رحمت خدای متعال در دنیا مخصوص مومنان نیست و البته رحمت اصلی نیز، امری است که سبب توجه بیشتر به حق شود. و الا نعمتی که سبب غفلت شود، در واقع نقمت است.
کلام و عقاید
چرا روحانیون جایگاه سابق در بین مردم را ندارند؟
این مقایسه ها مبنای روشنی ندارد. از سویی نیز بسیاری از مخالفت ها، به دلیل دشمنی شخص با دین، یا وجود اشکالی در شخص خاصی که در لباس دین قرار گرفته است، کاملا مطلوب و لازم است. اما مخالفت هایی که با توقع بی جا یا استدلال غلط است، نیز اشکالی بر گردن روحانیت نیست. هر چند روحانیون باید اشکالات منطقی را علاج کنند.
چرا حضرت علی (ع) حکومت را از آب بینی بز بی ارزش تر می شمارند؟
حضرت هرگز حکومتی که در صدد اقامه حق باشد را پست نشمردند. بلکه برای حفظ آن با معاویه و اصحاب جمل جنگیدند. و آن چه حضرت پست شمردند، دنیا آن هم از نگاه عموم مردم بوده است.
علیرغم تهدید انسان به جهنم، چگونه می توان مدعی آزادی و عدم جبر شد؟
اگر جبر علت و معلول نباشد، و نتایج فعل انسان به طور قطعی رخ ندهد، اختیار داشتن بی معنا خواهد بود. چرا که نمی توان قبل فعل، بررسی و سنجش انجام داد و با توجه به نتایج یکی را انتخاب کرد و این گونه همه امور از دست انسان خارج خواهد شد.
چرا از روزی که بشر وقایع را ثبت کرده، معجزه ای رخ نداده است؟
هم معجزه ثبت شده داریم و هم معجزه زنده و در پیش روی خود داریم. و اگر تصور می شود که معجزه، همگان را مجبور به ایمان می کند یا راه بهانه جویی را می بندد، باید بگوییم این تصور کاملا غلط است.
عالمان دین و آخوندها، تاکنون چه اختراع و اکتشافی کرده اند و چه فایده ای برای بشر داشته اند؟
اگر از اینکه قریب صد سال پیش تمام علوم در حوزه های علمیه تعلیم داده می شد، صرف نظر کنیم؛ آیا فایده فقط در اختراع و اکتشاف است؟ آیا بشر بدون تکنولوژی طعم خوشبختی را نچشیده و آیا تکنولوژی همه را خوشبخت کرده است؟
بت ها محکوم بودند، چون از خودشان نمی توانستند دفاع کنند، خب کفار هم قرآن را می سوزانند و اتفاقی نمی افتد!
بیان شکسته شدن بت ها برای اثبات عجز آنها، به این دلیل بود که آنها حتی در لازم ترین موقعیت نیز توانایی ابراز هیچ قدرتی را نداشتند. در حالی که قدرت نمایی خدای متعال در تمام هستی پراکنده است. و سوزاندن چند کاغذی که قرآن در آن نوشته شده، نابود کردن اندیشه قرآن نیست.
اگر خدا می خواست همه به او ایمان بیاورند، چرا فهم وجود خودش را آسان نکرده است؟
گویی در این سوال فرض شده است که کافران و منکران خدا، چون خدا را نشناخته اند، پس به او کافر شده اند! در حالی که این فرض غلط است. و می توانیم یک دلیل مهم تر برای کفر و انکار خدا بیابیم. و اگر به آن دلیل نگاه کنیم، به راحتی متوجه می شویم که اکثر کفرها، ربطی به نفهمیدن و نشناختن ندارد.
انتخاب درست از روی تقلید بهتر است یا انتخاب غلطی که ناشی از تحقیق است؟
تحقیق راهی است تا با پیمودن آن به حقیقت دست یابیم. آنچه اصل است مقصود است نه خود راه! بنابراین در مواردی که توانایی تحقیق وجود ندارد، یا تحقیق مطلوب ممکن نیست، تقلید می تواند از تحقیق غلط و نارسا بهتر باشد.
آیا دین و مذهب زاده جبر و جغرافیا نیست؟
همه انسان ها، از محیط خود اثر می پذیرند، اما هیچ کس مجبور شرایط محیطی نمی شود. بلکه محیط تنها یک عامل موثر در انتخاب است. ضمنا آنچه امروز بیشتر در شرایط محیطی امروز، و تحت فشار آن انتخاب می شود، بی دینی ای است که با تبلیغ تمدن غربی، نوعی کلاس و افتخار قلمداد می شود.
چرا اسلام می خواهد زنان خانه نشین باشند؟
نه خانه زندان است و نه اسلام، زن را از حضور در اجتماع نهی کرده است و باید مراقب بود که این تصورات در ذیل فرهنگ غربی، قرار است به کجا منتهی بشود.
چگونه ممکن است خلفای اهل سنت را لعن کرد و با آنان ادعای برادری داشت؟
لعن ستم کاران و همزیستی مسالمت آمیز، با کسانی که سر جنگ با ما ندارند، هر دو از آموزه های قرآن است. و مساله اختلاف نظر در مصداق ظالمان است.
