چرا خدا در بعضی آیات قرآن از انسان تعریف می کند و در برخی دیگر او را پست جلوه می دهد ؟

انسان در قرآن

 چرا خدا در بعضی از آیات قرآن ، مانند «و لقد کرمنا بنی آدم» ، از انسان تعریف می‌کند؛ ولی در برخی از آیات ، مانند «ألم یک نطفة من منی یمنی» و «إنا خلقناه من نطفة أمشاج» ، انسان را پست جلوه می‌دهد؟


از مجموع آیات قرآن کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام) این گونه برداشت می‌شود که خداوند، همیشه در صدد تکریم و احترام ماهیت انسان ـ از آن جهت که انسان است ـ بوده و هیچ وقت، بدون سبب و دلیل خاص، خواهان پست جلوه دادن انسان نبوده است. انسان، اشرف مخلوقات است و خداوند همه کائنات را برای او آفریده است. به همین جهت، محبوب‌ترین موجود در نزد خداند متعال، انسان است. به همین جهت است که در آیه «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» (۱) خداوند اعلام می‌دارد که انسان را تکریم کرده و او را در خشکی و دریا بر مرکب‌ها نشانده و از امور پاکیزه روزی داده و بر بسیاری از مخلوقات، برتری ویژه داده است. همین آیه، برای نشان دادن نوع نگاه خداوند متعال به مطلق انسان ـ از آن جهت که انسان است ـ بس است.

در آیاتی مانند آیه «أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى» (۲) و آیه «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا» (۳) قصد جسارت و تحقیر انسان ندارد؛ بلکه هدف از این آیات، آن است که به انسان بفهماند که او چیزی نبوده و از یک منی نجس و بی‌ارزش آفریده شده و این خداوند بوده که به وی حیات داده و پس از چند ماه بودن در داخل شکم مادر و سپس خروج از رحم او و تغذیه و پرورش به قدرت و جمال و مقام و ثروت و ... می‌رسد؛ ولی همین که به این امور می‌رسد، خداوند را فراموش می‌کند. به همین جهت است که خداوند در آیه «يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ» (۴) خطاب به انسان، می‌فرماید که ای انسان! چه شده است که بر پروردگار کریم خودت ـ که تو را پرورش داده است ـ گستاخ شده‌ای؟!

بنابراین، مقصود از این دست آیات، آن است که انسان بفهمد که هیچ ارزش و قدرتی از خودش ندارد و هر چیزی که دارد، از خداوند است. به همین جهت، نباید نعمت‌های الهی را فراموش کند و کفران نعمت نماید و از یاد خداوند، غافل شود.

پی نوشت ها :

۱.سوره اسراء،آیه ۷۰.

۲.قیامت: ۷۵/ ۳۷

۳.انسان: ۷۶/ ۲.

۴.انفطار: ۸۲/ ۶.

 

دیدگاه‌ها

باسلام.ضمن خسته نباشید به شما و تشکر از سایت پاسخگوی عالیتون و جواب سریع سوال قبلی من سوالی دیگه ای رو میخواستم مطرح کنم و ممنون میشم جواب سریع و صریح و صحیح شما رو هم بدونم این روزها مباحثی اخباری میاد درباره اینکه فردی غالبا جوان که بعد مدتی کوتاه از خاک سپاری و دفنش نبش قبر میشه و میبینند که جسمش آسیب دیده. مگه ما مسلمانان معتقد نیستیم که بعد مرگ روح باید مورد آسیب و یا تجلیل قرار بگیره و تمام ذلات و لذات برای روحه نه جسم؟لطفا پاسخ این سوال مهم رو برای من بفرستید خیلی از سایتتون و زحمتاتتون ممنونم ان شاءالله اجرتون نزد خدا علی یارتون حق نگهدارتون

