خلیفه دوم چرا ازدواج موقت را تحریم کرد؟

ازدواج موقت

ازدواج موقت یا همان متعه توسط خلیفه دوم عمر بن خطاب ممنوع شد.
با روايت صحيح از عمر نقل شده است که وي مردم را از متعه نهي کرد ، پس گفت : دو متعه در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم حلال بود ؛ متعه زنان و حج تمتع.[۱]

در مورد علت این کار عمر بن خطاب نقلهای مختلفی ذکر شده است از جمله اینکه:
«عمران بن سواده» همین مطلب را از عمر جویا می‌شود: «با عمر نماز صبح خواندم، آن‌گاه بعد از نماز بیرون رفت و من با او رفتم. گفت: حاجتى دارى؟!....گفتم: پندى دارم!... مسلمانان چهار چیز را بر تو عیب مى‏گیرند. عمر در حالی‌که سر تازیانه را به چانه نهاده و ته آن‌را به دامن خویش گذاشت! گفت: بگو! گفتم: مى‏گویند:.... متعه‌ی زنان را حرام کرده‏اى، در صورتى که خدا روا داشته است؟! گفت: پیامبر خدا(ص) آن‌را هنگام ضرورت حلال کرد، اما بعدها گشایشی در کار مسلمانان به وجود آمد و بیاد ندارم کسى از مسلمانان پس از این گشایش، بدان عمل کرده باشد. اکنون هر کس بخواهد می‌تواند زنى به نکاح گیرد و پس از سه روز او را طلاق دهد».[۲]

با توجه به ظاهر متن بالا؛ گویا عمر معتقد بوده که نکاح متعه فقط برای زمان سختی و کم بضاعتی مسلمانان وضع شده است، و هنگامی که مسلمانان در گشایش‌ باشند باید به دنبال نکاح دائم باشند.
در این‌باره باید گفت:
اولاً: می‌دانیم برفرض دست‌رسی به برخی از حکمت‌های احکام و قوانین اسلام، نمی‌توان وجود یا عدم آن حکم را منوط به حکمت آن دانست، به عبارت دیگر، بر فرض این‌که، یکی از حکمت‌های تشریع متعه، زندگی سخت مسلمانان باشد، نمی‌توان گفت که در شرایط گشایش، دیگر این حکم جاری نیست؛ چرا که ما به علت تامه تشریع حکم دست پیدا نکردیم، و چه بسا علت‌های فراوان دیگری باشد که بدان پی نبرده‌ایم.
ثانیاً: اگر مسلمانان در مرکز حکومت اسلامی ‌به گشایش رسیدند، آیا باید متعه را برای همه مسلمانان، در هر منطقه‌ای، آن هم برای همیشه، تحریم کرد؟!
ثالثاً: در ذیل این داستان، خلیفه دوم به جای متعه، نکاح دائم کوتاه مدت را پیشنهاد می‌کند، که در واقع معلوم نیست چنین نکاحی چه فرقی با متعه - جز در اسم - دارد؟

پی نوشت:
۱- المبسوط للسرخسي ج۴ ص۲۷ - أصول السرخسي ج۲ ص۶
۲- طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج ۴، ص ۲۲۵، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق

کلمات کلیدی: 

نظرات