بدعت چیست؟

بدعت

عاصم بن حمید روایت كرده كه: شخصى خدمت امیر المؤمنین علیه السلام رسید و عرض كرد معنى این كلمات چیست: سنّت، بدعت، جماعت، و فرقه؟ امیر المؤمنین فرمود: «سنّت» راه و روشى است كه پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله مقرّر فرموده، و «بدعت» روشى است كه بعد از آن حضرت پیدا شده، و «جماعت» آنانند كه به حقّ معتقدند، اگر چه اندك باشند، و «فرقه» پیروان باطلند اگر چه بسیار باشند.[۱]

و در کتاب شیعه و پاسخ چند پرسش این گونه نوشته اند:

«بدعت» در لغت به معنى كار نو و بى سابقه ‏اى است كه بیانگر نوعى حسن وكمال درفاعل مى‏ باشد، چنانكه ‏یكى‏از صفات خداوند «بدیع» است: «بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[بقره/ ۱۱۷]. مفهوم اصطلاحى بدعت نیز آن است كه انسان چیزى را كه جزو شریعت نیست، به ‏آن نسبت دهد، و كوتاه ترین عبارت براى تعریف اصطلاح بدعت آن است كه بگوییم: إدْخالُ ما لَیْسَ مِنَ الدِّینِ فی الدینِ. یعنی نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع جزو دین و شریعت نیست.
بدعت گذارى در دین از گناهان كبیره بوده و در حرمت آن هیچ تردیدى نیست. پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «كُلُ بِدْعَةِ ضَلالَةٌ، وَكُلُّ ضَلالَةٍ فِی النّار؛[۲] هر بدعتی گمراهی است و هر صاحب گمراهی در جهنم است»

 نكته مهم در مسأله بدعت، تنها این است كه مفهوم بدعت به صورتى روشن تبیین شود تا بدعت از غیر آن تمیز داده شود در این زمینه، براى درك حقیقت بدعت، بایستى به دو مطلب توجه نمود:

۱- بدعت، نوعى تصرف در دین، از طریق افزودن یا كاستن شریعت است. بنابراین، نوآورى ‏هایى كه ربطى به دین و شریعت نداشته، بلكه به عنوان یك مسأله عرفى و عادى انجام گیرد، بدعت نخواهد بود (هرچند مشروع بودن آن مشروط به این است كه ابداع و ابتكار مزبور در شرع محرّم و ممنوع نباشد). فى المثل، بشر از نظر مسكن و پوشاك و دیگر وسایل زندگى همواره دست به نوآوریهایى مى ‏زند و بویژه در عصر ما بسیارى از روشها و ابزارهاى معمول زندگى دگرگون شده و براى نمونه لباس‏ها و خوراك‏هاى جدید پدید آمده است. بدیهى است همه اینها یك نوع بدعت (به معنى نورآورى) بوده، ولى ارتباط به بدعت در شرع ندارد. تنها، چنانكه گفتیم، حلال بودن آنها و استفاده از آنها مشروط به این است كه مخالف با احكام و موازین شرع نباشد.
مثلا، اختلاط زن و مرد بدون حجاب در مجالس و محافل، كه از ارمغانهاى فاسد غرب مى ‏باشد، حرام است ولى بدعت نیست؛ زیرا كسانى كه در این محافل شركت مى ‏كنند، این كار را به عنوان یك عمل مشروع كه اسلام بر آن صحه نهاده انجام نمى ‏دهند، بلكه احیاناً با اعتقاد به اینكه امرى مخالف شرع است، روى عدم مبالات تن به این كار مى‏دهند. لذا گاه تنّبه یافته و تصمیم جدّى مى ‏گیرند كه دیگر در آن مجالس شركت نورزند.
و یا چنانچه ملتى روز یا روزهایى را براى موسم شادى و گردهمایى معین كنند، امّا نه به این قصد كه شرع چنین دستورى داده است، چنین كارى بدعت نیست، هرچند بایستى حلّیّت و حرمت آن از جهات دیگر مورد بحث و بررسى قرار گیرد.

از اینجا روشن مى ‏شود كه بسیارى از نوآوریهاى بشرى در زمینه هنر، ورزش، صنعت و غیره از قلمرو بدعت اصطلاحى بیرون بوده، و آنچه درباره آنها مطرح است مسأله حلال و حرام بودن آن‏ها از جهات دیگر است كه خود ملاك و مقیاس خاص خویش را دارد.

