چگونه ممكن است خانمی برای مدت کوتاهی با فردی محرم شود و بعد از آن با شخص دیگری صیغه شود؟
به نظر می رسد شما ذهنیت و شناختتان از صیغه(ازدواج موقت) صحیح و كامل نیست؛ زیرا اوّلاً ازدواج موقت، همانند ازدواج دائم، نوعی ازدواج است كه زن و مرد با هم پیمان میبندند تا زمانی كه در ازدواج و عقد یكدیگر هستند، حقوق هم را مراعات نموده و تكالیفی را كه بر عهده دارند، به انجام رسانند، نیز در پیمان زناشویی وفادار بوده و به همدیگر خیانت نكنند، چنان كه نیازهای جسمانی و روحی همدیگر را تأمین كرده و نقصهای همدیگر را تكمیل كنند. این هدف اساسی ازدواج است كه در هر دو نوع ازدواج تأمین میشود. نیز همان گونه كه آیات قرآن بیان كرده، موجب آرامش و ایجاد محبت در زن و شوهر میشود. زن و مرد، هر یك در ازدواج موقت یا دائم، حقوق و وظایفی دارند كه باید به انجام برسانند. چنانچه فرزندی متولد شود، تمام شرایط و حقوق آن در ازدواج دائم و موقت یكسان است زیرا در ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، نیاز به نگه داشتن عِدّه است كه حداقل چهل و پنج روز و حداكثر شصت روز است، بنابر این اگر خانمی حتی اگر چند دقیقه به ازدواج فرد دیگری درآمد، تا چهل و پنج یا شصت روز دیگر نمیتواند به ازدواج دیگری در آید؛ در پاسخ از این پرسش كه فلسفه ازدواج موقت چیست، توجه شما را به مطالب ذیل جلب میكنیم:
خدای تعالی بر طبق حكمت و مصلحت بالغه خویش، غرایز متفاوتی را در وجود انسانی به ودیعت نهاده است. وجود شهوت و غریزه حیوانی در نهاد آدمی امری طبیعی و غیر قابل انكار است. از ابتدای تاریخ تا به حال سه دیدگاه كلی در مواجهه با این غریزه پدید آمده است :
۱. كمونیسم جنسی: بعضی را عقیده بر این است كه باید جلوی این قوه را باز گذاشت و به افراد اجازه داد هر چه می خواهند بكنند و در ارضای قوه شهوانی محدودیتی نداشته باشند. هر پسری می تواند از صدها زن كام جوید و هر دختری می تواند از دهها مرد بهره گیرد. این دیدگاه طبق موازین تمام شرایع آسمانی مردود است. و اصولاً ادیان الهی یكی از محورهای رسالتشان، دور نگاه داشتن مردم از شهوترانی است، هم چنین با اصول روانشناسی و نیازهای روحی و معنوی و اساسی و بنیاد خانواده و جامعه، نیز عقل و منطق سازگاری ندارد، اما مكاتب مادی كه در باتلاق فساد و پوچگرایی گرفتارند، تابع این دیدگاه می باشند.
۲. رهبانیت موقت: آیا به راستی انسانی كه شهوت در درونش موج می زند و در وجودش شهوت قرار داده شده است، این سخن را می پذیرد كه در صورت عدم وجود شرائط ازدواج دائم مدتی چند ساله رهبانیت پیشه كند و به ارضای این غریزه اقدام نكند؟! این راه نیز فرضی بیش نیست و تحققش ممكن نمیباشد، چرا كه دین مبین اسلام آن را نفی نموده است: "لیس فی امتی رهبانیة". نیز با نیاز غریزی كه خداوند در وجود انسان قرار داده است سازگار نیست. علاوه بر این عوارض روانی و جسمی فراوانی بر انسان وارد میشود كه در كتب مربوطه بحث شده است.
