آیا قرآن بیشتر بشارت دارد یا آنکه غالبا انذار می دهد؟
۱. در قرآن كریم، ابشار و انذار توأمان و با یكدیگر مطرح شده اند:
«یَـأَیُّهَا النَّبِىُّ إِنَّـآ أَرْسَلْنَـكَ شَـهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا؛[احزاب،۴۵] اى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، به درستى كه ما تو را به عنوان گواه بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم.»
«إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نَذیراً؛[بقره ۱۱۹] ما تو را به حق، براى بشارت و بیم دادن (مردم جهان) فرستادیم»
«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشیراً وَ نَذیراً؛[سباء ۲۸] و ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا (آنها را به پاداشهاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى»
۲. دلیل توأم بودن بشارت وانذار آن است كه، نیمى از وجود انسان را علاقه جلب منفعت و نیم دیگر آن را، دفع ضرر تشكیل مى دهد.
۳. در نگاهى دیگر، بشارت و انذار یا تشویق و تهدید، بخش مهمى از فرآیند تربیتى انسان، و نیز انگیزه فعالیت هاى اجتماعى او را تشكیل مى دهد. تشویق در برابر انجام كار نیك، سبب آمادگى بیشتر انسان در پیمودن آن مسیر شده، و نیز كیفر در قبال انجام كار بد، موجب دست برداشتن انسان از آن راه خطا مى گردد.
۴. تعادل میان این دو ویژگى انسان; یعنى جلب منفعت و دفع ضرر، و دو حالت درونى متناسب با آن ; یعنى بیم و امید، ضرورى بوده، و نباید پایه تربیتى انسان تنها بر روى یك قسمت باشد; زیرا اگر تشویق و امید از حد مجاز خود بگذرد، سبب جرئت و غفلت انسان، و چنان چه بیم و انذار بیش ازاندازه باشد، یأس و ناامیدى را به دنبال خواهد داشت. درست به همین دلیل است كه در قرآن كریم، بشارت و انذار، در كنار یكدیگر ذكر شده اند.
۵. البته علیرغم ذكر توأمان بشارت وانذار در قرآن كریم، در اكثر آیات، بشارت مقدم ذكر شده است. این، بدان جهت است كه در مجموع، رحمت خدا بر عذاب و غضب او، پیشى گرفته است; همان كه در دعاها آمده است: یا من سبقت رحمته غضبه; اى كسى كه رحمت تو، بر خشم تو، پیشى گرفته است.
براى مطالعه بیشتر ر.ك:
۱. المیزان با ترجمه، ج ۱۶، ص ۵۱۵.
۲. تفسیر نمونه، آیت الله مكارم شیرازى و دیگران، ج ۱۷، ص ۳۶۱، دار الكتب الاسلامیه.
۳. مجمع البیان فى تفسیر القرآن۷ الطبرسیى، ج ۸، ص ۱۶۸، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات
۴. روح البیان، ج ۷، ص ۱۹۶.
۵. تفسیر الكبیر، ج ۲۵، ص ۲۱۶.
دیدگاهها
پاسخ شما بسيار ناكافي و در
پاسخ شما بسيار ناكافي و در واقع ناصحيح ميباشد، اينكه در دو آيه قرآن بشارت وإنذار در كنار هم ذكر شده اصلا نماينده كل قرآن نيست. با نگاهي اجمالي به قرآن در ميابيم كه تعداد آيات إنذار بسيار بيشتر از آيات تبشير ميباشد و اين مساله به هيچ وجه قابل إنكار نيست. البته ممكن است اين امر به دليل تأثير گذاري بيشتر إنذار نسبت به تبشير باشد.
پاسخ :
پاسخ :
باسلام وتشکر .
