آیا زبان خدا عربی است؟
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ (ابراهیم/۴) هیچ پیامبرى را جز به زبان مردمش نفرستادیم، تا بتواند پیام خدا را برایشان بیان كند.
خداوند از هر گونه نقص و عیبی منزه است و در نتیجه نمی توانیم تکلم خداوند را مانند تکلم خود بدانیم. تکلم خداوند، خلق اصوات است، و خلق اصوات نیز به منظور فهم مخاطب سخن است. طبیعتا برای کسی مثل حضرت موسی (ع) به زبان عبری خواهد بود و برای کسی مثل حضرت محمد (ص) به زبان عربی خواهد بود. پس نمی توانیم یک زبان را الهی و باقی زبان ها و لغات را غیر الهی بدانیم. چون تنها یک تفاوت در نظام هستی سبب برتری است و باقی تفاوت ها، تنها برای شئون لازم جامعه بشری است:
یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ (حجرات/۱۳) هان اى مردم ما شما را از یك مرد و یك زن آفریدیم و شما را تیرههایى بزرگ و تیرههایى كوچك قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید نه اینكه به یكدیگر فخر كنید و فخر و كرامت نزد خدا تنها به تقوى است و گرامىترین شما با تقوىترین شما است كه خدا داناى با خبر است.
البته ممکن است یک زبان، مزیت هایی داشته باشد. اما این از مباحث زبان شناسی است و نباید زبانی را به طور اساسی مقدس و زبان های دیگر را مطرود بدانیم، هر چند ممکن است یک زبان به دلیل لوازم آن نیک یا ناپسند شود. مثلا زبان عربی از آنجا که بیانگر معارف ناب اسلام است، برای طالبان معرفت دینی، شیرین است. چون قالب اولیه معرفت اصیل، این زبان بوده و عوض کردن قالب (=ترجمه) مقداری از ظرافت ها و زیبایی ها را از بین می برد. مثل ترجمه کردن شعر حافظ که طبیعتا هرگز مانند اصل نخواهد شد.
یا فلان زبان به دلیل توام بودن با یک فرهنگ ناپسند، ناپسند به نظر می آید. چون تاثیر فرهنگ ها بر زبان غیر قابل انکار است. تا آن جا که شما در جامعه ای که صله رحم زیاد است، بازتاب آن را در وضع الفاظ متعدد برای فامیل های مختلف می بینید. و در مقابل زبانی مانند انگلیسی، در این زمینه لغات کمتری وضع کرده است!
نظرات