در حمله اعراب به استخر گفته شده است ، افراد زيادي کشته و اسير شده اند درحاليکه در زمان خلافت امام علي بوده ، چگونه ايشان اجازه اين امور را داده اند؟

 
در مورد غائله استخر در زمان حضرت علي (عليه السلام) طبري مي گوید : 
«سهل بن حنيف» را كه عامل على(علیه السلام) بود از فارس بیرون كردند، ابن عباس به او گفت: «كار فارس را كفايت مى‏كنم.» آنگاه سوى بصره رفت و «زياد بن ابیه» را با گروهى بسيار سوى فارس فرستاد كه به كمك آنها بر فارس تسلط يافت و خراج دادند.
پيرى از مردم استخر گويد: پدرم مى‏ گفت: «زياد بن ابیه» را ديدم كه سالار فارس بود و ولايت يك پارچه آتش بود، زياد چندان مدارا كرد كه مانند پيش به اطاعت و استقامت آمدند و به جنگ نپرداخت. مردم فارس مى‏ گفتند: رفتار اين عرب همانند رفتار خسرو انوشيروان بود كه نرمش و مدارا مى‏ كرد و مى‏ دانست چه كند.
همچنین می گويد: وقتى زياد به فارس آمد كس پيش سران ولايت فرستاد و كسانى را كه‏ به يارى وى آمدند وعده داد و آرزومند كرد، جمعى را نيز بيم داد و تهديد كرد، بعضى را به جان بعضى ديگر انداخت، بعضى‏ها خطر گاه ديگران را گفتند، گروهى گريختند، گروه ديگر به جاى ماندند. بعضى‏شان بعضى ديگر را بكشتند و فارس بر او راست شد، اما با گروهى مقابل نشد و جنگى نكرد. در كرمان نيز چنين كرد. آنگاه به فارس باز گشت و در ولايتهاى آنجا بگشت و بكسان وعده‏ هاى خوب داد تا مردم آرام شدند و ولايت به استقامت آمد. سپس سوى استخر رفت و آنجا فرود آمد و ميان بيضا و استخر قلعه ‏اى استوار كرد كه قلعه زياد نام گرفت و اموال را آنجا برد(۱).
گزارش طبري حاوي چند نکته است :
نکته اول : حضرت علي (عليه السلام) زياد را نفرستاد بلکه اين عباس او را فرستاد.
نکته دوم : مردم نسبت به زياد و رفتار او راضي بودند و او را با انوشيروان مقاسيه کردند.
نکته سوم: ايرانيان خودشان همديگر را کشتند زياد نيز نه تنها کسي را نکشته بلکه از سياست استفاده کرده و مردم از وي راضي بودند.
 
البته همين زياد بن ابیه  بعدها به معاويه مي پيوندد و ننگي را مي پذيرد که از لکه هاي سياه و تاريک تاريخ مي باشد(۲) ولي در زمان حضرت علي (عليه السلام) در استخر کشتاري صورت نگرفته و اين از دروغهاي بزرگي است که متاسفانه به دست دشمنان اسلام و ايران ساخته شده است.
 
پی نوشتها: 
۱ تاريخ طبري/ترجمه،ج‏۶،ص:۲۶۷۵
۲. مروج ‏الذهب/ترجمه،ج‏۲،ص:۱۱
 

نظرات