چرا ابوبکر یار غار پیامبر (ص) خوانده می شود؟

غار ثور

مشهور این است که در زمان هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، ابوبکر همراه پیامبر(ص) بوده و زمانی که پیامبر(ص) در غار بوده اند، ابوبکر نیز همراه ایشان بوده است. البته تردیدهایی نیز در این مساله وجود دارد و بنابر شواهدی روشن می شود که ابوبکر بن ابی قحافه یار غار پیامبر(ص) نبوده است بلکه یار غار، ابی بکر یعنی عبدالله بن بکر بن اریقط بوده است. و تشابه اسمی یا مسائل دیگری مساله را متشابه کرده است. در ذیل به برخی از شواهد اشاره می کنیم:

۱-طبق بعضی نقل ها عبدالله بن بكر بن اریقط كه در راه مهاجرت راهنما و راه بلد آن حضرت بوده است در غار همراه پیامبر(ص) بوده اند.[۱]

۲- خود ابوبكر هیچ كجا این جریان را به زبان نیاورده و در هیچ كتابی از اهل سنت به این قضیه اعتراف نشده است.
در حالی که اگر چنین بود، ابوبکر حتما برای بیان فضیلت خود این قضیه را بیان می کرد. چنانچه ابوبكر در روز سقیفه به كمتر از آن اشاره كرد ولی به یار غار بودن هیچ اشاره ای نداشته است.[۲]

۳- بعضی از بزرگان علمای اهل سنت مانند عسقلانی كه جایگاهی عالی در بین علمای اهل سنت دارد، گفته است:« از تابعین كسانی بودند كه منكر ارتباط داشتن آیه غار با ابوبكر بودند، همانند مومن طاق[۳]

۴- عائشه با صراحت تمام می گوید:«هرگز آیه ای در حق ما نازل نشده است.[۴] در حالی که ابوبکر پدر عایشه است و درباره همراه پیامبر (ص) در غار آیه ای نازل شده است.

۵- معروف است كه ابوبكر در مدینه به استقبال پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و این بدان معناست كه ابوبكر همراه آن حضرت نبوده است.

۶- قیافه شناسی كه با كفار در تعقیب پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود فقط جای پای پیامبر( صلی الله علیه و آله) را دید و هیچ كجا ثبت نشده كه سخنی از ابوبكر به میان بیاورد[۵] و از یحیی بن معین تشكیك در آن فهمیده می شود.[۶]

۷- طبق روایت بخاری و دیگران، ابوبكر جزو اولین گروه از مهاجرین بوده و قبل از پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارد مدینه شده و در نماز جماعت گروه اول از مهاجرین شركت می كرد.[۷]


[۱]. البدایة و النهایة،ج۳، ص۱۷۶.
[۲]. البدایة و النهایة،ج۶، ص ۲۰۵.
[۳]. لسان المیزان، ج۵، ص۱۱۵.
[۴]. صحیح بخاری، ج۶،ص۴۲ -- تاریخ ابن الاثیر،ج۳،ص۱۹۹-- البدایة و النهایة،ج۸،ص۹۶ -- الاغانی،ج۱۶،ص۹۰
[۵]. فتوح البلدان، ج۱، ص۶۴
[۶]. تهذیب الكمال،ج۲۹،ص۲۶
[۷]. صحیح بخاری، ج۱،ص۱۲۸ -- كتاب الاذان، ج۴،ص۲۴۰ -- كتاب الاحكام باب استقضاء الموالی واستعمالهم-- سنن البیهقی، ج۳، ص۸۹ -- فتح الباری،ج ۱۳،۱۷۹ -- و ج۷،ص۲۶۱ و ۳۰۷

کلمات کلیدی: 

دیدگاه‌ها

این سخن از سوی حضرت عایشه ساختگی و از سوی شما شیعیان است چنانچه سوره ی نور درباره حضرت عایشه ام المومنین نازل شده. چرا میگویید سوره ای دربارهی ایشان نازل نشده؟

تصویر soalcity

ضمن عرض سلام
طبق فرمایش شما که سخن عایشه را ساختگی دانسته اید، باید بگوییم که صحیح بخاری را شیعیان نوشته اند!! و البته ما نمی گوییم که درباره عایشه ای آیه ای نازل نشده است. مثلا آیات ابتدایی سوره تحریم درباره عایشه است.

شما اگه علمی حرف میزدید و تدلیس و کپی پیست کورکورانه کارتان نبود میفهمیدید منظور عتیشه رض چی بوده اگه کل روایت را می آوردی
در مورد اینکه ابوبکر با پیامبر بوده این فوق تواتره ولی چون رافضی جماعت چشنم دیدن حقیقت را ندارد دست و پا میزند گویا جناب علامه طباطبایی هم کذاب تشریف داشتن که میگه یقینا ابوبکر بوده همراه پیامبر ص نه ؟؟؟؟؟؟؟

تصویر پاسخگوی تاریخی

اتفاقاً شما اگر اهل بحث علمی و منطقی بودید،بجای نشان دادن شخصیت واقعی خودتان و بی ادبانه و تهمت آمیز اظهار نظر کردنم،با ارائه سند و مدرک ثابت می کردید که جناب ابوبکر همراه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بود. اینکه با بی ادبی و توهین اظهار نظر می کنید خود نشاندهنده عجز و ناتوانی شما از رد علمی و منطقی مطالب ما می باشد.

