با خواستگاری که قصد جدی در ازدواج ندارد چگونه برخورد کنم؟

خواستگار

سلام. من نزدیکه دو سه ماهی میشه که با یه پسری رابطه عاطفی دارم و باهم دوستیم و اولا بخاطر معیارایی که داشتم نپسندیدمش یکی اینکه چون پسره سنش از من یک و نیم سال بزرگتر بود برا همین یکیم اینکه از لحاظ مالی خونوادشون کمی از ما پایینترن بعدش دیدم نه واقعا هم اخلافمون بهم میخوره هم اینکه اصلا خصوصیاتی داره که واقعا خوشم میاد متاسفانه مشکل من خونوادمه پسره میخواد بیاد خواستگاری گفته یکم صبر کن دانشگاهمو تموم کنم وبیام یدفعه با شرایط خوب بیام ولی خب میخواد حلقه دستم کنه بینمون باشه حالا بگذریم از اینا من مامانم اصلا قبول نمیکن یکی دوبارم سر این موضوع واقعا درگیر شدیم باهم مادرم مذهبی هستن ولی نمیدونم چرا نمیخوان اینو درک کنن که همه چی واقعا پول نیس معیار اصلیشو قرار داده که طرف باید پولدار باشع منم راضی نیستم که شوهرم پولدار باشه تو آینده با صد تا دختر تو رابطه باشه من واقعا دوسش دارم و بهش اعتماد کافی دارم و اونم میگه درسمو تموم کنم کار هم پیدا میکنه خونه رو هم که بگیرم بیام خواستگاری ولی نمیتونم این عقیده مادرمو عوض کنم که همه چی پول نیست وقتیم چیزی میگم میگه پول نباشه عشق و عاشقی هم درکار نیس فلانو فلان... میگه اگه باهاش ازدواج کنی کلا دیگه مارو نمیبنی اگه میشه یکم راهنماییم کنین من نمیتونم به خانوادم پسری رو واقعا بپسندونم واس هرکی یه ایرادی میگیرن کمکم کنین

خواهر گرامي، سلام؛ از اعتماد شما به اين مجموعه از شما تشکر مي کنيم. رابطه دوستانه اگرچه با قصد ازدواج باشد شرعا جايز نيست و البته صدمات زيادي هم به دنبال دارد. يکي از صدمات آن وابستگي به هم است. به هر حال واقعيت اين است که قرار نيست صددرصد شما به هم برسيد و احتمال اين که اين رابطه به ازدواج ختم نشود هم وجود دارد و با وجود وابستگي کار سخت خواهد شد.
متاسفانه پسرها در اين رابطه قصد جدي ازدواج ندارد و حتي اگر قصد ازدواج داشته باشند معمولا شرايط آن را ندارند و در گذر زمان از دختر سرد مي شوند و رهايش مي کنند.
در ادامه سوالتان به بحث تناسب ميان خودتان پرداخته ايد.
مهم ترين ملاک ازدواج کفويت است يعني دختر و پسر در اموري مثل ايمان و اعتقادات، فرهنگ و آداب و رسوم، توقّعات از زندگي، نوع نگاه به زندگي، ويژگي هاي اخلاقي، وضعيّت خانوادگي، سن، تحصيلات، اقتصاد، هوش، زيبايي کفو و همتاي هم باشند و تفاوت زيادي با هم نداشته باشند.
بهترين فاصله سني اين است که دختر چند سالي از پسر کوچکتر باشد و با اين فاصله سني سازگاري بهتري حاصل مي شود.
در مورد تناسب اقتصادي بهتر است دختر و پسر شرايط نزديک به هم داشته باشد ولکن اگر خانواده پسر بالاتر باشند مشکلي معمولا ايجاد نمي شود.
نمي دانيم فاصله اقتصادي تان چقدر است ولي اگر اين فاصله زياد است نمره کمي در اين بحث کسب مي کنيد و مخالفت خانواده تا حدي منطقي هم هست به هر حال شما در يک فرهنگ و سطح اقتصادي خاص رشد کرده ايد و انتظاراتي و سبک زندگي خاصي داريد شايد مدتي با عشق از خواسته هايتان صرف نظر کنيد ولي همه زندگي رمانتيک نيست و گاهي زوجين از هم کدورت به دل مي گيرند، گاهي دعوا مي کنند ، گاهي قهر مي کنند و بعد از ازدواج هيجان عشق به يک علاقه و جاذبه متعادل تبديل مي شود. تازه اين در صورتي است که زوجين مهارت هاي همسر داري بلد باشند و با سوء تفاهم هاي کوچک قهر هاي طولاني نداشته باشند.
ببينيد مهم تر از راضي کردن مادر اطمينان از کفويت و تناسب ميان خودتان است. اگر شما بر خواسته تان اصرار کند مادر بالاخره راضي خواهد شد ولکن آينده از همه چيز مهم تر است.

نظرات