچادری براش فرقی نداره که متاسفانه توی جامعه ما دلیل چشم چرانی مردها محدودیت ها بوده

تصویر شهرسوال

سلام و تشکر از ارتباط شما
بنده نميدانم در مورد چه پاسخي اين نکته را فرموديد اما قطعا هستند خانم هايي که حجاب درست حسابي ندارند و دلشان پاک هست و ديگران سوء استفاده مي کنند و هم خانم هايي که در ظاهر با حجاب هستند و قصد و نيت خوبي ندارند و مريض اند و هيچ گاه نمي توان در اين باره حکم کلي صادر کرد همانطور که رهبر معظم انقلاب هم در سخنراني فرمودند نبايد با يک نگاه همه دختران و بانواني که حجاب خوبي ندارند را رد کرد چه بسا دل آنها از بسياري از متدينين پاک تر باشد و سهوا دچار اشتباهاتي در ظاهر هستند.
اما اين را فراموش نکنيم قطعا حجاب و پوشش يک خانم جلوي بسياري از مفاسد را ميگيرد و اين فرد شايد خودش را کنترل کند اما نمي تواند نگاه ديگراني که بخاطر نوع لباس و پوشش او منحرف مي شوند را بگيرد و بايد ريشه يابي درستي صورت گيرد تا دلايل اين موضوعات بخوبي بيان شود . در غرب و کشورهاي اروپايي که اين محدوديت ها نيست پس چطور آمار فحشا و منکرات و تجاوز جنسي و خيانت و ... بسيار بالاست . مسلما نميتوان اين سخن که علت، محدوديت مردان است را پذيرفت اما جاي تحقيق و بررسي دارد و بايد اين موضوع را به کارشناسان اين رشته که تخصص کافي دارند و نسبت به آمار ساير کشورها و سبک زندگي و نوع نگرش و عملکرد رفتاري ديگران، مطالعات زيادي داشته اند سپرد .

--موفق باشيد--

/۳۹۱۵۹۷/

من حقیقتش یک بار ازدواج کردم. و فک می کردم همسرم چشم پاکه. ولی به اندام جنسی خانم ها که نگاه می کنه تو اکسپلور گوشیش که کلی عکسای مبتذل داره. سفر خارجی هم میریم یکسره در حال نگاه کردنه. وقتی کسی رو نگاه می کنه دوست ندارم دستم بهش بخوره. حالم بد میشه احساس می کنم محرمش نیستم. ۲ ساله که ازدواج کردم. از نظر مالی توانایی اینو دارم که به تنهایی زندگی کنم. واقعا تحمل ادامه زندگی رو ندارم. از جدا شدن می ترسم از واکنش بقیه ولی می دونم اگه بچه داشته باشم جدا شدن سخت تره. خداروشکر الان بچه ندارم. وقتی مردای خارجی رو می بینم که پیرمرد و پیرزن تو پارک عاشقانه گپ می زنن و به هیچ کی توجه نمی کنن حسودیم میشه.

تصویر شهرسوال

سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز

با عرض معذرت، متاسفانه امکان پاسخگویی از این سامانه دیگر مقدور نیست.

برای ارسال پرسش و دریافت پاسخ، از راه های ارتباطی ذیل استفاده بفرمایید. دوستان کارشناس در این بخش ها خدمت شما هستند:

۱) نسخه جدید "اپلیکیشن پاسخگو"

این برنامه را می توانید از این لینک دریافت کنید:
https://cafebazaar.ir/app/ir.pasokhgoo.app

۲) اگر امکان نصب و استفاده از برنامه فوق را ندارید، می توانید با مراجعه به این آدرس اینترنتی و ثبت مشخصات، پرسش خود را از طریق وبسایت مطرح نمایید:
http://my.pasokhgoo.ir

نظرات