برخی مدعی شده اند که آقای خامنه ای، خود را برای رهبری شایسته نمی دانسته اند، پس نباید رهبر باشند، پاسخ چیست؟

اولا ایشان در سخن خود هرگز نفرمودند که شرط اجتهاد یا شرط مدیر و مدبر بودن را ندارند. اگر ایشان خود را دارای این شرایط نمی دانستند، طبیعتا نمی توانستند، این سمت را بپذیرند.

ثانیا مطلبی که ایشان درباره خود فرمودند، باید نسبی دیده شود. ایشان بر حال جامعه اسلامی اظهار تاسف می کنند که به وضعیتی رسیده تا ایشان گزینه رهبری شود. این سخن به این معنا نیست که ایشان کسی مناسب تر از خود برای این سمت می شناسد و در عین حال می خواهد این جایگاه را به دست بگیرد. بلکه هر کسی که نقشی را متصدی می شود، می تواند گزینه هایی بهتر از خود را تصور کند هر چند وجود نداشته باشند، چون مراتب کمال محدود نیست.   

 

ثالثا بیشترین سخن ایشان در واقع نوعی اتمام حجت است و پیش بینی یا جلوگیری از نافرمانی هایی که بعدا به بهانه ممکن احتمالش می رود کما اینکه می فرمایند: و این را بنده می دانم و شاید آقایان هم می دانید، اصلا از لحاظ فنی اشکال پیدا می کند این قضیه [رهبر شدن من]، رهبری [من]، رهبری صوری خواهد بود نه رهبری واقعی. خوب، من نه از لحاظ قانون اساسی، و نه از لحاظ شرعی برای بسیاری از آقایان حرفم حجیت حرف رهبر را ندارد. این چه رهبری خواهد بود؟ ... از لحاظ شرعی هم، حجیت قول رهبر در صورتی است که آن کسی که می خواهد به حرف او [رهبر] عمل کند او [رهبر] را فقیه و صاحب نظر در امور دین بداند، خوب الان در همین جلسه چند نفر از آقایان آمدند صحبت کردند و تصریح کردند که بنده صاحبنظر [در أمور فقهی] نیستم.

واضح است که ایشان برای رهبری باید با اقتدار وارد شوند و وقتی می بینند که از همان ابتدا عده ای ساز مخالفت کوک کرده اند، باید وضعیت را به گونه ای سامان دهد که بتوان امور کشور را مدیریت کرد.

 

رابعا اگر زمانی این امور مبهم می بود و جای شک و تردید در آن وجود داشت، اکنون و سی سال پس از زعامت ایشان مساله بسیار واضح است. مدیر مدبر بودن ایشان و عمق اسلام شناسی ایشان در این سالها همواره در مسائل مختلف خود را نشان داده و ایشان به شیوه بسیار خوبی امت را رهبری کرده است.

 

خامسا حتی اگر ایشان بر عدم وجود شرایط در خود شهادت می دادند، این یک شهادت حدسی است نه حسی، و شهادت حدسی برای دیگران حجت ندارد. توضیح آنکه اگر کسی امری را با تحلیل خود فهمیده باشد، تحلیل او برای دیگران حجیت ندارد. و شهادتی معتبر است که با حواس به شکل مستقیم دریافت شده باشد. بنابراین دیگرانی که ایشان را مدبر و مدیر و دارای توان اجتهاد می دانستند، می توانستند به رهبری ایشان رای دهند.

البته همه این سخنان با تواضع ایشان عجین شده است. و این نیز بر خلاف توهم دشمنان، مایه افتخار ماست.

 

نظرات