به نظر می رسد که انذار و تهدید مقدم بر بشارت باشد؛ زیرا: ۱. پیامبر ابتدا با مشرکان و کافران و ظالمان مواجه شد و وقتی آن ها هنوز خدا و قیامت را باور ندارند و اگر هم قبول دارند، به شفاعت بت ها و الهه های خود دل بسته اند، در این جا ابتدا چاره ای جز تهدید و ترساندن از قهر خدا و انذار نیست. از این رو، می بینیم سوره های مکی بیش تر بر انذار شدید تکیه دارد. توجه کنید: - «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ ... سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ ... في جيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ». (۱) - «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ الَّذي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ كَلاَّ لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ إِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ في عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ». (۲) - «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقينِ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ». (۳) ۲. بشارت و انذار، از راهکارهای مؤثر هدایت اند؛ ولی به نظر می رسد امیدوارى و بشارت، در نفوس به اندازه ای تأثیر ندارد که بتواند بشر را از شرک و کفر و بتپرستى بازدارد؛ حتى مسلمانان هم که به خدا و قیامت باور دارند، از تهدید و انذار بیش تر متأثر مىشوند تا از وعده و بشارت. در قرآن هم مىبینیم که از وظایف انبیا (ع) انذار را بیش تر ذکر مىکند تا بشارت را؛ با این که هر دو از وظایف آنان و از روش هایى است که در دعوت دینى خود به کار مىبرند. (۴) «جلب منفعت» و «دفع مضرّت»، احساس ذاتى و فطرى انسان است و خداوند متعال با استفاده از این دو اهرم و براى رساندن بشر به درجات بالای تقرب، او را انذار و تبشیر مىکند. از طرف دیگر، چون دفع ضرر مقدّم بر جلب منفعت است، به نظر می رسد نیاز روحى انسان به انذار بیش تر باشد. در قرآن کلمه «نَذِیرٍ» و مشتقّات آن، بیش از «بَشِیرٍ» و مشتقّات آن به کار رفته است. (۵ ) خداوند منان مىفرماید: «ما همواره انذار کننده بودیم؛ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ». یعنی این یک سنت همیشگى ما است که فرستادگان خود را براى بیم دادن ظالمان و مشرکان مأموریت مىدهیم. فرستادن پیامبر با این کتاب مبین نیز آخرین حلقه از این سلسله است. درست است که پیامبران از یک سو انذار مىکنند، از سوى دیگر بشارت مىدهند، اما چون پایه اصلى دعوت آن ها را در مقابل قوم ظالم و مجرم بیش تر بیم و انذار تشکیل مىدهد، غالباً از آن سخن گفته شده است. ۳. تأثیر انذار، در طاعت الهی و ترک معاصی بیش تر از تبشیر است؛ چون تبشیر بیان تشویقی است. بسیاری از افراد در برابر بیان تشویقی، واکنش خاصی نشان نمی دهند؛ ولی از بیان انذار و تهدید کننده متاثّر شده و بر حذر می شوند. معمولاً در سوره های مکی بشارت کم تر دیده می شود؛ چون مخاطبان کافر و خیره سر و مشرک هستند و باید با تهدید کوبنده آنان را بیدار کرد؛ ولی در خصوص مؤمنان (سوره های مدنی) به نظر می رسد با توجه به ایمانی که آورده اند، بشارت مؤثرتر باشد و به نظر می رسد آیات بشارت که خطاب به مؤمنان است، از آیات قهر و غضب و کیفر که آن ها را می ترساند، بیش تر باشد. البته برای جواب قطعی، بررسی مفصل می خواهد که از حوصله و وظیفه این مجموعه خارج است.
پی نوشت ها: ۱. مسد (۱۱۱)، آیه ۱ - ۵. ۲. همزه (۱۰۴)، آیه ۱ - ۹. ۳. تکاثر (۱۰۲)، آیه ۱ - ۸. ۴. علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج ۷، ص ۲۷۰، پنجم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۴ ش. ۵. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج ۳، ص ۳۱۰، یازدهم، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳ ش.
باعرض سلام
باعرض سلام
من فقط میدونم در بشارت دادن ما داریم انرژی های مثبتی رو منتقل میکنیم که مغز انسانها برای دریافتش انگیزه و امادگی بیشتری نسبت به انذار (تبادل انرژی منفی) داره
و در اینکه رحمت و بخشش خداوند از غضبش بیشتر است شکی نیست! (اگر کمی بیاندیشیم!)
نظرات