اگر حتی ابوبکر هم با پیامبر بود ولی ابوبکر حالتی از ترس به او دست داد ولی همان شب امیرالمومنین علی بن ابی طالب بدون هیچ ترسی در بستر پیغمبر خوابید این نکته قابل توجه است

با سلام
در اینکه ابوبکر صدیق یار غار و همراه پیامبر در سفر هجرت بوده شکی وجود ندارد و از تواتر هم گذشته و نیازی به حکایت بافی های شما ندارد اگر بخواهید از تفسیر نمونه مکارم و یا تفسیر المیزان طباطبائی و ..... بیاورم چون در منابع اهل سنت به وفور این قضیه هست اگر خواستید هم این پیام را بگذارید تا تک تک شبهات وارده و تدلیس های شما را پاسخگو باشم

تصویر پاسخگوی اعتقادی

سلام
اهل سنت با تمسک به این آیه ابوبکر را تنها مصاحب و همراه پیامبر در زمان هجرت به مدینه و تنها مونس ایشان در غار ثور عنوان می‌کنند که آیه غار در وصفش نازل شده و ابوبکر را ثانی اثنی معرفی کرده‌است؛ اما به راستی آیه غار چه می‌گوید: «إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا[توبه/۴۰] اگر او (پيامبر) را يارى نكنيد، قطعاً خدا او را يارى كرد، هنگامى كه كسانى كه كفر ورزيدند، او را (از مكّه) بيرون كردند، و او نفر دوم از دو تن بود، آن گاه كه در غار (ثَور) بودند، وقتى به همراه خود مى‌گفت: «اندوه مخور كه خدا با ماست.» پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد، و او را با سپاهيانى كه آنها را نمى‌ديديد تأييد كرد.» گرچه برخی از محققين نقل کرده‌اند که آيه غار مربوط به خليفه اول، ابوبکر نيست و فرد ديگری به نام ابوبکر بوده‌است.[۱] ولی ما معتقد هستيم که مصداق آيه غار، حتی اگر ابوبکر باشد، مدح برای خليفه اول نيست، بلکه مذمّت او است؛
در سه جای قرآن، «َأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ» آمده‌است: آیه بالا که ذکر شد و این آیه «ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ[توبه/۲۶] آن گاه خدا آرامش خويش را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد و لشكريانى كه آنها را نمى‌ديديد فرو فرستاد و كافران را عذاب كرد، و اين است كيفر كافران.» و در سوره فتح می‌خوانیم: «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَ كَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَ أَهْلَهَا وَ كَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا[فتح/۲۶] خدا نيز آرامش خود را بر دل پيامبرش و مؤمنان فرو فرستاد و به تقوى الزامشان كرد كه آنان به تقوى سزاوارتر و شايسته‌تر بودند و خدا بر هر چيزى داناست.» در دو آیه آخر سکينه نازل شده‌، هم بر پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) نازل شده‌است و هم بر مؤمنين. تنها جايی که سکينه برای پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) آمده، بدون مؤمنين، همين آيه غار است. به آیه بالا دقت کنید؛ از اول آيه، همه ضمائر، تثنيه است. يا بايد ضمير کلمه عليه به ابوبکر برگردد که بايد بگويند پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيازی به سکينه ندارد، حال آنکه در دو آیه ديگر آمده‌است که پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) به اين سکينه نياز دارد و اگر بگويند که مراد از عليه، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است که در حقيقت، همین است پس سکینه‌ای بر ابوبکر نازل نشده تا فضیلتی -که ادعا دارند- برای او ثابت شود و خداوند بگويد: فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِما و مضافا اينکه در وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ، لا شک و لا ريب که مراد از آن، نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است.[۲]

اگر قرار باشد که در روایت هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) به دنبال قهرمان باشیم آیا قهرمانی با فضيلت‌تر از امير المومنين علی (عليه السلام) وجود دارد، چنانچه در همان زمان که پیامبر در غار مشغول دلداری دادن به ابوبکر بود، در مدینه علی (علیه السلام) در رختخواب پیامبر خوابیده بود و انتظار هجوم چهل شمشیر زن مشرک را می‌کشید و قرآن کریم در وصف او می‌فرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ [بقره/۲۰۷] و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‌فروشد، و خدا نسبت به [اين] بندگان مهربان است.» در قضيه خوابيدن امير المومنين (عليه السلام) در رختخواب پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) است که اين آيه نازل شد. آیا اين فضيلت است که انسانی جان خود را در طبق اخلاص نهاده و صمیمانه و با میل و رغبت فدای پیشوا و هدفش نماید؟ یا این فضیلت است که انسانی در حالی که در پناهگاهی پناه گرفته و در کنار او پیامبری که خداوند در همه حال حافظ و نگهبان اوست نشسته ولی او از ترس به خود می‌لرزد که مبادا جانش به خطر بیفتد و محتاج دلداری است که نترس خدا با ماست خود قضاوت کنید فضیلت کجاست؟ در شجاعت یا در ترسیدن؟

پی‌نوشت:

[۱]. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، آوسی، دار إحیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۹۶ / تفسیر البغوی، بغوی، دارالمعرفه، ج۲، ص۲۹۲
[۲]. المیزان، علامه طباطبایی، ج ۹، ص ۲۷۹.

خوشم میاد که خودتونو به در و دیوار میزنید ک آیه ای ک رک داره خطاب به ابوبکر میگه رو میگین با اون نبوده ولی وقتی حرف از همه مومنان میشه میگین فقط منظور حضرت علیه

مصداق آيه غار، حتی اگر ابوبکر هم باشه، مدح برای خليفه اول نيست، بلکه مذمّت او است. چون در آیه اومده: پیامبر به همراه خود مى‌گفت: «اندوه مخور كه خدا با ماست.» و از طرفی در آیات دیگه میگه: «خدا آرامش خويش را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل میکند» حالا این دو تا رو کنار هم بذارید.

نظرات