مشاوره و خانواده

رابطه پنهانی همسرم در اینترنت

ارتباط اینترنتی

شهر سوال ـ حدود یکسال هست که ازدواج کردم. همسرم قبل از من با فرد دیگری نامزد بوده و از همه لحاظ با اون ارتباط داشته البته من این را بعد از عقدمان فهمیدم. اینها برام مهم نیست. مشکلم این استکه شوهرم حدود سه ماه است که با دختری از هم شهری هایمان چت میکند و بیشتر حرفایشان در ارتباط با مسایل جنسی است. علی رغم اینکه میدانم من و شوهرم به هم شدیدیا علاقه مندیم. و البته شوهرم به آن دختر نگفته متاهل است و هدفش سرکار گذاشتن دختر است. بنظرتان من باید چیکار کنم.

برادرزاده ام که ۴ سال بیشتر ندارد رفتارهایی شبیه خودارضایی دارد. می خواستم بدانم وظیفه ما چیست؟

خودارضایی

شهر سوال ـ رفتارهای شبیه به خودارضایی در دختران یا پسرانی که به سن بلوغ نرسیده اند همانطور که از نظرشرعی هیچ حکم و تکلیفی ندارد از نظر روان شناسان کودک، نشانه استرس و یا اضطراب است؛ که معمولا به مرور زمان کاهش و حذف می شود.
مثلا مالش های تناسلی کودک به اشیاء و یا دست ورزی های مکرر غالبا به دلیل اضطراب است و نه تنها شما بلکه پدر و مادر هم در درجه اول باید به این موضوع آگاه باشند که این اصلا خودارضایی نامیده نمی شود و در مرحله بعد بدون واکنش های پرخاشگرانه و مستقیم به نحوی ذهن فرزند خود را مشغول کنند.

افسردگی و افت تحصیلی بخاطر یک ماجرای احساسی

ماجرای احساسی

شهر سوال ـ دختری مجرد هستم. تقریبا ۴ سال پیش یک ماجرای احساسی داشتم که منجر به افسردگی و افت تحصیلی و از دست دادن اهدافی که برای آینده ام داشتم شد. حالا وقتی میخواهم کاری را شروع کنم تردید دارم. اول حتما باید استخاره بگیرم که خوبه یا بد. چون بعد آن قضیه(احساسی) از نظر جسمی هم شکننده شده ام طوری که از این میترسم در کاری وارد شوم که استرس و اضطراب به من وارد کند. حالا برای آیندم، دکترام، پذیرش در خارج حتی کار تحقیقی و غیره همه اش استخاره میکنم.

مشکل بیکاری و مسئله اشتغال

مشکل بیکاری و مسئله اشتغال

شهر سوال ـ ۲۶ سال سن و ليسانس فيزيك دارم. در خانواده اي متوسط رو به پايين زندگي ميكنم. به كار بسيار نياز دارم اما هر چه به دنبال كار ميروم به بن بست ميخورم. اين روزها بسيار افسرده ام. وحتي مسائل اعتقاديم هم دارد ضعيف ميشود.

چگونه با فردی که همسر خود را از دست داده باید برخورد کرد؟

شهر سوال ـ بنده خواستار کمک به یکی از دوستانم هستم که جدیدا همسر خود را از دست داده است او زنی جوان است و صاحب یک دختر سه ماه. بسیار روحیه ضعیفی دارد و بنده بسیار دور هستم. فقط از طریق تلفن با او در تماس هستم.

رابطه دوستی به قصد ازدواج

شهر سوال ـ از نگاه روانشناسی می توان گفت که دوستی و ایجاد رابطه از طریق فضای مجازی بیانگر عدم رشد یافتگی و احیانا علامتی از اضطراب، تشویش، افسردگی، عدم مهارتهای اجتماعی و...می باشد. چرا که در غیر اینصورت توجیهی برای روی آوردن به فضای مجازی به جای فضای حقیقی و بیرونی نیست. لذا هرچند ممکن است جنابعالی با شناختی که از خود دارید این خصوصیات را در مورد خویش نپذیرید اما احتیاط اقتضاء می کند که حداقل در حد احتمال این ویژگیها را در مورد این شخص صادق بدانید. آنگاه ازدواج با چنین شخصی بر فرض هم که تحقق یابد مشکلات خاص خود را دارد.

اختلافات عروس و مادرشوهر

اختلافات عروس و مادرشوهر

شهر سوال ـ اجازه بدهید قدری آسیب شناسانه به مشکل شما بپردازیم خدمت شما عرض کنم که متأسفانه شما وارد بازی مادرشوهر و عروس شده اید و بهتر است هر چه سریعتر این بازی را کنار بگذارید بنابراین بهتر است به نکات زیر دقت کرده و آنرا در زندگی زناشویی اعمال کنید:

چرا پدرم با خشونت میخواهد حرف خود را به کرسی بنشاند؟

خشونت

شهر سوال ـ گاهی مواقع لازم است که به شیوه غیر مستقیم به ایشان بفهمانید که رفتارش دچار تغییر شده است مثلا به ایشان گفته شود: بابا جان چند وقتیه که احساس می کنم از چیزی ناراحتی. یا چند وقتیه که رفتارت با مادر تغییر کرده، مشکلی پیش آمده؟

پدری کاملا بی مسئولیت وخوشگذران

شهر سوال ـ دختری ۲۵ ساله هستم با داشتن پدری کاملا بی مسئولیت وخوشگذران. با همه سختی ها درسم را ادامه دادم و با مخالفتهایش کار هم پیدا کردم. به خاطر اعتیادش، خوشگذرانی هایش وخیلی رفتارهای دیگری که دارد، از ازدواج با کسی که نه سال دوست بودم منصرف شدم. همه احساس و عشقم را از من گرفت. الانم که سه سال از جداییم میگذرد خودم را به کارم مشغول کردم. واقعا خسته شدم. هر خواستگاری هم که میاد چون مهریه را بالا میگوید فرار میکنند. در حالی که من با مهریه بالا مخالفم. ولی نمیتوانم حرفی بزنم. حتی به پوششم که در حد معمولی است گیر میدهد.

چرا بعضی از افراد نمی توانند با گذشته به راحتی کنار بیایند؟

گذشته

شهر سوال ـ من خودم به شخصه آدم حساسی هستم و زود نمیتوانم گذشته را از یاد ببرم و این خیلی روی رفتارهایم تاثیر میگذارد. نمیتوانم درست تصمیم بگیرم و به برنامه هایی که برای خودم چیدم عمل کنم و فقط فکرم مشغول گذشته و آدمهای آن روزهاست. من چطور میتوانم احساساتم را کنترل کرده و از اهداف خود دور نشوم؟