زرتشتی ای که از مسلمان به دین خود پایبند تر است، به بهشت نمی رود؟

مسلمان

در گفتاری که الهی بودن آن مسلم است، خدای متعال برای ورود به بهشت دو شرط مقرر کرده است: ۱- ایمان ۲- عمل صالح
«مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ یَعْمَلْ صالِحاً یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً؛[طلاق/۱۱] هر كس به خدا ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهد، او را در باغهایى از بهشت وارد سازد كه از زیر (درختانش) نهرها جارى است، جاودانه در آن مى‌‏مانند.»

پس ورود به بهشت، تنها به دین مرتبط نمی شود که فرض کنیم هر مسلمانی وارد بهشت می شود. چه بسا اسلام عده ای از مسلمانان صرفا لقلقه زبانشان باشد. و در ابراز ایمان فرقی با مشرکان نداشته باشند. اینان تنها به تبع پدرانشان، ادعایی می کنند بدون اینکه کوچکترین اندیشه ای درباره آن داشته باشند.
«قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ؛ [زخرف/۲۲] مى‏گویند: پدرانمان را بر آیینى یافتیم و ما از پى آنها مى‏رویم.»

خدای متعال چنین کسانی را دعوت کرده که ایمان بیاورند! گویی که ایمان آن ها، ایمان نیست:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْل؛[نساء/۱۳۶] اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، به خدا و پیامبرش و این كتاب كه بر پیامبرش نازل كرده و آن كتاب كه پیش از آن نازل كرده، به حقیقت ایمان بیاورید.»

 و از سویی عمل صالح بدون ایمان به خدای متعال نیز معنایی ندارد. چگونه کسی می تواند ادعای عمل صالح بکند، در حالی که به بزرگترین ظلم ها مبتلا شده است: «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ؛[لقمان/۱۳] شرك، ظلم بزرگى است.»

خدای متعال اعمال خوب چنین عده ای را نیز نمی پذیرد:
«إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ؛[مائده/۲۷] خدا، تنها از پرهیزگاران مى‏پذیرد.»

و ایمان آن ها نیز پذیرفتنی نخواهد بود. چون ایمان در جایی معنا می یابد که شخص متوجه بنده بودن خود باشد، و از تمام دستورات مولی تبعیت کند و تسلیم محض باشد. کسی که برای خود حق قائل است که خلاف دستور خدا، دینی را انتخاب کند، قطعا از او پذیرفته نخواهد شد: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ؛[آل عمران/۸۵] و هر كس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینى براى خود انتخاب كند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانكاران است.»

و کسانی که علیرغم فهم حقانیت رسالت حضرت محمد(ص) به آن متعبد نشده اند، در بیان الهی کافر خوانده شده اند و مورد تهدید قرار گرفته اند: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَكْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَریعُ الْحِسابِ؛[آل عمران/۱۹] هر آینه دین در نزد خدا دین اسلام است. و اهل كتاب راه خلاف نرفتند، مگر از آن پس كه به حقّانیّت آن دین آگاه شدند، و نیز از روى حسد. آنان كه به آیات خدا كافر شوند، بدانند كه او به زودى به حسابها خواهد رسید.»

البته درباره بهشت و جهنم، می توان معیارها و ملاک ها را به همین وضوح بیان کرد. اما درباره اشخاص، اگر ابهامی وجود دارد، بهترین کار سکوت است. شاید کسی واقعا به رشد عقلانی نرسیده تا حقانیت اسلام را دریابد که خدای متعال به چنین کسی وعده عذاب نداده است. و سرنوشت این عده، در قیامت به دست خدای متعال روشن می شود. هر چند این عده باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند: «إِنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمی‏ أَنْفُسِهِمْ قالُوا فیمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفینَ فِی الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فیها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصیراً؛[نساء/۹۷] همانا كسانى كه فرشتگان آنها را در حالى كه ستمكار نفس خویشند قبض روح مى‏كنند (به آنها) گویند: در چه (حالى از نظر دین) بودید؟ گویند: ما در زمین مستضعف بودیم (ناتوان شده در جنبه ایمان و عمل). فرشتگان گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن (از محیط كفر به محیط اسلام) مهاجرت كنید؟! پس آنان جایگاهشان جهنم است و آن بد جاى بازگشتى است.»

نظرات