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود آن گونه اخبار را گرچه ما نشنیدیم ولی اگر شما شنیده اید آن را نپذرید چون خلاف واقع است و هیچ دلیل بر صحت آن
نیست . ولی باید توجه داشت که بر خلاف تصور شما در نگاه اسلام کفیر وعذاب ویا پاداش ولذت اخروی هم جسمانی است وهم روحانی .
در هر حال می توان گفت یقینا حضور انسان در عالم دیگر جسمانی و روحانی خواهد بود اما این جسماني بودن در قیامت و آخرت جسمانيتي خواهد بود که با قوانین مربوط به آن جا سازگار باشد و محدودیت های جسم مادی در آن نبوده و این جسم فضولات نداشته باشد و موجب خستگى و ملالت نباشد بعلاوه قابلیت جاودانگى داشته و ... (۱). و بدن ها به گونه ی عالی ومتناسب آن عالم محشور مى‏شود ، نه با مادّیت و کثافت که در دنیا بوده چون چنین بدنی قابلیت بقاء در بهشت و یا دوزخ را ندارد. (۲)
بنابر این در هر صورت معاد جسمانی حقیقتی انکار ناپذیر است وبه گفته مرحوم علامه مجلسى : معاد جسمانى از امورى است که همه صاحبان ادیان در آن اتفاق نظر دارند. از ضروریات دین محسوب مى‏شود. منکران آن از زمره مسلمانان خارجند. آیات قرآن در این زمینه صراحت دارد و قابل تأویل نیست. اخبار در این زمینه متواتر است و قابل انکار نمى‏باشد. (۳)گرچه در نحوه ی جسمانیت آن حشر تفاوت نظر وجود دارد.
در نتیجه حضور انسان در بهشت و دوزخ به همراه احساسات و ادراکات مادی خواهد بود چنانکه لذات بهشت و عذاب های دوزخ در عین روحی و باطنی بودن ظاهری و جسمانی هم خواهند بود .

پي نوشت ها :
۱. ناصر مکارم شیرازی، پرسش و پاسخ نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران۱۳۸۳ش، ص۳۲۳.
۲. علامه تهرانى، معادشناسى، نشر حکمت ۱۴۰۱۴ ق ج ۶، مجلس ۳۷. ص۱۶۶.
۳ ،علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، ۱۴۰۴ ه ق ، ج ۷، ص ۴۷.

تصویر پاسخگوی اعتقادی

پاسخ :
با سلام وتشکر .
در ابتدا باید اشاره شود آن گونه اخبار را گرچه ما نشنیدیم ولی اگر شما شنیده اید آن را نپذرید چون خلاف واقع است و هیچ دلیل بر صحت آن
نیست . ولی باید توجه داشت که بر خلاف تصور شما در نگاه اسلام کفیر وعذاب ویا پاداش ولذت اخروی هم جسمانی است وهم روحانی .
در هر حال می توان گفت یقینا حضور انسان در عالم دیگر جسمانی و روحانی خواهد بود اما این جسماني بودن در قیامت و آخرت جسمانيتي خواهد بود که با قوانین مربوط به آن جا سازگار باشد و محدودیت های جسم مادی در آن نبوده و این جسم فضولات نداشته باشد و موجب خستگى و ملالت نباشد بعلاوه قابلیت جاودانگى داشته و ... (۱). و بدن ها به گونه ی عالی ومتناسب آن عالم محشور مى‏شود ، نه با مادّیت و کثافت که در دنیا بوده چون چنین بدنی قابلیت بقاء در بهشت و یا دوزخ را ندارد. (۲)
بنابر این در هر صورت معاد جسمانی حقیقتی انکار ناپذیر است وبه گفته مرحوم علامه مجلسى : معاد جسمانى از امورى است که همه صاحبان ادیان در آن اتفاق نظر دارند. از ضروریات دین محسوب مى‏شود. منکران آن از زمره مسلمانان خارجند. آیات قرآن در این زمینه صراحت دارد و قابل تأویل نیست. اخبار در این زمینه متواتر است و قابل انکار نمى‏باشد. (۳)گرچه در نحوه ی جسمانیت آن حشر تفاوت نظر وجود دارد.
در نتیجه حضور انسان در بهشت و دوزخ به همراه احساسات و ادراکات مادی خواهد بود چنانکه لذات بهشت و عذاب های دوزخ در عین روحی و باطنی بودن ظاهری و جسمانی هم خواهند بود .

پي نوشت ها :
۱. ناصر مکارم شیرازی، پرسش و پاسخ نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران۱۳۸۳ش، ص۳۲۳.
۲. علامه تهرانى، معادشناسى، نشر حکمت ۱۴۰۱۴ ق ج ۶، مجلس ۳۷. ص۱۶۶.
۳ ،علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، ۱۴۰۴ ه ق ، ج ۷، ص ۴۷.

نظرات