چرا رهبر با این همه فساد مقابله نمی کند؟

این سوال حاکی از ذهنیت های خاصی است که باید به آنها پرداخت:

اولا ما در دنیا زندگی می کنیم که با بهشت متفاوت است. دنیایی که انسان ها در آن مختار هستند و عده قابل توجهی از توان انتخاب خود سوء استفاده می کنند و با زیاده طلبی های خود فساد به پا می کنند. از همین رو به قول معروف نزاع دزد و پلیس یک درگیری دائمی است. همیشه کسانی خلاف می کنند و کسانی نیز باید با خلاف ها مقابله کنند. این مساله مختص به یک مکان خاص یا زمان خاص نیست. بلکه تقریبا یک پدیده عمومی است و در تمام زمان ها و کشورها می توان نمونه های متعددی برای آن یافت. حتی بعد از ظهور امام زمان (عج) و برپایی عدل جهانی نیز این گونه نیست که هیچ کس مرتکب خلاف نشود. و الا توصیفاتی که درباره قضاوت حضرت بیان شده بود، بی معنا می شد پس این پدیده قبل آن متوقع تر است.

ثانیا اداره امور یک کشور با جمعیت چند ده میلیونی منوط به یک نفر نیست. بلکه برای اداره چنین جامعه گسترده ای سیستم های پیچیده و مفصلی لازم است. و صدها نفر باید در مناصب مختلف به شکل جدی به فعالیت بپردازند تا امور ساماندهی شود و الا حتی از امام معصوم و شخصیت بسیار پرارجی چون حضرت علی (ع) نیز کاری بر نمی آید. کما اینکه ایشان از کوتاهی لشگریان شکوه می کردند که عدم مجاهدت آنها سبب شده بود، معاویه تمام شهرها را مورد تاخت و تاز قرار دهد و مفاسد بسیاری بر پا کند و حضرت علی (ع) نیز نتوانستند مانع دست اندازی های او شوند تا آنجا که فرمودند فقط کوفه تحت حکومت ایشان باقی مانده است . (خطبه ۲۵ نهج البلاغه)

ثالثا تصور گستردگی فساد، ناشی از اخبار متعددی از کشف اختلاس ها و ... است، این اخبار یک جنبه مثبت نیز دارد و آن این است که فساد یک امر عادی نیست و به همین خاطر افرادی که مرتکب آن می شوند، دستگیر و مجازات می شوند. و فساد مثل رژیم پهلوی سازمان یافته نشده است که کسی کاری به دزدی ها نداشته باشد. بلکه سیستم پیگیر مقابله با دزدی هاست.

رابعا فساد یک بیماری سخت و پیچیده است. کما اینکه برخی بیماری ها مثل سرطان به سادگی سرماخوردگی درمان نمی شوند، درباره فساد نیز باید توجه کنیم که با یک معضل جدی و پیچیده مواجه هستیم. برای همین تلاش های گسترده و تدابیر دقیقی نیاز است تا مفسدان راه فرار نداشته باشند و در حق کسی نیز اجحاف نشود.

با این توضیحات مقدماتی باید گفت:

رهبر در ایران جایگاه اجرایی ندارد، بلکه مسئولیت اصلی او صیانت از آرمان های انقلاب است و مهم ترین مکانیزمی که در اختیار ایشان است، معرفی بیراهه ها و مطلع کردن مردم نسبت به آن است. و الا حتی تغییر دادن رای یک قاضی نیز به دلیل منافات با استقلال قاضی، خلاف قانون است.

در  کشور نیز به اقتضای جمهوریت تمام مسئولان به شکل مستقیم یا غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند. و معلوم است که امروز مردم با رای در انتخابات ها، یا مطالبه گری می توانند خواسته های خود را محقق کنند کما اینکه تا کنون در چندین مورد توانسته اند مانع برخی ادامه برخی اشتباهات شوند و مسئولان را ناگزیر از اصلاح آن کنند.

بنابراین به جای آنکه تصور کنیم یک نفر باید با اقدامات خارق العاده و یک شبه تمام مشکلات را حل کند، باید با عزم عمومی و اقدامات شایسته به مقابله با فساد کمک کنیم.

 إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ  (رعد ۱۱) ) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند.

رهبر انقلاب در جمع نمایندگان مجلس در یک دوره خاص، خطاب به آنها گفتند که با دستمال کثیف نمی توان شیشه را تمیز کرد، که کنایه از فساد ناشی از برخی نمایندگان بوده است و وقتی ما با رای خود انسان های ناشایست را بر سر کار می آوریم و مدیر می سازیم، باید متوجه مسئولیت خودمان نیز باشیم. کما اینکه در سالهای اخیر برخی تلاش کرده اند مقابله با فساد را پشت دعواهای جناحی مخفی کنند و به هر شکل شده از فساد هم جناحی های خود دفاع کنند و رای مردم نیز امکان ادامه این راه را برای آنها باز گذاشته است.

علاوه بر این امکانات عمومی دیگری وجود دارد که شاید هر کسی نتواند در آن ایفای نقش کند، اموری چون تشکیل تشکل های نظارت کننده مردمی و ... اما حمایت مردمی از این نوع تشکل ها می تواند به پیشبرد کار آنها کمک نماید.

همچنین مطالبه شفافیت از مسئولان کمک به سزایی در کاستن از فسادها دارد.

 

نظرات