آیا ممکن است انسانی علیرغم باطل بودنش کرامتی داشته باشد؟
نظام عالم، نظام اسباب و مسببات است و در جایی که علت تمام باشد، معلول نیز محقق خواهد شد. این نظام علت و معلولی تنها در عالم مادی نیست، بلکه در عالم معنوی نیز تحقق دارد.
به عنوان نمونه، در جهاد دو دسته عوامل مادی و معنوی دخیل هستند. و عوامل معنوی می توانند علیرغم ضعف عوامل مادی، پیروزی را رقم بزنند:
«كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ؛[بقره/۲۴۹] به خواست خدا چه بسا گروه اندكى كه بر گروه بسیارى غلبه كند.»
و در جنگ بدر نمونه روشنی از این گونه نصرت را می یابیم. اما در طی تاریخ فراوان می بینیم که گروه حق، در ظاهر شکست خورده اند! چون نصرت الهی همراهشان نبوده به دلیل اینکه شرایط تحقق نصرت الهی، نبوده است، اگر چه رهبر گروه حق امیرالمومنین(ع) باشد و لشگر مقابله به سردستگی معاویه باشد.
حضرت علی(ع) خودشان در عامل تحقق نصرت الهی، در جنگ صفین این گونه می فرمایند که چه زمانی نصرت الهی محقق می شود و چرا می تواند اصلا وجود نداشته باشد، حتی اگر دین پا نگیرد: « و با پدران و فرزندان و برادران و عموهاى خود جنگ مى كردیم، كه این مبارزه بر ایمان و تسلیم ما مى افزود، و ما را در جادّه وسیع حقّ و صبر و برد بارى برابر ناگواریها و جهاد و كوشش برابر دشمن، ثابت قدم مى ساخت.
گاهى یك نفر از ما و دیگرى از دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد مى كردند، و هر كدام مى خواست كار دیگرى را بسازد و جام مرگ را به دیگرى بنوشاند، گاهى ما بر دشمن پیروز مى شدیم و زمانى دشمن بر ما غلبه مىكرد. پس آنگاه كه خدا، راستى و اخلاص ما را دید، خوارى و ذلّت را بر دشمنان ما نازل و پیروزى را به ما عنایت فرمود، تا آنجا كه اسلام استحكام یافته فراگیر شد و در سرزمینهاى پهناورى نفوذ كرد. به جانم سوگند اگر ما در مبارزه مثل شما بودیم هرگز پایهاى براى دین استوار نمىماند، و شاخه اى از درخت ایمان سبز نمى گردید.»[۱]
پس باید حاکمیت اسباب و مسببات را حتی در عوامل معنوی نیز ببینیم. به عنوان نمونه، قطع تعلقات روح به جسم، سبب می شود قدرت روح افزایش یابد. چون روح با تعلقات مادی به زنجیر کشیده می شود. حال فرقی نمی کند که چه کسی این تعلق را کم کرده! ممکن است یک مرتاض هندی کافر باشد و با ریاضت های سنگین روح خود را چنان قوی کند که با یک نگاه، قطار پرسرعتی را متوقف کند.
یا مثلا یکی از راههای کسب خبر غیبی(غیب مراتبی دارد و منظور غیب از دست بشر عادی است) ارتباط با اجنه است. و ممکن است شخص حتی با ارتکاب گناهان بسیار سنگین، بتواند با اجنه ارتباط برقرار کرده و از آنها خبر کسب کند.
این نظام اسباب پیچیده است و نباید در آن ساده اندیشی داشت. حتی ممکن است شیطان سبب خشوع و گریه در عبادت باشد! و این جزای بدعت گزاران است:
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: «هر كس خود را به بدعتى مشغول كند، شیطان او را به عبادت مشغول مى كند و به او حالت خشوع و گریه مى دهد.»[۲]
شاید یکی از رموز نیاز به امام، همین پیچیدگی هاست. که اگر کسی امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إِمَامٌ مِنْ وُلْدِی مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»[۳]
[۱]. خطبه ۵۶ نهج البلاغه.
[۲]. بحار الأنوار ج۶۹ ،ص۲۱۶.
[۳]. بحار الأنوار ج۲۳، ص۸۱.
نظرات