آیا اهل سنت بهشت می‌روند؟

بهشت

در جواب به این سوال باید بین دو مساله تفکیک کرد:

۱-راه صحیح و حق کدام است؟ ۲- آیا کسی که راه حق را نرفته، به بهشت می رود؟

آنچه که ما به طور قاطع و حتمی می توانیم درباره آن نظر بدهیم، مساله اول است. قطعا بین دو ادعای متضاد، فقط یکی از آن ها صحیح است و ادعای دیگر باطل است. ولی مساله دوم، امری است که نمی توانیم راجع به آن اظهار نظر قطعی بکنیم. به دلیل اینکه ممکن است خدا به دلایلی، منحرفین از حق را مشمول رحمت خود بگرداند و آنها از جهنم مصون شوند. هر چند هرگز درجاتشان به پیروان راه حق و حقیقت نرسد.

و حقانیت شیعه نیز مساله بسیار روشن و واضحی است. که گرد و غبار ناشی از تعصب و عادت ها، آن را در پرده قرار می دهد و اگر کسی  بتواند از تاثیر محیط و عادت ها و تعصبتات بی جا بیرون بیاید، مساله را به وضوح می بیند.

امامت و ولایت دوازده امام معصوم(ع) منصب الهی است و در تأمین سعادت انسان، همتای قرآن كریم است. قرآن می فرماید:

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ رسول خدا! آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن، و اگر این مأموریت را انجام ندهی، رسالت خود را انجام نداده ای.[۱]
این آیه شریفه كه در شأن علی(ع) و در مورد امامت وی نازل شده است،[۲] و به روشنی بیان می كند آن چه كه رسول خدا(ص) مأمور به ابلاغ آن (امامت) بود، به مرتبه ای از اهمیت است كه خدا می فرماید: "اگر ابلاغ نكنی، تبلیغ رسالت نكرده ای" از این جا معلوم می شود كه امامت همانند رسالت نقش تعیین كننده در سعادت  انسان دارد.

پیامبر (ص) درروایتی اهل بیت خود را به كشتی نوح تشبیه كرده است كه هر كه بر آن سوار شد از امواج طوفان رَسْت و هر كه از آن تخلف جست غرق امواج گشت.[۳]

در حدیث دیگر از آن حضرت می خوانیم "هر كس بمیرد در حالی كه امامش را نشناسد به مرگ جاهلی از دنیا رفته است".[۴]

امام صادق(ع) فرمود: "هر كس ما را بشناسد مؤمن است و هر كس منكر ما باشد كافر است".[۵]

دخالت شناخت امام و اعتقاد به او در سعادت انسان از دو جهت است: یكی این كه شناخت خدا و شئون او بدون معرفت امام كامل نمی گردد، دیگر این كه بدون معرفت امام به دست آوردن برنامه كامل و صحیح ممكن نیست.

درباره سوال دوم (یعنی بهشتی یا جهنمی بودن منحرفین از اهل بیت ع ) نیز می توان گفت که: كسی كه به خاطر عناد و لجاجت از پذیرش مسئله امامتِ كسانی كه از طرف رسول خدا(ص) معیّن شده اند سرباز زند و تسلیم این حقیقت نشود مشمول غضب خداست، ولی كسی كه عدم اعتقادش به امامت از روی لجاجت نباشد بلكه به خاطر این باشد كه مسئله برایش روشن نشده باشد كه اگر روشن می شد ایمان می‌آورد و طبق دستور آنان عمل می كرد، كارش با خدا است؛ یعنی ممكن است مشمول رحمت واسعه حق قرار گیرد.[۶] و روشن است  كه غالب اهل سنت دشمن حضرت علی محسوب نمی شوند و این كه امامت به معنائی كه در نزد شیعیان وجود دارد را قبول ندارند از روی لجاجت و عناد نیست بلكه به همان معنائی كه گفته شد از روی نا آگاهی است.


[۱]. مائده (۵) آیه ۶۷.
[۲]. واحدی، اسباب النزول، ص ۱۳۵.
[۳]. حاكم، مستدرك، ج ۲، ص ۱۵۱.
[۴].بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۸۹، حدیث ۳۵.
[۵]. اصول كافی، ج ۱، ص ۱۸۷، حدیث.
[۶]. مرتضی مطهری، عدل الهی، ص ۴۲۶.

