چرا قرآن دستور می دهد کفار را بکشیم؟

اگر بخواهیم منطق قرآنی را درست درک کنیم، باید آیات را به طور کامل و به عنوان یک مجموعه منسجم، مد نظر قرار دهیم. و الا اگر هر کسی مطابق خواسته های خود، بخشی از آیات را انتخاب کند، می توان ادعاهای مختلف و متناقضی درباره قرآن داشت که  چیزی جز تحریف قرآن نخواهد بود و خود قرآن این شیوه را  به شدت آن را نکوهش کرده است:

الَّذينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضينَ (۹۱  حجر) همانها كه قرآن را تقسيم كردند (آنچه را به سودشان بود پذيرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهايشان بود رها نمودند.

به نظر می رسد، تمام آیات قرآن درباره مواجهه با مخالفان در سه دسته، قابل بیان باشند. که از هر کدام به نمونه ای اشاره می شود:

الف) آیاتی که به روشنگری و  صبر و مدارا در مقابل مخالفان دستور می دهد:

وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ (۶ توبه) و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند!

ب) آیاتی که به قول معروف می فرماید: عیسی به دین خود و موسی به دین خود.

لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ (۶کافرون) (حال كه چنين است) آيين شما براى خودتان، و آيين من براى خودم.

ج) آیاتی که به مقابله سخت و خشن در مقابل کفار دستور می دهد:

فَإِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها  (۴ محمد) پس چون با كسانى كه كفر ورزيده‏اند برخورد كنيد، گردنها [يشان‏] را بزنيد. تا چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد، پس [اسيران را] استوار در بند كشيد سپس يا [بر آنان‏] منّت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد]، تا در جنگ، اسلحه بر زمين گذاشته شود.

با توجه به این سه دسته می توانیم بگوییم اسلام سه مرحله را در مقابل مخالفان بیان نموده است:

۱-ابتدا باید منطق خود را توضیح داده و کفار را به سمت حق دعوت کنیم. طبیعتا بعضی اسلام می آورند و بعضی در کفر خود باقی می مانند.

۲-کسانی که در کفر خود باقی بمانند، اگر قبول کنند که همزیستی مسالمت آمیزی با مسلمانان داشته باشند و نظام اجتماعی ای را با مسلمانان شکل دهند، با آنها پیمان بسته می شود. و می توانند مناسک دینی خود را داشته باشند.

۳-کسانی که علاوه بر اصرار خود در کفر، تلاش دارند مانع راه حق مسلمانان نیز بشوند. و هر طور شده، آنها را از اسلام باز گرداند اگر چه با راه انداختن جنگ و انواع فتنه ها که در مقابل این گروه باید چنان سختی نشان داد، که قدرتشان از بین برود و دست از مزاحمت و توطئه علیه مسلمانان بردارند.

بنابراین تقسیم واکنش اسلام به قبل از قدرت یافتن  در مکه و بعد هجرت و قدرت یافتن در مدینه، غلط است. چرا که فتح بدون خون ریزی مکه، در اوج قدرت مسلمانان انجام شده، و آیه ۶ سوره توبه که در بالا اشاره کردیم، به وضوح برای زمانی است که مسلمانان قلمروی خاص خود را دارند.

همچنین در خود آیات مربوط به جهاد، تعابیری وجود دارد که به خوبی نشان می دهد، جهاد در اسلام، برای برداشتن مزاحمان از سر راه است. مثل تعبیر " حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها" (تا آنکه سنگینی جنگ برداشته شود) که در آیه بالا بیان شده و تعابیری مثل جنگ تا رفع فتنه و ...

 

 

کلمات کلیدی: 

نظرات