فاطمه به چه معناست؟ و چرا پیامبر این اسم را برای دخترشان انتخاب نمودند؟

حضرت فاطمه

برخی از نام ها، همانند نام مقدس "فاطمه"؛ که خداوند آن را انتخاب نموده و به پیامبر(ص) الهام فرمود، باید با نام های دیگر متفاوت بوده و به نحوی، گوشه­ ای از ابعاد شخصیتی صاحب آن نام را در خود جای داده باشد. البته نیازی نیست که چنین نامی، منحصر در شخص مورد نظر بوده و سابقه قبلی نداشته و یا اینکه انتخاب آن برای دیگران ممنوع باشد.

نام فاطمه(س) از ریشه "فطم" به معنای کنده ­شدن و جدا شدن می­ آید[۱].

حال چرا دختر پیامبر(ص) بدین اسم، نامیده­ شد؟

روایات مختلفی در بررسی این موضوع وارد شده­ است و با وجود اینکه هر کدام از آنها به یک جنبه از دلایل می ­پردازد، ولی با مروری در همه آنها، تعارضی در مفاد آنها نمی­ یابیم، بلکه هر کدام از این روایات، به نوعی مکمل روایات دیگر می­ باشند. بر همین اساس، تعدادی از این روایات را جهت اطلاع نقل می­ نماییم:

الف: یونس بن ظبیان روایت می­ نماید که امام صادق(ع) از من پرسید: آیا می­دانی که تفسیر فاطمه چیست؟ گفتم: مولای من! خودتان تفسیرش را بفرمایید. ایشان فرمودند: فاطمه(س) از هرگونه بدی و زشتی جدا شده ­بود (فطمت من الشر) و اگر مولی علی(ع) با او ازدواج نمی­ نمود، از ابتدای خلقت، هیچ شخص هم­تراز و صلاحیت­ داری برای ازدواج با او پیدا نمی­ شد.[۲]

ب: امام رضا(ع) به نقل از پدرانشان از پیامبر اکرم(ص) روایت می ­نمایند که ایشان فرمودند: به این دلیل اسم دخترم را "فاطمه" انتخاب نمودم، چون خداوند او و دوستانش را از آتش جهنم جدا نموده­ است[۳].

ج: امام باقر(ع) می­ فرمایند: زمانی که فاطمه(س) پا به دنیا گذاشت، خداوند به فرشته­ ای وحی نمود تا نام فاطمه را در زبان پیامبر(ص) جاری نماید، سپس خداوند، خطاب به فاطمه(س) فرمود که من تو را با علم و دانش پرورش داده و از هرگونه پلیدی جدا نمودم[۴]. و ...

در پایان، باید بدانیم که دختر گرامی پیامبر(ص) که طبق نقل تمام مسلمانان؛ چه شیعه و چه اهل سنت؛ پاره ای از تن ایشان بوده و آزار و اذیت ایشان، همانند آزار پیامبر(ص) می ­باشد[۵]، سزاوار انتخاب نام مناسبی بوده، تا گوشه ­ای از شخصیت و ابعاد معنوی این بانوی بزرگوار، با کمک این نام، به جهانیان معرفی شود. بر همین اساس، معتقدیم که خداوند، این نام مبارک را برای ایشان برگزیده است.

پی نوشت:
[۱] - ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۴۵۴.
[۲] - مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۰، باب ۲، روایت ۱، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.
[۳] - همان، ج ۴۳، ص ۱۲، روایت ۴.
[۴] - همان، ج ۴۳، ص ۱۳، روایت ۹.
[۵] - صحیح بخاری ، ج ۴ ، ص ۲۱۹، دار الفکر، بیروت، ۱۴۰۱ ه ق.

نظرات