چه کنم که بتوانم عاشق خدا و عبادت او بشوم؟

عشق به عبادت

انساني که مي‏ خواهد عاشق خدا شود، بايد براي خود بنايي محکم بسازد و اين بنا از اجزايي تشکيل مي ‏شود که عبارت است از: خودشناسي، تحکيم مباني اعتقادي، مطالعه در مبدأ و معاد، پرهيز کامل از گناهان، توبه بعد از هر گناه، اطاعت از باري تعالي، انجام واجب و ترک محرم مانند: غيبت، دروغ، تهمت، بدزباني، کينه و ديگر گناهان کبيره.
اينها مصالحي هستند که اگر در کنار يکديگر قرار گيرند، به دژ محکمي تبديل مي ‏شوند که جز عشق نامي ندارد و صاحبش ميزبان معشوقي به نام خدا که خالق هستي است، خواهد شد.
امام صادق(ع) فرمود: «قلب حرم خدا است. در حرم خدا غير خدا را ساکن نکنيد».
پس قلب مأمن و مأواي عشق است که نبايد در آن حرامي وارد شود. حرامي در اين تفسير گناه است، آن هم نه گناه عبوري که انسان به دليل نسيان و جايز الخطا بودن، آن را انجام مي‏ دهد، بلکه گناهي که براي سکونت آمده است.
پس عشق خيال نيست، آتشي است که در دل شعله‌ور مي‏ گردد، تا چيزي محبوب و معشوق انسان شود. وقتي چيزي محبوب مي‏ شود که از تمام حصارهاي غير پرستي (دنيا و متعلقات آن) بيرون آيد تا جمال محبوبش مکشوف شود. دل جاي دو محبوب نيست، نمي‏ توان هم خدا را دوست داشت و هم خرما را!
انسان وقتي مي ‏تواند عاشق خدا شود که از حصار خودپرستي و دنياپرستي بيرون آيد، جاذبه ‏هاي دنيا آن قدر زياد است که گاهي از حد شمارش خارج مي‏ شود، ولي همه آنها به يک حصار بسته است و آن چيزي جز تعلق نيست و اگر اين جذبه فروکش کرد، جذبه اصلي نمايان مي‏ شود.

کلمات کلیدی: 

نظرات