شهر سوال ـ محال بودن انطباع کبیر در صغیر: ما دریاهای عظیم، کوه های بزرگ، درختان تنومند و ... را درک می کنیم و علم به آنها در نزد ما موجود است. اگر این درک مادی باشد، هرگز نمی توانیم این امور عظیم را با اعضای مادی کوچک خود (مثل مغز) در یابیم. چگونه ممکن است دریایی به این عظمت در عناصر مادی وجود ما گنجانده شده باشد؟
شناخت خدا
چرا مسائل خداشناسی آن قدر سخت است که نیاز به راهنما داریم؟
شهر سوال ـ مشکل در این جاست که عقل ما و ندای فطرتمان، در زیر هواهای نفسانی، آداب و رسوم غلط و ... مدفون می شود. در این جاست که خدای تعالی به حال ما ضعیفان لطفی کرده و علیرغم اینکه می توانستیم راه را پیدا کنیم، باز هم کمک دیگری نموده و انبیاء را فرستاده، تا آن ها عقل ما را از دست موانعش نجات دهند و مجددا به ما راه را گوشزد کنند.
اگر استدلال عقلی، وجود خدا را اثبات می کند، پس چرا همه خدا را قبول ندارند، در حالی که همه عاقل هستند؟
شهر سوال ـ آقاى بیكن تذكر مىدهد كه بدان! بشر در معرض این خطا هست، پس این خطا را نكن. هواهاى نفسانى در فكر و عقیده تأثیر دارد؛ گاهى آنچه كه تو مىگویى، زبان هواى نفست است نه زبان فكر و عقلت، متوجهش باش. متوجه بت بازار باش؛ این چیزى كه مىگویى تلقین اجتماع است نه فكر عقل تو، پس مواظبش باش. آنچه كه مىگویى فكر تو نیست، تحت تأثیر اكابر و اسلاف قرار گرفته اى و مطلب را قبول كرده اى، اگر عظمت آنها را دور بریزى مىبینى یقین ندارى، پس مواظبش باش.
خداوند یکباره از کجا آمده است؟
شهر سوال ـ خداوند همیشه بوده و همیشه خواهد بود. به اصطلاح خداوند موجودى ازلى و ابدى است. خدا از جایى نیامده، و علتى او را به وجود نیاورده، بلکه او بى نیاز از علت است و وجود عین ذات او است، نه این که چیز دیگرى به او هستى داده باشد. و اصولاً چنین سؤالى در مورد خداوند صحیح نیست؛
اگه كودكمان پرسید خدا کجاست چه جوابی داریم که بدهیم؟
شهر سوال ـ در بعد عملی نیز باید از تأكید زیاد و افراطی روی اجرای دقیق و صحیح برخی احكام دین و عقوبت اجرا نشدن كاملاً صحیح آنها خودداری نماییم؛ چون تأكیدات افراطی باعث ایجاد وسواس های فكری و عملی در آنها و باقی ماندن این مشكل تا سنین نوجوانی و بزرگسالی شده می شود. بهتر است طرح بسیاری از مسائل اعتقادی تا دوره تفكر صوری به تأخیر افتد.
آیا دلایل وجود یا انکار خدا به گونه ای شده است که بشر قادر به درک حقیقت نباشد؟
شهر سوال ـ اما بشری که صدها سال حاضر نبوده خدا را بپذیرد، بعد از طی مدتهای بسیار مدعی شده که برهانی علیه وجود خدا یافته است! و همین مساله می تواند قرینه ای باشد که منکران خدای متعال غالبا پایبند حقیقت نبوده و نیستند. و صدها سال علیرغم اینکه به عدم داشتن دلیل اعتراف می کردند حاضر نبودند خدا را بپذیرند.
آیا می توان خدا را بطور كامل شناخت؟
شهر سوال ـ شناخت حصولی: كه مقصود از آن شناخت از راه عقل، تفكر، اندیشه، استدلال و برهان و نظم در عالم طبیعت است كه راحت ترین راه در این مسیر، تفكر و سیر در آیات الهی در جهان هستی و به خصوص عالم ماده كه بهتر قابل لمس است و تدبّر در موجودات و عجایب خلقت این جهان است . در قرآن نیز بر این روش خداشناسی تاكید شده و آیات بسیاری در مورد خلقت این جهان و نشانه های خداوند در آن بیان شده است.
چرا باید خدا را شناخت؟
شهر سوال ـ آنان که معتقد به خدا هستند، چون خداوند را "حکیم" میدانند، نه تنها زندگی را هدفمند و آفرینش را برای رسیدن به هدفی مشخص می دانند، بلکه معتقدند آفرینش هرچیز در ارتباط با نظام هستی هدفمند است. کسانی که به دلیل فقدان شناخت خدا، از او دور شدهاند، به جای آن که "هدف زندگی" را کشف کنند و فلسفه حیات را بیابند، ناگزیرند هدفی برای آن "جَعْل" کنند، روشن است چنین هدفی نمیتواند واقعی باشد وریشه در نظام هستی داشته باشد.
خدا را تعریف کنید؟
شهر سوال ـ در معرفی خدا قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشته باشیم که معرفی کامل و جامعی از او ممکن نیست. آنچه انسان با دقت بسیار تصویر می کند، مخلوق انسان است و نمی تواند خدا باشد.
راه شناخت خدا چیست؟
شهر سوال ـ در شناخت از راه دل باید توجه کرد که هر انسانی به طور فطری خدا را می شناسد و برای روشن شدن این شناخت باید به صیقل دادن دل پرداخت و آن را از آلودگی ها پاک کرد تا نور خدا در آن بتابد. کما اینکه اگر انسان لحظه ای تعلقات خویش را کنار بگذارد، دل او سریعتا متوجه خدا خواهد شد.