کلام و عقاید

آیا در بهشت و جهنم هم تكامل وجود دارد؟

 بهشت و جهنم

شهر سوال ـ شهید مطهری درباره عدم امکان تکامل در آخرت و فرق دو عالم می فرمایند: «دنیا دار تكلیف است و آخرت دار جزا. (دنیا) مهلت براى كشت و تكامل پیدا كردن، اصلاح كردن خود، ملكات عالى كسب كردن، اعمال صالح بجاى آوردن (است) ... در آنجا (آخرت) امكان تكلیف و عمل و تغییر دادن خود و سرنوشت خود (اگر سعید است برگردد خود را شقى كند، اگر شقى است برگردد سعید كند) وجود ندارد، از باب اینكه نظام زندگى نظام دیگرى است...

دیدگاه اسلام در باره مرگ و اساسا نابودی چیست؟

شهر سوال ـ همانگونه که چشم به جهان گشودن را «تولد» مى نامیم، به انتقال از این دنیا به عالم دیگر « مرگ » مى گوییم. تولد و مرگ از این نظر هیچ تفاوتى با هم ندارند. هر دو، انتقال از مرتبه ناقص به مرتبه کامل تر است. این انتقال براى هر موجودى، از جمله انسان، لحظه به لحظه پیدا مى شود.

آیا مخلوقات از عدم به وجود آمدند؟

مخلوقات

شهر سوال ـ در نگاه فلاسفه اسلامی، مراد از خلق نمودن خدا، ظاهر نمودن علم و اراده خود است، نه پدید آوردن یک وجود منفک از خود تا پرسیده شود: این وجود از چه چیزی خلق شده است؟ همانگونه که در مورد انسان، مراد از خلق صور خیالی، ظاهر نمودن اراده در مملکت وجود خود انسان است؛ نه خلق صوری در خارج از وجود انسان.انسان یک اراده می کند و با یک اراده، دهها و صدها موجود خیالی در صحنه جان آدمی ظاهر می شوند.

قرآن بهشت را چگونه توصیف کرده است؟

شهر سوال ـ در آن جا براى بهشتیان از همه میوه ها به اضافه لطف و بخشش پروردگارشان هست.[محمد/ ۱۵] و آنچه كه انسان بخواهد و چشم ها را به شوق و لذت اندازد مهیاست و انسان در آن جاوید باشد: «وفیها ما تشتهیه الأنفس وتلذ الأعین وأنتم فیها خالدون».

ایا بوسیدن قبور ائمه یک نوع بت پرستی نیست؟

شهر سوال ـ بوسیدن و تبرّك جستن، بدون اعتقاد به الوهیت یا ربوبیت (فاعلیت استقلالى) شرك نیست. بر اساس داورى وهابیان- كه صرف بوسیدن و تبرّك جستن به آثار اولیاى الهى شرك و حرام است- پیامبر اكرم و اصحابشان و نیز یعقوب نبى و همه انسان‏ها- حتى خود وهابیان كه فرزندان خود را مى ‏بوسند- مرتكب شرك و حرام شده ‏اند.

آیا توسل امری اصیل در دین اسلام است یا ملهم از ادیان دیگر مثل مسیحیت است؟

شهر سوال ـ و مساله توسل به صالحان و بندگان برگزیدۀ خدا به انگیزۀ تحصیل قرب الاهی، مساله ای اساسی از دین حق بوده و ویژۀ زمان پیامبر و دین اسلام نبوده، بلکه در سیرۀ اولیا و انبیای پیشین نیز وجود داشته است، از جمله توسل حضرت آدم علیه السلام به حق پیامبر اکرم یا پنج تن برای پذیرش توبۀ خود.

چرا به زیارت اهل قبور میریم؟ آیا دعای ما برای آنها فایده ای دارد؟

 زیارت اهل قبور

شهر سوال ـ روح مؤمن اجازه مى‌‏یابد و به دیدار خانواده‌‏اش مى‌‏آید تا از حال و روزگار آنان با خبر گردد، اما آن چه براى او محبوب و مسرت آمیز باشد، مشاهده مى‌‏كند و آن چه براى او مكروه و نفرت آمیز باشد، مشاهده نخواهد كرد. روح كافر نیز به دیدار خانواده‏‌اش موفق مى‏شود، اما آن چه براى او مكروه و نفرت آمیز باشد، مشاهده مى‌‏كند و آن چه براى او محبوب و مسرت بخش باشد، مشاهده نخواهد كرد. ابو عبد اللَّه صادق گفت: برخى فقط روزهاى جمعه به دیدار خانواده خود نائل مى‏‌شوند و برخى به تناسب اعمال صالحه و مقام و منزلتشان بیشتر و یا كمتر به زیارت خاندان خود مى‌‏آیند.

چه کسانی و به چه دلیل برای همیشه در جهنم می مانند؟

جهنم

شهر سوال ـ چنین کسانی اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روی خودشان بسته اند اینها مانند کسی هسند که با اختیار خود از بالای یک آسمان خراش می پرد چنین کسی حتی اگر در وسط راه پشیمان هم شود راه بازگشت ندارد. خودش هم از اول می دانست که که اگر به این کار اقدام کند راه بازگشت نخواهد داشت:

چرا اسلام اجازه برده داری را داد؟

برده داری

شهر سوال ـ امكانات حكومت تازه تأسیس آن زمان، به گونه‏اى نبود كه بتواند اسیران جنگى را در اماكن خاصى مثل زندان‏ها، نگه‏دارى كند. بدین جهت اسیران در میان جنگاوران تقسیم مى‌‏شدند. آنان بردگان را به خانه‏‌هاى خود مى‌‏بردند تا هم امنیت جانى‌‏شان تضمین شود و هم پراكنده شده و امكان اجتماع و شورش نداشته باشند.

خداوند قبل از این كه زمان را بیافریند چه میكرد؟

شهر سوال ـ البته توجه به حقیقت زمان، می تواند ما را به وجه صحیحی از سوال برساند. اگر به این دقت کنیم که زمان چیزی جز تغییر تدریجی نیست، سوال به این شکل خود را نشان می دهد که قبل از خلق عالم ماده، که دارای تغییرات تدریجی است، خداوند چه می کرده است؟

آیا در بهشت زمان وجود دارد؟

بهشت

شهر سوال ـ جابر (جعفى) از امام باقر از پدرش از جدّش علیهم السّلام روایت كند كه رسول خدا (ص) فرمود: چون روز قیامت شود، و اهل بهشت در بهشت، و اهل دوزخ در دوزخ جاى گیرند، بنده‌‏اى هفتاد خریف- كه هر خریف هفتاد سال است- در آتش بماند، سپس از خدا- عزّ و جلّ- درخواست كند و خدا را بخواند و گوید: پروردگارا! بحقّ محمّد و اهل بیتش از تو مى‌‏خواهم كه مرا رحم كنى. خدا- جلّ جلاله- به جبرئیل وحى كند كه بسوى بنده‌‏ام فرود رو، و او رااز آتش بیرون آور.[۷]

از منظر حکمت متعالیه، جدایی روح از جسم، چگونه تبیین می شود.

حکمت متعالیه

شهر سوال ـ طبق مبنای فیلسوفان حکمت متعالیه ، انسان مرکّب از دو جزء روح و جسم نیست بلکه یک وجود دارای مراتب است که پایین ترین مرتبه وجود او بدن مادّی و مرتبه متوسّط او بدن مثالی و عالی ترین مرتبه وجودی او روح است. و بین مرتبه بالا و پایین رابطه تدبیری وجود دارد.