دیدگاه‌ها

فرمودید که اغلب اهل سنت محبت امام علی را دارند . شاید این به خاطر این باشد که امام علی علیه السلام را خلیفه چهارم میدانند . آیا سایر ائمه را هم دوست دارند ؟ و مهمتر اینکه در دنیای امروز که وسیله تحقیق راه حق و حقیقت فراوان وجود دارد مانند وسایل سمعی و بصری ، ماهواره و اینترنت آیا باز هم جای بی خبری و ناآگاهی وجود دارد و یا همان تعصب آبا و اجدادی است ؟ خداوند به هر چیز دانا تر است اما ...؟

تصویر شهر سوال

با عرض سلام
بعضی از اهل سنت که مدعی محبت اهل بیت (علیهم السلام) هستند، این مساله را منحصر به امام علی (ع) نمی کنند و مدعی دوستی سایر ائمه نیز می باشند. چرا که تمام ائمه شیعه از برجسته ترین افراد در علم و تهجد و دین داری بوده اند. اما اینکه سرنوشت این گروه چه می شود، همان طور که در متن اشاره شده، ما نمی توانیم به این سوال پاسخ قطعی بدهیم.

وضو بی علی آب بازیست !!!
ای اهل سنت کاشکی از خواب غفلت بیدار بشید ...
جانم فدای خاندان علی

با سلام و ادب
بنده اهل سنت هستم نمیدونم به بهشت میروم یا جهنم ولی بزرگان مذهب من گرچه به قول شما در خواب غفلت هستند یا گرفتار اداب اجداد خود هستند، اما این را در مورد انها میدونم انها فقط سر قبر عمر و ابوبکر گریه نمیکنند ازشون کمک نمیخان گرچه دوستشون دارند انها به هیچ یک از بزرگان سایر مذاهب دشنمام نمیدهند لعنت نمیفرستن چون وقت و زمانی رو که باید صرف فحاشی بکنند رو صرف محبت خدا و یارانش میکنند میدونم همه بزرگان مذهب من همه همسران پیامبر را مادر خود می دانند که عایشه جزو مادران ما حساب میشه و قران سوره نور به پاکی از ان با سخنان خداوند دفاع میکند،
ما تمام امامان اهل تشیع رو به عنوان بزرگترین شخصیت های تاریخ و قابل احترام ترین بندگان یاد میکنیم در دین ما لعنت فرستادن عبادت نیست.

به قول شما من تو خواب غفلتم ولی این غفلت اخر سعادت است به نظرم چون عشق فقط یک معنا دارد و ان توحید است به ذات خدا
خودم دنبال بهانه میگردم از اهل سنت یک کاستی پیدا کنم یه کاستی که در سایر مذاهب نباشه برم تغییر مذهب بدهم ولی مثل همه شماها برای منم ثابت شده مذهبم بدون نقصه
راستی شاید شما تو خواب غفلت باشین یک نگاهی هم اگ شده بندازین

