ریشه تاریخی نعل اسب رو که برای بیشتر مردم نماد خوشانسی شده است رو بیان کنید،آیا واقعا این نعل اسب از کربلا به اروپا و آمریکا رفته است؟

ابوريحان بيرونى مى گويد: ستم هايى كه به حسين بن على عليه السلام كردند در هيچ ملتى با بدترين افراد انجام ندادند.
او را با شمشير و نيزه و سنگ باران از پا درآوردند و سپس اسب بر بدنش تاختند. بعضى از اين اسب ها به مصر رسيدند. گروهى از مردم نعل اين اسب ها را كندند و براى تبرك بر در خانه هاى خود نصب كردند و اين عمل در ميان مردم مصر سنتى شد كه بعد از آن هر كس بالاى در خانه خود نعل نصب مى كرد. (۱)
روايت شده كه خون امام حسين عليه السلام از جوشش نيفتاد تا اين كه مختار بن ابى عبيده ثقفى خروج كرد و به انتقام خون امام حسين عليه السلام هفتاد هزار نفر را كشت . مختار گفت : من براى امام حسين عليه السلام هفتاد هزار نفر را كشتم ، به خدا قسم اگر جميع اهل زمين را مى كشتم جبران آن ناخنى را كه از آن حضرت گرفته مى شد نمى گردد. (۲)در تاریخ آمده : یزید (علیه لعنه) در عصر عاشورا بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع)و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا تازاندند .

یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (...یوم تبرکت بهی بن امیه و ....)و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر )و رواج تفکر شیطانی خود نعل اسبهای خود را کندند و در سراسر شهرها و کشورها گرداندند...شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه ی پیروزی .در شامات در عراق در قسطنطنیه در روم در ایران و در سراسر جهان مدرن ۱۴۰۰ سال قبل...و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه ی برکت و شانس و پیروزی می دانند.

قطعاً شخص یزید ملعون در کربلا حاضر نبوده است،ولی هنگام اعزام فرماندهانی همچون عمر بن سعد و شمر به کربلا،تمام دستورات را توسط ابن زیاد به آنها اعلان کرده بود.از جمله انجام یکی از بزرگترین جنایتها یعنی تاختن اسب بر بدن امام حسین(علیه السلام).در یکی از یان نامه ها خطاب به عمر بن سعد آمده است:
اگر حسین و یارانش تسلیم شدند ، پیش من بفرست و گرنه بر آنان بتاز تا آنها را کشته و مُثله کنی که شایسته آنند . اگر حسین کشته شد ، بر پیکرش ( بر سینه و پشتش ) اسب بتاز ... اگر اجرای فرمان کردی پاداش مطیعان را خواهی یافت و گرنه ، کناره بگیر و سپاه را به شمر واگذار . شمر نامه را به کربلا آورد و تسلیم عمر سعد کرد . (۳)





پی نوشتها:
[۱] چهره ي خونين، ص ۳۶۸، به نقل از آثار الباقيه، ص ۳۱۹ .
[۲] ترجمه ي اثبات الوصيه، ص ۳۱۱
(۳). کامل ابن اثیر ، ج ۲ ، ص ۵۵۸ .

کلمات کلیدی: 

نظرات