۳. ازدواج موقت: وقتی بی بندوباری و رهبانیت موقت قابل قبول نیست، از دیگر سو ازدواج دائم برای برخی اشخاص به دلایل متعدد میسر نمیباشد، چه باید كرد؟ وقتی دانشجویی به علت عدم امكان ازدواج دائم و نداشتن پول لازم و مسكن و سایر امكانات با فشار شهوت مواجه میشود، چه باید كرد؟ آیا سفارش به عفت و نگاهداری نفس برای همه آدمها كارساز خواهد بود؟
دین اسلام كه خاتم ادیان الهی است، باید راه حلی صحیح در اختیار نسل بشری قرار دهد و قانونی وضع نماید كه مستلزم بی بند و باری نباشد، از دیگر رو نیازهای غریزی انسان را به ساده ترین صورت دفع نماید. اگر بگوئید ازدواج موقت باعث رواج فساد میشود و عامل سوءاستفاده شهوترانان است، باید گفت كه:
اولاً: با توجه به سخنان گفته شده به هیچ عنوان عامل رواج فساد نمی باشد، بلكه باعث روشمند شدن و قانونمندی می شود. ازدواج موقت نیست كه در زمان حال موجب گسترش فساد در جامعه شده بلكه، بالعكس اگر این مسئله مورد توجه قرار می گرفت، از فساد و بی بند و باری و روابط آزاد و گسترده و بدون هیچ قاعده و قانون جلوگیری می كرد، اگر به وضع جامعه نگاه كنیم، به خاطر مسائل بسیاری از جمله موضوع اقتصادی، فرهنگی، بلوغ و اجتماعی و... .
مسئله ازدواج دائم فراهم نیست اما روابط بی حد و حصر و بدون قانون این همه گسترش یافته است.
ثانیاً: چه قانونی سراغ دارید كه عده ای از آن سوء استفاده نكنند؟ اصلاً سوء استفاده از قانون ربطی به اصل قانون ندارد و شرائط ازدواج موقت در مقایسه با ازدواج دائم بسیار سهل میباشد كه به مواردی از آن اشاره میكنیم:
۱ - در ازدواج موقت مدت زندگی مشترك به طور موقت و با توافق زوجین تعیین میشود و قابل كم و زیاد شدن است. این امر آزادی فراوانی برای زوجین ایجاد می كند.
۲ - در ازدواج موقت مرد عهده دار مخارج روزانه و لباس و مسكن و سایر احتیاجات زن از قبیل دارو و طبیب نیست مگر این كه طرفین شرط كنند.
۳ - در ازدواج دائم، خروج زن از منزل بدون اجازه شوهر جائز نیست، به خلاف متعه، كه زن آزاد است مگر این كه شرط ضمن عقد شود.
۴ - در ازدواج دائم، زن و شوهر از هم ارث می برند، ولی در متعه چنین نیست.
پس ماهیت ازدواج موقت، بر سهولت و آزادی بیشتر است، حتی موقت بودن آن نوعی آزادی است. اساساً روح وضع متعه در اسلام به سهولت و آزادی برمی گردد كه حقیقتاً بین همه مصالح جمع شده است. از سویی حریم ها و حرمتها كاملاً محفوظ نگاه داشته شده و از سوی دیگر ضمن رعایت حقوق كامل طرفین، دفع غریزه جنسی را به همراه دارد. میتوان گفت نیاز جوامع امروزین به این نسخه اسلامی بسیار بیشتر احساس می گردد چرا كه با فاصله افتادن بین بلوغ طبیعی و بلوغ اجتماعی امكان ازدواج دائم فراهم نیست. زنان و مردان میتوانند با رعایت شرایط شرعی متعه از این طریق به كاهش غرایز اقدام نمایند و در هیچ گناهی واقع نشوند. برای ازدواج موقت حكمتهای دیگری ذكر شده كه میتوانید به كتاب نظام حقوق زن در اسلام تألیف استاد شهید مطهری
دیدگاهها
جدا مگه ميشه؟
جدا مگه ميشه؟
سلام فقط سوال را خواندید؟
سلام
فقط سوال را خواندید؟
اسلام خوب گفته
اسلام خوب گفته
نظرات