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
باسلام وتشکر .
به چند نکته عنایت نماید :
۱- بهشتی ویا جهنمی شدن افراد بدست خود او و انتخاب وعمل کرد شان بستگی دارد .
انسان مثل یک مسافر است اگر راه را درست انتخاب کند و درست رانندگی نماید به مقصد می رسد وگرنه ممکن است در مسیر راه به دره سقوط کند .
بر اساس آموزه هاي ديني سرنوشت و سعادت هر كس در گرو ايمان و عمل صالح و باور و پذيرش حق است ، وظيفه هر كس در هر زمان تحقيق و يافتن حق و باور عمل طبق آموزه هاي آن است . برهمين اساس ملاک بهشتی و جهنمی بودن افراد پيروي از دين حق و حقیقت جوئی و حق طلبی انسان ها و تسلیم بودن در مقابل آن، و یا در مقابل نتيجه انکار آن حقیقت است . ،بايد به اين نكته توجه كرد كه افرادي كه حقانيت بر آن ها آشكار و واضح گشت، ولي از روي تعصب و يا عناد و يا هواي نفس و يا عوامل ديگر از حق پيروي نكردند ،آن ها قطعا در قيامت در عذاب خواهند بود و حتي اگر اعمال صالحي هم در دنيا انجام داده باشند، چون بر اساس ايمان حقيقي و باورديني درست نبوده و در راستاي اهداف دنيائي و جلب نظر مردم و یا فريب بوده ،براي آن ها مفيد نخواهد بود .
اما كساني كه در كشف حقيقت كوتاهي نكردند، ولي دين حق را نيافتند و يا اصلا در محيطي بودند كه امكان دسترسي به دين حق نداشتند و يا خوب به آن ها معرفي نشده، به آنان منكر و مخالف اطلاق نمي شود كه مستحق عقوبتي باشند. شهید مطهرى (ره) در این باره مى‏گوید:
«اگر کسى در روایات دقت کند، مى‏یابد که ائمه (ع) تکیه‏ شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مى‏آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مى‏بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مى‏برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمى‏روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مى‏دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مى‏رود».
وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مى‏کند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد». (۱)
این گروه در فرهنگ دين به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگي شناخته می شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند ،ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند ،مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند ،مورد عفو الهی اند.
در قرآن هم خداوند می فرماید: ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی خواهیم (۲)، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتي بودن يا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توان شان و ميزان مطابقت اعمال و كردار آنها طبق علم و باورهاي ديني آن ها صورت می گیرد .
در نتیجه روشن می شود که بهشتی شدن لزوما نیاز به تولد در خانواده مومن ندارد و چه بسا افرادی در خانواده و محیط و کشور کفر متولد شوند اما بدلیل کشف حقیقت به سمت ایمان و دین حق بگروند و اهل بهشت شوند یا بدلیل عدم امکان رسیدن به حقیقت تکلیفی در این زمینه نداشته و اهل نجات باشند .
۲- اما این که گفته اید : ( بزرگان مذهب تان .......) باید به چند نکته دقت نماید :
- انشا ءالله همگان از خواب غفلت بیدار شوند .
- گریه برای دو خلیفه یاد شده ضرورتی ندارد چون گریه شیعیان بر سر قبر ائمه اهل بیت بخاطر مظلومیت آنها است که همه به شهادت رسیده اند وگریه بر شهید ومظلوم ثواب دارد . ولی ان دو جناب که در پرسش نامبرده اید مظلوم وشهید از دنیا نرفته اند پس چرا گریه ؟
- اما این که علمای مذهب تان بر قبر رهبران مورد اعتقا د شان توسل نمی کنند ، آیا هیچ می دانی این عدم توسل بر خلاف سیره خود خلفا از جمله خلیفه دوم است ؟
به عنوان نمونه عرض می شود : بخاري در صحيح خود و ابن اثير در كتاب اسد الغابه مي نويسد
ان عمر بن الخطاب كان اذا قحطوا استسقي بالعباس بن عبد المطلب ......؛
وقتي سال هاي قحطي مي شد ،عمر بن خطاب به وسيله عباس بن عبد المطلب طلب باران مي كرد و مي گفت: خداوندا !ما در گذشته اين گونه بوديم كه به سوي تو به واسطه پيامبران مان توسل مي جستيم .پس ما را سيراب مي نمودي . به درستي كه (اينك ) ما يه عموي پيامبرمان متوسل مي شويم.پس ما را سيراب نما . خداوند آن ها را سيراب فرمود.(۳)
