بنده واقعی کیست؟

بنده خدا

بنده خدا مشخصاتی دارد که در ذیل مواردی از آن را بیان میکنیم:
۱-معرفت خدا: بندگی خدا در قدم اوّل متوقف بر معرفت و شناخت حقیقی پروردگار است. از این رو در روایت آمده است: "كسی كه گناه می كند، خدا را به مفهوم واقعی نمی شناسد".[۱] البته معرفت عقلانی كافی نیست. باید امدادها و الطاف و صفات جمال را بشناسد تا عواطف بر انگیخته شود.
 

آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند* فرزند و عیال و خانمان را چه كند
دیوانه كنی، هر دو جهانش بخشی* دیوانه تو هر دو جهان را چه كند


۲- یاد خدا: بنده باید همواره خدا را حاضر و ناظر و حامی و پشتیبان خود بداند. که اگر از یاد خدا و ذکر او دور شود، شیطان او را مورد هجوم قرار می دهد و از مسیر بندگی خارج می کند:
«وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ؛[زخرف/۳۶] و هر كس از یاد خدا روى‏ گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست.»

۳- انجام واجبات و ترك محرمات: قرآن مجید می فرماید:
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ؛[آل عمران/۳۱] بگو اگر خدا را دوست می دارید، از من كه پیامبر اویم پیروی كنید تا خدا هم شما را دوست بدارد».

امام باقر(ع) به شخصی می فرماید: "معصیت پروردگار می كنی، با این حال اظهار محبت او می نمایی؟! به جانم سوگند! این كار عجیبی است. اگر محبت تو صادقانه بود اطاعت فرمان او می كردی زیرا كسی كه دیگری را دوست دارد از فرمانش پیروی می كند".[۲]
عنوان بصری از امام صادق(ع) در مورد حقیقت بندگی خدا سؤال كرد ایشان فرمود: حقیقت بندگی درسه چیز است: اول این كه بنده، خودش را مالك چیزهایی كه خدا به وی عطا كرده نداند، زیرا بندگان مالك چیزی نمی شوند، بلكه مال را مالِ خدا می‌دانند و در همان طریق كه فرموده به مصرف می رسانند.  دوم این كه بنده خودش را در تدبیر امور ناتوان بداند. سوم این كه خودش را در انجام اوامر و ترك نواهی خدا مشغول بدارد.[۳]

۴- زهد و بی رغبتی به دنیا: محبت به خدا با محبت به دنیا نمی سازد چنان كه امام علی(ع) فرمود: "اگر خدا را دوست دارید از دلتان محبت دنیا را خارج كنید".[۴] حب دنیا انسان را به سوی مادیات و جاه ومقام و مال و منال می كشاند. حب الهی به سوی خدا جذب می كند، هر كدام غالب شود، انسان آن خواهد شد.

[۱]. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۴.
[۲]. تحف العقول، ص ۲۱۴.
[۳]. مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: ۳۲۷
[۴]. غررالحكم، ج ۳، ص ۲۲.

نظرات