۲- اساس بدعت در شرع به این نكته باز مى‏ گردد كه چیزى را به عنوان یك امر شرعى به كار برند، در حالى كه براى مشروعیت آن، اصل یا ضابطه ‏اى در شرع وجود نداشته باشد؛ ولى هرگاه كارى را كه انسان به عنوان یك عمل دینى انجام مى ‏دهد، دلیل شرعى‏یى (به صورت خاص، یا كلّى و عام) بر مشروعیت آن وجود داشته باشد، آن عمل بدعت نخواهد بود. از این روست كه علامه مجلسى، عالم بزرگ شیعى، مى ‏گوید: «البِدْعَةُ فی الشَّرعِ ما حَدَثَ بَعْدَ الرَّسُولِ [بما انّه من الدین‏] وَ لَمْ یَكُنْ فِیهِ نَصٌ عَلى الخصوصِ وَ لا یَكُونُ داخلًا فی بَعْضِ العُمُوماتِ[۳] بدعت در شرع چیزى است كه پس از رسول گرامى حادث شده و دلیل شرعى خاص یا عامّى نیز بر جواز آن در كار نباشد.»

ابن حجر عسقلانى، دانشمند مشهور اهل سنت، نیز مى‏گوید: « البدعةُ ما أُحدثَ و لیس له أصل فِی الشرع، و ما كانَ له أصل یدلّ علیه الشّرع فلیس ببدعةٍ[۴] بدعت چیزى است كه (پس از پیامبر) پدید آمده باشد و دلیلى حاكى از جواز آن در شریعت یافت نشود؛ و آن چیزى كه دلیل و ریشه‏اى در دین دارد، بدعت نخواهد بود.»

بنابراین، هرگاه عملى را كه به شرع نسبت مى‏ دهیم مستند به دلیلى خاص یا ضابطه‏ اى كلى در شرع باشد، مسلّماً بدعت نخواهد بود. صورت نخست (وجود دلیل خاص) نیاز به بیان ندارد. مهم توضیح قسمت دوم است، زیرا چه بسا ممكن است یك عمل ظاهراً حالت نوآورى داشته و در تاریخ اسلام بى سابقه باشد ولى معناً تحت ضابطه ‏اى قرار گیرد كه شرع اسلام آن را به صورت كلى پذیرفته است. به عنوان نمونه، مى ‏توان از سربازگیرى عمومى یاد كرد كه امروزه در نوع كشورها اجرا مى ‏شود. دعوت جوانان به خدمت زیر پرچم به عنوان وظیفه دینى، هرچند حالت نوآورى دارد، ولى چون یك اصل و قاعده دینى پشتیبان آن است بدعت نخواهد بود. زیرا قرآن مى‏فرماید: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»[انفال/ ۶۰]. بدیهى است بر اثر تحوّلات جهانى، آموزش عمومى رزمى براى جوانان موجب آمادگى بیشتر در مقابل دشمن مترصد و گوش بزنگ است و عمل به روح آیه شریفه، در عصر ما، مقتضى همین امر است.

از بیان فوق، بسیارى از شبهات واهى حل مى‏شود. براى نمونه، انبوه مسلمانان جهان روز میلاد پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم را جشن مى ‏گیرند و گروهى این امر را بدعت مى ‏نامند! در حالیكه، طبق آنچه گفتیم، هرگز ملاك بدعت بر آن صادق نیست. زیرا استحباب اظهار محبت به پیامبر گرامى اسلام و خاندان او- سلام اللَّه علیهم اجمعین- یكى از اصول مسلّم اسلام است كه این گونه جشنهاى مذهبى جلوه و مظهرى از آن اصل كلّى است. پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «لا یُؤْمِنُ أَحدُكُمْ حَتّى‏ أَكونَ أحبَّ إِلیهِ مِنْ مالِهِ وَ أَهلِهِ وَ النّاس أجْمَعین[۵] هیچكدام از شما مؤمن نخواهد بود، مگر آنكه من نزد او از خانواده وى و تمامى مردم، محبوبتر باشم.»

همانگونه كه یادآور شدیم، بدعت بودن عمل در صورتى است كه براى آن مدرك صحیحى در شرع (به صورت خاص یا عام) وجود نداشته باشد، و باید توجه نمود كه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام، به حكم حدیث متواتر «ثقلین»، از مصادر شریعت و دلایل احكام دینى به شمار مى‏رود. و هرگاه حضرات معصومین سلام اللَّه علیهم اجمعین بر جواز یا منع چیزى تصریح كنند، پیروى از گفتار آنان پیروى از دین بوده و مشمول عنوان بدعت گذارى در دین نخواهد بود.[۶]

[۱]. معانی الأخبار، ص: ۱۵۴.
[۲]. بحارالانوار: ۲/ ۲۶۳؛ مسند احمد: ۴/ ۱۲۶- ۱۲۷.
[۳]. بحارالانوار، ۷۴/ ۲۰۲.
[۴]. فتح البارى: ۵/ ۱۵۶، ۱۷/ ۹.
[۵]. جامع الأُصول ۱/ ۲۳۸.
[۶]. شیعه و پاسخ چند پرسش، آیت الله رضا استادى‏ ص: ۱۰۵.

نظرات