۳- اما در باره لعن باید توجه داشت : شیعان نیز هرگز به برزگان سایر مذاهب دشنام نداده ونمی دهد ولی بر ظالمان بر اهلبیت لعن می کنند که لعن غیر از دشنام است خدا در قران نیز بر ظالمان لعن نموده است فرمود : ان الذین یوذن الله ورسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره > بی گامن کسانی که خدا ورسولش را آزار می رسانند خدا آنان را در دنیا واخرت لعنت کرده است . (۴) بر اساس این گونه آموزه های قرانی نه تنها شیعیان بلکه برخی بزرگان اهل سنت نیز بر کسانی که بر اهل بیت ظلم نموده اند لعن کرده است از جمله عالم شهیر سعد الدین تفتازانی است (۵)
۴- بر خلاف تصور شما نه تنها اهل سنت بلکه همه مذاهب اسلامی به حکم صریح قران همسران رسول الله را ام المومنین می دانند و اهانت به هیچ یکی از آنا ن را جایز نمی دانند . فتوای مقام معظم رهبری در این باره چنین است :
(( توهین به تمامی نمادهای مذهبی اهل سنت از جمله به همسران پیامبر اکرم (ص) حرام است. )) (۱)
۵- بلی طبق صریح قران کریم مودت ومحبت اهل بیت پیامبر واجب است لذا همه مذاهب اسلامی بغیر از گروه وهابی به اهل بیت احترام دارند .
۶- نه خیر جناب شما در خواب غفلت نستید همین که به فکر طرح این مسایل افتاده اید خود دلیل بر عدم غفلت تان است انشا ء الله که بیدار تر شده و راه درست را کاملا درک و پیروی نماید . اگر واقعاً در پی پیدا کردن راه حق هستید عجالتا ً این چند نکته را دقت نماید :
برتری و حقانیت شیعه متعدد است که به طور خلاصه بحث کردن با برادران و خواهران اهل تسنن، راه‏های متعددی دارد و دلایل محکم بسیاری در این زمینه هست؛ لیکن استفاده از آنها بیش از هر چیز وابسته به تفطن و تسلط علمی کسی است که به گفت وگو می‏پردازد.
همچنین آشنایی کافی نسبت به خصوصیات فکری و روحی مخاطب بسیار لازم است.
دلایل موجود را می‏توان به سه دسته کلی تقسیم نمود:
- براهین عقلی.
- دلایل قرآنی.
- روایات پیامبر اکرم(ص).
طبیعی است گستردگی هر یک از این استدلالات، مطالعه کتاب‌های متعددی را می‏طلبد و در این مختصر امکان بحث از آنها نیست؛ لیکن اختصارا به دو برهان اشاره می‏گردد:
یک. از دیدگاه قرآن:
از نظر قرآن حتما رهبری و امامت امت، باید به ‏دست معصوم و دور از هر گونه کژی باشد. این نکته‏ به تعابیر مختلفی در این کتاب ‏الهی بیان شده‏ است. از جمله هنگامی که ابراهیم(ع) به‏امامت رسید: «انی جاعلک للناس‏اماما»(۷) و آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست نمود: «قال ومن ذریتی» پاسخ آمد: «قال لاینال عهدی ‏الظالمین عهد من به ستمکاران نمی‏رسد.
آیه بالا نشان می‏دهد که امامت منصبی الهی است؛ نه به انتخاب افراد و به کسانی اعطا می‌شود که از هر ظلمی با مفهوم وسیع قرآنی آن پاک و مبرا باشند.
آیه تبلیغ: «یا ایها النبی بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته» (۸) و به دنبال آن آیه اکمال دین که درخصوص ولایت امیرالمؤمنین(ع) است و جزئیات آن در روایات متواتره بیان گردیده است.
از دیدگاه عقلی نیز باید توجه داشت که:
- لزوم رهبری در جامعه، امری ضروری و انکار ناپذیر است.
- . رهبری در جامعه‏ اسلامی، باید براساس‏احکام و قوانین الهی باشد.
- احکام الهی و اجرای آن به وسیله کسی ممکن است که صد در صد به زوایای آن احکام آگاه و نسبت به آنها متعهد باشد.
به عبارت دیگر اگر پیامبر نیست، از شرایط و اوصاف نزدیک‏ترین فردبه‏آن حضرت باشد و به شهادت تاریخ و گواهی خلفا، هیچ کس در این جهات قابل مقایسه به امامان معصوم(ع) نبوده است. حتی خلفا در موارد بسیاری احساس نیاز به ائمه(ع) می‏کردند.
سه. از دیدگاه روایی نیز روایات بی شماری از پیامبر اکرم(ص) در کتاب‏های شیعه و سنی، به تواتر نقل شده که به صراحت امامت و ولایت اهل بیت(ع) را ثابت میکند مانند:
۱. روایات مربوط به حادثه غدیر،
۲. روایات لیله الانذار،
۳. احادیث سفینه،
۴. احادیث ثقلین و...

پى نوشت‏ها:
۱. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران ۱۳۷۴ ش، ج ۱، ص ۳۲۰ به بعد.
۲. بقره (۲) آیه ۲۸۲ .
۳. صحيح بخاري ، محمد بن اسماعيل بخاري ، ج ۲ ،ص ۳۴ ،باب الاستسقاء ؛
۴. سوره احزاب آیه ۵۷
۵. شرح عقاید نسفیه ص ۲۴۸
۶. آیت الله خامنه ای، در پاسخ به استفتای علمای منطقه احسای عربستان.
۷. بقره (۲) آیه ۱۲۴.
۸. مائده (۵) آیه ۶۷.

نظرات