منظور از تکریم و فضیلت انسان در قرآن چیست؟
«وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ اَلطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیل؛[اسراء/۷۰] ما فرزندان آدم را كرامت بخشیدیم و بر دریا و خشكى سوار كردیم و از چیزهاى پاك و پاكیزه روزى دادیم و بر بسیارى از مخلوقات خویش برتریشان نهادیم»
در خصوص آیه شریفه توجه به چند نكته ضرورى است:
۱- در آیه هم تكریم و هم تفضیل و برترى دادن ذكر شده است. در تفضیل شخص با دیگران جهات اشتراك هم دارد؛ اما تكریم اختصاص دادن به شرافتى است كه در دیگران نیست.
۲- آن خصوصیتى كه سبب تكریم انسان شده است داشتن عقل است البته چون علاوه بر تكریم انسان بر دیگر موجودات تفضیل و برتر نیز داده شده است بنابراین در سایر خصوصیات و صفات نیز بر دیگران برترى دارد؛ یعنى هر كمالى كه در سایر موجودات است، حد اعلاى آن در انسان وجود دارد؛ مثلاً شیوه هایى كه انسان در زندگى فردى خود از قبیل خوراك، لباس، مسكن و ازدواج دارد و نیز فنونى كه در نظم و تدبیر اجتماع به كار مىبرد در هیچ موجود دیگرى نمى بینیم به علاوه انسان براى رسیدن به هدفهایش سایر موجودات را استخدام مى كند.
از طرفى سایر موجودات، تاكنون از وضعیت خود قدمى فراتر نگذاشته اند و تحول محسوسى در خود ایجاد نكرده اند؛ در حالى كه انسان در تمام ابعاد زندگى خود گامهاى بزرگى در راستاى تحول و كمال برداشته است و همچنان بر مى دارد. بنابراین انسان هم داراى خصوصیت ویژه و اختصاصى به نام عقل است كه به وسیله آن خیر و شر را تمیز مىدهد و هم نسبت به جهات مشترك با موجودات دیگر برترىهایى دارد. این برترى ها مقایسه در نحوه تغذیه انسان با حیوانات كه یك مسأله زیستى صرف است مشهود مى باشد البته دو بعد اصلى شرافت انسان در واقع مسأله خلافت الهى و كرامت ذاتى اوست.
ر.ك انسانشناسى، مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى، قم، صص -۸۱ ۹۳.
نظرات