مسائل جدید کلامی

با توجه به اینکه پول سبب رونق مناسک دینی می شود، آیا اقتصاد زیر بنای اصلی تاریخ و بشریت نیست؟

اثیر اجمالی با اینکه تعیین کننده باشد، بسیار فرق می کند. ابعاد زندگی انسان از یکدیگر جدا نیستند و بر روی هم اثر گذارند. ولی عامل اصلی و محوری، با ساده انگاری و نگاه سطحی مشخص نمی شود.

آیا ادیان به دلیل خود برتر بینی، عامل اکثر جنگ ها و نزاع ها نبوده اند؟

دینی که زندگی بشر در دنیا را به منزله امتحانی جهت آبادانی آخرت، می داند و همه خلق را عیال خدای متعال معرفی می کند و در صورت تسلط یافتن، غیر همدینان را مخلوقاتی شبیه خود معرفی می کند که حکومت باید به آنان نظری مهر ورزانه داشته باشد عامل نزاع و تفرقه و کشتار نیست. بر خلاف زیاده خواهی ها که در عالم تزاحم دنیا، سبب نزاع می شود.

آیا می پذیریم که عده ای ما را مجبور به استفاده از نمادهای خودشان بکنند که حجاب را برای همه اجباری کرده ایم؟

حجاب

مجبور کردن در بسیاری از موارد نیکو و بلکه ضروری است. و رعایت کردن بسیاری از قوانین جامعه کفار هم لازم است. به شرط آنکه منطقی در ماواری ماجرا وجود داشته باشد.

چرا دنیا رو به صعود است و بشریت رو به تنزل؟

پیشرفت دنیا یا تنازل بشر هر دو می تواند مورد خدشه واقع شود. و ما معتقدیم که بشر زمانی به اوج پیشرفت می رسد که معنویت او نیز در قله رشد قرار گیرد.

آیا بعضی از احادیث و آیات مربوط به یک دوره خاص زمانی می شود؟

شهر سوال ـ بعضی از دستورات موضوعشان همیشگی است و دلایل نقلی و دینی هیچ محدودیتی برای آنها تعیین نکرده اند. مثل بحث وجوب نفقه برای زنان و تکلیف آن بر مردان. این حکم، حکمی اسلامی و همیشگی است. و تغییر زمان ها هیچ تفاوتی در آن ایجاد نمی کند! و نمی توان با ژست های روشنفکری و بیان دلایل ذوقی، زمان آن را پایان یافته تلقی کرد. (مثل دلایلی که در غرب سبب شد، زندگی اقتصادی زن به دوش خود او گذاشته شود.) و کسانی که با دلایل برون دینی و ذوقی می خواهند دوره عمل به یک حکم اسلامی را تمام شده، تلقی کنند، در واقع الفبای دین را درک نکرده اند.

آیا کسی هست که اسلام را نشناسد؟ وظیفه او چیست؟

شهر سوال ـ شاید در این دوره که ارتباطات بسیار گسترده شده و دوره معروف به عصر انفجار اطلاعات شده است، تقریبا کسی نباشد که هیچ شناختی از اسلام نداشته باشد.

در هنگام تعارض فقه و عقل کدام معتبرتر است؟

شهر سوال ـ اول اینکه ادعاهای عقلی و ژست های متفکرانه (کسی که امری را خرافی می خواند مدعی عقل است) می تواند پوچ بوده و هیچ بهره ای از عقلانیت نداشته باشد. و دوم اینکه عقل محدودیت هایی دارد و انسان برای اظهار نظر در بعضی از مسائل ناگزیر به استفاده از منابع ادراکی دیگر است.

آیا ممکن است به خاطر عملکرد عده ای، کسی اعتقاد خود به اسلام را از دست بدهد؟

شهر سوال ـ در واقع باید توجه کنیم که انسان مرکب از دو جهت است. یک جهت انسان منطق و عقلانیت است. و جهت دیگر او شهوات و تمایلات است. و انسان همان گونه که می تواند، عقلانیت را معیار تصمیم گیری و انتخاب قرار دهد، می تواند انگیزه ها و خواسته های خود را معیار قرار داده، و مطابق آن ها تصمیم گیری کند.

آیا برای هدایت کردن دیگران وظیفه ای داریم؟ یا باید افراد گمراه را به حال خود رها کنیم؟

شهر سوال ـ یعنی تلاش نماییم که راه حق روشن باشد و کسی به دلیل نفهمیدن گمراه نشود و شبهات و کج فهمی ها، دیگران را به بیراهه نکشاند. اما جایی که حق روشن و واضح شده و همه گونه تبیین شده سپس شخص به انتخاب خود بیراهه می رود، ما وظیفه ای نداریم و تلاش در چنین مواردی هیچ ثمری نخواهد داشت همان گونه که "خود را به خواب زده، هرگز بیدار نخواهد شد."

دین چقدر به زندگی بشر کمک می کند؟

شهر سوال ـ نقش دین در توسعه اخلاقیات: در جوامعی که انسان به جای خدا نشسته و خود را همه کاره کرده، نتوانسته اند دین را به طور کامل به کنار برانند. چون نقش دین در افزایش اخلاقیات و کاهش جرائم، نقشی بی بدیل است که حتی سیاستمداران ضد دین نیز، متمایل هستند از دین در این عرصه استفاده نمایند. و همین مساله خود دلیلی واضح بر نقش عظیم دین در این وادی است.