سیره عملی معصومین و رهبران اسلامی در حفظ وحدت میان مسلمین چگونه بوده است؟

حفظ وحدت

براي حفظ وحدت امت اسلامي سيره عملي بر آن بوده كه در كلام امير مومنان مطرح شده و به عنوان نمونه فرازهايي از آن كلمات كه بيان نظر و ديدگاه همه اهل بيت (ع) است بيان مي شود:
حضرت در نهج البلاغه در ضمن نامه مالك اشتر فرمود:
«من اول دست خود را پس كشيدم، تا ديدم گروهي از مردم از اسلام باز گشتند و مردم را به نابودي دين محمد (ص) دعوت مي كنند، پس ترسيدم كه اگر به ياري دين اسلام و مسلمين بر نخيزم شكاف يا انهدامي در اسلام خواهم ديد كه معصيت آن از فوت خلافت چند روزه بسي بيشتراست». (۱)
و در جاي ديگر روشن تر از اين فرمود : «لقد علمتم اني احق الناس بها من غيري، و الله لا سلمن ما سلمت امور المسلمين ولم يكن فيها جور الا علي خاصه؛ (۲) شما خود مي دانيد من از همه براي خلافت شايسته ترم، و حال به خدا قسم مادامي كه كار مسلمين رو به راه باشد و رقيبان من تنها به كنار زدن من قناعت كنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتي نخواهم كرد و تسليم خواهم بود».
شهيد مطهري ضمن تحليل ضرورت و وحدت اسلامي مي گويد: مصلحان و دانشمندان روشنفكر اسلامي عصر ما، اتحاد و همبستگي ملل و فرق اسلامي را، خصوصا در اوضاع و احوال كنوني كه دشمن از همه جوانب بدانها هجوم آورده و پيوسته با وسائل مختلف در پي توسعه اختلاف ها كهن و اختراع اختلافات نويني است، از ضروري تررين نياز هاي اسلامي مي دانند، اساسا چنان كه مي دانيم وحدت امت اسلامي و اخوت اسلامي سخت مورد عنايت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده واز اهم مقاصد اسلام است، قرآن و سنت و تاريخ اسلام گواه آن مي باشد. (۳)
امام خميني درباره وحدت امت اسلامي سخن بسيار دارد كه به برخي از فراز هاي آن ها اشاره مي شود: فرمودك واجب است بر همه مسلمين كه با هم باشند. (۴) و در جاي ديگر فرمود: مسلمين به حكم اسلام بايد يد واحد باشند. (۵)
و نيز فرمود: مومنين سر تاسر دنيا برادرند به حسب حكم قرآن و هرگز نبايد از اين فرمان الهي بيرون روند. (۶)
و در جاي ديگر فرمود:
مسلمين به حكم اسلام بايد يد واحد باشند كه بتوانند دست اجانب و مستعمرايي را از دخالت در كشور خود قطع كند. (۷)
و نيز فرمود:
لازم است برادراني ايراني و شيعيان ساير كشورها از اعمال جاهلانه كه موجب تفرق صفوف مسلمين است احتراز كنند.(۸)
آيت الله كاشف الغطاء ضمن مقاله مبسوط درباره وحدت اسلامي گفته است:
شايد كسي بگويد ريشه دشمني شيعه وسني اين است كه شيعه بي احترامي به خلفا را جايز مي شمرد، و حتي برخي آن ها را مورد اهانت قرار مي دهند و موجب دل آزاري پيروان خلفا و تحريك احساسات آن ها و شدت دشمني مي شوند. در پاسخ بايد گفت : اين عقيده همه شيعيان نيست و يك نظر فردي است و چه بسا اكثر شيعه با آن موافق نباشند، خصوصا با توجه به اين كه بر اساس اخبار و روايات، ائمه شيعه از آن نهي كرده اند، پس بدگويي تعدادي افراد تندرو را نبايد به حساب مذهب شيعه گذاشت. خلاصه اين كه اگر خود را از هوي و هوس و تعصبات دور كنيم هيچ دليلي برلزوم دشمني بين شيعه و سني نمي يابيم خصوصا با توجه به آثار شومي كه اختلاف در بين مسلمانان داشتند و تجربيات تلخ حكايت از آن دارد. ديگر هيچ عذري براي دشمني بين اين دو گروه پذيرفته نيست. (۹)
از آيت الله بروجردي نقل شده:
آيت الله بروجردي به رفع اختلافات مذهبي بين فرق اسلامي بسيار اصرار داشت و تلاش هاي بسياري براي ايجاد وحدت ميان شيعه و سني مي نمود و معتقد بود كه امت اسلامي بايد همواره در جهات مشترك فكر كنند و كارهاي اختلاف بر انگيز دوري نمايند. (۱۰)
سپس بدين ترتيب در نگاه علما و مراجع بزرگ شيعه وحدت اسلامي جزء ضروريات غير قابل ترديد است و همگان مكلف به حفظ آن است و از ان روست كه اگر گاهي برخي گره هاي تكفيري نظير وهابيان نابخرد دست به اقداماتي تخربيبي بر ضد شيعيان و يا مراكز مذهبي شيعه مي زنند، علماي شيعه بخصوص رهبر معظم انقلاب اسلامي مردم را به حفظ وحدت و عدم برخورد مقابل به مثل فرا خوانده و همگان را به حفظ وحدت اسلامي دعوت مي كنند. (۱۱)

پی نوشت:
۱. نهج البلاغه، نامه ۶۲ ، ص ۱۸۳ ، نشر موسسه امير المومنين ، قم ۱۳۷۵ش.
۲. نهج البلاغه ،خطبه ۷۲ ، ص ۲۹.
۳. شهيد مرتضي مطهري ، ج ۲۵ ،ص ۲۷ ،نشر صدرا، ۱۳۸۶ش.
۴. صحيفه امام ، ج ۱۰ ، ص ۸۳ ، نشر موسسه آثار امام ، ۱۳۸۵ش.
۵. همان ، ج۲ ، ص ۴۰۳.
۶. همان ، ج۱۱ ، ص ۳۶۷.
۷. همان ، ج۲ ، ص ۴۰۳.
۸. همان ، ج۱۰ ، ص ۶۲.
۹. محمد علي خسروي، آرمان شهر وحدت ،ص ۸۸ نشر عروج ،تهران ۱۳۸۷ش.
۱۰. همان ،ص ۹۵.
۱۱. رساله اجوبه الاستفائات ، ص۱۲۲ ، نشر پیام عدالت ، تهران ۱۳۸۹ ش.

نظرات